اکبر یزدانی

 اولین شماره آوای خاتم (ماهنامه آوای خاتم) به دستم رسید.خوشحال از اینکه آخر الامر کسی پیدا شد و آستین بالا زد و برای حدود سی هزار نفر جمعیت این خطه (بخش خاتم) نشریه ای را راه اندازی نمود و متاسف که چرا اینقدر دیر.

اما گفته اند ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است،ما هم تاسف خود را با این صید تازه التیام میدهیم و برای آقای رنجبر آرزوی توفیق داریم؛اما غرض از این نوشتار.

چون یکبار خود بر این مهم دست یازیده ام و از مسئولین هیچ پشتیبانی ندیدم و تنها کسی که در این وانفسا سعی بر ادامه کار و اصرار و تشویق مینمود اداره ارشاد هرات بود و بس،به آقای رنجبر میگویم ای برادر،قدم نهادن در این گود دل شیر میخواهد که داشته ای اما به اضافه ی این دل شیر،خروش کارون و لطافت بارون و گنج قارون را نیز میخواهی. خروش برای آن که در راه مردم بگوئی،خصلت باران که نفعت به همه برسد و گنج قارون که خرج کنی و منتظر بمانی تا چه پیش آید!

چند شماره ای که در آن دوران کوتاه برای هرات کار شد یادم هست،اگر کمک دوستی در یزد نبود،امکان نداشت که به همان توفیق اندک نیز نائل شوم(سر دبیر بشارت نو یزد) و جای دارد سپاس گزار او باشم اما برادر رنجبر بگذارید خاطره ای بگویم تا حساب دستت باشد. پس از صرف هزینه بسیار از خود و آن رفیق شفیق که گفتم و مدتی سرگردانی در هرات جهت شروع و تداوم کار و عرضه سه شماره که موجود و در آرشیو هست به سراغ مسئولی رفته و جهت ادامه کار تقاضای پشتیبانی کردم.البته به کسی که نگفته بودیم قیس عرب بود که همان مجنون و یار دیرین لیلی مادر مرده باشد. حتی امداد طلبیدم از کمیته اش،به اظلاع نماینده اش نیز رساندم و از فرماندار نیزیاری طلبیدم .(البته قبلی)پس ازآن     به سراغ مسئولی رفتم و ایشان گفتند: فلانی،یک گزارش خش از ما بگیر و چند عکس خش هم از ما بزن. ما هم سعی میکنیم کمکی به شما بکنیم.

آدم گاهی حرف هایی میشنود که دو راه بیش تر پیش پایت نمیگذارند.یا بله بگویی و قلمت را بفروشی،یا قید این مقوله را بزنی و سعی بر ایستادن روی پای خودت را داشته باشی.

من نیز نبودم آن که دستوری مقاله خش بنویسم و عکس خش بگیرم. پس مجبور به گذشتن از خیر این کار فرهنگی بهترین کاری بود که میشد کرد. تعریف و تمجید از هر کسی که لایق آن باشد به هیچ عنوان بد نیست بلکه معتقدم کار خوب یک مسئول خوب را باید در دیدگاه مردم قرار داد اما اگر قرار باشد برای تامین،تمجید کنی زینهار که قدم در راهش مگذار چرا که اگر بتوانی تمام خلق مخاطب خود را فریب دهی خودت را نمیتوانی و مهم تر از همه خود انسان است که باید پیش وجدانش سر افراز باشد.امید که اینگونه باشد.

سر افرازیت را آرزومندم.

با احترام

اکبریزدانی

 

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا