حسين فلاح، كارشناس ارشد: به مناسبت اول اردیبهشت روز سعدی شیرازی ؛ 25 اردیبهشت روز فردوسی و 28 اردیبهشت روز خیام و بمنظور پاسداشت زبان و ادب فارسی مقاله حاضر را به خوانندگان گرامي تقديم مي كنم.

 زبان نظامي است پيچيده، پويا و بهم پيوسته، كه براي برقراي ارتباط ميان افراد و انتقال پيام بكار مي‌رود. در حقيقت زبان نمود برجسته فرهنگ يك قوم و ملّت و  ابزار انتقال آن است و مهمترين عامل در پيوستگي و بود و نبود يك ملت به شمار مي رود.

نكته اي كه بايد به آن توجه شود اين است كه زبان همانند درختي است كه زنده و پويا ست و اگرچه در گذر زمان دچار تغيير و دگرگوني مي‌شود اما بيش از همه شاخ و برگهايش تغيير مي‌كند ولي ريشه‌هايش استوارتر مي‌گردد.

زبانِ انساني را مي‌توان حاصل فرايندي دانست كه از سه عنصر تكامل زيستي، يادگيري‌هاي فردي و اجتماعي، و انتقال بين فرهنگي بوجود آمده است كه براي شناخت بنيادينِ مفاهيم كاربردي زبان، بررسي رابطه تعاملي اين سه عنصر ضروري است. بنابراين لازمه پويايي و مانايي يك زبان در اين است كه نخست در ميان اهل علم و سخن "بن‌مايه‌"هاي زبان شناخته شود و با بكارگيري آنها در ساخت علمي واژگان تلاش شود و سپس با تكرار و گذشت زمان مفهومي مشترك از آن واژه بدست آيد.

اصولا معناي هيچ واژه‌اي در خود آن نيست بلكه در ذهن ماست و بر اين اساس هر واقعيتي، پس از آنكه در ذهن ساخته شود معني مي‌يابد. يعني در وهله‌ي نخست آن واژه يا اصطلاح، وجود خارجي ندارد اما چون در زبان ما بكار رفته است براي آن بيرون از ذهن خود قائل به وجود خارجي شده ايم. واژگان را مي‌توان همچون سبدها و يا قفسه‌هايي در نظر گرفت كه براي نظم دهي و برقراري ارتباط بين مفاهيم ساخته مي‌شوند و هرگاه آن معني همه‌گير شود مي‌گوييم آن واقعيت يك پديده اجتماعي شده است به عبارتي ساخت اجتماعي واقعيت صورت پذيرفته است و اين شكل پذيري، موجب همفكري و درك معني واژه و سخن در ميان مردم مي‌گردد.

در زبان، اين”  واقعيت” يا به عبارتي واژه‌اي كه قرار است ساخته شود بر پايه و اساس دستور زبان مشخصي شكل مي‌گيرد و به تدريج با همگاني شدن آن، معني و مفهوم بيشتري مي‌يابد و اصطلاحاً به نمادي بامعنا تبديل مي‌شود. بنابراين بسته به اينكه چه چيزي در اين قفسه‌هاي ذهني قرارگيرد و چگونه در ذهن يكايك افراد جامعه به عنوان واقعيتي مشترك بنشيند آن واژه معني و مفهوم مييابد.

در همين زمينه يك واژه يا اصطلاح در شاخه هاي مختلف علمي مي‌تواند مفاهيم وسيع تر و متفاوت‌تري را نيز  در بر گيرد و گاهي برخي از واژه‌ها با گذشت زمان در كاربردي غير از زبان اصلي و يا مفهوم نخستين آن نيز بكار گرفته مي‌شود و چون مخاطبشان مردم عادي بوده است در زندگي روزمره رواج يافته و فراگير شده است و چون حالت نمادین پیدا كرده است امكان تغيير آن كم و بسيار سخت است حتي اگر از معنای اوليه خود تهی گرديده باشد.

بنابراين در واژه سازي دو نكته مهم و ضروري است كه بايد به آن توجه شود: يكي منطبق بودن بر يك روشمندي درست و منطقي و بر پايه  قواعد نگارشي و دستوري و ديگري همگاني نمودن آن.

خوشبختانه امروزه با گسترش فناوري هاي رسانه و امكان نشر سريع اطلاعات، عرصه جديدي براي گسترش و فراگير نمودن واژه هاي نو و تازه در زبان فارسي فراهم شده است. كافي است بپذيريم كه زبان فارسي از چنان بن مايه قوي و استواري برخوردار است كه ياراي برابري با ديگر زبان هاي مهم دنيا را دارد . هر چند فرهنگستان زبان فارسي  آهسته و پيوسته در پيراستن و آراستن زبان فارسي كوشيده است و در اين راه تلاش‌هاي ارزنده‌اي داشته، ليكن همچنان و هماره مشاركت بيش از پيش خبرگان و اهل علم و قلم و سخن و رسانه ها را مي‌طلبد.

پس شايسته است كه همگي فارسي زبانان در پاسداشت اين زبان كه پيوند دهنده اقوام ايراني در سده‌هاي گوناگون بوده است همّت گمارند و با شيوه هاي نوين و به كارگيري ابزارها و فناوريهاي اطلاعاتي و ارتباطي امروزي، در گسترش و نفوذ اين دُرّ دري ،كوشش نمايند و زمينه پيشرفت بيش از پيش آن را فراهم آورند.

انتظار مي‌رود ما يزديها با توجه به وجود پيوندهاي مشترك ميان زبان باستاني و امروزي‌مان، در اين عرصه پيشگام بوده و رسانه هاي محلي از جمله صدا و سيماي يزد، وبگاههاي خبري و نشريات محلي به نحوي مناسب و شايسته بيش از گذشته پشتيبان زبان فارسي باشند.

 همچنين پيشنهاد مي‌شود كه وبگاه وابسته به فرهنگستان زبان بيشتر مورد توجه قرار گرفته  و امكان ثبت  و نمايش واژگان بومي و محلي يا جديد در آن وجود داشته باشد و همه ايرانيان، فارسي زبانان غير ايراني و حتي غير فارسي زبانان بتوانند معادل يا همتراز واژه بيگانه را پيشنهاد دهند و سپس خبرگان و اساتيد فرهنگستان بر آن اساس، واژه مصوب را مشخص نمايند. علاوه بر اين لازم است متخصصيني  كه با زبانهاي ديگر آشنا هستند نيز در كار واژه گزيني و ساخت واژه هاي نوين فارسي همكاري كنند  لازم نيست كه صرفا از انگليسي به فارسي ترجمه شوند ببينيم ديگر كشورها مثل فرانسه- المان -روسيه- چين- ژاپن و...  واژه معادل را چگونه و براساس كدام ويژگي و صفت موجود در آن پديده مي‌سازند و بعد ما نيز با در نظر گرفتن اين ويژگيها واژه سازي را انجام دهيم.

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا