محسن اختياري

سوالي كه براي مدتهاي زيادي ذهن را بخود مشغول كرده و هنوز هم پاسخ درخوري براي آْن پيدا نكرده ايم ، اينكه چرا بعضا بين فرقه هاي مختلف مسلمانان بخصوص شيعه و سني اختلافات بزرگي وجود دارد در حاليكه علاوه بر اصول اصلي دين يعني  توحيد و نبوت و معاد ، داراي كتاب آسماني كاملا مشترك و يكسان هستند ، ولي در بسياري اديان ديگر مانند يهوديت و مسيحيت كه داراي نسخه هاي متعدد و متفاوت كتاب آسماني هستند و از طرفي تفاوتهاي اساسي در ديدگاهها وجود دارد اين اختلافات كمترديده مي شود .
در آيين مسيحيت نسخه هاي متعددي از كتاب آسماني يعني انجيل وجود دارد كه رايجترين آنها چهار كتاب مقدس  متي  ،  لوقا  ، مرقس  و يوحنا مي باشندو به همين تناسب فرقه هاي بسيار متعددي مانند كاتوليك ، ارتودوكس و پروتستان كه بعضا تفاوتها و اختلافات اساسي در ديدگاهها و نظراتشان وجود دارد ، كه البته اين اختلافات در طول صدها سال قرون وسطي عامل بروز جنگها و خونريزيهاي بسيار بود كه انسانهاي بيشماري هم در اين ميان جانشان را از دست دادند و از طرفي منجر به برخوردهاي اعتقادي شديد با دانشمندان و صاحبان علم گرديد كه محاكمه تاريخي و معروف گاليله نمونه بارز آنست ، اما در نهايت با پيدايش رنسانس و ايجاد جهش و تحولي كه در تفكر ، فرهنگ و سپس تكنولوژي رخ داد بسياري از اين اختلافات رو به كاهش گراييد و محدود شد . و همينطور است درگيريهاي اساسي كه بين يهوديت با مسيحيت وجود داشت .
اما مگر نه اينستكه در دين مبين اسلام مهمترين اصول يعني توحيد و معاد و نبوت مشترك است ، كتاب آسماني يكي است و مسلمانان همگي به يك قبله واحد اقتدا مي كنند و بسياري موارد وحدت ديگر كه موارد اختلاف در برابر آن ناچيز است ؛ از سويي آيات و روايات متعددي كه توصيه به وحدت بين مسلمانان دارد نظير آيه شريفه  " واعتصمو  بحبل الله  " كه مهمترين عامل وحدت را  خداوند  ، يعني همان اصل استوار توحيد مي داند كه خود بيانگر اين مهم است كه براي وحدت مسلمين تنها همين يك اصل اساسي يعني توحيد كفايت مي كند ، حال آنكه ساير مشتركات بسيار بيشتر است .
اما در اين ميان تفرقه افكنيهاي تاريخي استعمارگران بخصوص استعمار پير يعني انگليس نبايد دور از نظر قرار گيرد چرا كه در راستاي همان سياست معروف " تفرقه بيانداز و حكومت كن " بسياري از اين اختلافات ريشه در اين سياستهاي استعماري دارد ؛ سياستهايي نظير فرقه سازي براي مسلمانان كه در طوع سده هاي اخيربطور گسترده اي شاهد آن بوده ايم و بسياري از آن ساخته و پرداخته و تربيت شده كانونهاي فكر استعماري بوده اند .
و در حال حاضر گروههاي متحجر و خشني مانند داعش كه با نام اسلام شديدترين خشونتها را اعمال مي كنند و در نهايت هدف و اثري غير از تخريب چهره اسلام و گسترش موج تفكرات اسلام هراسي ندارند و اين در حاليست كه طبق شواهد بسياري از سركردگان و رهبران آنها در كشورهايي مانند اسراييل آموزش ديده اند .




آما آنچه در اين ميان حائز اهميت است بينش و هشياري مسلمانان است كه با آگاهي كامل اسير توطئه ها و تفرقه افكنيهاي ديگران نشوند و بخصوص با عبرت آموزي از تاريخ ، به اشتراكات اساسي خود بينديشند و بنابر دستور خداوند با چنگ انداختن به اصول مشترك الهي بويژه توحيد ، اختلافات جزيي و فرعي را كنار بگذارند چراكه نه تنها قدرت امت اسلامي در گرو وحدت است بلكه همانگونه كه ذكر شد تجربه برخي ديگر اديان هم نشان داده كه رشد و پيشرفت در بسياري زمينه هاي ديگر مانند عرصه هاي علمي و تكنولوژي نيز در سايه اين وحدت بسيار بيشتر و سريعتر خواهد بود .
 به اميد فرداهايي بهتر با وحدت روز افزون امت اسلام .

                                                                                              

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا