محمود امینی – استاد و محقق دانشگاه

 صبح یکشنبه 19مرداد ناگهان خبری در شهرستان طبس و شهرستانهای اطراف و بسیاری از شهرهای کشور پیچید که مردم را در بهت و حیرت فروبرد.کسی نمی­خواست آنرا باور کند ولی هرچه عقربه­های ساعت حکایت از گذشت زمان داشتند،صحت و درستی خبر باهمه­ی تلخی­اش تقویت می­شد،آری مهندس شکیبی در سفری شهادت­گونه و در راه خدمت به آبادانی و توسعه­ی این منطقه از ایران اسلامی در سانحه­ی سقوط هواپیما به دیار معبود شتافت. آه و افسوس و ماتم ازخانه به خانه وازژرفای دل هر زن و مردی که اورا می­شناخت و آثار خدمات او را در نقطه به نقطه­ی این منطقه با تمام وجودلمس می­کردبلند بود

      هرچند تألم از دست رفتن خدمت­گزاری بی بدیل چون او، دل را می­لرزاند و دست را از نوشتن باز می­دارد ولی لحظات خاطره­انگیز و درس­آموز با او بودن را نمی­توان از یاد برد.او حقیقتاً سخت­کوش و خستگی ناپذیر بود، او دردها را به خوبی می­شناخت و راه پیشرفت و توسعه و آبادانی را تشخیص می­داد و در این راه هیچ مانعی نمی­توانست راه او را سد کند. سنگ اندازیها، نامهربانی­ها و نامردمی­ها کوچکترین خللی در اراده­ی او ایجاد نمی­کرد. به یاد دارم سالهایی که در مسئولیت اجرایی در شهرستان بودم کمتر روزی پیش می­آمد که مهندس شکیبی در مورد پیشرفت پروژه های عمرانی شهرستان تماسی نداشته باشند و راهنمایی و هدایتی نکنند. به جرأت می­توان شهادت دادکه کمتر لحظه­ای توسعه­ی منطقه از ذهن ایشان دور شده باشد. وقتی به طور مداوم و هرچند روز یک بار در معیت ایشان به پروژه­های سدسازی طبس می­رفتم و آنگاه که در حضور مهندسین اجرای پروژه مهندس شکیبی با تسلط و عالمانه وارد جزئیات کار می­شدند،احساس غرور می­کردم .

     در حضور دکتر توفیقی وزیر علوم و تحقیقات و فناوری آن چنان سنجیده و مستدل از توانایی­های معدنی طبس گفت و درخواست ایجاد شعبه­هایی از دانشگاههای بزرگ تهران در رشته­های صنعت و معدن در مقاطع فوق لیسانس و دکترا در طبس نمود که وزیر، در حالی که یکی از معاونین وزارتخانه هم حضورداشت، به صراحت اظهار داشت که من به انچام چنین کاری اعتقاد پیدا کردم واین کاررا اجرایی می­کنیم هر چند متأسفانه فرصتی برای اجرای آن نماند.

      در ایجاد دانشگاهها در طبس به­خصوص دانشگاه پیام نورچنان پیگیری و همراهی داشت که قطعاً بی­همراهی و پشتیبانی ایشان در آن روزهای سخت این مهم محقق نمی­شد و امکان تحصیل هزاران جوان مستعد فراهم نمی­گردید.

      درپروژه­ی احداث راه آهن آن هم به صورتی که نفع مستقیم به مردم داشته باشد و رفاه آنان را فراهم آورد سر از پا نمی­شناخت. درنصب هر قطعه از ریل و در خشت خشت  بنای ایستگاه معظم آن دست توانای مهندس شکیبی را حس می­کردیم،گویی اوست که سنگ بر سنگ می نهد.

      پروژه­ی فرودگاه طبس بنای ساختمانها و تأسیسات آن از دغدغه­های آن بزرگ­مرد بود، مگر تأمین اعتبارات کلان آن و نظارت و حضور لحظه به لحظه در مراحل ساخت آن بدون مهندس امکان پذیر بود؟

     در سالهای اخیر وقتی از به بار نشستن معادن ذغال­سنگ و کارخانه­ها و پروژه­های تکمیلی آن سخن می­گفت برق شادی در چشمان نافذش درخشیدن می­گرفت در این لحظه سیمای معماری را در چهره­ی او احساس می­کردم که با سختی تمام بنایی فاخر را برآورده ودر پایان با آستین­های بالازده و سر و روی پر گرد و خاک نگاهی از سر رضایت به نتیجه­ی زحمات خود می­اندازد. حقیقتاً مهندس شکیبی در مورد همه­ی پروژه­ها چنین احساسی داشت.

     به ادارات کل در مشهد و به خصوص در یزد و حتی بسیاری از وزارتخانه­ها درصنعت،کشاورزی، آموزش، اقتصاد و غیره که مراجعه می­کردیم نه تنها مدیران بلکه کارشناسان و مدیران میانی نیز خبر از پیگیری­های مداوم ومستقیم مهندس شکیبی می­دادند.

     او در راه خدمت به مردم خاضع بود و با لبخند ملیحش از مدیر هر دستگاه تا کارمند دون پایه­ی آن را مورد محبت قرار می­داد و آنها نیک می­دانستند مجال کوتاهی در امور مربوط به طبس و کلاً حوزه­ی انتخابیه­ی او را ندارند و قصور در این راه پذیرفته نخواهدشد.

      مهندس شکیبی سنگ صبور همه­ی مردمان بود،پدری که دغدغه­های اشتغال فرزندش را داشت، مادری که در تأمین داروی جگرگوشه­اش به سختی افتاده بود ، مدیری که در هزارتوی مشکلات اداری گیر کرده بود، کار­آفرینی که نگران پیشرفت پروژه­اش بود،کشاورزی که در تأمین آب و به ثمر نشستن محصول خود به استیصال افتاده بود و دامداری که بیابانهای تفتیده، سفره­ی بی­نان دامهایش بود، جوانی که در حسرت تحصیل به مانعی برخورده بود و همه وهمه به او مراجعه می­کردندو کلید قفل زندگی خود را نزد او می­یافتند.

    آنچه گفتم مشتی از خروارها تلاش و کوشش مهندس بود.در یک کلام او برای هر بنای خیر و اقدام عام المنفعه اول به درستی آن را تشخیص می­داد،دوم مصوبه و مجوزهای قانونی آنرا اخذ می­کرد وسوم اعتبار آن را تأمین نموده و در آخر لحظه به لحظه بر اجرای بی وقفه­ی آن نظارت و همراهی می­نمود.

      و این چنین است که او در دل تک تک افراد این جامعه جا  دارد او نمی­میرد، او نکونام است، او همچنان زنده است و زنده خواهدماند و قصه­ی او را مادران این سرزمین در گوش فرزندانشان نجوا خواهند کرد و پدران ناصحانه جوانانشان را به الگو گرفتن از منش او فرا خواهند خواند.

روح بلندش در ملکوت اعلی در جوار اجداد طاهرینش متنعم باد.


این خبر را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

value="http://www.macromedia.com/go/getflashplayer" />
مخاطبان آن لاین یزدفردا -فرداییان همیشه همراه یزدفردا در سراسر جهان

> مطلب این صفحه را به زبان دلخواه خود ترجمه کنید

 
ا
  •  پایگاه خبری" یزدفردا" نظراتی را که حاوی توهین باشد منتشر نمی‌کند.
  • لطفآ از نوشتن نظرات خود با حروف لاتین خودداری نمائید.
  • نظرات ارسالی شما پس از مطالعه دقیق، به قسمتهای مختلف تحریریه ارجاع داده خواهد شد.
  •  ایمیل  "info@yazdfarda.com" پل ارتباطی مخاطبان با یزدفرد و آماده دریافت نظرات،گزارشها ومسندات خبری شماست.

 

 

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا