«ساویر» در سریال لاست توانست در مدت كوتاهی به یكی از كاراكترهای پرطرفدار تبدیل شود.
شخصیت او در لاست، شخصیتی جذاب برای همه مردان و زنانی بود كه بیننده سریال لاست بودند و هستند.
اكنون ما رودرروی «جاش هالوی»، سوال‌های‌مان درباره تجربه بازیگری‌اش در لاست را از او می‌پرسیم.
«جاش‌هالوی» همانند بسیاری دیگر از همكاران بازیگرش، هنگامی كه در سریال لاست ظاهر شد یك استعداد ناشناخته بود.
وی با بازی نقش پسر بد و سرسخت «ساویر» در سریال لاست توانست در مدت كوتاهی به یكی از كاراكترهای پرطرفدار تبدیل شود. شخصیت او در لاست، شخصیتی جذاب برای همه مردان و زنانی بود كه بیننده سریال لاست بودند و هستند.
اكنون ما رودرروی «جاش هالوی»، سوال‌های‌مان درباره تجربه بازیگری‌اش در لاست را از او می‌پرسیم.
 
نمی‌دانستم زنده می‌مانم یا می‌میرم؟

آقای هالوی، در مقایسه با فصل اول سریال لاست، چگونه نقش خود را در فصل دوم ایفا كردید و تجربیات بخش اول آیا به نقش‌آفرینی شما در فصل دوم كمكی كرد؟

ایفای نقش در فصل دوم برای من یك تجربه كاملا متفاوت بود. در سال اول، هنگامی كه كار را آغاز كرده بودم بسیار نگران بودم و در خودم استرس فراوانی را مشاهده می‌كردم. تلاش بسیاری كردم كه بتوانم نقش خودم را درك كنم و به آن نزدیك شوم و اینكه راهی به انسانیت نهفته در این شخصیت پیدا كنم.

سال دوم كار در لاست اما بسیار برایم راحت‌تر بود  چون من با شخصیت «ساویر» خوگرفته بودم و همین زمان بود كه من با چالش دیگری روبه‌رو بودم و آن به تصویر كشیدن شخصیتی بود كه به مرور داشت جان خود را از دست می‌داد. تجربه‌ای كه من هرگز دركش نكرده بودم. اگر یادتان باشد من یك گلوله در بدنم داشتم كه هر لحظه مرا به سوی مرگ می‌برد. با وجود این نكته‌ای وجود داشت كه كار در فصل دوم را راحت‌تر می‌كرد و آن عدم‌ وابستگی زیاد نقش به فیلم‌نامه بود. در فیلم‌نامه درباره حالات «ساویر» چیز زیادی وجود نداشت و من باید از غریزه و استعداد درونی خودم برای خلق «ساویر» استفاده می‌كردم.

نقش «ساویر» همان نقشی است كه همیشه دوست داشتید بازی كنید؟

بله وخوشحالم كه همچنان «ساویر» محبوب است.
 


آیا زمانی كه فیلم‌نامه‌های جدید به شما داده می‌شد نگران نبودید كه هر لحظه «ساویر» بمیرد و نقش شما در سریال لاست پایان پذیرد؟

البته كه این نگرانی در من وجود داشت. وقتی شما یك كاراكتری را بازی می‌كنید كه سرنوشتش در دست دیگری است ـ منظورم نویسندگان لاست است ـ آن موقع باید قبول كنید كه مثل اسیری هستید كه هر زمانی ممكن است اتفاقی ناگوار و خارج از اختیار شما برای كاراكتری كه بازی می‌كنید، روی بدهد.

 

اگر من نویسنده لاست بودم...


زمانی كه سریال لاست به قسمت‌های پایانی خود نزدیك می‌شد چه احساسی داشتید؟

اواخر كار رفاقت بسیار زیادی بین اعضای گروه ایجاد شده بود. احساس عجیبی بود. ما تجربه‌های بسیار زیادی را در این مدت كسب كرده بودیم و انبوه این تجربه‌ها زمان كار روی لاست را برای ما به شكل باورنكردنی خاص كرده بود اما آنچه در اواخر پروژه به وضوح به چشم می‌آمد رفاقت و احساس دلتنگی بود كه اعضای گروه نسبت به هم پیدا كرده بودند.


اگر شما نویسنده سریال لاست بودید و خودتان می‌توانستید سرنوشت «ساویر» را بنویسید آن را چگونه می‌نوشتید؟

پیش‌تر فكر می‌كردم كه او باید بمیرد اما الان احساس می‌كنم ممكن است او یك شانس دوباره برای زندگی‌كردن به دست بیاورد، به هر حال ساویر در جزیره تجربه‌های بسیار آموخته است كه می‌تواند از آنها در زندگی واقعی استفاده كند و به‌همین خاطر به او شانس دوباره‌ای می‌دهم و اكنون اعتقاد دارم «ساویر» نباید بمیرد.


پروژه لاست به پایان رسیده است، تصمیم شما برای آینده چیست؟ در هاوایی می‌مانید یا به لس‌آنجلس باز می‌گردید؟
من هر 2 كار را انجام خواهم داد. بی‌تردید عاشق هاوایی شده‌ام و البته خانه‌ای هم در اینجا برای خودم دارم اما خب به لس‌آنجلس نیز باید سفر كنم چون لس‌آنجلس‌جایی است كه من فعالیت حرفه‌ای خودم را آنجا دنبال می‌كنم.

 

 «ساویر» را آرام آرام كشف كردم


چه چیزی به‌نظر شما رسید وقتی كه فهمیدید نقش شما در سریال به مرور مهم‌تر و پررنگ‌تر می‌شود؟

این به زمانی برمی‌گردد كه من نسخه اولیه را مطالعه كردم و در آن من مثل یك آدم سبك مغز بودم كه باید راهی برای زنده ‌ماندن پیدا می‌كردم اما من هیچ ایده‌‌ای درباره این نقش نداشتم و از آینده و سرنوشتم بی‌اطلاع بودم.

در واقع به خاطر دارم كه به همسرم گفتم: این شخصیت به سرعت خواهد مرد مگر آنكه ابعاد تازه‌ای پیدا كند. من هیچ اطلاعی از سرنوشت «ساویر» و داستان نداشتم.

این را كاملا صادقانه می‌گویم نمی‌دانستم چه چیز در انتظار «ساویر» است و البته همین موضوع كار را برای من دشوار می‌كرد. من باید یك نقش را با 2 وجه مختلف كه مدام در حال تغییر بود بازی می‌كردم و البته سرنوشت نهایی برای خود من نیز غافلگیركننده بود.


حس شما درباره رشد شخصیت «ساویر» و همچنین شخصیت خودتان به‌عنوان یك بازیگر هنگام ساخت این سریال چگونه بود.

این تجربه مثل راه‌رفتن در مسیری جذاب برای اكتشاف انسانیت در «ساویر» بود. ساویر در هر شرایطی قرار داده شده بود از شرایط و رویدادهای عاطفی تا شرایط كاملا فیزیكی. این واقعا مثل یك سفر بود. رشد شخصیت ساویر و كارهایی كه تلاش می‌كرد انجام دهد به‌خصوص ارتباط با جولیت توامان هم آموزنده بود و هم دوست داشتنی و البته كمی هم نگران‌كننده و ترسناك.

شخصیت ساویر به نوعی روی مرز میان لطافت و سرسختی قرار داشت. من به‌عنوان یك بازیگر باید روی این مرز قدم بر می‌داشتم. از طرف دیگر لاست در زندگی شخصی خود من هم باعث بروز اتفاقات بسیاری شد.

در این مدت هم ازدواج كردم و هم نخستین خانه‌ام را خریدم و توانستم به‌عنوان یك بازیگر اعتباری برای خودم به دست بیاورم و از همه مهم‌تر من اكنون صاحب یك فرزند نیز شده‌ام.

لاست به تمام معنا برای خود من و نقشی كه آن را بازی می‌كردم یك سفر پرهیجان بود.


چه احساسی داشتید وقتی قسمت آخر لاست را دیدید؟

این تجربه‌ای بود كه بسیار مرا متاثر كرد. در واقع باید بگویم قلبم شكست.

شغلم جمع‌آوری جوجه‌های مرده بود


لطفا برای خوانندگان كمی درباره تجربه كاری‌تان پیش از سریال لاست بگویید.

پیش از لاست من زندگی بسیار متفاوتی با آنچه اكنون از آن برخوردارم را داشتم.

نخستین شغل من جمع‌آوری جوجه‌های مرده از یك مزرعه بود اما به تمام معنا عاشق بازیگری بودم و به همین خاطر راهی لس‌آنجلس شدم.

نخستین نقش من در دنیای سینما نقشی در كمدی «دكتر بنی» بود و پس از آن «می‌آمیگو»، «آگوستی كه می‌گذرد» و «قلب یخی» فیلم‌های دیگری بودند كه در آنها نقش‌هایی داشتم اما نخستین فیلم من به‌عنوان یك نقش اصلی فیلم «سابرتوث» بود و بعد از آن ایفای نقش در چند موزیك ویدئو را تجربه كردم و بعد از آن بود كه لاست به‌عنوان مهم‌ترین رویداد حرفه‌ای زندگی‌ام به من پیشنهاد شد.


شما به‌عنوان یك مدل در سال‌های اخیر بسیار خوش اقبال بوده‌اید و در جشنواره‌ها و نظرسنجی‌های بسیار حائز ‌رتبه شده‌اید. می‌شود به چند مورد از آن‌ها اشاره كنید.

در سال 2006 به انتخاب مجله پیپل به‌عنوان یكی از 50 فرد زیبایی جهان انتخاب شدم و در ژانویه‌‌ همان سال توسط «این تاچ ویلكی» به‌عنوان «جذاب‌ترین مرد تلویزیونی» معرفی شدم و در همان ماه مجددا درنظرسنجی خوانندگان بریتانیایی نشریه «OK» عنوان هفدهمین مرد جذاب سراسر جهان را كسب كردم كه همین امر باعث شده است بتوانم چند قرار داد خوب تبلیغاتی با شركت‌های تجاری بزرگ منعقد كنم.

 

قطب شمال هم نماینده داشت


سریال لاست یا گمشدگان از آن دسته سریال‌هایی است كه برای افراد بسیاری دیدن آن مساوی بود با هفته‌ها بی‌خوابی برای دنبال كردن ماجراهای جذاب و پیچ در پیچ آن.

گمشدگان داستان مردمی است كه از یك سانحه سقوط هواپیما جان سالم به در می‌برند و درست وسط جزیره‌ای دور افتاده در منطقه‌ای گرمسیر، تلاش برای رهایی از جزیره را آغاز می‌كنند.

هر قسمت 42 دقیقه‌ای این سریال علاوه بر ماجرای اصلی با فلاش‌بك‌هایی به زندگی شخصیت‌ها همراه است و به‌تدریج مخاطب را با زندگی شخصیت‌های اصلی داستان آشنا می‌كند؛ شخصیت‌هایی كه تقریبا هر كدام از یك نژاد، یك طرز تفكر و یك فرهنگ متفاوت هستند.


چرا این سریال در همه دنیا طرفدار دارد؟

در بین گمشدگان فرود آمده در این جزیره نماینده‌ای از هر قاره وجود دارد، از آسیا، استرالیا و آمریكا گرفته تا اروپا و آفریقا و حتی از قطب هم نماینده‌ای حضور دارد (خرس قطبی) و شاید بتوان گفت یكی از مسائلی كه باعث جذب بی‌سابقه تماشاگر برای این سریال شده همین مورد است.

نكته ظریفی كه باعث می‌شود تقریبا تمام بینندگان به راحتی با شخصیت‌ها همذات‌پنداری كنند و بفهمند كه آنها چه احساسی دارند.


آنچه باید درباره این سریال بدانید

 این سریال در هاوایی فیلمبرداری شده است و به‌علت تعدد هنرپیشگان و لوكیشن خاص یكی از پرهزینه‌ترین سریال‌های تلویزیونی است كه تا به‌حال از تلویزیون‌های جهان پخش شده است.
 نكته جالب این است كه تا به‌حال چندین كتاب در مورد محتوای ادبی، فلسفی، جامعه‌شناسی و… این سریال به چاپ رسیده است.

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا