«اگه عاشقت نبودم، پا نمیداد این ترانه، بیخیال بد بیاری، زند‌ه‌باد این عاشقانه» خواندن همین قسمت از ترانه «طهران -تهران»، كافی بود ‌تا «رضا یزدانی»، طرفدارانش در‌سالن برج میلاد را تا حد انفجار برساند‌.

«اگه عاشقت نبودم، پا نمیداد این ترانه، بیخیال بد بیاری، زند‌ه‌باد این عاشقانه» خواندن همین قسمت از ترانه «طهران -تهران»، كافی بود ‌تا «رضا یزدانی»، طرفدارانش در‌سالن برج میلاد را تا حد انفجار برساند‌.

در آخرین روزهای سال 89، بازار موسیقی ایران حسابی داغ ‌و پر‌‌مشتری بود، اما اوضاع برای آخرین كنسرت سال 89 طور دیگری رقم خورد، هم حضور چهره‌های مشهور و محبوب سینما و موسیقی ایران در سالن توجه همه را به‌خود جلب كرده بود، هم حضور چشمگیر و غیرقابل پیش‌بینی طرفداران رضا یزدانی؛ حرف های مهمانان مطرح و سرشناس در مورد این كنسرت متفاوت را بخوانید!

بابك حمیدیان:نمی دانم چرا طهران-  تهران را نمی خواند؟


زندگی من بدون گوش دادن به موسیقی و دیدن عكس ممكن نیست و بدون آن‌ها احساس خوبی ندارم. اصولا وقتی در ماشین هستم،‌ (البته بسته به شرایط روحیام) موسیقی هارد راك گوش میدهم، ولی در خانه، بیشتر سبك كلاسیك را انتخاب میكنم. سبك رضا یزدانی را بسیار دوست دارم و در این كنسرتش نیز خیلی به من خوش گذشت، چراكه هم كیفیت صدای سالن برج میلاد بسیار خوب بود، هم ترانه‌هایی كه خوانده شد، جزو بهترین‌ها بودند.

خودم ترانه «طهران- تهران» رضا یزدانی را میپسندم، اما نمیدانم چرا این همه موقع خواندنش ناز میكند و در كنسرت‌‌هایش آن را نمیخواند! البته «كافه نادری» و «میعادگاه» هم جزو ترانه‌های موردعلاقه‌ام بودند.

رضا یزدانی در همه كنسرت‌هایش كلیپ فیلم‌های رئیس و حكم و... را پخش میكند كه از بس دیدم‌شان، دیگر حوصله‌ام را سر میبرد، اما انیمیشنی كه برای ترانه «اتاق یخ‌زده» ساخته بود را خیلی دوست داشتم.

با رضا یزدانی رفاقت زیادی دارم. بعد از این‌كه در فیلم‌های مختلف هم بازی كرد، رفاقت‌مان بیشتر شد. حتی چندوقت پیش در محله‌ای كه رضا یزدانی زندگی میكند سر فیلمبرداری بودیم كه حسابی گلی شدیم، به همین دلیل رفتیم خانه رضا و سر وصورت‌مان را شستیم.

روزبه نعمت الهی: كنسرت رضایزدانی ایده آل‌بود


بعد از اینكه از طرف دوستان برای كنسرت رضا یزدانی دعوت شدم، خیلی خوشحال شدم و از آن استقبال كردم، چرا كه خیلی دوست دارم بدانم دیگر دوستان خواننده‌ام نوع اجرای‌شان به چه صورت است و از نزدیك دوست داشتم با آن آشنا شوم.


فكر میكنم خوشبختانه رضا یزدانی از جمله معدود خواننده‌های كشورمان است كه صاحب امضاست‌، كارش واقعا ارزشمند است و نیاز به توضیح و تعریف كسی ندارد. صدا و سبك كاری رضا یزدانی به نوعی كار خودش است و غیرتقلیدی به حساب میآید، به جرات میتوانم بگویم در موسیقی الان ما این اتفاق اصلا نمیافتد!
فكر میكنم هدف رضا از پخش كلیپ‌های مرتبط با ترانه‌هایش، یادآوری كردن صحنه‌ها و خاطرات مربوط به آن ترانه بوده باشد. به‌نظرم كار بسیار جالبی بود كه مشابه این كار را چند باری در كنسرت‌های خارج از كشور دیده بودم.

من حتی در مورد آینده كاری خودم هم نمیتوانم پیش‌بینی خاصی داشته باشم، چه برسد بخواهم فعالیت رضا یزدانی در آینده را پیش‌‌بینی كنم اما موضوعی كه روشن است، این است كه با توجه به پیشرفت تكنولوژی و خیلی مسائل دیگر، هیچ اتفاقی را نمیتوان در صنف ما پیش‌بینی كرد چرا كه لحظه‌به لحظه تفكر، نوع خواسته و سلیقه‌ مردم در حال تغییر است اما آنچه مشخص است این است كه چون تعداد خواننده‌های صاحب سبك كشورمان به تعداد انگشتان یك دست هم نیست، تصور میكنم رضا یزدانی صددرصد ماندگارتر از خواننده‌هایی خواهد شد كه فقط تقلید میكنند.
از كنسرت رضا بسیار خوشم آمد، زیرا هماهنگی خیلی خوبی بین نوازنده‌هایش وجود داشت. با اینكه خودم سبك دیگری از موسیقی را دنبال میكنم اما به‌عنوان مخاطبی كه نسبت به بقیه كمی حرفه‌‌ایتر است، این كنسرت را به نسبت دیگر كنسرت‌های اخیری كه رفتم بسیار ایده‌آل دیدم.

 

هادی كاظمی:  از همه بیشتر «خلیج فارس» را دوست دارم

زیاد به دیدن برنامه‌های تصویری علاقه‌ای ندارم، به‌همین‌ دلیل بیشتر سعی میكنم سراغ موسیقی بروم، البته برایم خارجی یا ایرانی بودنش تفاوتی ندارد اما در هر حال، باید مناسب و درست باشد. انتخاب اول من برای موسیقی، سبك سنتی است و بعد از آن آهنگ‌های بیكلام را میپسندم.

در كل موسیقیای را میپسندم كه با آن، به حال خودم برسم.به خود رضا یزدانی هم گفته‌ام كه وقتی CD اولش منتشرشد، با اقبال خوبی مواجه شد و میدانستم در كارش خلاقیت دارد، اما سبكش را دوست نداشتم تا این‌كه سرتمرین‌شان رفتم و كاملا نظرم نسبت به آن عوض شد!

زیرا وقتی نحوه ساز زدن بچه‌های گروهش را زنده دیدم، واقعا جذب آن شدم و به این نوع موسیقی علاقه پیدا كردم.

متاسفانه موسیقی در حال حاضر ما از نظر محتوا و شعر قوی در فقر كامل به سر میبرد، اما وقتی ترانه‌های رضا را گوش میدهم، لذت میبرم از این‌كه شعرهایش این همه بامعنا و غنیاند. وقتی موسیقی امروزمان (به‌خصوص سبك پاپ) را با گذشته مقایسه میكنم، میبینم نه تنها پیشرفتی در این زمینه نداشتیم بلكه خیلی هم پسرفت كرده‌ایم.


در گذشته اغلب موسیقی های ما در دستگاه‌های ایرانی مانند ماهور، اصفهان و... ساخته میشد، به‌همین‌دلیل هم هست كه این همه دوست‌داشتنی بودند، اما الان بعضی ترانه‌ها را فقط یك‌بار آن هم داخل ماشین گوش میدهم، زیرا بیشتر از آن قابل گوش دادن نیستند!

بارها مسئولان ما اعتراض داشته‌اند كه چرا جوانان ما به سمت سازهای غربی میروند و سازهای سنتیمان در حال فراموش شدن هستند، در حالی كه جوان امروز ما فقط میتواند همین سازهای غربی مثل پیانو، گیتار و... را گوش دهد، زیرا یك‌بار هم نشده خواننده سنتی ما با ساز یا گروهش در تلویزیون نشان داده شوند!

از بین ترانه‌های رضا «كوچه ملی»، «پیكان» و از همه بیشتر «خلیج فارس» را دوست دارم.

دركل ترانه‌هایی كه مانند «كوچه ملی» و «پیكان» هستند و حس نوستالژیك دارند و آدم را به گذشته‌هایی میبرند كه هم شیرین است و هم تا حدودی فراموش شده، حس و حال خوبی به من میدهند.

به نظرم حیف است كه هنگام اجرای كنسرت، رضا یا عواملش را نبینیم، بنابراین زیاد از پخش كلیپ‌های مرتبط با ترانه‌ها خوشم نیامد، زیرا تمركزم را میگرفت و باعث میشد زحمتی كه بچه‌ها میكشند، كمتر به چشم  بیاید.

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا