دکتر غلامرضا محمدی (کویر)

ترا، نه بهر شفاعت ،ترا، نه بهر شفا
ترا برای خودت دوست دارم ای آقا
غزال زخمی دردم مرا ضمانت کن
زتیرهای بلا ،ازکمانه های ِجفا
به گرد کوی تو ای قبله ی قبیله ی عشق
کبوترانه دلم در هوای تست،رها
سیاه نامه ام ونغمه نغمه ام ندبه است
اسیر خویشم وافتاده دربلادِ بلا
اگر چه دورم ودیریست همنشین با داغ
به جز نگاه توام نیست التماسِ دعا
من آن کویر پریشانِ بی سر انجامم
که نیست جز عطشم آشنا در این صحرا
توقعی زتوام نیست گرچه میدانم
اگر اراده کنی موج میزند دریا
طلب زغیر تو خوش نیست درطریقت عشق
طریق عشق، شمایید وعروه الوثقا
تویی که عالِم آل محمدی ای دوست
تویی که آینه داری خدایِ آینه ها
منم غلام رضای محمدی عمریست
غلام روی توام رحمی ! ای امامِ رضا!

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا