س م ا مدرسی

به نام خدا,
انا انزلنا عليک الکتاب للناس بالحق, فمن اهتدي, فلنفسه.
اين حقير, صلاحيت چنداني ندارم, وصرفنظر از مجال وامکان مطالعه, از مجادله در سخن وپرگوئي, اگر بتوانم ميخواهم پرهيز کنم  وهمچنين شايسته نيست در کاري نامربوط دخالت شود. وميپندارم همان اندازه که در مورد بخشي از نوشته جناب اقاي باقري يادداشتي ويا حاشيه اي زدم براي برداشت ازاد خوانندگان بسنده باشد, ليکن با نوشته جديد ايشا ن وانگيزه اي که به ان دادند که ميتواند نقش تقويت کرسي ازاد انديشي داشته باشد گفتگوي دوستانه وانشا الله علمي را که شايد هم تکراري باشد مطرح ميسازم. تا اگر تشخيص شما هم اين بود که مفيد فايده باشد وباز پخش ان با قواعد ورسالت ان رسانه تطبيق کند نشر گردد.

١_اول اينکه مطالعه تاريخ وقتي به اعمال يک جامعه نظر کنيم ودراخبارشان فکر و اثارشان را مرور کنيم, گوئياباانان بوده ايم وبهمين روي بررسي زندگي پيامبر, ص, بسيار چيزها به ما مياموزد وميتواند راهنماي رفتار ما در صحنه هاي گوناگون زندگي باشد. چونکه جريانهاي جاري همان جريانهاي گذشته استکه در حال گذشت است. وبنوعي 'حال'در کليات همسان 'گذشته'است. ليک همچنان که به ايهام گفته شده, تاريخ تاريک است. واستفاده از ان ورهنمود گيري از ان, روشن بيني ميخواهد. يعني تصوير علمي جريانات تاريخي مستلزم عقلي سرشار وژرف نگري با ملاحظه ابعاد و جوانب وشرايط وبرخوردار از جامعيت علمي باشد. تاکيد, وهمچنانکه ايشان گفته اند نظر بهتر از نظريه است, بر اين نظر بود که بايد از جنبه هاي مختلف جامعه ي ديروز وامروز  اگاهي قابل ملاحظه اي داشت تا بتوان جريانات تاريخي را دريافت وتوجيه وسپس 'تمثيل'کرد واحيانا نتيجه اي گرفت. درک وفهم واقعيت وشرايط واقعه گذشته اسان نيست وجري مصداق ومصداق يابي وحکمي که ميخواهيم بدهيم توجه کنيم که ديگراني طرز ديگري ميفهمند واي بسا درست عکس انچه ما نتيجه ميگيريم در مييابند! اگر ديديم  نتائجي را که ميگريم نميتوان در قالب يک طرح کلي گرد اورد بايد اين احتمال را دادکه معلوم نيست نظر ما چندان صائب باشد.چنانچه در همين چند نظر کوتاهي که بعضي کاربران نوشته اند بعضي تناقض هارا بخوبي نشانه گرفته اند. اينجانب توجه  را به راهبرد اصلي وتاريخي پيامبر معطوف داشته وانرا ملاک و روشنگر قضايا ياد نموده ام واز همين نظريه يا به گفته بهتر نويسنده ي محترم 'در باب سياست' از اين نظر اين گزاره را دارم:که فتح مکه فتح اسلام تا پايان تاريخ ودر سراسر جغرافياي زمين بر انس وجن است!

٢_نکته ايرا نيز اضافه کنم که علاوه از انچه در مورد فهم قوانين کلي از تاريخ بطور عام گفته شد ترديدي نيست که در زندگي و رفتار رسول الله يک سرمشق نيکوئي والگوي حسنه است که بايد انرا دريافت وبکار گرفت ولي اين توانمندي مشروط است به

الف:اميدواري به خدا

ب:اميد به روز واپسين

ج:فراواني ياد خدا 

د:ودربرابرکسانيکه بعداز ملحظات مذکور توانستيم به توفيق الگوگيري دست يابيم بايستي با روگرداناني روبرو شديم به پروردگار توکل کردوبسوي او روي اورد وبازگشت را به او دانست وباور داشت که فقط او ستوده وبي نياز است

٣_اگر انچه در بالا امد جمع شد تازه به قواعدي کلي وبصيرتي بتوفيق الهي دست مييابيم ولي در صدور حکم ميدانيم در مورد يک جزئ يا يک مورد خاص بايستي ازطريق مرجع شاييسته قضائي حکم صادر گردد. وگرنه برمبناي قياس وتشابه پنداري  صدور حکم از هر کسي بر نمي ايد بلکه لب مطلب همانست که در نظر قبلي اورده ام وحالا تکرار ميکنم که جري مصداق ومصداقيابي در تاريخ دقت وعلم وتقوي وتسلط به هر دو مصداق  در تاريخ و در امروز ميخواهد,

۴_اينکه نوشته اند در ابتداي متن  فرازي از زيارت جامعه کبيره اورده شده, جنين مطلبي ديده نشدولي قابل ياد اوريست که مطلب بسيار ژرف وارزنده ايست وکاش ما زيارت خوانان, جامعه اي بسازيم که انانکه به زيارت ان ميايند يا از ان خبري مييابند از پيروي ما از ساسه العباد وارکان البلاد وابواب الايمان وامنا الرحمن کيف کنند ومارا الگوي خود گيرند.
۵_نمونه اي اجازه ميدهيد قياس کنم بر اساس انجه دربخشي از نوشته ونظرات در ان امده ميشود, ولي اينجانب نميپسندد,  به اين فراز توجه کنيد:... وعثمان سخت اصرار کرد, فرمود بسيار خوب! حالا ميتوان  همينگونه وساطت کرد و شفاعت خواهي نمود  واصرار ورزيد؟بلکه کساني که به عقيده کساني. جرم سنگين دارند, والبته در ديدگاه ديگراني اينگونه نيست, مشمول بخشش وعفو و گذشت شوند.

۶_متاسفانه ان دقت نظري که در پاراگراف هشتم به ان اشاره کرده اند ندارم وفکر ميکنم کمکي هم به رويکرد کلاني که پيامبر اتخاذ فرموده اند وانرا پيام اصلي براي اتباع ميخواستم ثابت نمايم نميکند وفايده اي براي خوانندگان بطور عام ندارد ولي ازانجا که دانستم جناب اقاي باقري در زمينه جنگهاي صدر اسلام زحمت مطالعه و بررسي کشيده اند و پايان نامه دارند کفايت ميکند که در اين مورد به نظر حضرت ايت الله العظمي حاج شيخ جعفر سبحاني در صفحه ٣۴٣جلد دوم کتاب ارزشمند فروغ ابديت اشاره کنم که:... برخي از انان در کوچه وبازار ويا در مسجد الحرام! بوسيله مسلمانان کشته شدند. وان عزيز را به تفصيل ان  در سيره ابن هشام ارجاع دهم.

٧_ شرحي را که در ماجراي تعدادي که کشته نشدند  اورده اند بيشتر باز گواهي ميدهد که برداشت ونظر اينجانب از کليتي که براي سرمشق گيري استنباط دارم درستتر مينمايد, والله اعلم

مطلب این صفحه را به زبان دلخواه خود ترجمه کنید

 
  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا