به مناسبت روز شعر وادب فارسی اثردكتر غلامرضا محمدي كوير


ادب به معنی فرهنگ ودانش ،هنر وحسن معاشرت است ودر اصطلاح به دانشی گفته میشود که به دستور زبان ،لغت ،عروض بیان وبدیع وقافیه وعلم شعرونثر می پردازد وادبیات جمع ادبیه شامل دانش های مختلف ادبی است و اصولا به بیان هنرمندانه شعر ونثر گفته میشود.گفته اند ادبیات سخن ونوشته ای است که تعالی پیدا کند واز سطح عادی اوج گیرد ،جنبه هنری یابد واثر عاطفی بگذارد.پس پیداست که باید ازجنس هنر باشد وهمینطور هم هست .ادبیات هنر آفرینندگی است .هر هنری مواد خاصی دارد ومواد لازم برای ادبیات همین واژه ها وکلمات است .ادبیات ازترکیب زیبا ی کلمات با استفاده از تخیل وعاطفه وآهنگ واندیشه آثاری بدیع وماندگار واثر گذار می آفریند .همانهایی که امروز تمدن وتاریخ وفرهنگ ما از آن میبالد ودر میان جهان سند سرافرازی ،هنرمندی وروح ظریف وانسانی واصالت وعزت ماست.
البته زیبایی مثل هر اثر هنری از وجوه ضروری ولازم ادبیات  است.که این زیبایی گاهی در موسیقی ،گاهی درتناسب کلمات ،گاه درصور خیال وگاه در واج آرایی وگاه در باهم داشتن مجموعه ای از اینها بروز میکند وآدمی را به شور وشوق وتفکر ونشاط ویا حزن میکشاند.وقتی حافظ می گوید :
اشک من رنگ شفق یافت زبی مهری یار
طالع بی شفقت بین که در این کار چه کرد
هم در تلفظ شین ها زیبایی است ،هم تناسب رنگ شفق با اشک خونین وهجران وبی مهری یارزیباست وگرچه طالع در اینجا بخت واقبال است اما از جهت دیگر با مهر وشفق وطلوع ارتباط ظریف معنایی دارد.بی مهری هم اگر بدون محبت معنی میدهد اما زیبایی این است که وقتی مهر نیست ،شفق ایجاد میگردد. حالااینکه هجران واشک وبی مهری وجور معشوق یک امر همیشگی در زندگی بشر است بماند.
نوشته های معمولی و آشنا  مثلا روزنامه ها ومطالب کتابهای درسی ودانشگاهی ادبیات نیست. دراینگونه نوشته ها معنا ومضمون صریح وروشن است ،اما در ادبیات پیام ها مبهم وغیر مستقیم ودر پرده ای از ایهام است بطوریکه ذهن را به چالش میکشد وبه جستجو وتفکر وامیدارد یعنی چند معنایی است ،زیباست ولذت بخش وبا یک بار خواندن تمام نمیشود .خیال انگیز وعاطفی است.
میشود گفت لالا یی ها ،رجزها ،نیایشها،ترنم های تنهایی انسانها با خالق ودعاهااز اولین نمودهای شفاهی ادبیات بشر بوده است.چیزی که هنوز هم در اشکال متنوع وگوناگون در هر جامعه ای ادامه دارد.ادبیات چیزی نیست که نیاز های مادی واولیه بشر را برطرف کند بلکه آرامبخش جان ودل است وزبان عاطفه واحساس است .رفیق عشق واشک وشیدایی است .
نه میشود گفت کی پدید آمده است ونه میشود گفت اولین شاعر کیست.بلکه از روزی که بشر در این غریب آباد زمین به زندگی پرداخت،شعر و ادبیات وهنر هم آغاز شد.اولین باری که بشر دلش گرفت واشکی ریخت شعر هم طلوع کرد .پس میشود گفت اولین ادم اولین شاعرهم بوده است.
انسان پس از رفع نیازهای اولیه هنگامی که فراغت یابد به دنبال زیبایی وسیراب کردن روح تشنه خویش میرود .به جستجوی هنر می پردازد .شعرمیخواند آواز میخواند نقاشی میکشد ،به موسیقی روی می آورد.واینجاست که آثار هنری می درخشد  وشعر و ادبیات پدید می اید ورفته رفته در انواع مختلف آثار مختلف خلق میشود.آدمی هیچگاه از ادبیات بی نیاز نبوده است وامروزهم در این عصر مدرن ارتباطات وتکنولوژی نیازش کمتر نیست که بیشتر است.مگر نه این است که رمانها ،ادبیات داستانی ونمایشی ،فیلم ها و تاتر ها وشعرها وسرودها مورد استقبال مردم است.شعر بخش اصلی واعظم ادبیات است.

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا