امیرترقی نژاد

تجدد و نوسازی دو واژه ای است که این روزها روابط عمومی های استان یزد جدااز پیشرفت تکنولوژی های ارتباطی، به ان چشمک زده اند.اگرچه این امر دردیگر شهر های کشور نیز دیده می شود اما به جرات می توان  گفت که این یزدیها هستند که به نوسازی سیاسی و فرهنگی و به طور کلی به اندیشه های لرنر نزدیک شده اند. البته به نظر خیل عظیمی از صاحبنظران این حوزه ،روابط عمومی های استان هنوز هم دربدو آغازگری این راه هستند ولی با مروری به نقش های راهبردی روابط عمومی های استان یزد به خوبی می توان این رویکرد توسعه ای را به واضح دید.نباید از یاد برد که بعضا در برخی از مسائل حاشیه ای یک سال و نیم گذشته آنها نتوانستند آنگونه راهبری که برای روابط عمومی تعریف می شود را به خوبی ایفای نقش کنند اما در یک چشم انداز کلی این وضعیت نامتغیر توسعه ای نشانگر روی دیگری از سکه و آنهم نزدیک شدن به اندیشه های لرنررا روایت می کند.برای نمونه سند راهبردی روابط عمومی های استان یزدرا می توان مهم ترین گواهی این حکایت دانست.
شاید ان روزی که دانیل لرنر مباحث توسعه ای ارتباطات را مطرح می کرد هیجوقت فکر نمی کرد که در جوامع محلی نیز این رشد ارتباطات می تواند انچنان گستره ای از فعالیت های ارتباطی را همگن سازی  کند که در ضروری ترین فعالیت ها به عینه دیده می شود.
نگارنده این یاداشت براین اعتقاد است که روابط عمومی های استان یزد علرغم همه پیشرفت های علمی واجرایی که به ان دست یافته اند بعضا به دلیل فراهم نبودن برخی زیرساختهای لازم با مشکلاتی ریز و درشت دست و پنجه نرم کرده اند اما بازهم در برخی ازآزمودنی هایی که برای روابط عمومی تعریف می شود می توان نشانه هایی از امیدواری برای یک مسیر روربه جلو را دید.
بنابراین وقتی شهر نشيني،سواد آموزي،استفاده از وسايل ارتباط جمعي،مشاركت هاي سياسي و اقتصادي از متغیرهای اساسی آقای لرنر است ، می بینیم که روابط عمومی های استان یزد هم در این  راه سخت قدم برداشته اند و تا حدودی نیز توانسته اند به ان نزدیک شوند، اما مسئله ای  که در این خصوص مطرح می گردد در این نکته است که آیا در این متغیرها مسئله کیفیت از سوی روابط عمومی های سنجیده شده است؟
لرنر وقتی مسئله نوسازی را در ایران با متغیرهای خود سنجید به این درک رسید که توسعه ارتباطات درایران در سطح بالایی قرار دارد اما با وقوع انقلاب شواهد امر چیز دیگر را نشان می داد و آن چیزی نبود جزءعدم توجه به کیفیت کار.
مقوله کمی تنها گزاره جدی اقای لرنر بود که تنها بعد از چند سال تمام تحقیقات لرنر و همکارانش را زیر سوال برد.تحقیقات او اشتباه نبود بلکه لرنر مقوله بررسی کیفی را در تحقیقات خود لحاظ نکرده بود. برای همین است که می توان به این نتیجه رسید که اگر چه نقطه های  آغازین  فراگرد نوسازی در روابط عمومی های استان یزد با سرچشمه هایی از الگوی لرنر دیده می شود ولی باید توجه داشت در صورت کم کاری" کیفی" روابط عمومی ها در نوع و انجام وظایفشان ،بازخورد ان نمی تواند برای دولت و از همه مهمتر افکار عمومی قابل توجه باشد.
لذا درپایان می توان گفت که اندیشه های لرنر به طور کلی برای روابط عمومی های استان یزد می تواند یک الگو و یک تجربه جدید باشد اما به شرط آنکه همه کارها به سمت کمی گرایی روانه نشود بلکه پژوهشای علمی ارتباطات ازنوع کیفی نیز باید مورد توجه جدی همه تلاشگران این عرصه قرار گیرد.

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا