عبدالمالک ریگی کیست و جنایاتش چیست ؟+عکس  (دیدن این تصاویر برای افراد زیر 18 سال و بیماران قلبی توصیه نمی شود )



در اين چند سال اخير يک اسم خيلي سر زبان ها افتاد و بقول معروف مشهور شد و او کسي نبود جز عبدالمالک ريگي کسي که براحتي آدم ميکشد و به همان راحتي کشتن آدم ها را تکذيب ميکند و اما او که بود و الان چه ميکند ؟

نکته : بدلايل امنيتي از درج بعضي اسامي اشخاص و اماکن معذورم .

عبدالمالک ريگي در خانواده اي بدنيا آمد که بر خلاف خودش ! بسيار با شرف و مومن بودند .
پدرش بعنوان سرايدار يک شرکت ساختماني در زاهدان کارميکرد و با همان حقوق اندک خرج خانواده پرجمعيتش را ميداد. او ( پدرش ) داراي دو زن و 7 فرزند بود که ? پسر و ? دختر را سرپرستي ميکرد .
عبدالمالک فرزند چهارم خانواده بود و پدرش علاقه زيادي به پيشرفت و تحصيل او داشت چون دو برادر ديگرش از تحصيل بازمانده بودند و اکنون پدر اميدوار بود که او حداقل براي خودش کسي بشود . بهرحال دوران ابتدايي و راهنمايي را در يکي از مدارس زاهدان واقع در خيابان خيام گذراند و در همانجا بود که با يکي دو نفر از دوستان که اتفاقا از طايفه خودش بودند آشنا شد و مقدمات لازم براي فرار از درس و مدرسه فراهم گرديد .

 البته يکي دو مورد سرقت کوچک از مثلا" بقالي محل و شکستن شيشه ماشين يکي از مسئولين مدرسه و غيره باعث شد که او با کسب کمترين معدل از مدرسه اخراج بشود و روياهاي پدر را نقش بر آب کند .

 در ايامي که ترک تحصيل کرد با همان دوستان مدرسه اي که اکنون آنها هم ترک تحصيل کرده اند به خريد و فروش سي دي و پاسور و اجناسي از اين قبيل روي آوردند و از طريق مرز ميرجاوه اقدام به خريد اين اجناس و فروش در چهارراه رسولي زاهدان نمودند .
 پس از اينکه عبدالمالک به سن نوجواني رسيد و اندک درآمد پدر و حتي درآمد حاصل از فروش سي دي کفاف خرجي او را نداد ، اقدام به خريد و فروش مشروبات الکلي به مقدار عمده نمود و اتفاقا" درآمد خوبي نصيبش شد و به همين خاطر در اينکار فعاليتش را بيشتر کرد تا اينکه توسط نيروي انتظامي شناسايي شد و تحت تعقيب قرار گرفت اما بصورت پنهان کارش را ادامه ميداد.
در يکي از روزهاي زمستان ???? يکي از شرکاي عبدالمالک بنام ناصر ريگي نقشه سرقت از انبارهاي پارچه موجود در چهارراه رسولي زاهدان را مطرح و با دوستانش در ميان گذاشت که مورد موافقت آنها نيز واقع شد و در اولين سرقت ! توسط مامورين آگاهي زاهدان دستگير و براي بازجويي در اختيار اين اداره قرار گرفت که آن زمان مسئوليت بازجويي از آنها به عهده شهيد سرهنگ حميد کاوه گذاشته شد و توسط اين شهيد ، گوشمالي خوبي به عبدالمالک و دوستانش داده شد ( و همينجا بود که کينه شهيد کاوه به دل اين گروه نقش بست و بعدها در حالي که سرهنگ کاوه بازنشسته شده بود او را گروگان گرفتند و به شهادت رساندنش)
گروه 4 نفري عبدالمالک در حالي که ديگر سابقه دار شده بودند راهي کشور پاکستان شدند ( شهر کويته واقع در ايالت بلوچستان ) و در آنجا در يک مدرسه ديني مشغول فراگيري علوم مذهبي ! شدند که از بد ماجرا اين مدرسه محل ترويج وهابيت و پايگاه اصلي طالبان و القاعده بود و عبدالمالک در يک گروه به اصطلاح جماعت تبليغي عازم روستاها و شهرهاي مرزي شد و به تبليغ مشغول شدند.
در همان ايام يکي از اشرار معروف منطقه ايرانشهر بنام مولا بخش درخشان به او ماموريت ويژه اي داد و او مامور شد که در ميان دانشجويان بلوچ که در دانشگاههاي پاکستان تحصيل ميکردند نفوذ کند و از آنها که تحصيل کرده و با سواد هستند براي مبارزه ايدئولوژيک با جمهوری اسلامی ايران استفاده کند که خوشبختانه در مدت ? ماه فعاليتش در ميان اين دانشجويان نتوانست حتي يک نفر از آنان را اغفال کند .
 پس از اينکه تيرشان به سنگ خورد تصميم گرفتند که اقدام به آدم ربايي و اخاذي از انها نمايند و چند نفر از سرمايه داران زاهدان را پس از اينکه گروگان گرفتند و به پاکستان منتقل کرده تحويل ملا کمال صلاح زهي از اشرار معروف دادند و در قبال اين کار مبلغي بعنوان پاداش گرفتند.

 با گذشت چند ماه از شروع اين اقدامات ، تصميم گرفته شد تا گروگان ها در اختيار خودشان باشد تا بلکه پول بيشتري را کسب کنند و بازهم اينکار را ادامه دادند.
 ديگر اين گروه چهار نفره حسابي پولدار شدند و از لحاظ تجهيزات و اسلحه و خودرو خودشان را تقويت کردند و چند نفري را هم بر تعدادشان افزودند و مقرر بر اين شد که در زمان خطر و مواجهه با مامورين اقدام به مقاومت مسلحانه نمايند و در ميان گروههاي شرور ساکن پاکستان انگشت نما شدند و بيشتر اين گروهها خواهان همکاري و فعاليت با آنها بودند.

در يکي از روزها که قرار بود آقاي ر - ا يکي از تجار زاهداني را گروگان بگيرند بطور اتفاقي متوجه شدند که سرهنگ حميد کاوه که اکنون ديگر بازنشسته شده با وي در امور بازرگاني همکاري ميکند و کينه هاي قبلي که از او در دل عبدالمالک مانده بود آنان را مجبور کرد که بجاي شخص اصلي ، او را گروگان بگيرند و اينکار را هم انجام دادند و شهيد سرهنگ حميد کاوه بمدت چند ماه توسط اين گروه در کوههاي مرزي نگهداري شد و پس از اينکه با شکنجه هاي فراوان از او فيلم سراسر دروغي را تهيه و توزيع کردند مظلومانه او را بشهادت رساندند .پس از آن زماني که يک نفر از افراد جندالله و عبدالمالک براي تهيه غذا و آذوقه به يکي از بخشهاي سراوان مراجعه ميکند ، توسط گروهبان شهيد نامجو رئيس پاسگاه مرزي گدار ناهوک سراوان دستگير و تحويل مقامات قضايي ميشود و عبدالمالک براي انتقام، شبانه به پاسگاه حمله ميکند و هشت نفر سرباز به همراه شهيد نامجو را گروگان ميگيرد و پس از اخاذي از مسئولان ، سربازان را آزاد و نامجو را بشهادت ميرساند.

با ادامه اين جنايات و چشيدن مزه آدمکشي توسط گروهک جندالله ، از آنجايي که در زمان تحصيل در مدرسه ديني پاکستان توسط اساتيدي با نگرش طالبانيسمي آموزش ديده بود و نفرت از تشيع در او شعله ور شده بود تصميم به کشتار شيعيان ميگيرد و براي همين، اقدام به مسدود نمودن جاده زابل به زاهدان در منطقه تاسوکي ميکند و تعداد زيادي از مردم بيگناه و محبان اهلبيت را در جلوي چشم همسر و فرزندان بشهادت ميرساند که با توزيع فيلم آن کشتار در سطح شهر ماهيت کثيف خود را بيش از پيش نمايان ساخت و قرار اين گروه اين بود که پس از فاجعه تاسوکي در ديگر شهرهاي استان نيز اقدام به کشتار شيعيان بکند که با يک اتفاق ساده برنامه کاري آنها تغيير اساسي کرد.
و اما چرا اينگونه شد :

در روزي که جندالله اقدام به کشتار شيعيان در تاسوکي نمود ، بصورت کاملا" اتفاقي تعداد زيادي از مسئولين منجمله استاندار و فرماندار در همان مسير بودند که خودروي حامل استاندار براي رسيدن به جلسه اي در زاهدان با سرعت و درست چند دقيقه قبل از بستن جاده از آنجا عبور ميکند ولي متاسفانه فرماندار در ميان مردم بود اما شناسايي نشد و بعد از اينکه اين فاجعه انجام شد و روز بعد روزنامه ها و خبرگزاريهاي ما اقدام به انتشار اين خبر با عنوان حمله به کاروان مسئولان در تاسوکي نمودند، تازه عبدالمالک متوجه شد که عجب کلاهي به سرش رفته و طعمه هاي به اين خوبي از چنگش گريخته اند.
اما در يک چرخش 180درجه اي اعلام کرد که ما از قبل مطلع بوديم که مسئولان قصد گذر از اين مسير را دارند و باقي اکاذيب . و درست در همان ايام سايت روز آنلاين توسط خانم مريم کاشاني يک مصاحبه تلفني با عبدالمالک انجام داد و در سايت درج نمود و همينجا بود که عبدالمالک احساس کرد که به آرزويش رسيده و آرزويش معروف و مشهور شدن و مصاحبه با خبرنگاران مختلف بود که او احساس ميکرد به ارزويش دست يافته.
و با همين يک مصاحبه کوچک و با اشتباه بزرگ رسانه ها و روزنامه هاي کشور در بزرگ کردن هويت جندالله و عبدالمالک ،ديگر او مصمم بود که با کارش ادامه بدهد اما روز بروز بر تعداد مصاحبه ها اضافه ميشد و او لذت بيشتري ميبرد .

 اما هدفش معلوم بود: کشتار شيعيان با اولويت سيستانيها و مثلا طرفداري از بلوچها !!!! تا اينکه تعدادي از گروههاي اپوزوسيون خارج نشين که دنبال عروسکي براي گرداندن ميگشتند به عبدالمالک روي آوردند و او را کاملا از لحاظ فکري شستشو دادند و راههايي را که احتمال موفقيت در آن بود را به او نشان دادند و بهترين حربه براي گول زدن مردم ايران و جهان اين بود که مبارزه او را براي آزادي و برقراري دموکراسي در ايران ! جلوه بدهند و اولين اقدام تغيير نام جندالله بود چرا که پسوند اسم الله براي غير مسلمانان چندان خوشايند نبود و آنان را به ياد گروههايي مثل القاعده و طالبان مي انداخت که با نام الله سر ميبرند.
و به همين خاطر اسم گروه را به جنبش مقاومت ملي ايران تغيير دادند. و به خيال خام خود مبارزه را از بلوچستان به کل ايران گسترش دادند تا شايد محبوبيتي در ميان مخالفين ايراني پيدا کنند.......

نحوه حمله به عبدالمالک ریگی از زبان خودش

عبدالمالک ریگی رئیس گروه موسوم به جندالله ایران که در کشور پاکستان مخفی است ، در مصاحبه با شبکه فارسی زبان کانال یک ضمن تشریح نحوه حمله چندی پیش ماموران ایرانی به خود و همراهانش ، از برخی اقدامات خشونت بار گروهش در گذشته ابراز ندامت کرد.

به گزارش «جهان» ، ریگی در این مصاحبه گفت: « جمهوری اسلامی برای کنترل منطقه سیستان و بلوچستان به علمای اهل سنت و ریش سفیدان متوسل می شود. بعضی از این ریش سفیدان و علما برای بنده قابل احترام هستند. البته عناصر (…)هم میانشان وجود دارد که اهداف رژیم را دنبال می کنند. اینها میانجی گری کردند و گفتند افرادی از طرف رئیس جمهور و وزیر کشور و مقامات بالا به اینجا آمده اند تا با شما صحبت کنند.»

وی ادامه داد:« اینها طرحی داشتند و در همین وقتی که ما مذاکره می کردیم زمانی که سران طوائف و علمای منطقه پیش ما می آمدند و می رفتند ، اینها با هواپیمای جاسوسی(ایران و هواپیمای جاسوسی) و با استفاده از روش ها و آلات مدرنی که در اختیار دارند بعضی از مناطق کوهستانی ما را مشخص کرده بودند و در یکی از این مناطق در نزدیکی وقت سحر درگیری را شروع کردند. ما البته در نزدیکی بودیم ولی دوستان(بخونید آمریکا) ، ما را از آن منطقه به جای دیگری انتقال دادند.»

بنا براین گزارش ، ریگی در این مصاحبه همچنین در پاسخ به سئوالی در خصوص اقدامات خشونت بار گذشته او و گروهش ، با پذیرش اشتباهات خود تاکید کرد: «بنده نمی گویم این جنبش از اول هیچ اشتباهی نداشته بلکه خطاهایی بوده .گرچه از کوه کاهساخته اند(کا ه و کو ه و چند خط پائین تر بخونید . واقعا جالبه).با این حال بنده اشتباهات را قبول کرده ام و این اشتباهات دیگر روی نمی دهد.»

گروه عبدالمالک ریگی سال گذشته در تاسوکی (در محور زابل به زاهدان) بیش از 20 نفر ازمسافران عادی را کشتند همچنین یک گروگان را در مقابل دوربین به طرز فجیعی سر بریدند و سی دی آن را منتشر کردند

ه فیلم از جنایات یکی از وهابیون ((عبدالمالک ریگی)) . حتما دانلود کنید .

روی دانلود کلیک کنید .

اما واقعا اهداف گروه جندالله يا به عبارتي گروه ريگي از تشكيل و انجام اين اقدامات چيست ؟

با مشاهده و شنيدن مصاحبه هاي عبدالمالك ريگي و اقدامات عملي اين گروه به چند نكته قابل توجه به عنوان اهداف اين گروه ترورسيتي مورد حمايت امريكا و پاكستان ميتوان نام برد:

1- باتوجه به وحشيگري هاي اين گروه در قتل و سربريدن گروگان ها و منتشر كردن فيلم هاي اين اقدامات تروريستي در رسانه ها و سطح جامعه و خواندن آيات قرآن در هنگام بريدن سرهاي گروگان ها و صحبت از وعده هاي خداوند و مبارزه با كفر و ... در مصاحبه ها ابتدا ميتوان به اين نكته اشاره كرد كه با توجه به دشمني علني امريكا با اسلام و مسلمانان ابتدايي ترين هدف تشكيل اين گروه ايجاد ترس از اسلام , تفكرات اسلامي و مسلمانان در دل مردم جهان است همچنين ايجاد ترس از كلماتي مانند مجاهد , شهادت و جهاد در راه خدا كه در تمامي مصاحبه هاي صوتي و تصويري عبدالمالك ريگي چندين بار تكرار مي شود و كاملا مشخص است كه بصورت برنامه ريزي شده اين كلمات در كنار هم چينش شده است.

2- يكي ديگر از مهمترين اهداف اين گروه تروريستي ايجاد فشار به دولت ايران و ناامني در شرق كشور است كه از طرفي ايران را درگير يك ماجراي تروريستي نموده و حتي تلفات انساني چند صد نفري از آن ميگيرد و از طرف ديگر از نظر نظامي , اطلاعاتي امنيتي و سيلسي ديپلماتيك ايران را سرگرم حوادثي خاص و برنامه ريزي شده مي نمايد.

3- شايد دور از ذهن نباشد كه نشان دادن ضعف امنيتي در مرزهاي ايران و بواسطه آن نمايش ضعف ايران در اذهان عمومي از ديگر اهداف تشكيل اين گروه تروريستي باشد.

4- از ديگر اهداف تشكيل اين گروه ميتوان به ايجاد تفرقه شديد بين شيعه و سني بخصوص در منطقه و متعاقب آن در بين مسلمانان اشاره نمود كه از مهمترين اهداف تشكيل چنين گروهي مي باشد مستندات اين نكته نيز باز در مصاحبه هاي عبدالمالك ريگي به وضوح ديده مي شود , ريگي در لحظه به لحظه مصاحبه هاي خود از ظلم و قتل عام دولت ايران به جامعه سني نشين ايران اشاره كرده و مدام اعلام ميكند تا زماني كه اين ظلم ادامه داشته باشد ما حتي مردم بي گناه شيعه را نيز قتل عام خواهيم نمود كه هر مسلمان شيعه و يا سني با شنيدن اين مصاحبه ها تا حدي از طرف مقابل عصباني شده و در ذهن شروع جبهه گيري مي نمايد.


تشكیل سازمان تروریستی با ائتلاف مجاهدین و ریگی



در ادامه حمایت‌های گروه تروریستی مجاهدین از عبدالمالك ریگی و تشكیلات تروریستی زیر مجموعه وی كه تحت عنوان جنبش مقاومت ملی فعالیت می‌كنند اخیرا جلساتی با حضور تعدادی از سركردگان گروه مجاهدین و شخص عبدالمالك ریگی در شهرهای كراچی و اسلام‌‌آباد پاكستان به منظور حمایت و همكاری‌های مشترك برگزار گریده است. به گفته منابع مطلع، در این جلسات توافق شده است گروهی جدید به نام سازمان نیروهای مسلح مجاهدین ایران با همكاری عناصر ریگی و گروه مجاهدین تشكیل شود.

در ادامه حمایت‌های گروه تروریستی مجاهدین از عبدالمالك ریگی و تشكیلات تروریستی زیر مجموعه وی كه تحت عنوان جنبش مقاومت ملی فعالیت می‌كنند اخیرا جلساتی با حضور تعدادی از سركردگان گروه مجاهدین و شخص عبدالمالك ریگی در شهرهای كراچی و اسلام‌‌آباد پاكستان به منظور حمایت و همكاری‌های مشترك برگزار گریده است. بر اساس این گزارش، عبدالمالك ریگی در این جلسه ضمن اعلام موافقت با تشكیل سازمان جدید آمادگی خود را برای همه گونه همكاری به گروه مجاهدین اطلاع داده است.

در همین حال از پاكستان خبر می‌رسد عناصری از گروه‌ مجاهدین كه از عراق اخراج شده‌اند ضمن تماس‌هایی با فراریان و اشرار و معاندین نظام در برخی مناطق پاكستان علی‌الخصوص شهرهای كراچی و اسلام‌آباد در صدد جذب نیرو و سازماندهی یك سازمان مسلح هستند كه احتمال می‌رود در راستای ایجاد این سازمان باشد.

همچنین در پی بروز ناآرامی‌های خیابانی اخیر در ایران و اعلام آمادگی مجاهدین برای انجام عملیات در كشور، اخیرا نیروهای آمریكایی مستقر در عراق اقدام به آموزش تعدادی از نیروهای سازمان مجاهدین در زمینه‌های مختلف نموده‌اند.

در دوره آموزشی كه به همین منظور در پادگان قادسیه عراق در نزدیكی شهر بغداد برگزار شده است تعداد زیادی از نیروهای سازمان مجاهدین اعم از زن و مرد در حال یادگیری و آموزش دوره‌هایی در زمینه جاسوسی، عملیات ایذایی، رزم‌ انفرادی وعملیات‌ برون مرزی تحت نظر نیروهای آمریكایی هستند.

گفته می‌شود این نیروها پس از اتمام دوره آموزش قرار است با مدارك جعلی توسط نیروهای آمریكا به داخل كشور اعزام شده و عملیات مختلفی را انجام دهند.

ریگی: دست از ترور برمی دارم اگر...!


لمون پرس- عبدالمالک ریگی با صدور بیانیه ای اعلام کرده حاضر است دست از ترور بردارد.
صدای امریکا و برخی سایت ها از بیانیه ای با امضای ریگی خبر دادند که در آن ریگی مدعی شده پس از حمله انتهاری در منطقه پیشین (سرباز) که او آن را عملیات استشهادی گذاره، سازمان های بین المللی و حقوق بشری از گروهک او خواسته اند دست از خشونت برداشته و به فعالیت های مسالمت آمیز روی آورند «که بنده به عنوان رهبر مقاومت مسلحانه در بلوچستان با احترام به سازمان های بین الملی و حقوق بشری اعلام می دارم که با شرایطی حاضر هستم اسلحه را کنار بگذارم و مبارزان را دعوت به مبارزه مدنی نمایم». 
او 6 شرط تعیین کرده و مدعی شده در صورت عدم تحقق شرایط او « مقاومت مسلحانه امکان توقف ندارد و با شدت بیشتری از پیش به راهش ادامه خواهد داد». 
به نظر می رسد او با شرایطی چون «برچیدن تمامی پایگاه های نظامی سپاه پاسداران از بلوچستان و آزادی بی قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی» خواهان نوعی خودمختاری برای منطقه سیستان و بلوچستان و عدم اعمال حاکمیت دولت بر این منطقه است، که هیچ دولتی مستقلی نمی تواند پذیرای آن باشد.
و به نوعی تجزیه طلبی این عامل سر سپرده را ثابت می کند .


اما ريگي كجابود چرا تا كنون خود و گروهش متلاشي نشده بودند؟

متاسفانه در طي اين سالها گروهك عبدالمالك ريگي پس از هربار حمله تروريستي در داخل ايران بلافاصله از مرز ايران و پاكستان گذشته و به مقر خود در پاكستان مي گريزد و متاسفانه نيروهاي امنيتي و نظامي ايران بدليل وجود قوانين دست و پا گير بين المللي از تعقيب و درگير شدن با اين گروه معذور بوده و هرباره ناكام مانده اند. به نقل از يك منبع مطلع مراجع امنيتي كشور حتي نقشه هاي هوايي دقيق محل سكونت و مخفي گاه هاي اين گروه در پاكستان را در اختيار داشته و در صورت توافق با پاكستان ظرف چند ساعت ميتوانند اين گروه تروريستي را كاملا نابود نمايند ولي متاسفانه پاكستان با حمايت امريكا تا كنون هيچگونه كمكي به دولت ايران در خصوص مبارزه با اين گروه ننموده و نه تنها خود اقدامي براي مقابله با آنها نمي نمايد حتي اجازه برخورد نيروي انتظامي در آنطرف مرز را نيز نميداد و حتي به مكاتبات دولت نيز براي مبارزه با اين گروه پاسخ نمي داد.

  

مهتاب علیپور:بیژن فرهودی از تلویزیون آمریکا در پی مصاحبه ای با سرکرده گروه تروریستی جند الله یعنی عبدالمالک ریگی که همین روزها دو سرباز را بعد از اسارت به قتل رسانده و تهدید کرده که بقیه را هم به قتل میرساند، سعی کرد که اطلاعیه خشن و تروریستی این گروه را پخش کرده و با دادن فضای رسانه ای به آنها در ادامه دادن به خشونت کمک کند . نشان دادن سلاح و سربازان اسیر و تائید علنی ریگی به کشتن و ترور و نیز آشکار تر از همه اینها سئوال بیژن فرهودی از ریگی که آیا حاضرید با بقیه اپوزسیون هم کار کنید و تائیداین شخص جانی همه و همه نشان از خط و سیاست آمریکا در گسترش خشونت در کشورمان دارد.

بیژن فرهودی که آشکارا مامور پیشبرد خطوط سیاسی دولت آمریکا است بعد از اعلام بیانیه این گروه تروریستی و بعد از شعار تروریست ها متحد شوید به پاک کردن چهره کثیف این گروه مشغول شده و بعد از این همه حمایت علنی از ریگی میخواهد که رابطه با آمریکا را انکار و تکذیب کند .

vlcsnap-260257vlcsnap-258837 vlcsnap-257395 vlcsnap-260116

اما روزشماری از ....
روز شمار یک تروریست
عبدالمالک ریگی ؛ از جنایت تا دستگیری

بی گمان ، این اقدام موفقیت آمیز ماموران اطلاعاتی کشورمان ، نه تنها مهلک ترین ضربه را به گروه تروریستی ریگی وارد کرده ، بلکه یک قدرت نمایی سیاسی و امنیتی در برابر سعودی هایی بود که ترجیح می دادند با برگ برنده ریگی با ایران مواجهه کنند.
عصرایران - خبر دستگیری معروف ترین تروریست شرق کشور ، بی هیچ تردیدی ، به عنوان مهم ترین و البته خوشحال کننده ترین خبر ، در صدر اخبار قرار گرفت و علاوه بر رسانه های ایرانی ، خبرگزاری های خارجی نیز آن را مخابره کردند.

عملیات دستگیری عبدالمالک ریگی را ، از یک سو می توان دستاوردی برای دستگاه دیپلماسی خارجی دانست که با توجه به حضور ریگی در خارج کشور ، طی ماه های گذشته ، در تعامل نزدیک با وزارتخانه های اطلاعات و کشور بود و از دیگر سو ، می شود آن را شاهکاری از مأموران اطلاعاتی کشورمان دانست که با اقدامات اطلاعاتی و ضد اطلاعاتی ، توانستند یکی از پیچیده ترین عملیات سال های اخیر را شکل دهند و کسی که در پناه لابی های سازمان ISI پاکستان ، حمایت های سیاسی ، مالی و لجستیکی آمریکا و عربستان گمان نمی کرد "دم به تله " بدهد ، در نهایت ناباوری ، چنان غافلگیر شد که حتی نفهمید از چه ناحیه ای ضربه خورده و ایراد کارش کجا بود که دستبند بر دست هایش نشست.

او بر این باور بود ، همان طور که بن لادن ، به مرد نامرئی دنیای تروریست ها تبدیل شده و "سیا" قادر به دستگیری او نیست ، نیروهای اطلاعاتی ایران نیز نخواهند توانست مدل ایرانی بن لادن را دستگیر نمایند.اما وزارت اطلاعات ایران با عملیات اخیر توانمندی های خود را به رخ کشید.

بی گمان ، این اقدام موفقیت آمیز ماموران اطلاعاتی کشورمان ، نه تنها مهلک ترین ضربه را به گروه تروریستی ریگی وارد کرده ، بلکه یک قدرت نمایی سیاسی و امنیتی در برابر سعودی هایی بود که ترجیح می دادند با برگ برنده ریگی با ایران مواجهه کنند.

ضمن قدردانی از این اقدام موفقیت آمیز ، در اینجا مروری داریم بر روزشمار ریگی ، از جنایت تا دستگیری و البته بدیهی است که در آینده ، مجازات و مکافات او نیز به این مجموعه افزوده خواهد شد تا پرونده یکی از جنایتکار ترین چهره های سال های اخیر بسته شود.


12 دی 84 : در حمله به یک پاسگاه نیروی انتظامی در نزدیکی شهر سراوان 9 نفر از نیروهای انتظامی گروگان گرفته شدند. مسوولیت این اقدام را گروهک جندالله در تماس با شبکه ماهواره ای العربیه برعهده گرفت.



25 دی 84:  گروهک جندالله سه کایت سوار ترکیه ای را در سیستان و بلوچستان به گروگان گرفته و خواستار دریافت یک میلیون دلار غرامت در برابر آزادی آنها شد.

25 اسفند 84: اعضای گروهک جندالله با بستن جاده زابل - زاهدان در منطقه تاسوکی به شش خودروی عبوری حمله کردند. در این عملیات تروریستی 22 نفر شهید و تعداد دیگری به گروگان گرفته شدند . در میان شهدای این حادثه برخی از مسولان از جمله مسول حراست فرمانداری ، مسول حراست امور آب زاهدان و  یکی از روحانیون عضو دفتر نمایندگی ولایت فقیه در استان سیستان و بلوچستان از جمله شهدای این حادثه بودند . همچنین فرماندار زاهدان و معاونش نیز در میان زخمیان این حادثه بودند.




16 فروردین 85 : خبرگزاری فارس از کشته شدن عبدالمالک ریگی سرکرده گروهک جندالله به همراه 11 نفر دیگر در شرق ایران خبر داد اما این خبرها تکذیب شد.

25 بهمن 85: انفجار در خودروی بمب گذاری شده در مسیر اتوبوس حامل اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در بلوار ثارالله زاهدان، 13 نفر شهید و 30 نفر دیگر زخمی شدند. گروهک جندالله مسوولیت این عملیات تروریستی را برعهده گرفت.



23خرداد87:  گروهک جندالله با حمله به یک پاسگاه در سراوان، ۱۶ مامور انتظامی را گروگان گرفتند و به پاکستان بردند.

25 خرداد 87:  پاکستان عبدالحمید ریگی برادر سرکرده گروهک جندالله و ۱۵ عضو دیگر این گروه را به ایران تحویل داد.



21مرداد87: تلویزیون العربیه گزارش داد که گروهک جندالله دو سرباز تحت اسارت خود را شهید و سه مامور سپاه پاسداران را به گروگان گرفته است.

14 آذر 87: معاون فرمانده نیروی انتظامی ایران تایید کرد گروهک جندالله 15 نفر از 16 سربازی را که از پاسگاهی در سراوان به گروگان گرفته بود، شهید کرده است. پیشتر یکی از سربازها آزاد شده بود.





7 خرداد88: گروهک ریگی مسولیت انفجار بمب در یکی از مساجد شیعیان زاهدان  را برعهده گرفت. دراین حادثه ۲۵ نفر شهید شدند و بیش از ۱۲۰ نفر زخمی شدند. این حادثه توسط عامل انتحاری انجام شد.



26 مهر 88 : جانشین فرمانده نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و جمع دیگری از فرماندهان ارشد سپاه و سران عشایر سنی بلوچ در بمب گذاری انتحاری در شهر سرباز به شهادت رسیدند. گروهک ریگی مسولیت این حمله را برعهده گرفت.


4 اسفند88: وزارت اطلاعات از بازداشت عبدالمالک ریگی سرکرده گروهک جندالله خبر داد.





عکسهای ریگی و اشرار همراهش 
























































































































































تصاویر جنایات گروهک ریگی (دیدن این تصاویر برای افراد زیر 18 سال و بیماران قلبی توصیه نمی شود )















































یزدفردا





  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا