رضا سلطان زاده مدیر مسئول هفته نامه آيينه يزد

دانايان علم لغت كلمه «نبأ» را به خبري مي‌گويند كه محتوا و فايده مهمي دارد و صريح و آشكار و خالي از هر گونه كذب و دروغ است. هم چنين خبري كه مهم و داراي فايده باشد و انسان نسبت به آن علم يا ظن غالب پيدا كند».1
بنابراين خبرنگار بايد راستگو، مخلص، و بدون وابستگي به اين يا آن گروه، دسته و انجمن حقايق را بنويسد ضمناً‌ عالمان و بزرگان را عقيده بر اين است اگر فقيهي براي يافتن حكم خدا كوشش كند و آن را به دست آورد دو پاداش دارد اما اگر زحمت بكشد، تلاش كند و در پيدا كردن حكم خطا كند خداوند يك پاداش به او مي‌دهد.
در اين روزگار اگر مطالب بعضي از سايت‌هاي يزد را اعم از اين كه مجوز داشته يا نداشته باشد و از بيت‌المال يا سرمايه اشخاص اداره شود مرور كنيم مي‌بينيم عده‌اي از نويسندگان آن به بعضي از افراد روحاني و غير روحاني، مسئول شهر و منطقه از جمله بالاترين مقام اجرايي استان اهانت نموده و آنان را با كلمات زشت و دور از ادب و انصاف مورد خطاب قرارداده و يا بخشي از عملكرد آنها را با عباراتي زننده و بدور از ادب و اخلاق نويسندگي نقد نموده و يا يكي از همراهانشان را «شعبان بي‌مخ» اصلاح طلبان ناميده و برخي از مخالفان سياسي خود را «پادوي» ديگران لقب داده‌اند. به سخره گرفتن، اتهام رانت‌خواري، سوء استفاده از بيت‌المال و گاه توهين به اكثريت راي دهندگان جامعه ساده ترين و روان ترين افترا و تهمتي است كه به مخالفان سليقه و مشي سياسي خويش روا مي‌دارند لازم مي‌داند نظر خوانندگان آيينه را به فرازهايي از آن مطالب جلب ‌نمايد.
«مراسم روز شانزدهم آذر در سراسر كشور به عنوان روز بزرگداشت مقام و منزلت دانشجويان مبارز عليه استكبار برگزار شد و در دانشگاه شريف نيز رئيس دولت سخنران مراسم اين روز بود اما متأسفانه سخنان جناب ايشان نه در شأن رئيس دولت بود، نه در شأن يك روحاني و سخنران ديني بود و نه حتي در شأن دانشجويان. ...
اي كاش رئيس دولت جمهوري اسلامي به جاي بيان حرف‌هاي مبهم و چند پهلو و صف كشي خطرناكش و به جاي بازگشت تهوع آور به انتخابات سال 92 و به جاي دروغ هايي كه گفت به موضوع اصلي مراسم مي‌پرداخت و به جاي اشتباه گرفتن مراسم روز دانشجو با ميتينگ انتخاباتي به بيان وظيفه جوانان ايراني براي پيشبرد اهداف انقلاب مي‌پرداخت و از اين كه مبادا جوانان غربي از ما پيشي بگيرند و زودتر به مقصد برسند برحذر مي‌داشت.»
سايت مذكور درباره يكي از روحانيون و محققان ساكن قم مي‌نويسد:
«گاهي اتفاق مي‌افتد كه شخص كم مايه‌اي به اتكاي محفوظات و مسموعاتش در غير موقع و مورد معين اظهار فضل مي‌كند كه كمترين ار تباطي با موضوع مورد بحث ندارد. يعني كسي نا به هنگام و در جاي نادرست چيزي بگويد كه گرچه ممكن است درست باشد، ولي كم ترين ارتباطي با موضوع مورد گفت و گو ندارد. پاسخ عقلا و ظرفاي مجلس به اين زمره از مردم اين است كه: دعا بلدي ولي، سوراخ دعا را گم كردي، يعني چيزكي حفظ كرده‌اي ولي نمي‌داني كجا مصرف كني. اينها را نوشتم تا بگويم زياد داريم و مي‌شود! كه در اين زماني كه اسباب دانايي بيشتر و در دسترس تر است بازهم سوراخ دعا گم شود. حتي مثلا يك شخصي كه لباس روحانيت را هم دارد يادش برود علمش را كجا گذاشته است و اين علم را نبرد با خودش در جلسه‌اي بسيار مهم!...
اين دست اقدامات از سوي روزنامه‌هاي جريان معلوم الحال در حالي صورت مي‌گيرد كه پيش‌تر نيز برخي از نهادهاي امنيتي و نظارتي استان با احضار مديران اين نوع رسانه‌ها از آن گونه اقدامات برحذر داشته و كارت زرد اعطا كرده است كه حال بايد ديد پس از اقدام جديد اين روزنامه هدايت شده مسئولين نظارتي و امنيتي چه اقدامي انجام خواهند داد...
(خبرنگار در اين بخش اكثريت راي دهندگان سال 92 را معلوم‌الحال ناميده و در مورد اعطاي كارت زرد هم به دروغ متوسل شده است.)
در سوابق رئيس دولت اصلاحات كه با سوابق ننگين خود در فتنه سال 88 عنوان ضلع سوم فتنه را يدك كشيد همين بس كه رهبر معظم انقلاب نيز وي را باغي بر نظام دانسته و از ملاقات وي امتناع مي‌كنند.»
شگفت آنكه اين گروه از نويسندگان واقعيت‌هاي جامعه را ناديده مي‌گيرند و به اظهارنظر فعالان سياسي و آگاهان و انقلابيون با سابقه و دلسوزان جامعه توجه نمي‌كنند. به عنوان نمونه :
حجت‌الاسلام والمسلمين علي اكبر ناطق نوري در مراسم شب هفتم رحلت ابوالشهداء عبدالوهاب شاه حسيني كه در تكيه نياوران برگزار شد، با اشاره به ويژگي‌هاي شيعيان اظهار داشت:«روزي به كسي كه خود را ذاكر امام حسين (ع) مي‌ناميد گفتيم آيا تو با اين همه بددهني و فحش‌هاي بد كه از دهانت بيرون مي‌آيد ذاكر امام حسين (ع) هستي؟ او پاسخ داد بالاخره امام حسين (ع) چهار تا لات و چاقوكش مي‌خواهد؛ ما هم يكي از آنها!...
وي با قرائت اين حديث از امام صادق(ع) كه مي‌فرمايند «گروهي مي‌گويند كه من امام آنها هستم. به خدا قسم كه من امام آنها نيستم. خدا لعنتشان كند، هر چه من پرده پوشي مي‌كنم، آنان پرده دري مي‌كنند. من مي‌گويم: چنين و چنان، آنان مي‌گويند: مقصودش فلان و بهمان است. من در حقيقت امامِ كسي هستم كه اطاعتم كند»، اظهار داشت: امروز در جامعه ما مقام معظم رهبري يك رهبر شجاع، آزاده، هوشمند و حاضر هستند؛ ايشان بارها گفته‌اند كسي از طرف من صحبت نكند و نگويد آقا فلان حرف را زده است؛ من اگر نظري دارم خودم مي‌گويم؛ آنوقت عده‌اي كاسه داغ‌تر از آش به عنوان پيروان ولي فقيه بلند مي‌شوند و جامعه را متشنج مي‌كنند. آنها مي‌گويند مراد آقا اين بود و آقا اين را فرمودند؛ چند بار پيش آمده كه دفتر ايشان اين سخنان را تكذيب كرده است! ايشان با وجود اينكه گفته‌اند صريحا خودم نظر مي‌دهم اما عده‌اي در فلان روزنامه و سايت اين حرف‌ها را مي‌زنند.»2
«حجت الاسلام والمسلمين سيد محمود دعايي مي‌نويسد: حقير جناب خاتمي را مصداق فتنه نمي‌دانم بلكه او را در آزمون به صحنه آمدن سياسي در اين كشور عنصري مي‌دانم كه به انتخاب مردمش خيانت نكرد و در دو دورة سخت، كارنامه‌اي درخشان از ادب، منطق و فرمانبري از ولايت و از همه مهمتر پاك‌دستي و خلوص به جا گذارد و در جريان انتخابات 88 به دليل همسويي و دغدغة خدمت به اين نظام و مردم از كانديدايي كه صلاحيتش تأييد شد حمايت كرد. همچنان‌كه آن كانديدا همچون خود او قبلاً از عالي‌ترين و مقدس‌ترين مقام اين نظام (ولي‌امر عظيم‌الشأن) استجازه كرده بود.
حمايت او از آن كانديدا همچون حضور آن كانديدا قانوني و مجاز بود و بعد از انتخابات و جريان اعتراضات اوليه، تا زماني كه مقام معظم رهبري سخن فصل را نفرمودند همراهي كرد از آن به بعد در هيچ اقدامي همراهي با معترضين به نتيجة انتخابات نكرد. گرچه از نظر عاطفي تأسف و اندوه خود را از آنچه به انجام رسيد دريغ نكرد...
با هزينه شخصي‌ام و نه از مؤسسه اطلاعات، در دفتر كارش و نه در مؤسسه اطلاعات، تولدش و دوام عمر و حضور و خدمتش به اسلام و ميهن را در سالروز تولدش جشن بگيرم و اين كمترين حق‌شناسي و ابراز وفاداري يك يار به كاكاي نازنينش هست...
او پاك‌دست، پاك‌چشم، پاك‌انديش، منيع‌الطبع و شريف هست. چون اجدادش شرف خود را به بيگانه نمي‌فروشد و در جامعه‌اي كه انواع پلشتي‌ها و بدعملي‌ها مردم را از انقلاب و آئين دلسرد و دور كرده به دليل اعتقاد ياران و دوستانش به آرمانهاي پاك و مذهبي او را تجسم اسلام رحماني مي‌دانند و چون او معتقد به آرماني است به آن آرمان پايبندند.
به همين دليل در يكي از جشنهاي تولدش در دفترش گفتم: شما حجت دينداري اين جمعيد چه آنكه اگر الگوهايي از درك روشن مذهبي و اعتقادي در اين جامعه نباشند و اسلام را آنچنان كه هست در عمل و بيان عرضه نكنند تندخويي‌ها و خشونت‌ها و جفاهاي برخي مدعيان، مردم را از دين و دينداري بيزار و منزجر مي‌كند...
در روزي كه عزيزي از اعضاي دفتر مقام معظم رهبري وفاداريم را به خاتمي و نقل سخن‌ها و اظهارات او را در روزنامه برنتافت و از منظر رهبري اعتراضي داشت نامه‌اي خصوصي به محضر رهبر و مرادم نوشتم در آن نامه همة عشق و عاطفه و اميد و انتظارم در مورد خاتمي را با آقا در ميان گذاشتم و اين انگيزه وفاداريم به خاتمي و استجازه در ادامه همراهيم با وي را بيان كردم.
مراد و ولي‌امرم بعد از خواندن آن نامه كريمانه و بزرگوارانه فرمودند: «من هم مثل تو فكر مي‌كنم اما نه به نرمي دلِ تو!» اشك شوق و اميدم جاري شد و از آن روز به بعد كاكايم را غريب نگذاشتم و اگر سخن و مطلبي داشت به دور از هياهو و جنجال در روزنامه منعكس كردم.
همان مقامِ عالي و مسئول در دفتر مجدداً توضيح خواست كه متن تقديمي به محضر مولايم را برايش خواندم. متواضعانه و بزرگوارانه فرمود اگر بين خود و خدايت حجت داري، ادامه بده كه تا به امروز ادامه داده‌ام.»3
حسن ختام مقاله به دستورهاي شش گانه‌اي كه خداوند كريم در آيات 11 و 12 سوره حجرات خطاب به پيامبر عظيم‌الشان اسلام حضرت محمدمصطفي(ص) فرموده اختصاص مي‌يابد و آنها عبارتند از مردم را به سخره نگرفتن عيب جويي، القاب زشت به كار نبردن و گمان بد، تجسس و غيبت نكردن كه «هر گاه به طور كامل در يك جامعه پياده شود آبرو و حيثيت افراد جامعه را از هر نظر بيمه مي‌كند، نه كسي مي‌تواند به عنوان خود برتربيني ديگران را وسيله تفريح و سخريه قرار دهد و نه مي‌تواند زبان به عيبجويي اين و آن بگشايد و نه با القاب زشت حرمت و شخصيت افراد را در هم بشكند.
نه حق دارد حتي گمان بد ببرد، نه در زندگي خصوصي افراد به جستجو پردازد و نه عيب پنهاني آنها را براي ديگران فاش كند. به تعبير ديگر انسان چهار سرمايه دارد كه همه آنها بايد در دژهاي اين قانون قرار گيرد و محفوظ باشد: جان ومال و ناموس و آبرو.
تعبيرات آيات فوق و روايات اسلامي نشان مي‌دهد كه آبرو و حيثيت افراد همچون مال و جان آنهاست بلكه از بعضي از جهات مهمتر است.
اسلام مي‌خواهد در جامعه اسلامي امنيت كامل حكم فرما باشد نه تنها مردم در عمل و با دست به يكديگر هجوم نكنند بلكه از نظر زبان مردم و از ان بالاتر از نظر انديشه و فكر آنان نيز در امان باشند، و هر كس احساس كند كه ديگري حتي در منطقه افكار خود تيرهاي تهمت را به سوي او نشانه گيري نمي‌كند و اين امنيتي است در بالاترين سطح كه جز در يك جامعه مذهبي و مومن امكان پذير نيست.
پيغمبر گرامي اسلام (ص) در حديثي مي‌فرمايد: خداوند خون و مال و آبروي مسلمان را بر ديگران حرام كرده و همچنين گمان بد درباره او بردن».4
از درگاه حضرت احديت عاجزانه استدعا داريم قلم و زبان و بيان ما را در جهت رضاي خويش و اعتلاي دين و آگاهي و معرفت به گردش درآورد و افكار و انديشه‌ها را كه در قلم‌ها متجلي و متبلور مي‌شود از زشتي‌ها و پليدي‌ها و بر ملاكردن عيوب نهفته‌اي كه خداوند دستور پرده پوشي و كتمان داده بر حذر دارد و از پاشيدن بذر يأس و نفاق و دروغ و تهمت بركنار بدارد. در همه احوال به او پناه مي‌بريم و دفع شر خناسان را از حضرتش تمنا داريم.

مدير مسئول

پي نوشت‌ها :
1- «شرح و تفسير لغات قرآن بر اساس تفسير نمونه»، جعفر شريعتمداري، صفحات374– 375-376
2- آيينه يزد، شماره 434، مورخ 13/8/94
3- خبرگزاري فارس، 21/9/94
4- «تفسير نمونه»، ‌جلد 21، صفحه 185 و 186

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا