یزد، مجموعه‌ي با ارزشي از جاذبه هاي تاریخی وفرهنگی

هفته فرهنگ وهنر یزد درفرهنگسرای نیاوران تهران از 22خردادبه مدت 5روزو به همت اداره کل فرهنگ وارشاد اسلامی استان یزد برگزارمی شود.این برنامه که دارای بخش های نمایش آثارنقاشی،گرافیک،عکاسی وخوشنویسی خواهد بود با اجرای نمایش صحنه ای ،نمایش خیابانی ،موسیقی سنتی وهمچنین کارگاههای زنده بافت زیلو،حصیروسفال به میزبانی علاقه مندانی خواهد رفت که تاکنون آشنایی چندانی به فرهنگ وهنر مردم یزد ندارند.راه اندازی فروشگاه صنایع دستی وشیرینی سنتی برنامه های جانبی است که در هفته فرهنگ وهنر یزد دایرمی شود.مراسم افتتاحیه 22خردادساعت 17بامراسم تقدیرازتعدادی ازنخبگان فرهنگی وهنری استان یزد در سالن آمفی تئاترفرهنگسرای نیاوران آغازبکارمی نماید.


یزد درگذرتاریخ


استان یزد از تاریخی كهن برخوردار است، تا جایی كه بنای شماری از شهرهای آن، مانند: میبد را به سلیمان پیامبر، یزد را به ضحاک و اسکندر مقدونی و ابر کوه را به ابراهیم پیامبر نسبت داده‎اند. مجموعه آثار باستانی پراکنده موجود دراستان یزد به سهم خود، بازمانده شایان توجهی از تاریخ و فرهنگ کهن ایران است. کشاورزی و مدنیت یزد، در چهار کانون بزرگ مهریز و فهرج، یزد، رستاق و میبد و اردکان، پا گرفته است. این منطقه با قرار گرفتن در مسیر شاه راه های باستانی ری ـ کرمان و پارس ـ خراسان، در میانه هزاره نخست پیش از میلاد، نقش مرزبانی ایالت ها و نگه بانی راه های بسیاری را که به چهار سوی ایران می رفته، ایفا می‎کرده است.

منطقه یزد بی گمان، در دوران هخامنشی دارای راه های بزرگ و معتبر، راه داری و مراکز پستی و چاپاری بوده است. زیرا علاوه بر راه های شناخته شده باستانی، از روی مدارک پیشین، راه‎های فراموش شده‎ای نیز که در روزگار باستان به مرکز اقتصادی و فرهنگی ایران باستان می‎پیوسته‎اند به تاز گی شناسایی شده‎اند.

منطقه یزد، در دوران ساسانی، به ویژه در روزگار قباد، انوشیروان و یزدگرد اوّل، ... از جایگاه اجتماعی و اقتصادی ویژه ای بر خوردار بوده و به عمران و آبادی آن، توجه بسیار شده است. در نخستین سده اسلامی، سرزمین یزد به دست مسلمانان افتاده قبایل عرب به سوی ایران سرازیر شدند. گروهی نیز از قبیله های بنی تمیم و بنی عامر، درکوی عرب ها ی یزد، استقرار یافتند. در سده ۴ هـ. ق، که دیلمیان بر بخش های باختر و جنوب ایران و عراق چیره گردیدند، جمعی از علویان هم به یزد آمده در کوی حسنیان سکونت گزیدند.

بنیان گذار این خاندان علاء الدوله ابوجعفر بود كه در ۳۹۸ هـ. ق، از سوی سیّده خاتون، دختر عمه خود ( مادر مجدالدوله دیلمی ) به حکومت مستقل اصفهان و پیرامون آن منصوب گردید. در سال ۴۴۳ هـ. ق طغرل سلجوقی، شمس الملوک ظهیر الدین ابومنصور فرامرز را به حکومت مستقل یزد و ابر کوه منصوب کرد. از سرشناس ترین افراد این خاندان امام زاده سیّد جعفر ( ع ) است، که از سیّدهای شریفی بوده که در سال ۴۲۴ هـ. ق، در یزد در گذشت و مزارش هم چنان زیارتگاه مردم است.

حکم رانی ابومنصور فرامرز در روزگار فرمان روایی طغرل، آلب ارسلان و ملک شاه سلجوقی بوده نزد آنان احترام ویژه ای داشت. پس از وی به ترتیب فرزندش مؤید الدوله ابومنصور علی بن فرامرز، علاءالدوله کالیجار و پسرش امیر فرامرز، بر یزد حكومت كردند. اینان در نزد سلجوقیان، دارای احترام و اعتبار بودند. چون امیر فرامرز پسر نداشت، حکومت یزد به دو دخترش واگذار و رکن الدین سام بن وردان روز، به اتابکی آنان گماشته شد. بدین ترتیب حکومت یزد، از آل کاکویه به اتابکان یزد انتقال یافت.

رکن الدین سام، پس از اندک زمانی، در سال ۵۸۴ هـ. ق، از کار اتابکی دختران امیر فرامرز کنار رفت و برادرش عزالدین، به اتابکی رسید. اتابکان یزد با ایجاد پیوند های زناشویی، روابط دوستانه‎ای با سلجوقیان بر قرار کردند و مورد احترام و مشورت آنان بودند. پس از عزالدین ( در گذشته ۶۱۵ هـ. ق )، وردان روز، اسفهسالار ابومنصور ( قطب الدین ) ( در گذشته ۶۳۷ هـ. ق )، قطب الدین محمود، رکن الدین علاءالدوله ( در گذشته ۶۶۲ هـ. ق )، طغان شاه، علاءالدوله ( در گذشته ۶۷۳ هـ. ق )، رکن الدین یوسف شاه، و حاجی شاه بن یوسف شاه یكی پس از دیگری به اتابکی رسیده بر یزد و پیرامون آن حکومت کردند.

اتابکان در آبادی و عمران یزد کوشش های بسیاری کردند و بناهای زیادی از خود به یادگار گذاشتند. رکن الدین سام در نزدیکی دروازه مهریز مدرسه اتابک را ساخت. وردان روز در بازار دلالان، مدرسه وردان روز را بنا کرد. محمود شاه در گسترش شهر کوشید و کوی‎های بیرون شهر را درون حصار آورده میدانی بزرگ نیز در شهر ساخت. مادرش مریم ترکان نیز روستای مریم آباد را بنا نهاد. در روزگار حمله چنگیز به ایران سلطان ابومنصور اتابک ( قطب الدین )، چیر گی مغولان را پذیرفت و جانشینان‎اش به عنوان دست نشاند‎ گان مغول، در حکومت یزد پایدار شدند و با کفایت و زیرکی، یزد را از سپاه مغول مصون داشتند.

در این دوره به دلیل امنیت و آرامش نسبی در یزد، بازرگانی و پیشرفت شهر ها و آبادی ها و مبادله کالاهای گوناگون، رونق یافت و کالاهای یزدی تا آن سوی آب های جنوبی ایران، به ویژه هندوستان راه یافت. راه داری و نگه داری راه ها، در دوران مغول و ایل خانان مورد توجه قرار گرفت و نگاه داری راه‎ها را به بزرگان و امرا واگذار کردند.

در اوایل سده ۸ هـ. ق، امنیت و نیز راه هایی که از منطقه یزد می‎گذشتند؛ گسترش یافت. این مسأله نقش به سزایی در رونق بازرگانی و هم چنین شکوفایی اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی ایالت یزد داشت. حکومت حاجی شاه بن یوسف آخرین اتابک خاندان اتابکان یزد، در ۷۱۸ هـ. ق به دست امیر مبارزالدین محمّد بن مظفر از میان رفت.

امیر مظفر، بزرگ خاندان مظفر، از نواد گان غیاث الدین خراسانی بود، که در دربار ایلخانان مغول وارد خدمت شد و به حکومت میبد رسید. پس از مرگ او، پسرش امیر مبارزالدین محمّد در اوایل حکومت ابوسعید بهادر خان ( ۷۱۶ – ۷۳۶ هـ. ق ) ایل خان مغول به حکومت میبد و راه داری یزد انتخاب شد.

در سال ۷۱۸ هـ. ق، حاجی شاه بن یوسف، اتابک یزد را، در نبردی شکست داده وضمن پایان دادن به حکومت اتابکان یزد از سوی ابوسعید بهادر خان، به حکومت یزد رسید.

مبارزالدین محمّد، پس ازدرگذشت ابوسعید بهادر خان، دم از استقلال زد و بر کرمان، شیراز و قلمرو حکومت ملوک شبان کاره، در جنوب ایران چیره شده در سال ۷۲۳ هـ. ق، حکومت آل مظفر را تشکیل داد. یزد، در روزگار حکومت امیر مبارزالدین، از نظر سیاسی و اقتصادی دارای اهمیت و اعتبار شد. این جایگاه، نه تنها به خاطر تلاش مظفریان در یزد پدید آمد، بلکه شرایطی که در دوره مغول بر کشور حاکم شد، شهر های دور افتاده و به دور از هیاهوی سیاسی، چون یزد را مورد توجه نام داران قرار داد. طی یک سده حکم رانی مغول بر ایران، ناحیه یزد بیش از دو برابر گسترش یافت و با مدیریت و تدبیر امیر مبارزالدین محمّد، به مرکز فعالیت های سیاسی و اقتصادی تبدیل یافت.

قلمرو امیر مبارزالدین محمّد با در گذشت وی به سال ۷۶۵ هـ. ق بین پسران‎اش بخش شد، به طوری که سلطان احمد، در کرمان، شاه محمود، در اصفهان، شاه یحیی، در یزد و شاه شجاع، در فارس و بخشی از خوزستان به حکومت پرداختند. كه از این میان شاه یحیی نسبت به آبادانی سرزمین یزد، تلاش بسیار کرد. در حکومت ۷۷ ساله آل مظفر ( ۷۱۸ – ۷۹۵ هـ. ق ) منطقه یزد به اوج شکوفایی و بزرگی فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی رسید.

در مدرسه ها، مسجدها، دارالسیاده ها و خانقاه ها، علوم گوناگون رایج زمان، درس داده می شد. ویژ گی دیگر دوره مظفریان رونق صوفی گری در یزد است. ایجاد خانقاه ها ویژه مرشدان و مریدان صوفیان نبود، بلکه شاهان و شاه زاد گان مظفری و بزرگان هم بدان علاقه مند بوده صوفیان یزد، از احترام ویژه خاندان مظفری بر خوردار بودند. حکومت آل مظفر در سال ۷۹۵هـ. ق به دست تیمور لنگ خاتمه یافت.

تیمور لنگ حکومت یزد را به یکی از نزدیکان خود سپرد. اما پس از بازگشت تیمور به ماوراءالنهر، گروهی، از همدلی مردم نسبت به آل مظفر بهره برده به رهبری آبدار، یزد را از دست حاکم تیموری بیرون آوردند. سپس سلطان محمّد، پسر ابوسعید طبسی، یزد را به دست آورده استقلال آن را اعلام نمود.

با عدم توفیق حاکمان تیموری نایین، اصفهان و اردستان در برگرداندن نظم و امنیت به یزد، پیر محمّد، پسر عمر شیخ و نوه تیمور لنگ حکم ران فارس، و نیز حاکم سیستان با سپاهی ره سپار یزد شده؛ یزد را محاصره و سرانجام گشودند. تیمور لنگ برای حفظ جایگاه هنری و اهمیت یزد، دستور داد نسبت به مردم این سامان نرمی نشان داده مالیات دو ساله را نگیرند. هم چنین فرمان داد تا برج و باروی شهر را بنا کرده دارالحکومه معروف به « دژ مبارکه نارین قلعه » را به طور شایسته ای بسازند.

ایالت یزد پس از مرگ تیمور، مدتی پهنه درگیری نوادگان تیمور، پیر محمّد و اسکندر بود. شاهرخ پسر تیمور با پیروز شدن بر دیگران حکومت یزد را به امیر جلال الدین، پسر چخماق سامی سپرد. وی با مردم یزد به خوبی رفتار کرد و برای عمران و آبادی این سرزمین کوشش نمود و بناهای بسیاری از خود بر جای نهاد، که برخی از آن ها هنوز برجای مانده از آثار تاریخی و دیدنی استان یزد به شمار می روند. پس از در گذشت امیر جلال الدین، بیوه و فرزندانش دنباله کار را گرفته از خاندان خود، نام نیک به یادگار گذاشتند.

بازماند گان تیمور، در همه جا دل گرم کننده هنرمندان، معماران و اندیشمندان بودند و یزد نیز در این زمان به شکوفایی اقتصادی، هنری و فرهنگی رسید. کاشی کاری‎های مسجد جامع و میدان امیر چخماق و مسجد امیر چخماق، مصلای عتیق، ... از آثار این زمان است. مدرسه ها و کتاب خانه های بسیاری چون مدرسه و کتاب خانه قطبیه سربلوک، مدرسه دارالصفا، مدرسه و کتاب خانه یوسف چهره، مدرسه و کتاب خانه اصیلیّه سردهوک و کتاب خانه باوردیه ایجاد شدند، که نویسنده گان، پژوهش گران و تاریخ نگارانی، چون شرف الدین علی یزدی، در آن ها پرورش یافتند.

با برآمدن ترکمانان قراقویونلو و آق قویونلو، یزد از دست تیموریان بیرون رفته امیران ترکمان، یکی پس از دیگری بر ایالت یزد حکومت کردند.

حكومت طوایف گوناگون با تسلط شاه اسماعیل صفوی بر تمام ایران در ۹۱۳ هـ. ق، خاتمه یافت. نعمت الله باقی، پسر میرزا عبدالباقی، صوفی سرشناس، که در جنگ چالدران کشته شد، در زمان شاه تهماسب، دختر شاه اسماعیل را به زنی گرفته حاکم یزد شد. وی دیوان خانه عباسیه را ساخت و مسجد شاه تهماسب، در نزدیکی میدان بعثت کنونی از یادگارهای اوست. از دیگر آثار دوران صفوی می‎توان به این موارد نیز اشاره كرد : غیاث آباد تفت که به دست میر میران فرزند نعمت الله باقی ( ممدوح وحشی بافقی )، مدرسه شفیع ، مسجد شاه ولی تفت كه شاه ابوالوالی حاكم یزد آن را بنا نهاده است.

در هنگام حمله افغان ها، مردم رشید و آزاده سرزمین یزد، به رهبری میرزا عنایت سلطان، دلاوری های بسیاری از خود نشان دادند؛ چنان كه محمود افغان، در گشودن یزد ناکام مانده راهی اصفهان گردید. اشرف افغان، جانشین محمود، نیز پس از چهار سال نبرد توانست یزد را بگشاید. با روی کار آمدن نادرشاه افشار و بیرون راندن افغان ها از ایران، محمّد تقی خان، خواهر زاده عنایت سلطان به حکومت یزد منصوب شد.

وی و فرزندانش، تا آخر دوره قاجار، در نقش حاکم یا مستوفی یزد خدمت های ارزنده ای به این سرزمین کرده آثار تاریخی و بنا های دیدنی بسیاری در یزد به یادگار گذاشتند. باغ دولت آباد، باغ ناصریه، مدرسه خان، میدان خان، بازار خان، بازار قیصریه و... از آثار آنان است. این منطقه در دوره قاجاریه و پس از آن در آرامش و آبادانی به سر برده و هم اكنون نیز یكی از مهم ترین و ارزشمندترین مناطق ایران است.


فرهنگ بومی حاکم بر استان یزد

استان یزد از سرزمینهای قدیمی و تاریخی است و در میان ایالت های قدیمی و بزرگ پارس، اصفهان، کرمان و خراسان قرار داشته است. این سرزمین از معابر و گذرگاههای مهم در ادوار تاریخی محسوب می شده است.

این استان از درگیریها و جنگهای سیاسی تاریخ کشور ایران تا حدودی ایمنی داشته است. از طرفی صعب العبور بودن راهها به همراه محدودیت منابع آبی و غیره مانع عمده تسخیر این منطقه توسط بعضی از حکومتهای بزرگ و کوچک حاشیه و پیرامون این منطقه در طول تاریخ بوده است. با توجه و گواهی گرفتن از منابع تاریخی، آبادی نشینی در این منطقه از قدمت طولانی برخوردار است. از مظاهر فرهنگ مادی و معنوی که مردم این خطه از خود به جای گذاشته اند و میراث تاریخی آنها در دوره های قدیمی به حساب آمده و نشانه هایی از مهر و آناهیتا، ایساتیس و هخامنشی و زندان اسکندر و برج و بارو و کهن دژهای بزرگ و عظیم و پناهگاههای متعدد و موبدان و سران ساسانی و ابنیه و یادگارهایی بعد از اسلام نظیر مساجد و امامزاده ها و مزارها و... نشانگر فرهنگ و تمدن مردم چه قبل و چه بعد از دوره اسلامی بوده است.


فرهنگ، زبان و گویش مردم یزد

مردم یزد به زبان فارسی رایج با پاره ای ویژگیهای گویشی سخن می گویند و بسیاری از واژه ها و ترکیبات زیبای فارسی را در گویش خود حفظ کرده اند. در استان یزد برخی ویژگیهای گویشی میان شهرستانهای مختلف محسوس است. معتقدین به آیین زرتشتی در میان خود هنوز به زبان نیاکان شان سخن می گویند و به ویژه مراسم مذهبی خود را با این زبان انجام می دهند.


مراسم مذهبی

الف) جشن و سرورهای خصوصی و عمومی:

اکثریت قریب به اتفاق مردم استان یزد پیرو دین اسلام و شعیه دوازده امامی هستند. به همین دلیل مجموعه مراسم تحت تأثیر رفتارها و کنشهای فرهنگی اسلامی و ملی صورت میگیرد. مراسم عروسی، اعیاد ملی و مذهبی نظیر عید نوروز، عید فطر، عید غدیر خم، عید مبعث و سالروز تولد پیامبر اسلام (ص) و ائمه اطهار (ع) به ویژه نیمه شعبان (سالروز تولد دوازدهمین امام یعنی امام مهدی (عج)) به طرزی با شکوه و مفصل برگزار میشود.

مراسم مربوط به جشنها و اعیاد زرتشتیان نیز از جذابیت خاصی برخوردار است. مراسم عروسی و همسر گزینی طی مراحلی صورت می گیرد. خواستگاری، وکیل پرسان، گواه گیران، عروس کشان و پاتختی از جمله این مراحل است.

جشنهای ماهانه (برابر شدن نام روز با نام ماه مثلاً روز فروردین با ماه فروردین) جشنهای مفصلی موسوم به گاهنبار ها، نوروز جمشیدی و مراسم پنج روز پایان سال، روز تولد آشو زرتشت پیامبر ایران و باستان (روز خرداد از ماه فروردین مصادف با ششم فروردین) و جشن سده یا جشن بزرگداشت آتش اهورا مزدا منصوب به هوشنگ پادشاه پیشدادی در روز دهم بهمن ماه از مهمترین مراسم شادی هستند که از سوی زرتشتیان با شکوه خاصی برگزار میشود. مراسم عید پسح، یهودیان به مدت 8 روز به مناسبت نجات قوم بنی اسرائیل توسط حضرت موسی (ع) در کنیسه «هاداش» یزد از طرف اقلیت بسیار کوچک یهودی برگزار میشود.


ب) سوگ و عزاداری های عمومی و خصوصی:

مراسم (نخل برداری) که از قدیم الایام در یزد مرسوم بوده است، جذابیت خاصی دارد.

نخل به عنوان تابوت سومین امام یعنی امام حسین (ع) شناخته می شود. نخل، چوب بستی عظیم به شکل برگ درخت است که شباهتی به برگ خرما ندارد. نخل با پارچه سیاه سر تا پا سیاه پوش می شود و صد ها شمشیر، قمه، و خنجر برهنه با تزئینات خاصی مانند: آئینه ها، میوه ها، پولکها، منگله ها، دستمال های ابریشمی رنگی بر دو طرف بدنه نخل بسته می شود. در دهه اول محرم و یا در دهه آخر ماه صفر (دو ماه خاص عزاداری شیعیان) نخل توسط مردم عزادار مانند کشتی به حرکت در می آید و سه دور گرد میدان نخل می چرخد و آنگاه آرا آرام به درون آشیانه خود باز می گردد. همراه با چنین مراسمی، روضه خوانی، سینه زنی و عزاداری انجام می شود.


صنایع دستی

صنایع دستی به بخشی از هنر و صنعت گفته می شود که با بهره برداری از مواد اولیه بومی و انجام کار اساسی به کمک دست و ابزارهای سنتی دستی انجام می پذیرد و منحصر به ساخت محصولاتی می شود که بیانگر ذوق هنری و خلاقیت فکری سازندگان آن می باشد. مهم ترین صنایع دستی در استان یزد عبارتند از: قالی، قالیچه، گلیم، مخمل، زری، چادر شب، دستمال، مرس ریزه جیم، قناویز، اجرامی، شمد، ترمه، پرده، زیلو، روفرشی، کرباس، بقچه، لنگ، کیسه حمام، خورجین، پتو، سفال، سرامیک، حصیر، کاشی و گیوه.

در میان صنایع دستی قالی بافی، ترمه بافی، زیلو بافی، ساخت سفال، سرامیک و کاشی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. شیرینی پزی در یزد سابقه طولانی دارد. در یزد شیرینی های سنتی مانند باقلوا، قطاب، لوز نارگیل، پشمک، نان برنجی و حاجی بادام و... تهیه می شود.


آداب و رسوم محلی

حفظ و پایبندی به سنتها و ارزشهای رایج ملی و اشتیاق همگانی نسبت به پایبندی به این ارزشها و سنتها ویژگی بارز آداب و رسوم محلی مردم است و این پایبندی و اشتیاق را در مراسم ازدواج و... می توان مشاهده کرد. سادگی و بی پیرایه بودن به همراه داشتن روحیه قناعت و صرفه جویی از ویژگیهای آداب و رسوم مردم است.


شکارگاهها و مناطق حفاظت شده

وجود پناهگاههای گوناگون و زیستگاههای مختلف با جمعیتهای فراوانی از حیات وحش در دل اکو سیستم های کویری استان دیده می شوند که انواعی از گونه های حیات وحش بسته به نیازهای زیستی خود محلهایی را جهت زیست خود انتخاب می نمایند. در اکثر ارتفاعات و کوهستانهای صعب العبور و دامنه های پرشیب می توان کل و بز را مشاهده نمود. تراکم جمعیت این جانور در ارتفاعات بافق و شیر کوه بیش از سایر مناطق در استان می باشد.

تپه ماهور ها و کوهپایه های استان نیز زیستگاه خوب و مناسبی برای قوچ و میش می باشد. در قسمت جلگه ها و دشتها مراتع و حاشیه مزارع به ویژه در منطقه حفاظت شده کالمند و بهادران تعداد زیادی آهو زیست می کنند. در نقاط دشتی و تپه ماهور ها با آب و هوایی نسبتاً خشک تر و دور از دسترس انسان گونه جبیر را می توان یافت.


جاذبه ی تاریخی و معماری


استان يزد از سرزمين‌هاي كهن و تاريخي ايران‌زمين است كه مجموعه‌ي با ارزشي از جاذبه هاي معماري و تاريخي آن را به نمايشگاه خشتي تبديل كرده است. در ميان نقاط كويري كشور شايد كم تر منطقه‌اي را بتوان پيدا كرد كه به لحاظ جاذبه‌هاي توريستي هم پاي يزد باشد. اين ديار كهن كه در گذشته‌اي نه چندان دور آن را دارالعباد مسلمين مي‌خواندند، اينك با انبوهي از جاذبه‌هاي فرهنگي، زيارتي باستاني، تاريخي و طبيعي چشم انتظار گردشگران نشسته است. در بعضي از منابع، بناي اوليه برخي از شهرهاي اين استان چون «ميبد» را به سليمان پيغمبر، «يزد» را به ضحاك و اسكندر مقدوني و «ابركوه» را به ابراهيم پيامبر نسبت داده اند. اين نسبت ها بيان گر قدمت و ديرينگي پيشينه‌ي تاريخي و فرهنگي سرزمين و مردم اين ديار است. مجموعه‌ي آثار باستاني پراكنده موجود در اين استان نيز، به سهم خود مبين اين پيشينه‌ي تاريخي است. آثاري چون دست‌افزارهاي سنگي به دست آمده در دره‌هاي شيركوه، نگاره‌هاي روي تخته سنگ كوه ارنان، تكه سفال‌هاي منقوش نارين قلعه ميبد ـ متعلق به دوره ايلامي، غارهاي استان و آثار معماري و شهرسازي باستاني و ... نشان مي‌دهد‎. مدنيت يزد، در چهار كانون باستاني «مهريز» و «فهرج»، «يزد»، «رستاق» ، «ميبد» و «اردكان» متمركز بود. اين منطقه در نيمه هزاره نخست پيش از ميلاد، در سرنوشت سياسي اتحاديه‌هاي قبايل ماد سهم به سزايي داشت. در آن موقع، يزد در يك چهارراه منطقه‌اي قرار داشت و نقش مرزباني ايالت‌ها و نگهباني راه‌هاي بسياري را كه به چهار سوي ايران مي‌رفت، ايفا مي‌كرد. بي‌گمان منطقه يزد در دوران هخامنشي داراي راه‌هاي بزرگ و نيز تأسيسات راهداري و مراكز پستي و چاپاري بود. زيرا، علاوه بر راه‌هاي شناخته شده باستاني، راه‌هاي ديگري را از روي مدارك پيشين باز يافته‌اند كه در آن روزگار، به مراكز اقتصادي و فرهنگي ايران باستان مي‌پيوست. منطقه يزد در دوره ساساني به ويژه در روزگار «قباد انوشيروان» و «يزدگرد اول» از جايگاه اجتماعي و اقتصادي ويژه‌اي برخوردار و به عمران و آبادي آن توجه بسيار شده بود. علاوه بر اين، وجود پاره‌اي از يادمان‌هاي كهن ديني در اين منطقه، نشان مي‌دهد كه پيش از فراگير شدن آيين «نوزرتشتي» ساساني در اين منطقه، اديان باستاني ايراني ديگري در اين سرزمين رواج داشته است. از اين ميان مي‌توان به آيين هااي «مهرپرستي» و «نيايش آناهيتا» اشاره كرد. هم چنين برخي ديگر از نمادهاي باستاني، به ويژه چند نيايشگاه كهن «الهه آناهيتا» مانند «پارس بانو»، «پير سبز»، «پيرناركي» و ...كه از ديرباز در اين مناطق پايدار بوده، نشان گر اين مطلب است. از ديگر نشانه هاي گويا و مبين تاريخ ديرين يزد، «سرو پنج هزار ساله» ابركوه، كشف آثار تمدن‌هاي ماقبل تاريخ در«غربالبيز» مهريز و كشف سكه‌هايي مربوط به زمان «پوراندخت ساساني» است كه در ميبد ضرب شده‌اند. يزد اولين شهر خشت‌خام و دومين شهر تاريخي جهان است. مراكز ديدني اين شهرستان را مجموعه امير چخماق، مسجد جامع كبير، زندان اسكندر، مجموعه حمام و بازارخان، خانه لاري‌ها، بقعه دوازده امام، باغ دولت‌آباد، موزه آيينه و روشنايي، مجموعه تاريخي هشت، مسجد چهل محراب، مسجد يعقوبي، دخمه زرتشتيان، آب انبار شش بادگير، آتشكده زرتشتيان، مسجد ملا اسماعيل، خانقاه نعمت‌اللهي، خانه محمودي، بقعه سيد شمس‌الدين، مسجد ريگ، گنبد مصلي عتيق و بقعه شيخ احمد فهادان تشكيل مي دهند. مراكز ديدني شهرستان میبد را نارين قلعه، مسجد جامع ميبد، مسجد جامع فيروزآباد، مسجد جامع بفروييه، مسجد جامع زيرگ بيده (معماري بوكني)* قلعه‌ةاي پراكنده، مجموعه كارواني رباط، زيارتگاه‌هاي امامزاده خديجه خاتون. ميرصدرالدين قنبر، پير چراغ، پير بفرو و ... موزه زيلو، آسياب‌ها، حسينيه‌هاي قديمي، آب‌انبارها، برج‌ها، مراكز مذهبي زرتشتيان، خانقاه، باروي شهر قديم شامل برج‌ها، حصارها، خندق‌ها و دروازه‌هاي شهر از دوره ساساني به بعد تشكيل مي دهند. مراكز ديدني مهریز را نيز مسجدجامع مهرپادين، مسجدجامع بغدادآباد، مسجدجامع خورميز، قلعه تاريخي خورميز، پير ناركي، كاروان سراي زين‌الدين، مسجدجامع خوانزا (هنزا)، چشمه غربالبيز،كاروان سرا و چاپارخانه سريزد، قلعه باغ دهك، سرو تاريخي منگ‌آبقاد، باغ پهلوان‌پور، ‌موزه مردم‌شناسي و ... تشكيل مي دهند. مراكز ديدني شهرستان طبس را نيز باغ معروف گلشن، مدرسه دو مناره گلشن، بقعه امام‌زاده حسين‌بن موسي(ع)، حسينيه عمادالملكي، مزار پير حاجات تشكيل داده اند. مراكز ديدني صدوق شامل: مجموعه حجت‌آباد وزير شامل حمام، آب‌آبنار و بازار، مجموعه سلطانيه در بندرآباد، مسجد ريگ، مسجد اميرالمؤمنين زارچ، مجموعه آثار تاريخي ندوشن و ... مي شوند. مراكز ديدني خاتم را قلعه مروست، ‌بقعه شيخ‌بهاءالدين، مسجدشاه‌حسين، قلعه محمد كريمخان هرات، آب‌انبار سرده، آب‌انبار برسه، سنگ‌قبر صفي قلي بيك، حسينيه شاه‌ولي، سنگ قبر خانش بيگم، خانقاه يا بقعه شاه خليل ثاني، مسجد شاه ولي، حسينيه غياث‌آباد، مسجد و حسينيه محله گرمسير، قلعه گرمسير، مسجد شاه يحي، مسجد جامع بيدا خويد،‌مسجد شيخ علي بنيمان، مسجد توران پشت، بقعه سيدگل سرخ توران پشت، بقعه پير مراد توران پشت، بقعه چهل دختران توران پشت، بقعه شيخ جنيد توران پشت، مزار توران پشت، قلعه شواز، مسجد اسلاميه (فراشاه) تشكيل مي دهند. مراكز ديدني بافق را امام زاده عبدالله بن موسي‌بن‌جعفر(ع)، مسجدجامع(قرن 12 هـ.ق)،مسجدسراستخر، مسجد چهارده معصوم(ع)، مسجدفاطميه بافق و مسجدفاطميه آهن‌شهر، ‌حسينيه امام زاده و مسجدحاجي سيدحسن تشكيل مي دهند. مراكز ديدني اردکان را مسجدجامع اردكان، مسجدزيرده، تكيه بازار نو،امام زاده مير سيدمحمد(ع)،امام زاده سيد نورالدين(ع)،موزه مردم‌شناسي، چهارسوق، آب‌انبار دو راه، آب‌انبار قلعه،‌تكيه بازار نو، سنگ‌قبر ملاعارف و مراكز مذهبي زرتشتيان عبارت از: پيرشاه اشتادا يزد، پيرشاه تشترا يزد، پيرشاه مهرايزد، پيرشاه‌مراد، پيرشاه فريدون، پيرهريشت، پير سبز چك‌چك و زيارتگاه پارس بانو تشكيل مي دهند. مراكز ديدني ابرکوه را گنبدعالي، مزار پير حمزه سبزپوش، مقبره حسن‌بن كيخسرو، گنبد سيدون و گنبدگل سرخي، قطبيه، مسجد حاجي كامل،‌امام زاده احمد بن جعفر(ع)، مناره‌هاي مسجد نظاميه، مسجدجامع ابرقو، مسجد بيرون يا مسجد امام رضا(ع)، پريشك يا پير صدق، پير حسين، مقبره اشرف‌الدوله حسن بن شمس‌الدين مهر، امامزاده عباس بن‌علي بن‌الحسن بن‌علي ابي‌طالب(ع)، يخچال دوره قاجاري، تل‌هاي خاكستري، بي‌بي سارا خاتون، بناهاي كوه صفه، بادگيرها، محله‌هاي قديمي چون: در قلعه، بنادان، جرمدين، صفاييه، جهانستان، دروازه ميران. گل‌كاران، نظاميه، طاووس، بازار، پشت آسياب و محله خواجه تشكيل مي دهند. مجموع جاذبه هاي تاريخي و معماري استان يزد كه در شهرستان هاي مختلف پراكنده شده اند حكايت از غناي جاذبه هاي تاريخي و معماري اين سرزمين كهن و باستاني ايران دارد.


مفاخرومشاهیر یزد


ابوالفضل رشيد الدين ميبدی :


مترجم و مفسر نامدار و صاحب سبک نيمه اول قرن ششم هجری و صاحب تفسير مشهور کشف الاسرار و عده الابرار با ترجمه و تفسير عارفانه به زبان شيوای پارسی .


شرف الدين علی يزدی :


مورخ ، شاعر، نويسنده و رياضيدان معاصر امير تيمور گورگانی ، متوفی به سال 850 هجری شمسی صاحب اثر صفوی و صاحب ديوانی مشتمل بر قصايد ، غزليات ، رباعيات ، و سه مثنوی خلد برين ، فرهاد و شيرين و ناظر و منظور است . لطافت و سوزناکی اشعار وحشی در ادبيات فارسی شهره خاص و عام است.


آيت الله حاج شيخ عبد الکريم حائری يزدی :


شخصيت بلند آوازه جهان شيعه در دوقرن اخير، بنيانگذار حوزه علميه قم ،استاد عاليقدر حضرت امام خمينی (ره) و بسياری از مراجع و انديشمندان اسلامی معاصر است . وی به سال 1276 هجری در مهرجرد ميبد متولد شد و به سال 1355 هجری قمری در قم ديده از جهان فروبست.


ميرزا محمد فرخی يزدی :


شاعر ، روزنامه نگار و سياستمدار آزاده قرن گذشته و قرن اخير متولد 1264 هجری شمسی ، بنيانگذار روزنامه طوفان .وی يکی از بی پروا ترين شعرای تاريخ معاصر و بلکه تاريخ يران است ظلم ستيزی و داستان مبارزات و تبعيدها و شکنجه های وی به سبب مبارزه با دستگاه جبارپهلوی معروف است و بر همين آرمان نيز به سال 1318 هجری شمسی در زندان به قتل رسيد.


آيت الله حاج شيخ غلامرضا فقيه خراسانی :


متولد 1295 از بزرگان و علمای يزد بوده که قبل از حضرت آيت الله صدوقی زعامت اهالی يزد را بعهده داشته و در زهد و تقوی زبانزد خاص و عام بوده است.


محمد علی رياضی :


متولد سال 1290 هجری شمسی شاعر معروف معاصر و ملک الشعرای آستان حضرت معصومه (س)


آیت ا... سید روح ا... خاتمی :

از عالمان دینی یزد در دهم رمضان سال 1324 هجری قمری در اردکان متولد و پس از کسب مدارج عالی علمی از محضر آیات عظام در اصفهان به اردکان مراجعت و علیرغم جو خفقان حکومت طاغوت به انجام فعالیت های دینی پرداخت و از پیشگامان مبارزه با آن حکومت بود و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی از سوی حضرت امام خمینی به نمایندگی ایشان و امام جمعه اردکان منصوب و در سال 61 پس از شهادت آیت ا... صدوقی از سوی امام خمینی به سمت نماینده ایشان در استان یزد و امام جمعه شهر یزد منصوب گردید :

مناعت طبع ، ساده زیستی خدمات ارزنده ایشان مخصوصاً در دوران دفاع مقدس زبان زد عام و خاص می باشد .

وی سرانجام در آبان ماه سال 1367 هجری شمسی در یزد در گذشت و در اردکان مدفون گردید .


آیت ا... حاج شیخ محمد صدوقی :

از عالمان دینی در سال 1284 هجری شمسی در یزد متولد و پس از کسب مدارج عالی علمی در یزد ـ اصفهان و قم بنا به دستور آیت ا... العظمی بروجردی و توصیه امام خمینی در سال 1330 شمسی به یزد مراجعت و زعامت دینی و مرجعیت امورشرعی مردم را به عهده گرفتند ایشان در دوران رژیم طاغوت از پیشگامان مبارزه با حکومت طاغوت بودند و همواره با امام خمینی در زمینه مسائل نهضت ارتباطی تنگاتنگ داشتند و در پیروزی انقلاب در کشور و استان یزد نیز نقش مهمی ایفا نمودند . معظم له پس از پیروزی انقلاب از سوی حضرت امام خمینی به سمت نماینده ایشان در استان و امام جمعه یزد منصوب گردیدند . خدمات ارزشمند ایشان در طول حیات خود برای مردم استان یزد و استانهای همجوار و به ویزه در دوران دفاع مقدس زبانزد همگان است .

ایشان سرانجام در روز جمعه دهم رمضان سال 1402 قمری مصادف با یازدهم تیرماه سال 1361 شمسی پس از اداری نماز جمعه در محل مسجد ملااسماعیل یزد به دست یکی از منافقین به شهادت رسیدند .


محمد فرخی یزدی


محمد فرخی یزدی، میرزا محمد فرزند محمدابراهیم یزدی (سمسار) از شاعران و روزنامه‌نگاران آزادی‌‌خواه و دموکرات صدر مشروطیت است. فرخی درسال ۱۳۰۶ هجری قمری برابر با ۱۲۶۸ خورشیدی در یزد زاده شد.

فرخی علوم مقدماتی را در یزد فرا گرفت و تا حدود سن ۱۶ سالگی تحصیل کرد وفارسی و مقدمات عربی را آموخت. وی به علت روح آزادی‌خواهی و اشعاری که علیه مدرسان و مدیران مدرسه مرسلین انگلیسی‌های یزد می‌سرود، از آن‌جا اخراج شد. سپس به کارگری پرداخت و ازدسترنج خود امرار معاش کرد. فرخی در اوان جوانی به سرودن اشعار سیاسی - اجتماعی با مضامین بکر و بی‌سابقه پرداخت.

فرخی یزدی تمام عمر خود را به طور جدی علیه ظلم وستم زورگویان مقاوت ورزید. در نوروز سال ۱۳۲۷ يا ۱۳۲۸ هجری قمری، فرخی شعری تند، خطاب به فرماندار یزد ساخت و در دارالحکومه خواند و ضیغم‌الدوله ‌قشقایی حاکم یزد دستور داد دهانش را با نخ و سوزن دوختند و به زندانش افکندند. تحصن مردم یزد در تلگرافخانه شهر و اعتراض به این امر موجب استیضاح وزير کشور وقت از طرف مجلس شد. فرخی شعر زیر را با ذغال بر دیوار زندان نگاشت:

به زندان نگردد اگر عمر طی من و ضیغم‌الدوله و ملک ری

به آزادی ار شد مرا بخت یار برآرم از آن بختیاری دمار


همچنین در همین زمینه سروده است:

شرح این قصه شنو از دو لب دوخته ام تا بسوزد دلت از بهر دل سوخته ام

فرخی پس از آزادی از زندان، یزد را به مقصد تهران ترک گفت و در آن‌جا مقالات و اشعار مهیجی را در باره آزادی و بر ضد استبداد و زور و زورگویی در جراید به نشر سپرد و توجه طبقات رنج‌کشیده ایران را بخود جلب نمود. وی در جریان جنگ جهانی اول (۱۹۱۴ - ۱۹۱۸ برابر با ۱۲۹۳ - ۱۲۹۷ خورشیدی)، رهسپار بغداد و کربلا شد، در آنجا تحت پیگرد انگلیسی‌ها قرار گرفت. وی هنگامی‌ که به طور ناشناس عزم ورود به ایران، از طریق موصل را داشت به دست سربازان روسیه تزاری دستگیر و زندانی گشت.


در طلوع مشروطیت و پیدایش حزب دموکرات در ایران، فرخی از مبارزان خستگی‌ناپذیر یزد بود. وی در غزلی آزادی را چنین می‌ستاید:

قسم به عزت و قدر و مقام آزادی که روح‌بخش جهان است، نام آزادی

به پیش اهل جهان محترم بود آن‌کس که داشت از دل و جان، احترام آزادی

چگونه پای گذاری به صرف دعوت شیخ به مسلکی که ندارد مرام آزادی

هزاربار بود به ز صبح استبداد برای دسته پابسته، شام آزادی

به روزگار، قیامت بپا شود آن روز کنند رنج‌بران چون قیام آزادی

اگر خدای به من فرصتی دهد یک‌روز کِشم ز مرتجعین انتقام آزادی

ز بند بندگی خواجه کی شوی آزاد چو «فرخی» نشوی گر غلام آزادی


فرخی در روز جمعه، دوم سنبله، سال ۱۳۰۰ خورشیدی برابر با دوم ذی‌حجه ۱۳۳۹ هجری قمری در تهران روزنامه «توفان‌» را منتشر ساخت. صاحب‌امتیاز و مؤسس این روزنامه فرخی یزدی و مدیر مسؤل آن موسوی‌زاده بود. طوفان در طول مدت انتشار بیش از پانزده مرتبه توقیف و باز منتشر شده‌است؛ تا این‌که سرانجام در سال ۱۳۰۷ خورشیدی، فرخی یزدی به عنوان نماینده مجلس شورای ملی در دوره هفتم قانون‌گذاری، از طرف مردم یزد انتخاب گردید و همراه با نماینده رشت (محمودرضا طلوع) در جناح اقلیت قرار گرفت و با مخالفت‌های شدید بدخواهان روبرو شد. او به ناچار ایران را ترک گفت و نشریه طوفان برای همیشه تعطیل شد. طوفان عنوان روزنامه داشته و در سال اول، هفته‌ای دو روز (جمعه و دوشنبه)، و در سال‌های بعد سه نوبت در هفته (دوشنبه و چهارشنبه و جمعه) منتشر می‌شده‌است. این روزنامه تا سال سوم چندین‌بار توقیف شد ولی فرخی به این زورگویی‌ها اعتنایی نداشته، افکار خود را در روزنامه‌های دیگر مانند: ستاره شرق، قیام، پیکار و ... منتشر می‌کرد. طوفان در سال هشتم خود به مجله‌ تبدیل شد اما این بار هم یک‌سال بیشتر دوام نکرد. پس از پایان دوره هفتم مجلس شورای ملی، وی از طریق شوروی به آلمان رفت و مدتی در نشریه‌ای به نام «پیکار» که صاحب‌امتیاز آن غیرایرانی بود، افکار انقلابی خود را منتشر ساخت.


فرخی یزدی برای شرکت در جشن دهمین سالگرد انقلاب کبیر سوسیالیستی، از طرف دولت اتحاد جماهیر شوروی همراه با عده‌ای از محترمین تهران، دعوت شد و مدت یازده روز در آن کشور اقامت گزید و در آن‌جا منظومه‌ای به مطلع زیر سرود:

در جشن کارگر چو زدم فال انقلاب دیدم به فال نیک بود حال انقلاب

من هم به نام خطهٔ ایران سپاس‌گوی بر قائدین نامی و عمال انقلاب


فرخی پس از بازگشت از شوروی، سفرنامه خویش را در روزنامه توفان به نشر سپرد اما بعد از چند شماره، روزنامه توقیف و سفرنامه ناتمام ماند.


آثار فرخی از لحاظ ارزش ادبی مورد توجه و ستایش فرهنگیان و ادیبان فارسی‌زبان و استادان دانشگاه‌های بزرگ هندوستان و در نظر خاورشناسان یکی از مفاخر ادبی معاصر به شمار می‌رود. هنگامی که فرخی غزل معروف خود را سرود، مورد استقبال تمام شعرای پارسی‌زبان واقع گردید:

شب چو در بستم و مست از می نابش کردم ماه اگر حلقه به در کوفت جوابش کردم

ديدی آن ترک ختا دشمن جان بود مرا گرچه عمری به خطا دوست خطابش کردم

منزل مردم بیگانه چو شد خانه چشم آنقدر گریه نمودم که خرابش کردم

شرح داغ دل پروانه چو گفتم با شمع آتشی در دلش افکندم و آبش کردم

غرق خون بود و نمی‌مرد ز حسرت فرهاد خواندم افسانه شیرین و به خوابش کردم

دل که خونابهٔ غم بود و جگرگوشه دهر بر سر آتش جور تو کبابش کردم

زندگی‌ کردن من مردن تدریجی بود آنچه جان کند تنم‚ عمر حسابش کردم


پایان زندگی :

فرخی در سال۱۳۱۱ يا ۱۳۱۲ خورشیدی به ترغیب تیمورتاش که در برلن او را ملاقات کرد به ایران آمد و چندی بعد دستگیر و زندانی شد. در سال ۱۳۱۶ او را محاکمه و ابتدا به ۲۷ ماه زندان ‌محکوم کردند. در دادگاه تجدیدنظر مدت زندان وی به سه سال افزایش یافت و سرانجام در طی همان سه سال در بیمارستان زندان به سال ۱۳۱۸ خورشیدی پس از شکنجه و آزار فراوان درگذشت. از آرامگاه فرخی یزدی اطلاع دقیقی دردست نیست. ولی به احتمال در گورستان مسگر آباد تهران مدفون است.


ابوالفضل رشيد الدين ميبدي

ابوالفضل رشید الدین بن ابی سعید احمد بن محمد بن محمود میبدی از مؤلفان نیمه اوّل قرن ششم هجری است . کتاب او به نام کشف الاسرار و عدةالابرار تفسیر بزرگ مشروحی است از قرآن که تألیف آن در اوایل سال 520 ق آغاز شد و چنانکه خود در آغاز کتاب خویش گقته در حقیقت شرحی است بر تفسیر ی که استاد او خواجه عبدالله انصاری ترتیب داده بود و به همین سبب در بسیاری از موارد کتاب خود نام آن استاد را با عناوینی از قبیل پیر طریقت و عالم طریقت و شیخ الاسلام انصاری و امثال آنها آورده است . کلام میبدی در تفسیر او روان و منسجم و در بسیاری از موارد به شیوه سخنان استاد او موزون و مقفّی یا مسجّع است و به همین سبب هنگام بحث در سبک موزون آن سخن رفته است.


میبدی در تفسیر هر یک از آیات آنرا یک بار به فارسی روانی معنی میکند و آن را النوبة الاوّلی مینامد و در نوبت ثانی به تفسیر همان آیه بنا بر روش عامه مفسران و در نوبت ثالث باز به تفسیر آن آیه به شیوه صوفیان می پردازد و در این مورد است که زیبایی نثر میبدی آشکار می شود. کتاب کشف الاسرار به همّت آقای علی اصغر حکمت از سال 1331 ش به بعد در ده مجلد در دانشگاه تهران به طبع رسیده است.»


افتخارات:

کشف الاسرار و عدةالابرار از مهمترین تفسیرهای پارسی قرآن مجید تألیف رشید الدین المیبدی این تفسیر در سال 520 انجام گرفته است.

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا