يزدفردا :حسين سعادتمند نامي آشنا براي مردم استان و استانهاي همجوار يزد كه هر زمان صحبت از نوحه خواني و سينه زني مي شود نام او مترادف با هيئت فهادان خواهد آمد .
فرداييان در گفتگويي دوستانه با اين غلام امام حسين (ع ) كه به حق افتخاريست براي همه ي يزديها به درد دلهاي صادقانه ي او گوش جان فراداده كه با انتشار آن اميدواريم قدمي مثبت در جهت رفع مشكلات بيان شده برداشته باشيم.
ان الحسين مصباح الهدي و سفينه النجاه
 
شروع نوحه خواني و سابقه هيئت فهادان 
حسين سعادتمند در مورد سال و محل تولد ش اين چنين گفت : به روايتي 1329 و به روايتي ديگر 1330،در مورد 1330 شناسنامه اينچنين مي گويد و 1329 مادر مرحومم مي گفتند :كه يكسال بعد از تولد برايم شناسنامه گرفته اند .   محل تولدم شهر پاك و داارلعباده يزد است.
احمد محبي و حسين سعاتمند نوحه سرا و نوحه خوان هيئت عزاداري محله فهادان يزد


وي در پاسخ خبرنگار پايگاه خبري يزدفردا كه چه زماني فهميديد كه صدايتان با ديگران متفاوت است و مي توانيد بخوانيد گفت : من از دوران دبيرستان كه در زمان طاغوت بود به خواندن روي آوردم ،البته با موسيقي .
 

 

حسين سعادتمند  در مورد سابقه نوحه خواني هيئت  فهادان افزود " براي اينكه به سئوال شما  پاسخ دهم بايد يادي كنم از خدا رحمت كند  مرحوم  حاج سيد عباس حسيني  نوحه خوان قديمي محله فهادان كه  از محله رفت و مدتي نيز براي هيئت صباغ ها مي خواند .  خدا رحمت كند ،مرحوم  نصرالله سخندان براي خواندن جانشين ايشان شد .
 چند سالي هم نوحه هاي هيئت فهادان را ايشان مي خواندند ،حدودا دوسال ، سال سوم به دنبال من فرستادند ، من هم به جمع نوحه خوانان هيئت اضافه شدم ، نه اينكه به صورت كامل من بخوانم چون كم سن و سال بودم .
خدا رحمت كند پدرم مرحوم علي اكبر سعادتمند  كه  پس از ايشان خدا ا رحمت كند محمد كاسب ، عموي من ، وظيفه سرپرستي هيئت و نوكري سيدالشهداء (ع)را داشتند و در همان زمان  (مرحوم )آقاي نصرالله سخندان كه داماد خانواده ما مي باشند به ايشان در كارهاي هيئت كمك مي كردند .
با آمدن مرحوم سخندان ،او علاوه بر اينكه به عنوان كمكي به مرحوم  كاسب دراداره امور هيئت كمك مي كرد، نوحه خوان هيئت هم  بود.
 وي بعد از مدتي به خاطر حجم زياد كارها از من دعوت كرد و من كه  در آن زمان به كارهاي پراكنده در موسيقي مي پرداختم جهت اداي وظيفه پذيرفتم ، اطاعت امر نموده ، در اختيار هيئت فهادان قرار گرفتم ،منتهي همانطور كه قبلا هم اشاره نمودم به صورت مداوم نبود، جسته و گريخته مي خواندم .
 يكسال كلا به خاطر مشكلاتي كه داشتم نخواندم ، خود مرحوم سخندان خواندند  بنا براين يكسالي وقفه افتاد ، سال بعد مجددا برگشتم .


برگشتنم مصادف با پيروزي انقلاب اسلامي حدودا سال 59 بود و در مجموع سال 57 و 58 من در اختيار هيئت نبودم ، سال 59 تا كنون در اختيار هيئت بزرگ فهادان يزد هستم . 

هيئت فهادان و مشكلات ايجاد شده



 با فوت مرحوم نصرالله سخندان رئيس و بزرگ هيئت فهادان كه دوسال است دار فاني را وداع گفتند مشكلاتي ايجاد شده است  كه مي خواهم به آنها اشاره نمايم  .

وي در بين سخنان خود ياد آور شد:كه يكي از روزنامه نگاران محترم جهت مصاحبه آمده بودند ، به ايشان هم گفتم كه چند مصاحبه با دوستان رسانه اي داشته ام ، متاسفانه  يا خوشبختانه همه چيز را در لفافه و خيلي زيبا ارائه مي نمايند كه به اصل مطلب لطمه زده ، نه تنها باعث هيچ تغييري نشده، بلكه بر روي مشكلات موجود سرپوش هم مي گذارند.
 
  اگر سايت يزدفردا هم قرار است مانند ديگر رسانه ها هر آنچه خود مي خواهد بنويسد ، بهتر است خود بنويسد ،و اگر قرار است، شهامت انتشار صحبتها و درد دلهاي ما را داشه باشد  ،بسم الله در خدمتيم ، ادامه دهيم !!.  

خبر نگار يزدفردا ضمن قول مساعد براي انتشار گفته هاي ايشان با امانت داري كامل از ايشان خواست مسائل اساسي را بي پرده مطرح نمايند
 
وي در ادامه افزود :دو يا سه سال است ،كه هيئت فهادان آن نظم و هماهنگي سابق را ندارد، اشاره هم داشته باشم ،ه از زماني كه  به خواندن شروع نمودم، يكي يا دو تا از آهنگ هاي تقليدي(كاري كه اكثر نوحه خوانها و مداحان متاسفانه امروز انجام مي دهند )خواندم و خوشبختانه موفق هم نبود .
 از آنجائي كه تا حدودي با موسيقي آشنائي داشتم ( موسيقي در كار هاي من بسيار دخيل بوده و تاثير گذار و اگر تا حدودي موفق بوده ام به غير از نيروي انساني كه عزاداران نمونه فهادان جاي خود را داشته و دارند ، موسيقي هم به نوبه خود حدود هشتاد درصد كارهاي من مديون آن مي باشد) سعي نمودم ملودي هاي ابتكاري را بسازم، البته با كمك شاعر خوش ذوق و متعهد مان آقاي محبي كه حدود سي سال ما را در اين راه ياري نمودند .
به جز يكي دوسال كه به دليل بيماري ايشان نتوانستند، همكاري داشته باشند، از اشعار آقايان كاظم حلبي كار و شهاب كمك گرفتيم .
 مي توان گفت 98 درصد مرثيه هائي كه من  مي خوانم متعلق به آقاي احمد محبي است كه زحمت كشيده و سروده اند .
دو سالي است كه بعد از فوت آقاي سخندان، ناخواسته و بر خلاف عرف و قانون، كه تشكلهاي مذهبي و ديني توسط اعضاي آن تشكلها تعيين تكليف مي شوند و افراد عضو تصميم گيري مي نمايند دو ،سه نفر را متاسفانه و يا نا خواسته ( نمي دانم كه كدام ارگان را مقصر بدانيم) به هيئت ما تحميل نمودند.
 جالب است آقايان با زور و حمايتهاي پشت پرده مي خواهند سرپرست هيئت باشند وهيئت فهادان با حدود 1200 تا 1300 نفر سينه زن امام حسين (ع) را تبديل به يك هيئت دويست نفره نمودند،از اين دويست نفر هم حدود 150 نفرشان را ما كه سي سال در اين هيئت بوده ايم نمي شناسيم و 40 تا 50 نفر هم از جوانان و نوجوانان هستند كه از پشت پرده جريانات خبر ندارند و برايشان تفاوت نمي كند كه هيئت به چه راهي مي رود .
 اكثرا بچه هاي جوان و نوجواني هستند كه با هيئت آشنائي كامل نداشته اند و خبر از سابقه هيئت ندارند كه ما با همت اهالي محل توانستيم جنگل را به فهادان تبديل نمائيم و هرگز فراموش نمي كنيم سي سال قبل اگر بدون تعارف بخواهيم بگوئيم  و جنگل به خاطر بعضي   مسائل سر زبانها افتاده بود و ما ادعائي نداريم وظيفه ي ما  بوده براي سيدالشهداء(ع) خدمت كنيم .
ولي در اين سي سال كاري نموده ايم كه جنگل را به فهادان تبديل نموديم و البته به كمك همه سينه زنان  خصوصا افرادي چون اقاي محبي و سخندان ها.
 قبلا وضعيت استقبال مردم از هيئت فهادان با الان تفاو تهاي بسيار داشت  و از وضعيت گذشته بگذريم كه تاثيرات زمان هم در آن دخيل بود  و حالا هر مجلسي كه دعوت مي نمايند تاكيد دارند در پايان مجلس و آخر شب برويم كه مردم حاضر در مجالس  تا آخر بمانند . 

ما فهادان را به اينجا رسانديم و حالا چند نفر جوان خام (حالا نمي دانم  با علم به اينكه مي دانند  فهادان در حال فروپاشي است) دست بر نمي دارند .

اگر اين رسانه ها مي توانند كمكي نمايند ،عده اي به كمك ما بيايند و حداقل به فرمايش نماينده محترم رهبري در استان كه در حضورنماينده نيروي انتظامي و سازمان تبليغات و استانداري و ارگانهاي ديگر فرمودند :كه نه سازمان تبليغات و نه نيروي انتظامي  كار درستي ننموده اندكه انتخاباتي اينچنين  برگزار نموده اند و چه بهتر بود كه اين انتخابات در محله فهادان انجام مي شد . 

دو سال است كه نتوانستيم به هيچ روشي با اين اقايان كنار بيائيم ، من هيچ عشقي به خواندن و شهرت ندارم و احترامي هم اگر دارم به خاطر نوكري آقا امام حسين(ع) بوده و از طرف ارگانهاي مختلف تشويقنامه هاي فراواني ارسال نموده اند كه همه را به خاطر سيدالشهداء(ع) و نوكري امام حسين(ع) بوده است .و فرزندم هم نيز به خاطر كارهاي مذهبي مقام كشوري دارد و اين را به دليل علاقمندي خانواده ام به خاندان عصمت و طهارت مي دانم .

 وي در ادامه ياد آور شد "دو كار موسيقي دارم به نامهاي ارغوان و نسيم زلف كه با آهنگ سازهاي بزرگ كشوري كار نموده ام، آقايان درخشان ،مجتبي ميرزاده ،بستك ، كه براي موسيقي دانان  كشور شناخته شده هستند .
نوازنده هاي همكارم هم آدم هاي بزرگي بوده اند مانند اقاي كامكار كه افتخار كار با ايشان را دارم .
و آنچه كه به آن اعتقاد دارم اين است كه  در پهنه موسيقي آنهم در استان يزد نمي توان موفق بود  و به همين دليل مجددا از موسيقي به نوحه خواني كه علاقه و اعتقاد داشتم ، بازگشتم .
بعضي ها شايد فكر نمايند كه نوحه خواني كاري ساده است ولي بايد گفت  نه به مراتب مشكلتر است تا موسيقي .

البته به خاطر تقدسي كه نوحه خواني دارد نمي توان اين دو  را با هم قياس نمود ولي در موسيقي يك خواننده تمام شرايط را در اركستر قبل از كار مي داند ولي يك نوحه خوان بالاي منبر نه ساز دارد نه  اركستر بلكه  خودش بايد از يك كوكي شروع بنمايد و اگر يك مقدار بالا و پائين باشد در كار خود مي ماند، خوشبختانه در سي سال فعاليتم در هيچ كجا با مشكلي روبرو نشده ام و اين را نيز تا حدودي مرهون آشنائي با موسيقي مي دانم و تا الان هم به لطف سيدالشهداء (ع) مشكلي نداشته ام .

لازم است ياد آور شوم نه به  خاطر من ،بلكه به خاطر خدا هم كه شده و به خاطر بچه هاي محله كه در اين دو سه سال گذشته اگر مراسمي هم در حسينيه جديد فهادان بوده شركت نكرد ند لازم است به اين مسائل توجه شود .
 
 مراسم سالگرد مرحوم نصرالله سخندان نيز به دليل عدم همكاري مسئولين تحميلي در منزل و كوچه مقابل منزلش برگزار شد و اين بود قدر داني از سي سال زحمات شبانه روزي اين مرد بزرگ كه به حق بر گردن محله فهادان حق پدري داشت .
 همان حسينيه كه از برگزاري مراسمش در آن كوتاهي شد به همت او و كمك همراهانش ساخته شده بود .


وي در مورد راي گيري گفت: ما در منزل نماينده مقام معظم رهبري و امام جمعه محترم يزد رفتيم كه ايشان فرمودند بعد از سيزده بيائيد مشكلتان را حل نمائيم. ما هم اطاعت نموديم و مراسم را در شاهزاده فاضل با حمايت همه سينه زنان اجرا نموديم ، در شاهزاده فاضل بعد از پايان مراسم اعلام نموديم كه فردا صبح وعده سينه زنان مسجد روضه محمديه كه بدون برنامه جوانكي را به ميان مجلس فرستاده و صحبتهاي من را قطع نموده و گفت وعده خيابان ايرانشهر و من هم با توجه به سن و سالم و اعصاب خرابم (و اعتقاد به اينكه قصد داشتند كه مرا عصبي نمايند و دست آويز قرار دهند كه مجلس اما م حسين(ع) را به هم زده ) خود را كنترل نموده و حرفهاي او را تائيد نمودم و بعد از مجلس به طرف مجلس ايرانشهر حركت نموديم ،وفتي به درب مجلس رسيديم ،ديديم كه حدود 400 نفر از سينه زنان ناراحت ايستاده اند، وقتي سئوال نموديم ،گفتند: كه هيئت رفته داخل ،و همان جوانك در حال خواندن نوحه مي باشد . 

در جهت آرام نمودن سينه زنان تدبيري نموده و سينه زنان را به حسينيه مظفري در كوچه حنا برده و بدون علم وسيستم صوتي كه به همت ديگر هيئتهاي حسيني حاضر عزاداري نموديم .

 شب با من تماس گرفته و به من امر نمودند كه حق خواندن نداريد! من هم چون اداره كنندگان انتصابي را قبول ندارم نخواهم خواند و اگر هم من بخوانم سينه زنان نخواهند آمد و جالب است بدانيد دو تن از اين عزيزان اقاي  ت..است كه سي سال به جز سنگ اندازي در مقابل هيئت كار ديگري در جهت كمك به هيئت ننموده  وآقاي( ش ) هم كه در سي سال گذشته ما بيشتر از چند بار در هيئت زيارتشان ننموده ايم  و براي ما هم عزيز و جالب تر كه اين دو عزيز هر دو به خود راي داده و نفر سوم هم  فعلا كليد دار حسينيه هستند . 
 به نظر من كوچك ترين سينه زن هيئت،" رئيس هيئت" است به شرط آنكه سينه زنان امام حسين (ع) او را قبول داشته باشند .
 
 و سينه زنان امام حسين(ع) مدير دولتي را تحمل نخواهند نمود و بهتر است كه مراجع تصميم گيرنده كه تا كنون طومار هاي مردم فهادان را بي پاسخ گذاشته اند دست از لجاجت برداشته و بگذارند حداقل هيئت ها عزاداري امام حسين (ع) محلي باشد براي حضور جوانان و جايگاهي باشد براي گرايش جوانان به سوي اسلام ناب حسيني نه اينكه 800 نفر جواني كه سيزده روز اول محرم را در اختيار هيئت هاي مذهبي قرار مي گرفته اند پراكنده نموده و خداي ناكرده باعث به گمراهي كشيده شدن جوانان شويم و اگر قرار باشد به خاطر حضور جوانا ن در هيئت هاي مذهبي حسين سعادتمند هم ذبح شود به خدا قسم خودم پيش قدم خواهم شد و مرا ذبح كنيد البته اسلامي و جوانمردانه .

و خدا مي داند عده اي در هيئت امام حسين (ع) به دنبال شهرت و مقام مي گردند و فكر مي كنند  بدينوسيله محبوبيت پيدا مي نمايند و اين خود محور تمام اختلافهاست و نمي دانند در هيئت هاي عزاداري فقط بحث نوكري است نه مقام و هرچه انسان خالصانه تر در مقابل اقا و مولايش  و نوكر هاي مولايش نوكري نمايد اجرش بيشتر است .
 در پايان تنها اميد ما بعد از خدا و آقا امام حسين (ع)به نماينده مقام معظم رهبري در استان است كه با درايت  و مديريت ايشان ، اتحاد  به محله ما برگردد و دستگاههاي دولتي در حد قانون نظارت خود را انجام دهند و از تهديد و زور براي اداره كردن امور استفاده ننمايند و در هر صنفي بايستي از كاردان آن استفاده شود و رئيس هنرمندان شهر را نمي توان يك راننده بلدوزر گذاشت كه خود نشان از عدم شناخت هنرمندان است . 

 تا كنون پيشنهادات مختلف از ارادتمندان ابا عبدالله از اقصي نقاط ايران و شهر خودمان يزد داده شده كه چند روز پيش آخرين آن را جواب منفي دادم و هنوز هم اميد وارم كه هيئت فهادان يزد دوباره به آرامشي كه لايق و سزاوار آن است دست يابد و من هم به عنوان يك عضو كوچك محله فهادان بتوانم به وظيفه خود در قبال مردم محله ام و همچنين آقا ابا عبدالله الحسين (ع) كه هر چه داريم از اوست دست يابيم .

من دلم به حال اين هيئت ،هيئتي كه سالها برايش زحمت كشيده ايم تا به اوج رسيده و متاسفانه يك عده اي كه بهتر است بگويم دوستان !!!در عرض دو تا سه ماه از اوج به زمين كوبيدندش مي سوزد و بيشتر براي جواناني كه سرگردان و كم كم از هيئت دور  خواهند شد  .
گفتني است اقاي سعادتمند در مرثيه خواني  محرم صاحب سبك بوده و اكثر كارشناسان بر اين كارشناسي صحه گذاشته اند و موسسه فرهنگي عاشورا كه در لانه جاوسوسي آمريكا غعاليت مي نمايد چندي پيش آاقاي سعادتمند و احمد محبي را به عنوان افراد برگزيده كشوري انتخاب نموده و با دادن لوح تقدير و سكه بهار آزادي از اين عزيزان تشكر نموده است و جالب است كه بدانيم كه فرزندان آقاي سعادتمند همه اهل هنر مي باشند و فرزند بزرگ ايشان اقاي فريد سعادتمند مسئول واحد موسيقي صدا و سيماي مركز يزد و يكي از چهره هاي موفق در امر ساختن ملودي هاي عاشورائي و مذهبي مي باشد وهمچنين برادرزاده اش آقاي محمد رضا سعادتمند كه در كشور تركيه ساكن مي باشد مرثيه خواني را در ايام محرم و صفر با ايرانيان مقيم آن كشور بر عهده دارد 

 
يزدفردا :آْنچه كه واقعيت دارد اين است كه حسين سعاتمند نوحه خوان اسطوره اي و هميشه جاودان يزد هنوز زنده ،پا برجا و بر قرار است و  نه بيمار است و نه ناتوان  !!!
او را و جوانان فهادان را دريابيد !!   
 و نگذاريم كه مصداق شعر زير شويم همه : 
درحیرتم از مرام این مردم پست          این طایفه ی زنده کش مرده پرست 
تا هست به ذلت بکشندش به جفا        چون مرد به عزت ببرندش سردست
يزدفردا
 توضيح يزدفردا :طي چندروز آينده تعداد زيادي از نوحه هاي هيئت فهادان جهت دانلود نمودن و استفاده كاربران در اختيار تان قرار خواهد گرفت .
سرویس عکس یزدفردا -محرم
يزدفردا
  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا