وقتی در سالهای 85 تا 87 به مکه می آمدیم، ممکن نبود در مغازه‌ای یا تاکسی بنشینیم و سخنی از احمدی نژاد نباشد...

یزدفردا :در لابلای خبرهای امروز خبرهای خواندنی زیادی است که به خواندنش می ارزد و همکاران سرویس تامین خبر یزدفردا سعی خواهند کرد با بازنشر خبر های انتخابی تحت عنوان در لابلای اخبار فرداییان را از آنها مطلع نمایند

افول ستاره احمدی نژاد به مکه و مدینه هم سرایت کرد!

وقتی در سالهای 85 تا 87 به مکه می آمدیم، ممکن نبود در مغازه‌ای یا تاکسی بنشینیم و سخنی از احمدی نژاد نباشد. مردم در اینجا، نه فقط مهاجرین بلکه حتی بسیاری از سعودی ها شیفته حرفهایی بودند که او در باره امریکا و اسرائیل می‌زد. از شجاعت او ستایش می کردند و از وی به عنوان شخصیتی مبارز علیه امریکا و زبان مسلمانان علیه ستمگران یاد می کردند

هنوز از یاد نبرده ایم که در سالهای ابتدایی روی کار آمدن دکتر احمدی نژاد، یکی از دلایلی که مقابل منتقدان به آن اشاره می شد و نشانه موفقیت او دانسته می شد، محبوبیت وی در میان مسلمانان جهان اسلام بود که البته واقعیت هم داشت.

 به گزارش بازتاب،مواضع احمدی نژاد اگرچه باعث تضعیف روابط ایران با دولتهای اسلامی شد، زمینه ساز محبوبیت رییس جمهور ایران در میان مردم جهان اسلام شد و البته این محبوبیت در داخل هم برای ساکت کردن منتقدان داخلی وی، مورد استناد قرار می گرفت.

 اوج این امر، اظهارات محمدرضا رحیمی بود. او زمانی که رییس دیوان محاسبات بود و هنوز پایش به دولت باز نشده بود، در جلسه ای که با حضور احمدی نژاد برگزار شد، با تشریح خاطره اش از سفر به سوریه، به نقل از یک مرد سوری گفته بود: اگر خدا پیامبر جدیدی می فرستاد، این احمدی نژاد بود.

 اما اکنون ظاهرا دیگر آن محبوبیت در مکه و مدینه هم رو به افول گذارده است.

 حجت الاسلام رسول جعفریان که در واپسین روزهای سفر روحانی حج در مکه به سر می برد، در یادداشت ارسالی خود نوشت: وقتی در سالهای 85 تا 87 به مکه می آمدیم، ممکن نبود در مغازه‌ای یا تاکسی بنشینیم و سخنی از احمدی نژاد نباشد. مردم در اینجا، نه فقط مهاجرین بلکه حتی بسیاری از سعودی ها شیفته حرفهایی بودند که او در باره امریکا و اسرائیل می‌زد. از شجاعت او ستایش می کردند و از وی به عنوان شخصیتی مبارز علیه امریکا و زبان مسلمانان علیه ستمگران یاد می کردند.

 اما حتی در آن سه سال، هر سال که می آمدیم، این وضعیت کاهش می یافت. این وضعیت ادامه یافت تا در این سفر که امروز 29 روز است اینجا هستم، حتی یک بار هم نام احمدی نژاد را از هیچ کسی نشنیدم.

 این که چرا چنین شده است، به نظرم جالب است. افول با این سرعت شگفت است. احمدی نژاد نه فقط در داخل کشور که در خارج کشور نیز به سرعت از زبانها افتاد و آن احساسی که به صورت شگفت انگیز در آن سالها با نام وی به مردم در اینجا دست می داد، همه از کف رفت.

 اما چرا؟

 برای این امر، دلایل متفاوتی وجود دارد، اما شاید یک دلیلش موضعگیری علیه جنبش های اسلامی معاصر در بهار عربی و ارائه تفسیرهایی متفاوت با آنچه بود که در واقعیت وجود داشت و باعث شد او به سرعت از ذهنیت اعراب مسلمان کنار گذاشته شود.

 اعراب به هر دلیل، مسلمان و سکولار به راه افتاده بودند تا دولت های نامطلوب و وابسته خود را کنار بگذارند. در این شرایط اگر احمدی نژاد سال 85 وارد میدان حمایت از آنها شده بود، می توانست جایگاهی شبیه جمال عبدالناصر داشته باشد .اما چنین نکرد و چنان شد که شد.

 داستان جنبشهای اسلامی و ملی در این کشورها نمی توانست علنا تن به رهبری یک روحانی برجسته ایرانی بدهد، اما می توانست تا اندازه ای تحت تاثیر شخصی مانند احمدی نژاد قرار گیرد.

 از علل دیگر این اوضاع، ناکامی های احمدی نژاد در داخل و اختلافاتی بود که میان او دیگران به وجود آمد. او حمایت اصولگرایان را اوائل به تدریج و سپس به سرعت از دست داد. چپ ها نیز که اصلا به وی اعتمادی نداشتند. بنابرین همزمان، و تقریبا همراه، در داخل و بیرون، این وضعیت به صفر نزدیک شد.

 حالا باید تأسف بخوریم که ایران موقعیتی را از دست داده و اکنون این اخوانی ها و سلفی ها هستند که ادعای میدان داری دارند، گرچه باید اعتراف کرد که بلبشوی موجود در جهان اسلام بیش از آن است که اردوغان یا دیگران بتوانند به راحتی اوضاع را جمع کنند. هرچند اکنون تا حد زیادی استفاده خود را از فرصت به وجود آمده کرده اند.

 در این میانه، بیشترین سود را غربی ها بردند که تلاش کردند ماجرا را به نفع خود هدایت کنند.

 

این بماند که کار دشوارتر از آن است که آنان به آسانی بتوانند سوار این موج شوند و احتمال آن هست که اتفاقات دیگری که قابل پیش بینی نیست، در جهان اسلام بیفتد. به ویژه اگر ترکیه از داخل مشکل پیدا کند و مصر نیز راه دیگری را برود.

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا