مديران دفاتر با توجه به مراودات زياد كاري و همچنين مسئوليتي كه در تنظيم برنامه ها، ديدارها و جلسات بر عهده دارند و از طرفي ارتباطات غير رسمي كه بين آن ها و شخص اول دستگاه اجرايي ايجاد مي شود زمينه هاي شناخت از مديران را در آنان ايجاد مي كند اين موضوع در مديراني كه مسئوليت حوزه استاندار را برعهده دارند پر رنگ تر است.

عباس حيدري، اولين منصوب مهندس مير محمدي در دولت تدبير و اميد است كه به عنوان مديركل حوزه استاندار منصوب شد. سعه صدر و روحيه اعتدالي او به عنوان اولين منتصب استاندار در استان يزد، در واقع خط سير دولت تدبير و اميد در استان را در اذهان عمومي ترسيم نمود.

در گفتگویی اختصاصي، از او خواستيم تا ضمن بيان اولويت هاي استاندار، از رفتارها، سلايق و علايق او نيز سخن بگويد، آنچه مي خوانيد حاصل گفتگوي صميمانه خبرنگار روزنامه بشارت نو با حاج عباس حيدري، مديركل حوزه استاندار است. 
جناب آقاي حيدري برای شروع مصاحبه، شناخت شما از مهندس مير محمدي به عنوان استاندار، به چه زماني بر مي گردد؟

من هیچ شناختی از آقای استاندار نداشتم و نام ایشان را فقط در میان نامزدهاي پست استانداري شنيده بودم؛ زماني كه حکم ایشان در آبان ماه 92 صادر شد رزومه شان را از طریق سایت دیدم و یکی دو روز بعد از معارفه، با حضور جمعی از دوستان اصلاح طلب در دفتر استاندار خدمتشان رسیدم و بيشتر با هم آشنا شديم.
مهندس مير محمدي، از کجا شما را شناختند؟

در جلسه اي كه براي عرض تبريك خدمت ايشان رسيدم، من را دیدند اما تا 6 آذر هیچ ارتباطي با هم نداشتیم، پیشنهاد مسئوليت حوزه را مطرح كردند، تبادل نظر صورت گرفت و نهايتا به عنوان مديركل حوزه استاندار معرفی شدم.
شما اولین نفر از انتصابات آقاي استاندار هستيد، ايشان شرط و شروطی برای شیوه کار داشتند؟به عبارتي بگویند من می خواهم اینگونه اتفاقات بیفتد یا به مرور زمان شما اطلاع يافتيد کارها چگونه هماهنگ شود؟

در ملاقات اولي كه با ايشان داشتم، اشاره اي به بررسی های خود داشتند، به طوري كه از ابتداي ورود به يزد پيگير انتخاب مدیرکل حوزه بودند و پیشنهاداتی هم بوده و بنا به قول ايشان، در مجموع بررسي ها به اينجانب رسيدند. البته طبيعي است كه من هم از انتظارات ايشان پرسيدم به عنوان مثال مباحثي مانند وقت گذاری، مردم داری، حسن سلوك و چیزهایی که ديدم با روحيه من سازگار است و خود من هم مدنظرم بوده است.
الان حدود 20ماه از آن زمان گذشته است آيا مهندس ميرمحمدي با آنچه كه روزهاي اول به عنوان انتظارات مطرح كردند در همان مسير حركت كرديد؟ منظورم اين است كه در ابتدا ايشان چيزهاي كلي را مطرح كرده اند و قطعا برداشت هاي مختلفي ازحرفها مي شود آيا پيش آمده بجايي برسيد كه توقع ايشان و برداشت شما چيز ديگري باشد؟

ايشان الحمدالله رفتارشان خيلي متين، سنگين و براي من الگو است و من هم به گونه اي برخورد و رفتار كردم كه فكر مي كنم تا جايي كه بر عهده ام بوده، هم در وقت گذاشتن و هم اينكه موارد مورد نظر ايشان مثل برخورد با متانت و آرامش با مراجعين اعم از مديران يا مردم و ارباب رجوع و همكاران تا آنجا كه در توانم بوده انجام شود؛ اميدوارم كه هم مورد رضايت خداوند و هم مورد قبول ايشان باشد.
بارها ديده شده در محافل و مجالس مختلف، استاندار را با صفت "استاندار نجيب" صدا مي زنند. به نظر شما، براي شخص اول استان اين صفت تصوير مثبتي است يا مي تواند منفي باشد؟

نجابت يكي از خصوصيات ايشان است، نگاهي به سوابق ايشان، مثل معاونت وزارت و ساير پست هاي مديريتي بالا، تصوير مدیر توانمند، باسابقه و مجرب را نيز براي ايشان مجسم مي كند و البته خصوصيات ذاتي هم ايشان دارند كه به متانت، نجابت، آرامش، وقار، حافظه قوي، احترام به همكاران و ارباب رجوع و همچنين مديران مي توان اشاره كرد.
به نظر شما مهترين خصلت كاري استاندار چيست؟

قانون مداري در كارشان خيلي نمود دارد و به نظر من، قطار مديريت ايشان روي 2 ريل قانون و اخلاق حركت مي كند.
واژه قاطعيت را چقدر در استاندار پررنگ مي بينيد؟

من چيزي كه در رفتارشان ديدم اين است: مديري هستند كه تصميماتشان عقلاني است و اولويت آن منطق، عقل و خردجمعي است. تصميمي كه مي خواهند بگيرند، مخصوصا تصميم هاي مهم، حتما با مشورت شوراي معاونین، سایر شوراها، کارگروه ها و تشكيلاتي كه وجود دارد گرفته می شود ولي وقتي به تصميم رسيدند حتما تصميم را اجرايي مي كنند؛ ايشان در اجراي تصميم قاطع هستند و پافشاري مي كنند.
حتي اگر تصميم زياد مطلوب نباشد؟

بله، حتي اگر تصميم در نگاه اول به نظر چندان مناسب هم نباشد در صورتي كه مراحل عقلايي براي اتخاذ را گذرانده باشد در اجراي آن قاطع هستند و روي آن حتما پافشاري مي كنند كه تصميم بايد اجرا شود و مسامحه كاري و ملاحظه كاري ندارند. اگر به نقطه اي يا تصميمي رسيدند، هركس مي خواهد از نزديكان يا دوستان يا معاونين باشد، ايشان حرف خودشان را محكم مي زنند و اگر لازم باشد بازخواست مي كنند.
مصداق هم داريد؟

منظورتان نام بردن از شخص خاصي كه نيست!؟ مشاهده كرده ام كه مديري را بازخواست كرده اند و روي  تصميمي كه گرفته اند قاطع بوده اند و گزارش خواسته اند يا مواردي كه تذكر زبانی محكم داده اند و حتی توبيخ هم کرده اند، خلاصه ايشان در تصميمات خيلي قاطع، محكم و استوار هستند.
تاكنون عصباني شدن استاندار را ديده ايد؟

من نديدم. روحيه ايشان، آرامش، متانت و نجابت است، منتهي خب، بعضي وقت ها ناراحتي شان را ديده ام. اينكه ممكن است در اجراي كار، فردي كم گذاشته باشد يا بنحوي كه ايشان مي خواستند انجام نشده باشد ناراحتي شان را ديده ام.
صداي بلند استاندار را چطور؟ شنيده ايد؟

عرض كردم،  ناراحتي شان را ديده ام يا اينكه از لحاظ روحي، حالات صورت و حتي صحبت كردن، صدايشان مقداري بلندتر شده باشد ولي عصباني شدن ايشان را نديده ام.
آقاي استاندار روزانه چقدر زمان براي كارها مي گذارند؟

جالب است بدانيد ما كه هيچ وقت نتوانستيم زودتر از ايشان به اداره بياييم؛ معمولا قبل از ساعت 7 صبح به اداره مي آيند و حداقل تا بعد از اذان مغرب در استانداري هستند؛ بدون استراحت مرتب كار مي كنند و يك سره حضور دارند. جلسات، برنامه ها، ملاقاتها، مكاتبات و احيانا مواردي كه بايد بررسي شود از طريق تلفن مرتب پيگيري مي كنند؛ شب هم كه در خانه بحث روزنامه ها و خبرنامه هاي تنظيمي توسط اداره كل روابط عمومي استانداري را مطالعه مي كنند و اطلاعات، اخبار استان و كشور را مرور مي كنند. البته بعضی از شب ها ممكن است برنامه ملاقات و جلساتي باشد؛ اگر نباشد در منزل روزنامه ها را مطالعه و بررسي مي كنند.
از حضور در مجامع عمومي سخن گفتيد ميزان توجه ايشان به مراسم و برنامه هاي عمومي چگونه است؟

بستگي دارد، بعضي برنامه هاي رسمي است مانند يادبود شهدا يا برنامه هاي بزرگداشت در مسجد روضه محمديه( حظيره) كه تلاش دارند تا حد امكان و به شرط اينكه با ديگر برنامه هاي كاري شان تداخل نداشته باشد، شركت كنند ولي در مورد مراسم و برنامه هاي غير رسمي و تشریفاتی ايشان معتقدند وقتشان متعلق به بیش از يك ميليون يزدي است و نبايد صرف افراد و يا گروه خاصي شود مگر آنكه حضور در آن مراسم يا جمع، جنبه منفعت مستقيم يا غير مستقيم عمومي  يا جنبه توجه عموم مردم به آن را داشته باشد.
مصداق؟

مثلا حضور در مراسم ترحيم، بعضا مورد انتظار است كه شخص استاندار در جلسات مختلف حضور داشته باشند ولي ايشان ضمن احترام به همه مردم معتقدند در مراسمي بايد شركت كنند كه يا آن فرد خدمات عام المنفعه اي را داشته يا خدماتي در سطح استان يا ملي انجام داده و يا مورد وثوق عموم مردم بوده است.
استاندار از نظر نظم چگونه است؟

ايشان بسيار منظم هستند. كارتابل ايشان مرتب و منظم است. برخی سوابق مکاتبات که مد نظرشان است را در پوشه های جداگانه بطور منظم نزد خود نگهداری می کنند و سعی بر این است ميزشان شلوغ نباشد. هميشه اتاق كارشان مرتب و منظم است. نحوه پوشش ايشان نيز بسيار مرتب، منظم و تميز است و خيلي اهميت مي دهند به بحث هاي اداري، كاري و دیسیپلین كاري كه رعايت شود؛ بارها براي بحث هاي اداري شاهد بودم كه تأكيد دارند نظم اداري رعايت شود، هم مديران و هم كاركنان نظم را رعايت نمايند. رفت و آمدشان منظم باشد و سر وقت اداري در محل كارشان حاضر باشند. اگر مي خواهند مرخصي يا مأموريت بگيرند با اطلاع مسئول مافوق باشد و نظم اداري در همه جا حاکم باشد .
اقاي مير محمدي اهل مطالعه هستند؟

راستش را بخواهيد حجم كارها فرصت مطالعه را به ايشان نمي دهد. ايشان بارها گله داشتند كه وقتشان را اينقدر فشرده تنظيم كرده ايم كه فرصت مطالعه را از ايشان گرفته است. گفته می شود قبل از اينكه به استانداري یزد بيایند، مطالعه شان خيلي زياد بوده و انتظار هم داشتند حداقل روزي يك ساعت وقت مطالعه براي ايشان بگذاريم. متأسفانه باتوجه به فشردگي برنامه هايي كه هست، فرصت از ايشان گرفته شده ولي شب هرچه مطالعه باشد اعم از روزنامه و نشريات و بعضا کتاب را به خانه مي برند و مطالعه مي كنند. آرزويشان اين است كه مطالعه داشته باشند و به همه مديران توصيه مي كنند كه مطالعه در برنامه هايشان باشد و در شوراي معاونين، معاونين را سفارش كردند كه برنامه مطالعه را در كارهايشان حتماً قرار دهند؛ مديري كه خواسته باشد به روز باشد بايد مطالعه داشته باشد و فهم و درك خودش را گسترش بدهد.
چقدر كارهاي شخصي شان را خودشان انجام مي دهند؟

كارهاي شخصي را خودشان انجام مي دهند و بسياري از كارهايشان را در حد معمول خودش، به عنوان يك مدير ارشد وقت مي گذارند. کارهای مربوط به خانه و خانواده، امور بانکی و تلفن های شخصی و نیازهايي كه بعنوان یک انسان دارند را خودشان انجام مي دهند. جالب است بدانيد تهیه غذا هم خودشان انجام مي دهند، ظهر كه ناهار استانداری هستند ولي معمولاً صبح و شب که در منزل  تشريف دارند، تهیه غذا بعهده خودشان است.
با سلایق غذایی ایشان آشنا هستید؟

چيزي كه من مي توانم بگويم در مورد غذاي ایشان معمولا شب ها را کمتر غذا می خورند ولی ناهار همان غذايي كه در اداره توزیع می شود را میل می کنند و یکی از تاکیدات ايشان این است که هر غذایی برای من می آورید، همان غذای ساير کارکنان استانداري باشد. حتي در روزهای اول بعضی مخلفات بوده که وقتی متوجه شدند متفاوت است، گفتند غذای من مثل بقیه کارمندان باشد و بدین ترتیب سالاد و نوشیدنی حذف شد. چون به كارمندان نمي دادند. الآن غذایی که میل می کنند همان غذای کارمندان کشیک استانداری است.
مهندس ميرمحمدي علاقه به غذاي خاصي دارد ؟

حق انتخاب غذا براي ايشان مانند همكاران كشيك، محدود است اما برداشت من این است که کباب کوبیده را کمتر تمایل دارند.
اهل ورزش هستند ؟

نرمش صبحگاهی را قبل از حضور در اداره انجام مي دهند.
به ورزش خاصي علاقه دارند ؟

علاقه خاصي اگر هم باشد من مطلع نيستم، اما با توجه به محدوديت زمان فعلا در حد نرمش صبحگاهي بيشتر فرصت نمي كنند. در عین حال امسال برنامه ریزی کرده ایم حداقل هفته ای دوبار برنامه ورزشی از جمله شنا و کار با وسایل ورزشی داشته باشند.
باتوجه به اينكه شما انتصاب افراد مختلف و رفت و آمدها را ديده ايد، تعريف ايشان از مشاور چيست ؟

نگاه به واژه مشاور مشخص است. پست مشاور رسمي داريم؛ از اختيارات استاندار است که براي مشاوره براي افراد مختلف در زمينه هايی كه نياز است ابلاغ صادر كنند. مشاورين نيز در زمينه هاي مشخص شده به استاندار مشورت يا پيشنهاد مي دهند يا از جانب استاندار در برنامه ها و مراسم يا محورهايي كه مشخص شده حضور پيدا کرده و سخنراني مي كنند، در مورد مسائل و مشکلات، پيشنهادات و راهكارهايشان را خدمت استاندار مي دهند و نهايتا در تصميم گيري ها مشاركت مي كنند.
از تعداد فرزند ايشان خبر داريد ؟

خير خبر ندارم. تاكنون در زمينه مسائل شخصي وخانوادگی ايشان وارد نشده ام. البته در صحبت هایی که بعضا انجام داده اند به این نکته پی برده ام که يكي از پسرهايشان خارج از كشور تحصيل مي كنند و يكي از دخترهايشان عروس شهيد باكري است.
باتوجه به صحبت شما مي توان گفت ايشان درون گرا هستند؟

خير. نمی توان گفت كه ایشان درون گرا هستند، بلکه من تمایلی برای ورود در اين زمينه ها ندارم. هيچ وقت پرس و جو نكردم. خود ايشان ابايي ندارند. در تلفن هاي ايشان، در خودرو، در صحبت كردن با نوه خودشان خيلي گرم و گيرا و خيلي راحت و همان صحبت و نازكردن بچه يا احوالپرسي خيلي طبيعي و عادي برخورد می کنند و صحبتهايشان را خيلي راحت انجام مي دهند و مخفي كاري نمي كنند.
سليقه ايشان در مورد نوع لباس و پوشش، دستتان آمده است؟

ايشان همواره رسمي و کارگزار دولت بوده اند. لباس هايي مي پوشند كه هم با وقار است و هم متناسب با سن و سال و جايگاهشان. در لباس هاي انتخابي رنگ پیراهن ايشان معمولا روشن است. روابط عمومي هم در اين زمينه يك سري مشورت به ايشان مي دهد. به ويژه در نحوه پوشيدن و حضور در مجامع، مخصوصا براي مصاحبه هاي صدا و سيما.
اهميت ايشان به رسانه و اهالي مطبوعات را چطور ارزيابي مي كنيد؟

برداشت ما اين است كه جايگاه خاصي براي اصحاب رسانه قائل هستند و از نقد بارها و بارها استقبال كرده اند. اصل را بر اين مي دانند كه مطبوعات و رسانه ها و سايت ها بايد آزاد باشند و چيزهايي كه مي دانند بنويسند و نقد كنند و ما از اين فضاي نقد بهره بگيريم؛ ايشان بارها گفته اند اگر مطالبي كه رسانه ها انتقاد مي كنند، درست است پس نقطه ضعف ماست يعني ما خيلي راحت با نقطه ضعف هاي خودمان آشنايي پيدا مي كنيم و دنبال راهكار مي رويم و نقاط ضعفمان را به نقاط قوت تبديل كنيم. اگر احيانا غيرمنطقي، غيراصولي و غيرمنصفانه است اين نقدها را خود مردم و افكار عمومي تشخيص مي دهند و در نهايت آن نقدهاي غيرمنطقي و غيردلسوزانه نمي توانند دوام بياورند.
در خواندن بولتن هاي خبري به طور روزانه، عكس العمل خاصي از ايشان ديده ايد كه با بيان ايشان مبني بر تحمل منتقد، متضاد باشد؟

واقعا نديده ام. حتي بعضي موارد بوده كه در سايت يا فضاهاي اجتماعي مطلبي منعكس شده است كه به نظر من توهين آميز بوده و مقاله و مطلب منتشر شده خارج از فضاي نقد، و اهانت به شخص اول اجرايي استان بوده است که خود من واقعا خيلي ناراحت شده ام؛ وقتي به ايشان منعكس شده، واكنششان خيلي معمولي و طبيعي بود؛ به ايشان گفتم اين مطلب خيلي فراتر از نقد و در حد توهين بوده است. ايشان مي گويند مردم بايد تشخيص دهند و افكار عمومي خودش تشخيص مي دهد اين درست است يا نيست.
احتمالاً بخشي از اين نگاه بازِ ايشان به رسانه ها بر مي گردد به اينكه خود ايشان در رسانه مسئوليت داشتند؟

به نظر من این افكار و شخصیت ايشان در جواني شكل گرفته است. قبل از انقلاب ايشان بعنوان جوان آزاديخواه و انقلابي فعالیت می کردند که در حسينيه ارشاد و سخنراني هاي دكتر شريعتي حضور داشته اند و مطالعاتي كه از كتابهاي شهيد مطهري داشته اند، اين ها در روحيه و نقش گرفتن شخصيت ايشان خيلي مؤثر بوده و  باعث شده بعنوان انسان آزاده و وارسته اي كه به نقد به ديده احترام نگاه مي كنند پرورش یابند؛ اين چيزی تصنعي نيست و کاملا به آن اعتقاد دارند.
چقدر به حضور فيزيكي در بين مردم اعتقاد دارند؟

چيزي كه مدنظر آقاي استاندار است اينكه ما واقعاً خدمتگزار مردم هستيم؛ بايد براي مردم كار كنيم؛ براي مردم برنامه داشته باشيم و وقتمان را براي آن ها صرف كنيم ولي به اين معنا نيست كه ما از اين مجلس به آن مجلس برويم. حضور فيزيكي پيدا كردن در جمع مردم اين نيست كه برويم در محافل و مساجد بنشينيم. وظيفه يك مسئول دولتي اين است كه براي مردم به خوبی كار كند. وقتي ايشان وقتشان را در جلسات كاري و پيگيري امور در استان يا از طريق وزارتخانه ها و رياست جمهوري صرف مي كنند، مردم خروجي آن را احساس خواهند كرد. ايشان از برنامه هاي تشريفاتي يا برنامه هايي كه در آنها خودنمايي باشد، پرهيز مي كنند و مي گويند ما دنبال عوام فريبي و كارهاي تبليغاتي نيستيم. اگر ما كار خودمان را به خوبي انجام دهيم و دستگاه هاي اجرايي كار خودشان را بخوبي انجام دهند، مردم خودشان مي فهمند كه كار برايشان دارد انجام مي شود يا نمي شود. اينكه خواسته باشيم كار اصلي را رها كنيم و فقط در جمع حضور پيدا كنيم و خودنمايي كنيم، ايشان معتقد نيستند.
اقاي استاندار به پرسنل و مسائل رفاهي كاركنان استانداري اهميت مي دهند؟

در زمينه رفاهي بايد بگويم ايشان واقعاً تعجب مي كنند كه استانداري چگونه بوده با اين وضعيت كه به عنوان مادر ادارات و همچنين مقر تصميم گيري هاي كل استان است و به نوعي مي توان گفت كل واگذاري زمين،  امكانات و مسايل رفاهي كه هست معمولا از طريق استانداري بايد انجام شود، ولي درعمل براي كاركنان استانداري كاري نشده است يعني نه زائرسرا در مشهد،  نه محل تفريح و اسكان در شمال يا حتي از ييلاقات يزد، واقعا مظلوميت كاركنان استانداري اين است كه از بيرون فكر مي كنند هرچه هست در اختيار استانداري است ولي بعضي ادارات در مناطق ييلاقي خود استان يا حتي در مشهد و شمال امكانات اسكان و رفاهي دارند ولي كاركنان استانداري بي بهره اند. توجه استاندار اين بوده است که واقعا از طريق راهكارهاي قانوني تا آنجايي كه مي شود در اين زمينه ها پيگيري شود. در پرداخت ها تأكيد كردند اگر امكان پذير است هر چيزي كه راهكار قانوني دارد، پرداخت كنند و به كاركنان بدهند ولي از آن طرف نيز مؤكداً سفارش كردند كار غير قانوني صورت نگيرد و هيچ پرداخت غيرقانوني انجام نشود.
چقدر ايشان به ارتباطات بين فردي اهميت مي دهند؟ وقت ملاقات به مديران و افراد مطلع مي دهند يا گزارشات مكتوب كفايت مي كند؟

بستگي دارد. ايشان هفت اولويت كاري براي استان مشخص كرده اند. اين اولويت ها مرتب پيگيري مي شود و جلسه دارند و موارد را در دستور كار قرار مي دهند. با مديران مرتبط با اين بحث ها قاعدتا بيشتر جلسه دارند و گزارش از آنها مي خواهند و حضوري با آنها ملاقات دارند و جلسه مي گذارند. از طرفي با فرمانداران بعنوان مديران شهرستاني هم بيشترين برنامه ها،  ملاقات و جلسات را دارند كه با یک هماهنگي ساده اين ملاقات ها انجام مي شود.
رابطه استاندار با نماينده ولي فقيه در استان و امام جمعه يزد چگونه است؟

ايشان فردی هستند كه اولا به همه احترام مي گذارند البته شخصيت ها كه جايگاه خودشان را دارند. ايشان آيت الله ناصري را بعنوان نماينده محترم ولي فقيه و امام جمعه شهر يزد محور كار در استان مي دانند و واقعا با ايشان مراودات خيلي خوبي دارند و علاوه بر اينكه در مراسم رسمي حضور شخصيت هاي كشوري در استان، ايشان را همراهي مي كنند، در دفتر ايشان حضور مي يابند. در محافل و جلسات غير رسمي از نزديك شاهد بودم واقعاً علاقه و محبت دارند و متقابلا هم حاج آقا ناصري به ايشان ابراز علاقه و محبت دارند. قطعا اين هماهنگي، همكاري و همدلي بايد بين مسئولين وجود داشته باشد مخصوصا نماينده محترم ولي فقيه و استاندار كه در پيشبرد امور مي توانند خيلي مؤثر باشند.
بدون شك يكي از اولويت هاي استان در اين چند سال بحث آب بوده است؟ شايد اتفاق هايي كه در زمينه آب افتاده است براي مردم كمتر ملموس باشد و مسلماً اين حركت ها قرار نيست يك شبه رخ داده باشد. چقدر وقت ايشان در زمينه آب صرف شده است؟

بايد بگويم فوري ترين كارها و اولويت دارترين كارها از نظر ايشان مسئله آب است. معمولا پيگيري ها در موضوع آب را شخصا خودشان انجام مي دهند و مي توانم بگويم بيشترين وقت را در اين زمينه در بحث آب مي گذارند، اعم از جلسات در تهران که شخصا خودشان شركت مي كنند و خيلي برايشان اهميت دارد. بحث پيگيري انتقال آب از بهشت آباد به يزد و حضور ايشان در استان اصفهان و چهارمحال و بختياري و بازديد از محل احداث سد بهشت آباد و طول مسير، در این راستا ارزیابی می شود و از طرفی مرتب در برنامه هايشان بصورت هفتگي جلسات و برنامه دارند و پيگيري و مكاتبات در اين زمينه انجام مي دهند. واقعا جزو اولويت دارترين كارهايشان است كه شخصا رسيدگي و پيگيري مي كنند، مديران زير مجموعه را در اين ارتباط فعال كرده اند و از آنها مرتب گزارش مي خواهند. شايد يكي ديگر از مطالب كه بايد در زمينه آب مطرح كنم اینکه اخيرا از مدير آب منطقه اي خواستند، ظرفيتي كه قرار بوده است از خط اول برداشت كنيم شايد استحصال نشده، دلايل آن را جستجو كردند و الآن دنبال رفع موانع هستند تا بشود در زمينه آب انتقالي هم براي بهبود كيفيت آب و افزايش ظرفيت آب اقداماتي انجام دهند؛ اين هم به كارهايي كه در حال انجام در زمينه آب بودند، اضافه شده است.
اشاره به حضور شخصي استاندار و پيگيري مباحث مهم در تهران نموديد، بعضا در رسانه ها انتقاد به ايشان مي شود كه زياد به تهران سفر مي كنند كه بعضي ها علت را حضور نداشتن خانواده ايشان در استان مي دانند؛ این موضوع را تا چه حد تأييد مي كنيد؟

اين هم از آن اموري است كه در حق ايشان اجحاف شده و غيرمنصفانه است. حضور استاندار نسبت به استانداران ديگر و استانداراني كه خانواده هايشان در همان استان حضور دارند در یزد بيشتر است و اين مطلب از سوی مراجع مرتبط نیز اعلام شده است. از طرفي سفرهاي ايشان بخاطر ملاقات با خانواده نيست؛ اگر برنامه كاري باشد و دعوت يا همايش در تهران باشد با برنامه ريزي و هماهنگی کامل با وزارتخانه ها، نهاد ریاست جمهوری و سایر مراکز براي مأموريت اداري تشريف مي برند. خود من كه چند مورد ايشان را در مأموريت ها در تهران همراهي كردم شاهد بودم وقتي كه در تهران مي گذارند مرتب براي برنامه ها، ملاقات، جلسات است و ايشان كمترين وقت را براي خانواده صرف کرده اند و بسياري از اوقات واقعا پاسي از شب گذشته بود كه به منزل مي رفتند. اينگونه نبود كه براي ملاقات خانواده در تهران حضور داشته باشند و از طرفي يكي از اولويت هاي كاري استاندارها پيگيري مجوزها، امكانات و اعتبارات از تهران است و حضور ايشان مي تواند خيلي مؤثر باشد. اينكه بگوييم استاندار فقط حضور فيزيكي در استان داشته باشد نمي تواند في نفسه مطلوب باشد. حضور ايشان در استان براي انجام هماهنگي هاي بين دستگاهي مؤثر است و بعد از بررسي مسايل و مشكلات، جمع بندي و راهكارها از طريق تهران بايد پيگيري شود.
ارتباط آقاي استاندار با وزارت كشور چگونه است؟

با توجه به ارتباط کاری، بيشترين مراودات را با اين وزارتخانه دارند، از وزير محترم كشور تا معاونين آن، هماهنگي هايي كه استانداران باید انجام دهند و پيگيري سياست ها و برنامه هایی كه دولت مي خواهد در استان ها پياده كند و همچنين بحث هاي امنيتي، اتباع، انتخابات و اكثر مسائلي كه مي خواهد انجام شود از طريق وزارت كشور است و قاعدتا بيشترين مراودات با اين مجموعه صورت مي گيرد كه خوشبختانه مراودات ايشان با وزارت كشور بسيار خوب است.
به عنوان سؤال آخر ارتباط استاندار با معاونين را چطور ارزيابي مي كنيد؟

يكسري برنامه هاي رسمي داريم كه در قالب شوراي معاونين است و معمولابه صورت هفتگي برگزار مي شود. مسائل كاري است و گزارش هاي كاري كه معاونين دارند و تصميم گيري هايي كه در اين زمينه صورت مي گيرد. این جلسات بصورت رسمي و اداري است ولي ملاقات هاي خصوصي كه بين معاونين و استاندار است كاملاً غيررسمي و دوستانه است، خيلي راحت مسائل رد و بدل مي شود و معاونين محترم مسائلي كه دارند مطرح مي كنند و بعضا جهت رفع خستگی طنز و مزاحی هم چاشنی صحبت ها می شود و اين مراودات غير رسمي، يك طراوت ديگري به آنان مي دهد و اگر خداي ناكرده حين كار خستگي اي  داشتند، رفع مي شود و آقاي استاندار با آن طراوتي که دارند و حالت مزاح و شوخ طبعی در بعضی موارد، هم مسائل كاري بهتر انجام می شود و هم اگر احيانا خستگي بوده از معاونين رفع مي شود.

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا