محسن اختياري

منافع  ملی ، كلید واژه بسیار مهمی است كه بیشتر سیاستها و فعالیتهای جوامع را تحت الشعاع خود قرار میدهد و اغلب سیاستمداران دنیا حول محور آن برنامه ریزی می كنند . توجیه بسیاری از دولتمردان كشورها برای بیشتر برنامه های خود اعم از برنامه های داخلی و روابط خارجی حتی مواردی نظیر جنگهای بزرگ همین عبارت كوتاه است  یعنی ، منافع ملی .

البته در این میان گاه عوامل مهمتری پیدا می شود كه ممكن است افراد و جوامع ، بسیاری از منافع خود را نادیده بگیرند برای دستیابی به ارزشهایی كه ریشه در باورها و اعتقادات آنها دارد . آنچه در انقلاب اسلامی رخ داد دستیابی به آرمانهایی بود كه بعضا در شعارهای بنیادین نهضت نمود پیدا می كرد مانند استقلال و آزادی .

این آرمانها باید آنقدر بزرگ و با اهمیت باشند كه ارزش فدا كردن منافع یك جامعه را داشته باشند . ولیكن گاه ممكن است افراد یا گروههایی كه بعضا نماینده كل اجتماع نبوده و حتی ممكن است نماینده بخش بزرگی از جامعه هم نباشند برای دستیابی به اهداف و سلایق خود منافع ملی یك كشور را به مخاطره اندازند كه قطعا از نظر عموم و خاصه اهل اندیشه و منطق قابل توجیه نخواهد بود  .

در مبحث هسته ای كشور سه دیدگاه متفاوت وجود دارد ، دیدگاه اول كسانی هستند كه تمام و كمال با بحث هسته ای مخالفند و ضررهای آن را بسیار بیشتر از منافع آن می دانند و لكن معتقدند كه بكلی باید كنار گذاشته شود .

دسته دوم افرادی هستند كه برعكس دیدگاه اول خواهان ادامه صد درصد آن هستند حتی با زیر پا گذاشتن مصوبات و قوانین و قطعنامه های بین المللی كه این دیدگاه بسیار می تواند خطرناكتر باشد ، چرا كه بر خلاف تصور این عده نه تنها كمكی به استقلال و سربلندی ملت ما نخواهد كرد بلكه با انزوا و قرار دادن ما در مقابل جامعه جهانی می تواند منشاء بروز تحریمها و بسیار مشكلات دیگر شود كه مشكلات اقتصادی گوشه ای از آنست كه قطعا اگر توجیه مناسبی برای این مشكلات در برابر مردم وجود نداشته باشد آنهم در مملكتی از ثروتمند ترین كشورهای دنیا از نظر شرائط طبیعی و منابع خدادادی است ، حتی ممكن است سرمنشاء مشكلات امنیتی در كشور شود ، چرا كه مردم خواهند گفت بااین همه نفت و گاز و معادن و ثروت كشور چرا ما باید با این مشكلات مواجه باشیم ، چه بسا اگر اندكی دقیقتر به قضایای همین چند سال اخیر نگاه كنیم شاهد بروز مواردی از نارضایتی بوده ایم .

اما دراین میان دیدگاه سومی هم وجود دارد مبتنی بر تعامل با جامعه جهانی همراه با عزت و سربلندی توام با منافع ملی كه این روزها شاهد پیگیری این رویه از جانب دولتمردان كشور هستیم كه همواره هم از سوی رهبری و هم از جانب ملت شریف ایران مورد حمایت قرار گرفته اند .

شاید عده ای درافتادن با كل دنیا را مایه مباهات و سربلندی و نشانه ای از استقلال كشور بدانند كه قطعا این دیدگاه احساسی و بدور از منطق نتیجه ای جز خسران برای كشور و حتی برای كل نظام نخواهد داشت .

متاسفانه یكی از مشكلات عمده ای كه اغلب ما با آن مواجهیم نداشتن حافظه قوی تاریخی می باشد بطوریكه پس از گذشت چند سال بسیاری از واقعیات را به فراموشی می سپاریم ، هنوز بیش از دو سه سالی از آن ماجراها نمی گذرد كه عوامل مختلفی نظیر تحریمها و شایعات و شیطنت بسیاری رسانه های معاند و مخالفان چنان شرایطی در كشور ایجاد نموده بود كه قیمت سكه دویست هزار تومانی در اندك زمانی پنج برابر شد ، دلار كمتر از هزار تومان به پنج هزار تومان رسید ، چنان جو نامناسبی در جامعه و بخصوص بازار ایجاد شده بود كه قیمتها لحظه ای تغییر می كرد بطوریكه فروشندگان دائم تلفن در دستشان بود و هرجنسی را می خواستند بفروشند ابتدا قیمت جدید را می گرفتند و بعد می فروختند ، تمامی معاملات هر چند كوچك بصورت نقدی بود و حتی بسیاری بازاریان ترجیح می دادند جنسشان در انبار بماند چرا كه قیمتها لحظه ای در حال افزایش بود ، تعطیلی مداوم شركتها و كارخانجات و اخراج و بیكاری كارگران و كاركنان بدلیل از رونق افتادن صادرات و تولید و بالا رفتن هزینه ها و از طرفی روی آوردن افراد به كارهای دلالی و قاچاق و وارد كردن جنسهای بنجل و دست چندم چینی ، هركجا می نشستید مردم اعلام شكایت و نارضایتی می كردند و می گفتند حتی در زمان جنگ هم شرایط خیلی بهتر بود ؛ آنهم در شرایطی كه كشور با مشكل عدیده ای مانند جنگ مواجه نبود و از طرفی دولت نفت بشكه ای  140 دلار می فروخت ، و در این میان تنها ادای یك جمله بدور از اندیشه از جانب رییس جمهور وقت آنهم در مقابل دیدگان جهانیان با این تعبیر كه  " تحریمها كمر ما را شكسته ! " چنان التهابی در جامعه و كشور ایجاد نمود كه بسیاری بزرگان كشور را در آغاز ورود به یك مرحله امنیتی خطرناك احساس كردند ؛ آیا واقعا ایجاد چنین شرایطی در كشور مایه سربلندی و استقلال است ؟! یا اینكه به راحتی با بی تدبیری می تواند تیشه به ریشه مملكت و نظام بزند ؟!

با همه این فراز و نشیبها آنچه بیش از هر چیزی حائز اهمیت است اینستكه ملت سرافراز ایران علیرغم وجود برخی مشكلات اقتصادی در هر برهه ای از زمان بزرگواری خویش را ثابت نموده  و با حضور گسترده در همه عرصه ها و صحنه ها ضمن آنكه به جهانیان اعلام نموده كه هیچگاه دست از آرمانهای خود نخواهد كشید ، همواره حمایت خویش را از نظام و كشور نشان داده  كه نمود عینی آنرا در همایش عزیم بیست و دوم بهمن به رخ جهانیان كشیده است و این تكلیف مسئولین را صد چندان می كند تا قدر این مردم بزرگوار را بدانند و با عمل به وظایف خود در قبال این ملت سرافراز با تدبیر و اندیشه مشكلات را از سر راه تك تك  ا فراد جامعه بردارند .

اما آرامشی كه بخصوص در یك سال اخیر بعد از گذراندن آن دوره ملتهب در كشور به آن دست یافته ایم كه خود باعث رونق و به حركت در آمدن بسیاری چرخهای كشور بخصوص در زمینه های اقتصادی شده است كه كاهش تورم و ثبات نسبی قیمتها ، افزایش تولید ، افزایش اشتغال و در نهایت آرامش و رضایت نسبی  جامعه و مردم را به دنبال داشته مدیون رهبریهای رهبر معظم انقلاب و دولتمردان بویژه رییس جمهور محبوب هستیم كه قطعا دست یافتن به آرمانهای بزرگ انقلاب هم در چنین شرایطی بسیار مهیاتر خواهد بود . لذا برهمه ماست كه دولتمردان را در راه رسیدن به اهداف و آرمانها یاری كنیم و قطعا كسانی هم كه در این ماجرا سلیقه ای متفاوت دارند اگر اندكی حافظه تاریخی خود را بكار بگیرند و برخورد احساسی با قضایا نداشته باشند منافع مملكت و نظام را در تعامل با دنیا همراه با حفظ عظمت و سربلندی ایران بزرگ خواهند دید .

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا