سپاه نهادي مردمي وقدرتمند


مهدي واحديان اردكاني
كارشناس مسائل سياسي وفرهنگي




در روزهاي اخير، تلا‌ش امريكا براي قراردادن نام سپاه پاسداران انقلا‌ب اسلا‌مي در ليست سازمان‌هاي تروريستي بار ديگر اهميت اين نهاد قدرتمند و تأثيرگذار را در عرصه‌هاي داخلي و خارجي ايران به نمايش گذارد. اين نهاد بزرگ كه تشكيل آن از دستاوردهاي تأسيس نظام جمهوري اسلا‌مي مي‌باشد در صحنه‌هاي مختلف انقلا‌ب، نقش آفريني كرد كه اوج آن در جنگ 8 ساله و ظالمانه‌اي بود كه امريكا ، شوروي و اقمار منطقه‌اي و جهانيآنها، تأمين كننده لجستيك و حمايت كننده سياسي آن بودند. جنگ صداميان عليه ايران، زماني آغاز شد كه برخي حوادث مربوط به دوره انقلا‌ب ونيز توطئه يك كودتا، شرايط نامناسبي را بر ارتش تحميل و همين امر، نقش ويژه‌اي براي سپاه ايجاد كرده بود. قبل و بعد از جنگ نيز حوادثي در كشور به وجود آمد كه نشان داد نقش سپاه در مقابله با بحران‌هاي موجود و خطرات بالقوه، غيرقابل انكار است.

سپاه در طول دوره فعاليت - كه اكنون به دهه چهارم خود نزديك مي‌شود- كم كم به نهاد قدرتمندي تبديل شد و در تحولا‌ت مختلف، جايگاه خود را به نمايش گذاشت. ابتكارات و خلا‌قيت غيرقابل انكار سپاهيان جوان - كه گاه قدرت‌مالي و نظامي جبهه متحد ضد ايراني در جنگ 8 ساله را به زانو در مي‌آورد - باعث شد كه پس از پايان جنگ، به منبعي از تجربيات ارزشمند دفاعي و صنعتي تبديل گردد و لذا، برخي از پروژه‌هاي بزرگ صنعتي نيز توسط اين نهاد عظيم انجام شد. حضور در امداد رساني نسبت به آسيب‌ديدگان از حوادث گوناگون طبيعي، از ديگر عرصه‌هايي بود كه تحكيم بخش روابط مردمي اين نهاد گرديد.

اكنون نيز مي‌توان به جرات ادعا كرد كه سپاهيان در كنار همرزمان ارتشي خود، نقشي ارزشمند در حراست از امنيت و استقلا‌ل كشور دارند؛ ضمن آن كه ساختار سپاه و هم زماني تأسيس اين نهاد با تشكيل نظام جمهوري اسلا‌مي ايران، نقشي بي بديل براي آن ايجاد كرده است و همين نقش بي‌بديل است كه امريكايي‌ها را نيز به يك اقدام بي‌نظير و منحصر به فرد تشويق كرده است.

تلا‌ش براي تحريم سپاه و قراردادن نام آن در ليست گروههاي تروريستي، در واقع بدعت‌گذاري نويني است كه به موجب آن، يك نهاد رسمي و شناخته شده - كه نام آن در قانون اساسي يك كشور ذكر شده است- به صورت رسمي با تحريم روبرو مي‌شود و از آن عجيب‌تر اينكه در مجموعه سازمان‌هاي مخفي، زيرزميني و غيررسمي قرار مي‌گيرد كه به دليل فعاليت‌هاي تروريستي با محروميت‌هايي مواجه مي گردند!

اين مسأله، تكليف سنگيني براي تريبون‌داران، سياستمداران و حتي آحاد مردم ايجاد مي‌كند كه با كنارگذاردن هرگونه اختلا‌فات داخلي، از موجوديت و جايگاه اين نهاد بزرگ حمايت كنند و مي‌ توان يقين داشت كه مردم ايران، اين حمايت و پشتيباني را از فرزندان خود دريغ نخواهند كرد.

اما اين سكه روي ديگري هم دارد. نام سپاه در بزرگترين حوادث كشور ثبت شده است و در هر يك از آن حوادث، عناصري از سپاه جانفشاني كرده‌اند كه نقطه اتصال و اشتراك همه آنها <عشق به اسلا‌م و انقلا‌ب و فداكاري براي مردم و كشور> بوده است. همين عشق مشترك ، كساني را در سپاه جمع كرده بود - و كرده است - كه به لحاظ ديدگاههاي سياسي، تعلقات گوناگون داشته و دارند . تعلق خاطر خانواده تعدادي از سرداران بزرگ سپاه به جناح اصلا‌ح‌طلبان و همراهي عده‌اي از آنها با جناح اصولگرا، نشان مي‌دهد كه عرصه خدمت در سپاه، بزرگ‌تر از آن است كه اختلا‌فات سليقه‌هاي سياسي، كسي را از خدمتگزاري در اين عرصه محروم سازد و اتفاقاً همين مساله ، يكي از بزرگ‌ترين نقاط قوت سپاه محسوب مي شود.

از سوي ديگر اين وضعيت، وظيفه سنگيني را در برابر فرماندهان عاليرتبه سپاه قرار مي دهد تا از هر گونه اظهار نظر يا اقدامي كه توسط برخي وابستگان به آن نهاد بيان يا اجرا مي شود و مي تواند شائبه نزديكي سپاه به يكي از جناحهاي سياسي را تقويت كند، جلوگيري نمايند. آنچه چندي قبل به نقل از يك مقام روحاني - نظامي در رسانه‌ها انتشار يافت، نمونه روشني است كه عدم جبران و يا خداي ناخواسته تكرار آن، مي‌تواند براي جايگاه خاص سپاه، زيان بار باشد. آن مقام محترم، به همكاران خود سفارش كرده بود كه بيش از نيروهاي تندرو جبهه اصلا‌حات، مراقب معتدلهاي اين جبهه باشند زيرا به ادعاي او، < معتدل‌هاي دوم خرداد از افراطيهاي آن خطرناك تر هستند>! شكي نيست كه مردم ، سپاه را متعلق به يك يا چند نفر نمي‌دانند. زيرا در هر كوي و برزن ، شاهدي از فداكاري سپاهيان ثبت شده و در برابر چشمان ملت قراردارد. بر همين اساس، ملت ايران هيچگاه و در هيچ عرصه‌اي فرزندان خود را تنها نخواهد گذارد. اما برخي سخنان و اقدامات، مي‌تواند به دشمنان ايران، آدرس غلط بدهد و آنها را با اين توهم مواجه كند كه <دسته بنديهاي سياسي، بر روابط مردم و گروههاي فعال در ايران با نهادهايي همچون سپاه نيز اثرگذار مي باشد.> اين آدرس و توهم غلط، اگرچه ممكن است در نهايت براي دشمنان ايران دستاوردي نداشته باشد اما مي تواند زحماتي براي ايران و ايرانيان ايجاد كند كه پيشاپيش قابل اجتناب است.

سپاه نهادي قدرتمند اما مظلوم است. البته قدرتمندي اين نهاد، ناشي از پيوندهاي مستحكم مردمي و مظلوميت آن به خاطر برخي بي‌تدبيري‌ها از يكسو و بعضي قدر ناشناسيهاي داخلي است

در روزهاي اخير، تلا‌ش امريكا براي قراردادن نام سپاه پاسداران انقلا‌ب اسلا‌مي در ليست سازمان‌هاي تروريستي بار ديگر اهميت اين نهاد قدرتمند و تأثيرگذار را در عرصه‌هاي داخلي و خارجي ايران به نمايش گذارد. اين نهاد بزرگ كه تشكيل آن از دستاوردهاي تأسيس نظام جمهوري اسلا‌مي مي‌باشد در صحنه‌هاي مختلف انقلا‌ب، نقش آفريني كرد كه اوج آن در جنگ 8 ساله و ظالمانه‌اي بود كه امريكا ، شوروي و اقمار منطقه‌اي و جهانيآنها، تأمين كننده لجستيك و حمايت كننده سياسي آن بودند. جنگ صداميان عليه ايران، زماني آغاز شد كه برخي حوادث مربوط به دوره انقلا‌ب ونيز توطئه يك كودتا، شرايط نامناسبي را بر ارتش تحميل و همين امر، نقش ويژه‌اي براي سپاه ايجاد كرده بود. قبل و بعد از جنگ نيز حوادثي در كشور به وجود آمد كه نشان داد نقش سپاه در مقابله با بحران‌هاي موجود و خطرات بالقوه، غيرقابل انكار است. سپاه در طول دوره فعاليت - كه اكنون به دهه چهارم خود نزديك مي‌شود- كم كم به نهاد قدرتمندي تبديل شد و در تحولا‌ت مختلف، جايگاه خود را به نمايش گذاشت. ابتكارات و خلا‌قيت غيرقابل انكار سپاهيان جوان - كه گاه قدرت‌مالي و نظامي جبهه متحد ضد ايراني در جنگ 8 ساله را به زانو در مي‌آورد - باعث شد كه پس از پايان جنگ، به منبعي از تجربيات ارزشمند دفاعي و صنعتي تبديل گردد و لذا، برخي از پروژه‌هاي بزرگ صنعتي نيز توسط اين نهاد عظيم انجام شد. حضور در امداد رساني نسبت به آسيب‌ديدگان از حوادث گوناگون طبيعي، از ديگر عرصه‌هايي بود كه تحكيم بخش روابط مردمي اين نهاد گرديد. اكنون نيز مي‌توان به جرات ادعا كرد كه سپاهيان در كنار همرزمان ارتشي خود، نقشي ارزشمند در حراست از امنيت و استقلا‌ل كشور دارند؛ ضمن آن كه ساختار سپاه و هم زماني تأسيس اين نهاد با تشكيل نظام جمهوري اسلا‌مي ايران، نقشي بي بديل براي آن ايجاد كرده است و همين نقش بي‌بديل است كه امريكايي‌ها را نيز به يك اقدام بي‌نظير و منحصر به فرد تشويق كرده است. تلا‌ش براي تحريم سپاه و قراردادن نام آن در ليست گروههاي تروريستي، در واقع بدعت‌گذاري نويني است كه به موجب آن، يك نهاد رسمي و شناخته شده - كه نام آن در قانون اساسي يك كشور ذكر شده است- به صورت رسمي با تحريم روبرو مي‌شود و از آن عجيب‌تر اينكه در مجموعه سازمان‌هاي مخفي، زيرزميني و غيررسمي قرار مي‌گيرد كه به دليل فعاليت‌هاي تروريستي با محروميت‌هايي مواجه مي گردند! اين مسأله، تكليف سنگيني براي تريبون‌داران، سياستمداران و حتي آحاد مردم ايجاد مي‌كند كه با كنارگذاردن هرگونه اختلا‌فات داخلي، از موجوديت و جايگاه اين نهاد بزرگ حمايت كنند و مي‌ توان يقين داشت كه مردم ايران، اين حمايت و پشتيباني را از فرزندان خود دريغ نخواهند كرد. اما اين سكه روي ديگري هم دارد. نام سپاه در بزرگترين حوادث كشور ثبت شده است و در هر يك از آن حوادث، عناصري از سپاه جانفشاني كرده‌اند كه نقطه اتصال و اشتراك همه آنها <عشق به اسلا‌م و انقلا‌ب و فداكاري براي مردم و كشور> بوده است. همين عشق مشترك ، كساني را در سپاه جمع كرده بود - و كرده است - كه به لحاظ ديدگاههاي سياسي، تعلقات گوناگون داشته و دارند . تعلق خاطر خانواده تعدادي از سرداران بزرگ سپاه به جناح اصلا‌ح‌طلبان و همراهي عده‌اي از آنها با جناح اصولگرا، نشان مي‌دهد كه عرصه خدمت در سپاه، بزرگ‌تر از آن است كه اختلا‌فات سليقه‌هاي سياسي، كسي را از خدمتگزاري در اين عرصه محروم سازد و اتفاقاً همين مساله ، يكي از بزرگ‌ترين نقاط قوت سپاه محسوب مي شود. از سوي ديگر اين وضعيت، وظيفه سنگيني را در برابر فرماندهان عاليرتبه سپاه قرار مي دهد تا از هر گونه اظهار نظر يا اقدامي كه توسط برخي وابستگان به آن نهاد بيان يا اجرا مي شود و مي تواند شائبه نزديكي سپاه به يكي از جناحهاي سياسي را تقويت كند، جلوگيري نمايند. آنچه چندي قبل به نقل از يك مقام روحاني - نظامي در رسانه‌ها انتشار يافت، نمونه روشني است كه عدم جبران و يا خداي ناخواسته تكرار آن، مي‌تواند براي جايگاه خاص سپاه، زيان بار باشد. آن مقام محترم، به همكاران خود سفارش كرده بود كه بيش از نيروهاي تندرو جبهه اصلا‌حات، مراقب معتدلهاي اين جبهه باشند زيرا به ادعاي او، < معتدل‌هاي دوم خرداد از افراطيهاي آن خطرناك تر هستند>! شكي نيست كه مردم ، سپاه را متعلق به يك يا چند نفر نمي‌دانند. زيرا در هر كوي و برزن ، شاهدي از فداكاري سپاهيان ثبت شده و در برابر چشمان ملت قراردارد. بر همين اساس، ملت ايران هيچگاه و در هيچ عرصه‌اي فرزندان خود را تنها نخواهد گذارد. اما برخي سخنان و اقدامات، مي‌تواند به دشمنان ايران، آدرس غلط بدهد و آنها را با اين توهم مواجه كند كه <دسته بنديهاي سياسي، بر روابط مردم و گروههاي فعال در ايران با نهادهايي همچون سپاه نيز اثرگذار مي باشد.> اين آدرس و توهم غلط، اگرچه ممكن است در نهايت براي دشمنان ايران دستاوردي نداشته باشد اما مي تواند زحماتي براي ايران و ايرانيان ايجاد كند كه پيشاپيش قابل اجتناب است. سپاه نهادي قدرتمند اما مظلوم است. البته قدرتمندي اين نهاد، ناشي از پيوندهاي مستحكم مردمي و مظلوميت آن به خاطر برخي بي‌تدبيري‌ها از يكسو و بعضي قدر ناشناسيهاي داخلي است

مطلب ديگر اين نويسنده در يزدفردا "

قطعنامه ۵۹۸ بايدها ونبايدها قطعنامه ۵۹۸ بايدها ونبايدها
تاریخ : سه شنبه 19 تير 1386 - بعدازظهر 03:50




  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا