زبان دراز هفته نامه آيينه يزد

چند دهه قبل وقتي كه زبان دراز خرافي سنت زده، روز سيزده عيد به صحرا مي‌رفت و سبزه گره ميزد تا بختش باز بشود، سر كار برود و دل به دلدار برسد گذشته و اوضاع عوض شده است.
زبان دراز زادگان امروزي با اين همه مشكلات و گره‌هاي كور پيچ اندر پيچ اگر درخت چنار را به درخت عرعر و سرو كوهي را به سپيدار هم گره بزنند هيچ گره‌يي از زندگي شان باز نمي‌شود تازه از سوي محيط زيست به جرم نسل كشي گونه‌هاي در حال انقراض و طبيعت سوزي محكوم مي‌شوند.
اما رندي مي‌گفت: اگر گوش به پير عقل و تجربه دهند و سرنوشت خود را به منابع پشت پرده قدرت و ثروت گره بزنند يك شبه همه گره هايشان باز مي‌شود!
شاهد بر مدعا آنان كه تا چندي پيش براي قيافه گرفتن با موتور هنداي رفيقشان عكس مي‌گرفتند، امروز در شمال شهر تهران سكني گزيده و كمترين ماشين‌آنها «پورشه» و «مازارتي» است مگر نگفتند! چهارشنبه سوري و عيد نوروز و سيزده بدر خرافه و خرافه پرستي است!
يا نگفته‌اند فكر نان كن كه خربزه آب است!
آخه آقايان يك چيزي مي‌فهمند كه مي‌گويند:«برو فكر نان كن و سوراخ دعا را پيدا!! بقيه‌اش آب است!!
سبزه گره زدن مال قديمي‌ها بود و بس!!

زبان دراز

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا