محمد رضا شوق الشعراء

محمد رضا شوق الشعراء:بیداد فاصله طبقاتی در خیابانهای کم عرض یزد/خطر تصادف با اتومبیل های چند صد میلیون تومانی را در خیابانهای شهر «جدی» بگیرید!

ساعت ده صبح، توی پیچ میدان آیت ا.. خاتمی، زن «معلم» میانسالی که سوار تویاتا کمری  GLX2400 هشتاد میلیون تومانی بود، ناگهان به بغل پیکان مدل هفتاد و چهار، دو میلیون تومانی یک کارگر مرد بدبخت مالید! و اندکی رنگ سپر جلوی اتومبیل تویوتا رفت. زن راننده، از اتومبیل گرانقیمت خود پیاده و ناراحت از خراشیده شدن سپر اتومبیل، خواهان دریافت خسارت و حضور پلیس شد.

بعلت درصد کم خسارت، پلیس در محل حاضر نشد و تلفنی راننده پیکان را مقصر دانسته و راننده پیکان، که خودش را با یک زنی که همسال مادرش بود می دید، کارت اتومبیل و کوپن بیمه را تحویل راننده تویوتا کمری داد و رفت.

هشت سال تخفیف بیمه در گرو خسارت اندک وارده به سپر تویوتا کمری بود. راننده «زحمتکش» پیکان مدل پائین، همانجور که در فکر تامین خسارت اندک وارده بود، یکدفعه از خود پرسید:« که در این تصادف چه کسی مقصر بوده است؟ او که مسیر مستقیم مدرس را به دهه فجر می رفت؟ و یا راننده ای که میدان خاتمی را دور می زد!؟ و با خود گفت که اگر طرف تصادف، بجای تویوتا، پراید و یا پیکان داشت!؟ و بعد با مشت محکم به سقف پیکان کهنه اش زد و گفت: ....
تبصره اول: زن میانسال راننده تویوتا کمری خود ادعا کرده بوده معلم است و اینکه یزد معلمه تویوتا کمری سوار هم دارد یا نه!؟ سوالیست که جوابش را آموزش و پرورش می داند و ....
تبصره دوم: اگر راننده تویوتا مقصر بود، راننده پیکان چه می کرد!؟
تبصره سوم: حرکت اتومبیل های دو میلیون تومانی در کنار اتومبیلهای صد میلیون و دویست میلیون تومانی چه چیز را در یزد ثابت می کند؟
تبصره چهارم: چی شد که اینجوری شد!؟

تبصره پنجم: به امید روزی که در پارکینگ خانه هر ایرانی، یک اتومبیلی همچون تویوتا کمری وجود داشته باشد.

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا