سید امیررضا کلانتری(ساقی)
تورا بادیده ی گریان ، تمنا میکنم هرشب
تمام خاک دنیارا ، چو دریا میکنم هرشب
...................................
دراین دنیای جان فرسا ، سکوت درد و ماتم را
به آه و ناله سردی ، هویدا میکنم هرشب
.................................
ز درد سخت تنهایی ، همی آید به لب جانم
زفریاد و فغان خویش ، غوغا میکنم هرشب
................................
ز دوری تو هرگونه ، ملامت میکشم هر دم
به یاد تو نگار من ، مدارا می کنم هرشب
...............................
بود آرام جان من ، حضورت ای بهار من
به امیدت بتا شب را ، به فردا می کنم هرشب
..............................
ندارم بی تو حتی یک ، جلیس و همدم و همراه
تمام درد دل ها با ، ثریا می کنم هرشب
............................
چه خوش باشد بدون تو ، تماشای گلستانم
که از غصه همی سر را ، به صحرا می کنم هرشب
............................
تمام شب نگاهم را ، به سوی راه می دوزم
واین راه پر از غم را ، تماشا می کنم هرشب
...........................
بدون تو غزل ها را ، شروع و خاتمه گم شد
غزل را با نسیم تو، چو دیبا میکنم هرشب
..........................
به امیدی که خوش آید ،  تورا یکدم به فال من
کتاب خواجه ی شیراز را وا می کنم هرشب
...........................
کلام تو مرا ساقی ، زخود بیگانه می خواهد
 
به عشق تو وجودم را ، به یغما می کنم هرشب


  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا