قانونی برای مقابله با پدیده فراقانونی نیست!؟
در هر جامعه و قوم و دین و آئینی، قوانینی وجود دارد که شکستن آن قوانین جرم و گناه و خلاف محسوب شده و مستجوب مجازات می باشد؛ و اما اگر در جامعه ای عده ای خود را برتر و بالاتر از قانون دانسته و بدانند، نهایت آن جامعه به کجا ختم خواهد شد!؟
آنچه که موجب رشد قانون شکنی و قدرت نمایی «فراقانونان» می شود، ضعف و ترس و واهمه «قانون مداران» می باشد، و اما وقتی گاه بنا برمصلحت، قانون مداران نیز زیر چتر فراقانونان قرار گرفته و آنها را همراهی می کنند، دیگر چه اعتباری برای قانون باقی می ماند؟
گاه زیان شکستن قانون، به اندازه زیان از بین رفتن حرمت قانون نمی باشد، و حرمت شکنان فراقانون باید بدانند، که در نهایت، دود هر حرمت شکنی و نادیده گرفتن «قانون» روزی به چشم خودشان خواهد رفت.
امروز شهدایی که روزی، برای حفظ حرمت قانون و نظام و انقلاب جان خود را از دست دادن، توسط کسانی که حرمت حرف و تصمیم امام جمعه و استاندار و معاونان استاندار را نادیده گرفتند، بخاک سپرده می شود، و اما تا ابد، این «زخم» بر ذهن و قلب بسیاری باقی خواهد ماند؛ زخمی که با اندکی مقاومت و توجیه و توسل به قانون می توانست، اوجی برای قانون گرایی و حفظ حرمت ها و ارزشها و مظلومیت شهیدان باشد.
ای کاش از هر وسیله و قدرتی برای تغییر مصوبه شورای تامین استان استفاده می شد، و با مصوبه شورای تامین استان دفن شهیدان گمنام صورت می گرفت.
ای کاش عده ای می فهمیدند و می دانستند که چه چیز را با «زور» در ذهن و روح جوانان جامعه کاشتند و چه چیز را کشتند. ای کاش که حرمت ها را مدعیان حرمت داری پاس می داشتند.
یادمان نرود که شهیدان جنگ و انقلاب، برای چه از جان خود گذشتند، و داغ نبودنشان را بر دل مادران و پدران بجا گذاشتند.
یادمان نرود...
که اگر یادمان برود... روزگار و تاریخ دوباره بدجوری «تلخ» و «سخت» بیادمان خواهد آورد

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا