مقدمه
«طي هزاره هاي دور و قرون بي ابتدا مردمان سخت كوشي كه اجداد و اسلاف اين قوم بودند ، در اين بيابان هاي بي آب و باران ، در اين سرزمين وسيع دراندشت بي صاحب ؛ وديعه تمدن را حفاظت كرده اند و چراغ مدنيت را برافروخته اند .
اگر چه توفان و باد و خاك در همدستي درآمده بودند تا نوري نماند و چراغي روشن نباشد ، با اين همه در كنار درياي مواج شن رحل اقامت افكندند و با كفي آب و مشتي خاك و پري كاه ، ديوار بلند تاريخ [مسجد جامع يزد]را با خشت بر خشت نهادن برافراشتند و همان كف آب را از دل زمين از كاريز بر مي آوردند كه كيلومترها در زمين راه برده بود و اگر به پا در مياني ايمان و اراده و انديشه نبود چنين محالي ممكن نمي شد .
اما يزديان مدارا با طبيعت را خوب آموخته بودند كه بي هراس از بي كران كوير در حاشيه بياباني خشك و بي آب و علف بر ماندن ماندند ، ماندني كه ماندگار شد كه يزيان صبورند و فكور و شكور و هركجا بوده اند آباداني كرده اند و يزد را اگر ديار قنات و قنوت و قناعت گفته ايم سخني به گزافه نيست كه دير زماني است اين قوم يكتا پرست بوده اند ، مگر نه اين است اينجا را بي تأمل نبوده كه يزد نام نهاده اند . حتي در روزگاري كه به اسلام تسليم نبوده اند ، ديندار بوده اند و مردمدار كه مدارا خوي شان است .
و يزديان نيز قناعت پيشه اند كه كوير جز اهل قناعت را در خود نمي گيرد و راستي قناعت در قنات تجلي مي گيرد و شاهكار مردماني است كه با دستاهيشان نيز سخن مي گويند ، شعر مي بافند و بيت بيت غزل تب دار كوير در تك تك بته جقه هاي ترمه ، خورشيد هاي پياله هاي سفال و نقش و نگار گليم هويداست .
كوير اگر چه آب را از اهلش دريغ داشته است ، اما آغوش خاكش باز است و خاكش نيز زر خيز و هر كجاي اين دل گرم را كه بشكافي ، آفتابيش در ميان بيني . در گذر از ساباطهاي شهر پشت بامهاي كاهگلي و شهر خشت خام كه گام برداري ، گاه سايه بلند بادگيري بر سرت مي افتد و گاه بانگ خوش خروشان مؤذني از مأذنه گوشت را مي نوازد و گاه بوي معطر نان تازه با نان خورشي كه بر سر سفره نهاده اند در مشامت مي پيچد .
سفره اي كه برگردش ، مردمي خوش خو ، آرام طبع و خوش سخن گرد آمده اند ، مردمي كه هر حرف و گفتشان را آرايه اي است از مثلي يا متلي يا حكايتي شيرين با باورهاي نشأت گرفته از سادگي و صميميت و چنان استوار كه گاه بر آن مي داردشان از مال بگذرند تا نام نكو بر جاي نهند بر موقوفه اي كه شمارشان در يزد بسيار است .
كوتاه سخن اينكه اينجا ديار ديرينگي است با عمري دراز به درازاي تاريخ ، تاريخي به عمق عشق و عشقي به درازاي عمر ، اينجا ديار ديرينگي است و گفتن از ديار ديرينگي جاودانه مي ماند.»



هر جا که آب و آباداني نباشد بيابان است و «کوير» نام ديگري است براي بيابانهاي عظيم ايران. وقتي به نقشه نگاه کنيم مي بينيم که بخش بسيار بزرگي از خاک وطن مان را کوير پوشانده است. بخش شمالي اين پهنه بياباني را «کويري مرکزي» يا «دشت کوير» مي خوانيم و بخش جنوبي و در واقع جنوب شرقي را «کوير لوت» .
در اين پژوهش ما سر و کارمان با کوير مرکزي ايران است که طول آن از شرق به غرب ، از طبس به کاشان ، در حدود 600 کيلومتر است، و عرض آن، از جنوب به کوه هاي البرز به پايين از 150 کيلومتر تا 300 کيلومتر. دانشمندان مي گويند در روزگارهاي ديرين کويرهاي ايران را دريايي مي پوشانده است . بعد به سبب کم باراني و گرماي هوا آب دريا به تدريج تبخير شد و سطح آن کوچک و کوچک تر گرديد تا اين که بستر دريا سرانجام به شکل شوره زارهاي وسيع و خشک امروز در آمد. از آن دريا در دشت کوير تنها دو درياچه باقي است : درياچه نمک در شمال شرقي کاشان و درياچه بسيار کوچک تر حوض سلطان در نزديکي جاده تهران – قم. اين دو درياچه هم مديون سرازير بودن سيلاب هاي بهاري از دامنه هاي البرز به سوي کوير است.
انسان و جانداران ديگر به آب زنده اند و جايي که در آن آب کم باشد يا اصلا" نباشد براي انسان خطرناک است . ولي نياکان ما به مرور آموختند چگونه به سلامت از کوير بگذرند و در حاشيه هاي آن زندگي کنند. مگر امکان داشت که چنين پهنه وسيعي را ناديده گرفت و از آن پرهيز کرد.فرهنگ کنار آمدن با شرايط کويري در حقيقت فرهنگي کهن سال است و به قدري متفاوت از فرهنگ مصرفي امروز که ارزش کشف کردن دارد و به همين سبب است که ما ، و ديگر جويندگان را به سوي خود مي خواند.
گرماي شديد روز، خنکي شب ، خشکي زمين، کمي آب ، وزش تندبادهاي مداوم، توفان شن و ريگ روان ، اين ها مهم ترين عواملي است که مسافران صحرا و ساکنان آبادي هاي پراکنده کوير با آن روبرو هستند. امکانات امروز را فراموش کنيد . (سفر با وسايط نقليه مجهز به موتورهاي قوي و تهويه مطبوع و ذخيره مکفي آب و بنزين و راندن روي جاده هاي آسفالته نوساز) سعي کنيد به ياد بياوريد تا يک قرن پيش کاروانيان چگونه از کوير عبور مي کرده اند . راه اصفهان به ري درست از وسط کوير مي گذشته است . مردم يزد از راه کوير به زيارت حضرت امام رضا عليه السلام در مشهد مي رفته اند. بيشتر جاده ابريشم از ميان کويرها و صحراهاي بي پايان مي گذشته است.
اولين درس طبيعت به انسان کوير نشين «قناعت» است ، واژه اي که امروز دارد فراموش مي شود. اگر آب کم است ياد مي گيريم با همان آب کم بسازيم و به کودکان مان مي آموزيم در مصرف آن زياده روي نکنند. در امتداد راه آب انبار مي سازيم ، به شکلي که هر قطره باراني که از آسمان ببارد ماه ها درآن بماند. گنبد آب ا نبار را بلند مي گيريم تا از دور پيدا باشد و مسافران را راهنمايي کند. و هر کجا ا مکانش بود منارهاي بلند آجري ، به ارتفاع 30 تا 40 ذرع برپا مي کنيم و برفراز آن شب ها چراغي مي گذاريم يا آتش مي افروزيم تا کاروان از چند فرسنگي نور راهنما را ببيند و دلگرم شود. شتر، چهارپاي صبور و قانع ، حيوان آرماني براي سفر در کوير است. سوار شتر مي شويم و بارمان را بر کوهان شتر مي بنديم . اگر روز هوا بيش از حد گرم بود در کاروانسراي منزل گاه استراحت مي کنيم و شب ها راه مي پيماييم. ياد مي گيريم به آسمان پرستاره کوير چشم بدوزيم و به مدد جهت يابي با ستارگان پيش برانيم.
هر جا بتوانيم چاه مي زنيم و قنات مي کنيم تا به آب دسترسي پيدا کنيم . ديوارهاي خانه مان را از خشت و گل مي سازيم و سقف هاي آن را با طاق مي پوشاينم تا هواي گرم بالا برود و از سوراخي در سقف خارج شود. قانون هاي تهويه طبيعي را آموخته ايم و رعايت مي کنيم. بر بام ها برج هاي بادگير داريم و تنها نسيم هاي خنک صبحگاهي را به درون مي آوريم. زير خانه ها سرداب مي سازيم و در نيمه روز به آن پناه مي بريم. حتي اصل خنک ساختن هوا را به کمک تبخير آب آموخته ايم . نه تنها کوزه ها و خمره هاي مان به لطف بيرون تراويدن آب خنک مي شوند، در «خيشخانه» هاي مان آبي که بر ديواره هاي حصيري آن مي پاشيم هواي درون آن را خنک و مطبوع مي کند. واگر در باغچه هايمان گل و سبزه به اندازه کافي نداريم روي گچ بري ها و کاشي کاري سقف و ديوارها تا دل مان بخواهد نقش گل و بوته مي اندازيم.
بازارها و مساجد و زيارتگاه ها، در شهرهاي حاشيه کوير ، بهترين جلوه گاه هنر معماران و بنايان و سنگ تراشان و نازک بران و نجاران و کاشي پزها و نقاشان و آينه کاران ما هستند. با وجود استادي ، هيچ کدام درس هاي استادان خود را فراموش نکرده اند و با رعايت سنت هاي حرفه خود ، نه به خاطر پول که براي ارائه اثري ماندني که شايسته جايگاه رفيع آن باشد کار مي کنند. در جستجوي کمال هستند ولي در هر مرحله تنها يک گام جلوتر از جا پاي استاد خود پيش مي نهند. اگر غير از اين مي کردند که سنت حفظ نمي شد.
سرزمين‌ يزد جلوه‌هايي‌ از باشكوه‌ترين‌ و درخشانترين‌ ميراث‌ فرهنگي‌ و تمدن‌ كهن‌ ادوار مختلف‌ تاريخي‌ ايران‌ را در خود جاي‌ داده‌ است‌. تاريخ‌ سكونت‌ انسان‌ در اين‌ خطه‌ از هزاره‌ سوم‌ پيش‌ از ميلاد فراتر رفته‌ است‌، به‌ طوري‌ كه‌ در عهد پيشداديان‌ طوايف‌ در حال‌ كوچ‌ از بلخ‌ به‌ پارس‌، اين‌ سرزمين‌ را يزدان‌، ناميدند و از آن‌ زمان‌ به‌ بعد يزد محل‌ عبادت‌ شد. منطقه يزد يکی از سرزمينهای باستانی و دارای ميراث درخشانی از فرهنگ و تمدن کهن و ادوار مختلف تاريخی با قدمت 3 هزار سال است .
از مهم‌ترين‌ مراكز اسكان‌ اوليه‌ اين‌ سرزمين‌ به‌ مهرپادين‌ (مهريز) فهرشان‌، پهره‌ (فهرج‌)، خورميش‌، ادر (اردكان‌)، شواز، قلاع‌ موبدان‌ (ميبد)، طرنج‌، عقدا و اشكذر مي‌توان‌ اشاره‌ كرد. شهر يزد به‌ عنوان‌ محلي‌ پاك‌ و مقدس‌ در رأس‌ تمام‌ آبادي‌هاي‌ مزبور قرار داشته‌ است . ‌دره‌هاي‌ سرسبز و مناطق‌ ييلاقي‌، چشمه‌ سارها، ارتفاعات‌ و قله‌ها، غارها، حيات‌ وحش‌ و شكارگاهها و به‌ويژه‌ جاذبه‌هاي‌ كويري‌ از خصوصيات‌ جالب‌ توجه‌ طبيعت‌ يزد است‌ كه‌ برخي‌ از آنها جزء تفرجگاههاي‌ مهم ‌مردم‌ استان‌ به‌ شمار مي‌آيد.
استان‌ يزد از لحاظ‌ كنش‌ها و رفتارهاب فرهنگي‌ نيز درخور‌ توجه‌ و كانون‌ گوناگوني‌هاست‌ و در اين‌ بين‌ خصوصيات‌ فرهنگي‌ زرتشتيان‌ از پيشينه‌ تاريخي‌ برخوردار است‌.زرتشتيان‌ طبق‌ آئين‌ زرتشت‌ مراسم‌ ويژه‌اي‌ را در روزهاي‌ معيني‌ از سال‌ و ايام نوروز برگزار مي‌كنند كه‌ از ديدگاه‌ جهانگردي ‌براي‌ پيروان‌ ساير اديان‌ قابل‌ توجه‌ و ديدني‌ است.‌
اکثریت قریب به اتفاق مردم استان یزد پیرو دین اسلام و شعیه دوازده امامی هستند و به همین دلیل مجموعه مراسم تحت تأثیر رفتارها و کنش های فرهنگی اسلامی صورت میگیرد. مراسم عروسی و سوگواري ، اعیاد مذهبی نظیر ؛ عید سعيد فطر، عید بزرگ غدیر خم، عید سعيد مبعث و سالروز تولد پیامبر اسلام صلي الله عليه و آله و سلم و ائمه اطهار عليهم السلام به ویژه نیمه شعبان سالروز ولادت با سعادت منجي عالم بشريت حضرت امام مهدی موعود روحي و ارواحنا لتراب مقدمه الفداء به طرزی با شکوه و مفصل برگزار میشود.
و كلام آخر اينكه ؛
«عشق رازي بي پايان است و دريافتن اين سر آسماني به آساني ميسر نيست ، اما در پهنه جغرافيا قرنهاست كه يزد ز بهر ترجمان عشق قد برافراشته است.
از يزد تا به يزدان يك الف قامت بيشتر فاصله نيست كه آنهم به امر دل پيوسته در محراب يار دال است.
دامنه همت يزدي از عمق خاك تا سرسراي افلاك گسترده است . گاه در قعود قناتهايش به خاك عزت نشسته اند و گاه دستان قنوت خوان در آستين گلدسته هايش به آسمان معراج پر مي كشد .
يزد به نيت نيك نياكانش و به همت و حميت مردمانش آب بقا را از چشمه خدا نيوشيده است.
يزد شهر آينه هاي خشتي است و سيماي سخت كوشي نياكان و همدياران مردمانش به تمامي قامت بر صفحات زرين كتاب تاريخش چه زيبا نقش بسته و هويداست .
يزد شهر كار و كاسب و كاريز و كوشش و ابتكار است ، اگر چه طبيعت گل وجودش را از يزدي دريغ ورزيده است ، در مقابل گلستان ذهن او بر پهنه قالي هاي الوان و بر رخسار كاسه هاي سفالينش روييده و به جلوه آمده است.»[2]

فصل اول موقعيت جغرافيايي
موقعيت جغرافیايی یزد
استان يزد در قسمت مرکزی فلات مرکزی ایران، مابین عرضهای 29 درجه و 52 دقیقه تا 33 درجه و 27 دقیقه عرض شمالی و 52 درجه و 55 دقیقه تا 56 درجه و37 دقیقه طول شرقی از نصف النهار مبدا واقع شده است. این استان با مساحتی در حدود 131575 کیلومتر مربع، چهارمین استان به لحلظ وسعت در کشور است. یزد از شمال و غرب به استان های سمنان و اصفهان، از شمال شرق به استان خراسان رضوی، از شرق به استان كرمان و خراسان جنوبی، از جنوب غربي استان فارس و از سمت جنوب شرقي به كرمان محدود میشود. از نظر پستی و بلندی دارای تنوع است. از حدود 666 متر از سطح دريای آزاد (کویر ریگ زرین در نزدیکی عقدا تا 4075 متر (قله شيرکوه) تغيير میکند. محدوده اين استان جزئي از فلات مركزي ايران است كه كويرهاي ايران نيز عمدتاً در اين فلات جاي دارند.بخش بزرگي از مساحت اين استان از كويرهاي مختلف پوشانده شده است .

ژئوتوريسم (گردشگري زمين شناسي)
مهم ترين جاذبه طبيعي استان يزد را مي توانيم گردشگري زمين شناسي و بازديد از پديده هاي ژئومورفولوژي بدانيم. بيابانهاي ايران در استان يزد يكي از زيباترين منظره هاي اكوتوريستي دنيا به شمار مي آيند. تپه هاي ماسه اي يكي از فرآيندهاي مناطق بياباني است كه در اطراف شهر يزد با مساحتي در حدود 30 هزار هكتار گسترش يافته است. سن تپه هاي ماسه اي اطراف شهر يزد كمتر از 2 هزار سال برآورده شده كه ريشه در تاريخ فعاليت هاي انساني و به طور كلي بيابان زدايي انسان ساز داشته و حاصل استفادة بي رويه از گياهان توسط جوامع گذشته است. امروزه شاخه جديدي از اکوتوريسم منشعب شده است که ژئوتوريسم يا گردشگري زمين شناسي نام دارد. ژئوتوريسم با تکيه بر پديده هاي زمين شناسي به موضوع گردشگري مي پردازد. ديدن انواع فرسايش هاي آبي، بادي، شياري، خندقي و.... بازديد از گسل ها، غارنوردي و ديدن پديده هاي استالاكتيتي و استالاگميتي از ديدگاه زمين شناسي، بازديد از لايه بندي هاي مشخص روي ارتفاعات، مشاهده چين خوردگي ها و مخروط افکنه و واريزه ها و.... قسمتي از فعاليت هاي مربوط به ژئوتوريسم را تشکيل مي دهد. اين نوع گردشگري تا حدودي علمي بوده و براي مناطقي چون استان يزد که از زمين ساختي قديمي و چشم اندازهاي متنوع كويري برخوردار است، مناسب به نظر مي رسد.
فلات ايران همانند كلوخه اي در هم ريخته، داراي چين خوردگي ها، دره ها، گردنه ها و گودال هاي بسياري است كه اين عوارض و دگرگوني ها را مي توان نتيجه فشار توده هاي بزرگ تشكيلات زمين شناختي قسمت هاي شمال و جنوب و مقاومت بخش هاي خاوري و باختري فلات دانست. اين حركت ها و فعاليت ها با توجه به جوان بودن تشكيلات و تكامل فلات ايران، امروزه نيز به شدت ادامه دارد و اين مساله سرزمين ايران را به يكي از ناامن ترين مناطق كره زمين تبديل کرده است. بنابراين فلات ايران از لحاظ تكتونيكي، جوان، فعال و سرانجام روي خط كمربندي زلزله جهان قرار گرفته و امروز به عنوان يكي از زلزله خيزترين نقاط جهان معروف است.
رشته كوه هاي البرز از شمال و زاگرس از جنوب، بستگي فلات مركزي ايران را از درياهاي آزاد جدا کرده و آن را تبديل به محوطه اي بزرگ و بسته کرده اند که مخوفترين كويرهاي جهان، در دورن اين محوطه بسته قرارگرفته اند و استان يزد، بخش مركزي اين محدوده را در بر مي گيرد. اين محدوده بزرگ به بخش هاي کوچک تري تقسيم شده است و اين بخش هاي کوچک به وسيله کوه ها به قسمت هاي کوچکتر يا برکه هايي تقسيم مي شوند که در دورنگاه همه اين بخش ها شورزارهاي باتلاقي، شن زارها و ريگ زارهاي کويري هستند. اينگونه باتلاق هاي نمك يا كويرهاي نمك بزرگ و كوچك در درون بركه ها در سرتاسر استان يزد، استان كرمان و به سوي خراسان (از راه طبس) بسيار ديده مي شود.
فلات مركزي ايران كه استان يزد بخشي از آن است، از لحاظ زمين شناختي، يك ژئوسنكلينال است. اين گودال پهناور به وسيله رسوب هاي جوان پر شده و در اثر فشارهاي جانبي، چين خوردگي هاي بسياري در آن صورت گرفته است كه نتيجه آنها ايجاد رشته کوه هاي درهم ريخته زنجيري و سرانجام تشكيل چاله ها و كويرهاي پهناوري مانند دشت لوت و كوير نمك است.
زمان شکل گرفتن اصلي فلات ايران، به دوران سوم زمين شناختي، به ويژه دوره ميوسن، نسبت داده مي شود. با كم شدن وابستگي درياي ميوسن با درياي آزاد و با پيشروي خشكي به درون درياي ميوسن، بركه ها تشكيل و تفكيك شدند و با قطع کامل اين وابستگي محوطه بزرگ و بسته فلات مرکزي شکل گرفت. با خشک شدن کامل درياي ميوسن، در 12 تا 18 ميليون سال پيش، رسوب هاي جوان، به طور پراكنده فلات ايران را در بر گرفتند، به طوري كه امروزه آثار و بازمانده اين رسوب ها در هر جاي فلات ايران، از جمله استان يزد، ديده مي شود. در تمامي اين رسوب ها، سنگ هاي گچ و نمك به گونه پودر نرم و كلوخه تا عدسي و لايه هاي مشخص انباشته شده اند، البته با وجود اين كه دگرگوني هاي اصلي زمين شناختي ايران تا اواخر دوران سوم بوده، مي توان فرسايش كوه ها، به وجود آمدن دشت هاي كرانه اي و پيدايش دشت هاي كويري با توده هاي بزرگ شن، ريگ و.... را به دوران چهارم زمين شناختي نسبت داد كه اين دگرگوني ها هنوز هم ادامه دارد. در نهايت برآمدن كويرها به گونه امروزي را بايستي مربوط به اواخر دوره يخبندان دوران چهارم، يعني در 10 تا 15 هزار سال اخير جست و جو كرد.[3]

رشته كوهها
در استان‌ دو رشته‌ كوه‌ متمايز از هم‌ وجود دارد. اولي‌ بخشي‌ از كوههايي‌ است‌ كه‌ در جهت ‌شمال‌ غربي‌ - جنوب‌ شرقي‌ از مركز ايران‌ عبور مي‌كنند. و به‌ كوههاي‌ مركزي‌ ايران‌ معروف‌ هستند. دومي‌ شامل‌رشته‌ كوههايي‌ است‌ كه‌ در مناطق‌ مركزي‌، شمالي‌ و شرقي‌ استان‌ قرار دارند. رشته‌ شيركوه‌ كه‌ مانند ديواري‌قسمت‌هاي‌ مركزي‌ استان‌ را از بخش‌ غربي‌ آن‌ (چاله‌ ابرقو) جدا مي‌كند، همواره‌ از برف‌ و يخ‌ پوشيده‌ شده‌ و درتامين‌ آب‌ شهرهاي‌ يزد، تفت‌ و مهريز نقش‌ مهم‌ و اساسي‌ دارد.
شيركوه با 4075 متر ارتفاع بلندترين قله يزد است. از ديگر كوه هاي استان مي توان از كوه هرش، سياه كوه و ساغند و كوه معراجي نام برد. در استان يزد 737 رشته قنات وجود دارد كه از اين تعداد 367 رشته در دشتها و سرزمين هاي نيمه كوهستاني با دبي سالانه 210 ميليون متر مكعب و 370 رشته كوهستاني با دبي سالانه 6 ميليون متر مكعب است. كوير سياه كوه، كوير ابركوه، كوير دره انجير، هرات و مرودشت، بهشت آباد بهادران از مهم ترين كوير هاي استان يزد هستند. شوري بيش از اندازه خاك توسط نمك كه بيش از 3/2 خاك را بپوشاند، ريز بودن بافت خاك و تراكم نمك به صورت قشر سفيد از ويژگي هاي كوير است. اين سرزمين از معابر و گذرگاه هاي مهم در ادوار تاريخي محسوب مي شود.[4]

آب و هواي يزد
آب و هواي استان عمدتاً گرم و خشك و ميزان بارندگي بين 50 الي 350 ميليمتر در سال است. نوسان درجه حرارت در زمستان و تابستان و حتی در شب و روز بسيار زياد است. حداکثر حرارت 45 درجه سانتيگراد بالای صفر و حداقل 20 درجه سانتيگراد زير صفر متغير است. ميانگين روزانه دما برای تمام سال بين 9/11 تا 7/20 درجه سانتيگراد متغير است. محدوده استان يزد جزئی از فلات مرکزی ايران است که کويرهای ايران نيز عمدتاً در اين فلات جای دارند. بخش بزرگی از مساحت محدوده استان را قسمتهايی از کويرهای مختلف پوشانده است.[5]
پوشش گياهي استان يزد
سطح مراتع استان 6518000 هكتار برآورد گرديده كه 781163 هكتار آنرا مراتع خوب 2809978 هكتار آنرا مراتع متوسط و 2926859 هكتار آنرا مراتع ضعيف تشكيل مي دهد.
مراتع ضعيف از حواشي كويرها با سطح سفره آب زيرزميني بالا كه عمدتاً گياهان شور پسند نظير اشتان، انواع سالسولاها و شورگز در آن مشاهده مي گردد شروع شده تا مناطق داراي آب زيرزميني پايين كه پوشش گياهي موجود در آن عمدتاً در آبراهه ها و مسيل ها مشاهده مي گردد ادامه پيدا مي كند.
از جمله گياهان موجود در مناطق با آب تحت الارض مي توان به رمس، تاغ، جفنه، اسكنيل و گاهاً درمنه و قيچ اشاره كرد.
با افزايش ارتفاع از سطح دريا و بهتر شدن وضعيت بارندگي و در نتيجه بهبود شرايط خاك ، پوشش گياهي مراتع نيز از نظر درصد پوشش تاجي و تراكم و همچنين تنوع گونه اي و پراكنش يكنواخت وضعيت بهتري پيدا كرده كه اين دسته از مراتع در رديف متوسط قرار مي گيرند. گونه ها غالب اين مراتع درمنه دشتي تشكيل مي دهد با ساير گونه هاي گياهي نظير قيچ، جفنه،‌آنك،‌كُلاميرحسن و... تيپ گياهي تشكيل مي دهد.‍‍‍‍‍
مراتع خوب استان عمدتاً از محدوده ارتفاعي 2000 متري از سطح دريا شروع شده كه بعلت برخورداري از بارندگي بيش 250 ميلي متر پوشش گياهي از نظر تراكم و تنوع وضعيت بهتري نسبت به ساير مراتع دارا مي باشد. گونه گياهي عمدتاً اين مراتع درمنه كوهي مي باشد كه با گونه هاي گياهي نظير كما، گون كتيرايي ،‌ بادام كوهي و... تيپ گياهي تشكيل مي دهد. در اين مراتع گونه هاي درختي نظير بادام كوهي، انجير كوهي ، بنه ، ارژن مشاهده مي گردد كه گاهي اوقات توده جنگلي راتشكيل داده اند از جمله مراتع خوب استان مي توان به اطراف نصرآباد تفت، علي آباد تفت، سرند در طبس،‌ تنگ چنار،‌ خرانق ،‌ چنارناز و كرخنگان و باغ شادي خاتم اشاره كرد.
شيوه هاي بهره برداري از مراتع در يزد:
1- توليد علوفه:
توليد علوفه مراتع استان 709/127 هزار تن T.D.N معادل 233799 تن برآورد گرديده ، كه مي تواند تعداد 705377 واحد دامي را براي مدت 8 تا 10 ماه از سال تامين نمايد.
2- اشتغال:
از طريق دامداري وابسته به مراتع بيش از 4000 خانوار بطور مستقيم و با فروش محصولات دامي شامل گوشت، شير، پشم و كرك ،‌ كود دامي امرار معاش مي نمايند.
3- توليد محصولا ت فرعي :
در تركيب گياهان مرتعي استان انواع گياهان مولد محصولات فرعي مراتع با مصارف مختلف صنعتي ،‌ دارويي،‌بهداشتي و خوراكي مشاهده مي شود كه درآمد تعداد زيادي از خانوارهاي روستايي از طريق آن تامين مي شود از جمله اين گونه هاي گياهي مي توان به انغوزه كه در ارتفاعات شيركوه، سرند طبس ،‌ رباط ،‌ ساغند اردكان و... كه داراي خاصيت دارويي ضد انگل مي باشد ،‌ همچنين اشترك كه منطقه علي آباد چهل گزي ،‌قلعه خرگوشي ندوشن پراكنش دارد و داراي خاصيت صنعتي و دارويي مي باشد، اشاره كرد.
منطقه (گل ميمون) كه در اكثر مراتع استان پراكنش دارد و داراي خاصيت دارويي تقويت كننده معده مي باشد.
ريواس كه در پشتكوه بافق و ساير مراتع پراكنش دارد و داراي خاصيت دارويي و خوراكي مي باشد. گون كه در مراتع نصرآباد پراكنش دارد و كتيراي حاصل از آن استفاده دارويي و صنعتي دارد. بادام كوهي كه در ارتفاعات هرات ، عقدا، بهاباد ، حضرآباد ، طبس پراكنش دارد و داراي خاصيت خوراكي ،‌دارويي و صنعتي مي باشد.
اشنيان يا اشنان كه در كويرها پراكنش دارد و در صابون سازي هاي محلي استفاده مي شود.
بنه كه در ارتفاعات هرات، خضرآباد ،‌باجگان و... پراكنش دارد و ميوه آن خاصيت دارويي و خوراكي و صنعتي دارد و... اشاره نمود.
4- پرورش زنبور عسل:
تنوع گونه اي در مراتع استان و گلهاي زبيا آنها زمينه پرورش زنبور عسل و توليد اين محصول نيروزا را به وجود آورده كه بطور غير مستقيم در تامين درآمد برخي از خانوارها روستايي نقش زيادي دارد.
5- چشم اندازهاي طبيعي و تفرجگاهي:
آب ،‌ كوه،‌ پوشش گياهي طبيعي انسانهاي خسته از شهرنشيني را به دامن خود مي كشاند تا با سپري كردن اوقات فراغت نيروي مضاعف گرفته و با بازسازي روح و جسم از هواي لطيف مراتع و جنگلها مسير زندگي خود را سالم تر طي مي نمايد.
6- نگهداري حيات وحش:
تمامي وحوش موجود در استان از جمله بز، كل، قوچ، آهوو... در دامن طبيعت مراتع زندگي مي كنند و علوفه مورد نياز و ساير نيازهاي خود را در دامن طبيعت مراتع تامين مي نمايند.[6]
مساحت پارك‌هاي جنگل طبيعي، فضاهاي سبز و ذخيره‌گاه‌هاي جنگلي درپايان سال1385 (هكتار)
معرفي و پراكنش و خواص گياهان دارويي و صنعتي يزد
زرشك
نام علمي : Berberis integerrima
پراكنش جغرافيايي : اين‌گونه درختچه اي در استان يزد در ارتفاعات شيركوه ، ده بالا ، طزرجان ، دره دام گاهان و بهاباد مي‌رويد.
خواص دارويي : پوست ريشه و ساقه زرشك در بي نظمي هاي عمل دستگاه گوارش كه منشاء كبدي يا كليوي داشته باشد و سوء هضم هاي مزمن ، اتيلاء معده ، يبوست ، قولنج هاي كليوي و كبدي ، زردي ، تبهاي صفراوي ، نقرس و تبهاي عفوني به كار مي‌رود . اين گياه داراي اثر قابض ، ضد اسهال و شفابخش ديواره داخلي روده و معده است .
اسطوخودوس
نام علمي : Vavandula officinalis
پراكنش جغرافيايي : به صورت كاشت زراعي
خواص دارويي : ضد نفخ ، برطرف كننده اسپاسم هاي ماهيچه اي ، ضد افسردگي ، ضدعفوني كننده ، ضد باكتري ، محرك جريان خون و آرام بخش
مرزنگوش
نام علمي : Origanum Vulgare
پراكنش جغرافيايي : روستاي خضرآباد – اطراف شهرستان مهريز
خواص دارويي : محرك جريان صفرا و به عنوان ضد نفخ مصرف مي‌شود اين گياه قوياً داراي خاصيت ضدعفوني كننده دارد ، از آن به عنوان يك گياه تسريع كننده در عادت ماهيانه استفاده مي‌شود . از اسانس رقيق شده آن مي توان براي دندان درد و يا درد مفاصل به كار برد .
بنه
نام علمي : Pistacia atlantica
پراكنش جغرافيايي : يزد ( شيركوه ) ، بافق ( شيطور ، كوه باجگان ) ، هرات ( باغ شادي ، بختياري ) ، مروست ، كرخنگان ، بهاباد و دره گاهان تفت
خواص دارويي : بنه مدر و قاعده آور است ، براي تقويت نيروي جنسي مفيد است و خون بواسير قطع شده را باز مي‌كند ، معده و كليه را گرم مي‌كند ، براي درمان سرفه ، فلج و استسقاء مفيد است ، خوردن آن با سركه براي پاك كردن كبد و رفع سردرد نافع است .
پنيرك
نام علمي : Malva sylvestris
پراكنش جغرافيايي : اردكان ( هامانه ) ، مهريز ، تنگ چنار ، اطراف يزد
خواص دارويي : يك مرهم است ، گل‌ها و برگ‌ها نرم كننده مناسب جهت قسمت‌هاي حساس پوست بدن مي‌باشد ، به صورت ضماد جهت كاهش تورم و رفع سموم به كار مي‌رود ، كاهش دهنده تحريكات روده و ضد سرفه و ساير ناراحتيهاي قفسه سينه مي‌شود .
مورد – مورت
نام علمي : Myrtus communis
پراكنش جغرافيايي : كوههاي دربيد ، معبد نارستانه ، عقدا
خواص دارويي : مورد اثر قابض ، ضدعفوني كننده و ضد انگلي دارد ، مقوي معده و نيرودهنده مي‌باشد در رفع بيماريهاي دستگاههاي تنفس ومجاري ادرار به كار مي‌رود .
گل گاوزبان
نام علمي : Barago officinalis
پراكنش جغرافيايي : به صورت زراعي كاشت مي‌شود .
خواص دارويي : اين گياه آرام بخش و نشاط آور است و از قديم به عنوان مقوي قلب و آرام بخش اشخاص تب دار مي‌شناختند . گل‌ها اثر معرق و برگ‌ها خاصيت مدر دارند روغن بذر گياه جهت درمان ناراحتي هاي قبل از عادت ماهيانه زنان ، رماتيسم و اگزما و ديگر ناراحتي هاي پوستي مصرف مي‌شود .
گل رنگ ( كاجيره ، كافشه )
نام علمي : Carthamus tinctorius
پراكنش جغرافيايي : به عنوان گياه زراعي در اغلب مناطق استان كاشته مي‌شود .
خواص دارويي : گل‌هاي آن به عنوان ماده رنگي به كار مي‌رود ، گل و دانه اثر مسهلي دارد ، به عنوان محلل ، نيرودهنده سلسله اعصاب ، خلط آور و قاعده آور نيز استفاده مي‌شود . در استعمال خارجي روغن دانه آن براي معالجه روماتيسم و فلج به كار مي‌رود . گل‌ها همچنين به عنوان درمان كننده تبها و تحريكات پوستي استفاده مي‌شود .
گل محمدي ( گل گلاب )
نام علمي : Rosa damascema
پراكنش جغرافيايي : يكي از گياهان با ارزشي است كه به‌منظور تهيه گلاب در اغلب نقاط ايران و در استان يزد در نواحي كوهستاني شيركوه و اغلب به صورت پرچين و گاهي حياط منزل در ده بالا و طزرجان ديده مي‌شود .
خواص دارويي : از گل آن به‌منظور تهيه گلاب استفاده مي‌شود گلبرگ‌هاي آن اثر ملين و ملايم دارد ، اسانس گل سرخ در فرمول زيادي از فرآورده هاي آرايشي به كار مي‌رود .
تاج ريزي
نام علمي : Solanum nigrum
پراكنش جغرافيايي : در حاشيه زمين‌هاي زراعي اغلب مناطق استان مي‌رويد .
خواص دارويي : داراي اثر مسكن است ، در مصارف داخلي اثر رفع سوء هاضمه دردناك همراه با احساس دردمعده و روده و درمان سياه سرفه دارد . از استعمال خارجي براي درمان سوختگي ها ، كوبيدگي و بيماري‌هاي جلدي ، ترك نوك پستان ، و دردهاي رماتيسمي استفاده مي‌شود .
زوفا
نام علمي : Hyssopus officinalis
پراكنش جغرافيايي : به صورت زراعي كاشت مي‌شود .
خواص دارويي : زوفا خاصيت آرام بخش و تونيك دارد و براي درمان برونشيت و عفونت هاي تنفس بويژه همراه با توليد خلط موثر است ، زوفا براي مقابله با آسم كودكان و هم افراد بالغ استفاده مي‌شود . اسانس آن آرام بخش دستگاه هاضمه بوده و مي‌تواند يك درمان براي سوء هاضمه باشد .
گل ريواس
نام علمي : Rheum Ribesl
پراكنش جغرافيايي : بين تنگ چنار و مروست و لرد شيطور بافق
خواص دارويي : ساقه‌هاي جوان ، بلند و فاقد كلروفيل به عنوان سبزي خورشتي مصرف مي‌شود قابض ، مقوي و براي درمان تبهاي گرم صفراوي مصرف مي‌شود .
آلاله
نام علمي : Ranunculus arvensis
پراكنش جغرافيايي : گردنه بيداخويد ، بردستان ، ده بالا و سانيج
خواص دارويي : به عنوان تب بر و درمان آسم و نقرس استفاده مي‌شود .
شاه تره
نام علمي : Fumaria Parriflora
پراكنش جغرافيايي : اطراف يزد ، مهريز ، تفت ، اردكان و ميبد
خواص دارويي : گونه‌هاي مختلف شاه تره به عنوان گياه دارويي به كار مي‌روند و خواص زير را دارند . مقوي ، تصفيه كننده خون ، صفرابر ، اشتها آور و ضد تصلب شرائين ، اثر آنها بيشتر روي كبد و دستگاه ترشح ادرار است و در معالجه بيماريهاي جلدي مصرف مي‌شود .
آويشن
نام علمي : Zataria Multiflora
پراكنش جغرافيايي : نواحي كوهستاني شيركوه ، قوام آباد و پناهكوه ، ندوشن ، بافق بويژه در منطقه قطروم ، چك چك اردكان
خواص دارويي : يكي از گياهان دارويي شناخته شده ايران است و كاربردهاي ويژه‌اي دارد ، اين گياه خدمت گذار معده و دستگاه هاضمه بوده و انواع تشنجات از قبيل سرفه ، التهاب معده ، آسم ، بي خوابي ، طپش قلب را تسكين مي‌دهد اين گياه بواسطه داشتن ماده معطر به نام تيمول خاصيت ضد عفوني كننده دارد . آويشن نيروبخش و محرك بوده و به‌منظور رفع خستگي اندام ها به‌خصوص سيستم عصبي توصيه شده است .
كاكوتي
نام علمي : Ziziphora tenuir
پراكنش جغرافيايي : شيركوه : اطراف يزد ، تفت و مهريز
خواص دارويي : از كاكوتي به عنوان تقويت كننده معده ، دافع درد و مقوي قلب استفاده مي‌شود گرد برگ آن جهت معطر نمودن اغذيه استفاده مي‌شود . خلط آور و بادشكن است .
ختمي
نام علمي : Alteaea rosea
پراكنش جغرافيايي : اراضي دشتي اطراف مهريز به طرف طزرجان و تنگ چنار ، دره دام گاهان تفت ، ده بالا ، شيركوه و اطراف عقدا
خواص دارويي : ختمي از مطبوعترين مواد دارويي در بين گياهان است به طوريكه نام لاتين آن از يك كلمه يوناني به نام شفا مشتق مي‌شود ، ماده است تسلي بخش و نرم كننده ، از آن به عنوان ماده ضد تب ، ضد سرفه و براي رفع اخلاط مجاري و تنفسي و سردرد به كار ميرود ، فراورده هاي ريشه ختمي نرم كننده و آرام بخش است و براي بيماريهاي گلو و ريه ، زخم معده ، ناراحتي مثانه و كليه بويژه سنگ كليه تاثير بسزايي دارد .
گون
نام علمي : Astragalus SPP
پراكنش جغرافيايي : در ارتفاعات نصرآباد ، علي آباد ، ندوشن ، شهرستان تفت و مهريز و بافق
خواص دارويي : بر اثر شكاف دادن گياه گون كتيرا به دست مي‌آيد . كتيرا در صنعت داروسازي توليد مواد آرايشي ، پارچه بافي و چيت سازي مورد استفاده قرار مي‌گيرد . در پزشكي از كتيرا براي برطرف كردن گرفتگي صدا و ناراحتي هاي سينه توصيه مي‌شود . علاوه بر اين چون دارويي است امولوسيون دهنده جهت معلق نگه داشتن گرده هاي دارويي غير محلول در آب به كار مي‌رود ، علاوه بر اين در صنعت از كتيرا در تهيه شامپو به‌منظور براق و نرم كردن و در تهيه رنگ به علت جلاي خاصي كه به مو مي‌دهد استفاده مي‌شود .
اسفرزه
نام علمي : Plantago SPP
پراكنش جغرافيايي : عمدتاً به صورت زراعي كاشت مي‌شود .
خواص دارويي : مرهم ملين ، برطرف كننده بواسير و درمان كننده اسهال خوني استفاده مي‌شود .
شكر تيغال
نام علمي : Echinops SPP
پراكنش جغرافيايي : انواع گونه‌هاي شكر تيغال در اطراف روستاهاي ده بالا و شهرستان تفت ، بيابان‌هاي اطراف يزد ، تفت ، مهريز ، بافق ، يزد ، ميبد و اردكان مشاهده مي‌شود .
خواص دارويي : شكرتيغال خاصيت ملين و مسكن دارد و براي سوزش مري و خشونت سينه و معالجه سرفه و رفع خستگي گلو و معده نافع است .
گلپر
نام علمي : Heracleum Persicum
پراكنش جغرافيايي : تفت ( سانيج ، بردستان ، دره آبشار ) منشاد ، طزرجان ، ده بالا خواص دارويي : نام لاتين اين گياه گوياي اين نكته است كه در افسانه‌ها گياهي است كه به هركول تقديم شده و اين معني جهت بيان نيروي اين گياه و هم خواص آن است ، از آن همچنين به عنوان ماده ضد نفخ معالجه اختلالات هاضمه استفاده مي‌شود .
رازيانه
نام علمي : Foeniculum Vulgare
پراكنش جغرافيايي : به صورت كاشته شده در اطراف تفت ، ندوشن ، بافق و به صورت خودرو در منطقه دهوك بافق
خواص دارويي : ريشه رازيانه اثر مدر دارد ، برگ و كليه قسمت‌هاي گياه قاعده آور است ، ميوه آن نيرودهنده ، مقوي معده ، اشتها آور ، آرام كننده و زياد كننده ترشحات شير و بادشكن است .
خار خسك
نام علمي : Tribulus terrestris
پراكنش جغرافيايي : مناطق شني استان ( بين يزد و اردكان ، يزد و ساغند ) و اشكذر
خواص دارويي : ريشه ، ميوه ، برگ ، سرشاخه گلدار و دانه اين گياه داراي خواص دارويي است ، خارخسك درمان كننده ورم گلو ، زخم هاي چركي ، عفوني ، خردكننده سنگ مثانه ، سختي ادرار ، پادزهر مارگزيدگي ، اخلاط و زياد كننده شير است . اين گياه داراي اثر ضد سرطان است .
وشاء ( كماكندل )
نام علمي : Dorema ammoniacum
پراكنش جغرافيايي : بافق ( دشت شيطور ) ، مهريز ( علي آباد چهل گزي )
خواص دارويي : اين گياه در طب غربي و طب هندي استفاده مي‌شود ، وشاء به عنوان يك گياه ضد اسپاسم و خلط آور ، محرك سرفه همراه با خلط سفت استفاده مي‌شود . يك درمان كننده ويژه برونشيت هاي مزمن آسم و سرفه هاي مداوم مي‌باشد وشاء همچنين گاهي به عنوان معرق و قاعده آور مصرف مي‌شود .
آنغوزه
نام علمي : Ferula assa – foetida
پراكنش جغرافيايي : مروست ، بهاباد بافق ، لرد شيطور ، تفت به اسلاميه ، تفت به ده بالا ، دام گاهان مهريز ، ارتفاعات شيركوه و دره گاهان تفت
خواص دارويي : ايرانيان باستان با آنغوزه و صمغ آن آشنا بوده اند ، از آنغوزه به عنوان يك داروي ضد تشنج ، خلط آور و تسكين دهنده بيماري استفاده مي‌شود . آنغوزه معمولاً به صورت قرص جهت درمان برونشيت ، سرفه سياه و ديگر ناراحتي هاي كننده آن دارد .
زيره سياه
نام علمي : Bumim persicum
پراكنش جغرافيايي : مهريز ( كوه لاخسه و دره دام گاهان ) ندوشن ( صدرآباد ، مزرعه گلبوك ) كوههاي ساغند
خواص دارويي : زيره يكي از ادويه‌هاي شناخته شده است كه مقوي ، ضد اسكوربوت ، بادشكن صفرابر ، تب بر است ، ضد سنگ كليه ، يرقان ، آسم مرطوب و ضعف عمل معده است .
خرفه :
نام علمي : Portulaca oleracea
پراكنش جغرافيايي : در غالب نقاط استان يزد در اراضي زراعي يافت مي‌شود .
خواص دارويي : به عنوان يك گياه با ارزش جهت درمان ناراحتي هاي هاضمه و ادراري مورد استفاده مي‌باشد . اثر مدر آب گياه جهت درمان بيماري‌هاي مزمن مثانه به كار مي‌برند ، جهت ناراحتي هاي روده‌اي و معده‌اي نظير اسهال و اسهال خوني استفاده مي‌شود ، مصرف گياه به صورت دم كرده يا شيره گياه ناراحتي هاي پوستي نظير برش ها ، كورك ها و كاهش تب به كار مي‌رود .
اكليل كوهي
نام علمي : Rosmarinus officinalis
پراكنش جغرافيايي : در سال‌هاي اخير به صورت زيستي در اغلب نقاط استان كاشته مي‌شود .
خواص دارويي : تونيك ، محرك ، قابض ، تقويت كننده قلب ، ضد التهاب ، ضد نفخ ، سرگيجه و فقر جريان خون
افسنتين
نام علمي : Artemisia absinthium
پراكنش جغرافيايي : به صورت زراعي كشت مي‌شود .
خواص دارويي : محرك ترشح صفرا ، ضد التهاب ، دفع كننده كرم‌ها ، برطرف كننده درد معده ، ضد افسردگي و ضد تومور است ولي مصرف زياد آن ايجاد مسموميت مي‌كند .
ارژن
نام علمي : Amygdalus scoparia
پراكنش جغرافيايي : ارتفاعات بين ندوشن و عقدا ، اطراف بافق ، باغ شادي ، خضرآباد ، شادكام بافق ، ساغند ، درند ، خرانق ، باغ معدن در شهرستان خاتم
خواص دارويي : علاوه بر مصرف دانه تلخ آن در قنادي ها روغني از آن استخراج مي‌شود كه به مصرف دارويي مي‌رسد .
نارنج
نام علمي : Citus aorantium
پراكنش جغرافيايي : درخت نارنج به صورت كاشته شده در يزد ، مهريز ، بافق ، طبس ديده مي‌شود .
خواص دارويي : ميوه قوياً داراي خاصيت اسيدي است و ميوه آن محرك هاضمه و برطرف كننده نفخ معده است ، گلاب نارنج داراي خاصيت ضد اسپاسم و ضد درد دارد ، آب‌ميوه نارنج به دفع مواد زائد برن كمك مي‌كند و حاوي ميزان زيادي ويتامين C مي‌باشد . دمكرده ميوه تسكين دهنده سردرد و پايين آورنده تب و برطرف كننده تپش قلب است .
پر سياوش ( سياوشان )
نام علمي : Adianthum capillus – Veneris
پراكنش جغرافيايي : اين گياه در اغلب نقاط كوهستاني استان و مرطوب با آب جاري بويژه در ارتفاعات شيركوه و شهرستان تفت مي‌رويد .
خواص دارويي : پرسياوشان يكي از گيهان دارويي شناخته شده‌اي است كه مصارف ويژه‌اي در درمان سرفه ، درمان درد طحال و معالجه يرقان دارد ، مدر و قاعده آور است و سنگ كليه را خرد مي‌كند . اين گياه از قديم براي درمان ناراحتي هاي مو و پوست سر استفاده مي‌شود . [7]


فصل دوم تاريـخ يــزد

تاريخ يزد پيش از اسلام
يزد واژه اي باستاني است که ريشه در "يشت" (Yast) يا "يزت" (Yazt) و "يسن" (Yasn) به معناي ستايش، نيايش، پرستش، ايزد و ... دارد. يکي از فصول پنج گانه اوستا هم به يکي از اين نام ها يعني "يشت" خوانده شده است. در پاره اي از متون قديمي، يزد را دارالعباد نيز گفته اند. "احمد کاتب" مورخ يزدي قرن نهم هجري قمري نوشته است که"در سال 504 هجري قمري ملکشاه سلجوقي حکومت يزد را به "علاء الدوله کالنجار" واگذار کرد و آن را "دارالعباده" ناميد.
استان يزد از سرزمين هاي کهن و تاريخي ايران زمين است. در بعضي از منابع، بناي اوليه برخي از شهرهاي اين استان چون ميبد را به حضرت سليمان عليه السلام ، يزد را به ضحاک و اسکندر مقدوني و ابرکوه را به حضرت ابراهيم عليه السلام نسبت داده اند. اين امر بيانگر قدمت و ديرينگي پيشينه تاريخي و فرهنگي مردم اين ديار است. مجموعه آثار باستاني پراکنده موجود در اين استان نيز، به سهم خود مبين اين پيشينه تاريخي است.
آثاري چون دست افزارهاي سنگي بدست آمده در دره هاي شيرکوه، نگاره هاي روي تخته سنگ کوه ارنان، تکه سفال هاي منقوش نارين قلعه ميبد - متعلق به دوره ايلامي، غارهاي استان و آثار معماري و شهر سازي باستانی و ... نشان می دهد مدنیت یزد، در چهار کانون باستانی "مهریز و فهرج" ، "یزد" ، "رستاق و میبد" و "اردکان" متمرکز بوده است.
پژوهشگران این منطقه را که در مسیر شاه راهای باستانی "ری - کرمان" و "پارس - خراسان" قرار داشت، جزو سرزمین های دور دست ماده ها شمرده اند. این منطقه در نیمه هزاره نخست پیش از میلاد، در سرنوشت سیاسی اتحادیه های قبایل ماد سهم به سزایی داشت. در آن موقع یزد در یک چهار راه منطقه ای قرار داشت و نقش مرزبانی ایالت ها و نگهبانی راه های بسیاری که به چهار سوی ایران می رفت را ایفا می کرد.
بی گمان منطقه یزد در دوران هخامنشی دارای راه های بزرگ ونیز تاسیسات راهداری و مراکز پستی و چاپاری بوده، زیرا علاوه بر راه های شناخته شده باستانی، راه های دیگری را از روی مدارک پیشین باز یافته اند که در آن روزگار، به مراکز اقتصادی و فرهنگی ایران باستان می پیوست. منطقه یزد در دوره ساسانی به ویژه در روزگار "قباد انوشیروان" و "یزدگرد اول" از جایگاه اجتماعی و اقتصادی ویژه ای برخوردار و به عمران و آبادی آن توجه بسیار شده بود.
علاوه بر این، وجود پاره ای از یادمانهای کهن دینی در این منطقه، نشان می دهد که پیش از فراگیر شدن آئین "نوزرتشتی" ساسانی، ادیان باستانی ایرانی دیگری در این سرزمین رواج داشته اند. از این میان می توان به آیین های "مهرپرستی" و "نیایش آناهیتا" اشاره کرد. همچنین برخی دیگر از نمادهای باستانی به ویژه چند نیایشگاه کهن "الهه آناهیتا" مانند "پارس بانو"، "پیر سبز" "پیر نارکی" و ... که از دیر باز در این مناطق پایدار بوده، نشانگر این مطلب است.
از نشانه های گویا و مبین تاریخ دیرین یزد، "سرو پنج هزار ساله" ابرکوه، کشف آثار تمدن ماقب تاریخ در "غربالبیز" مهریز و کشف سکه های مربوط به زمان "پوراندخت ساسانی" است که در میبد ضرب شده اند. مكاني كه هر گروه از ساكنان،كشورگشايان و رهگذران حيران از جاذبه ها و دافعه هاي مختلف آن و تحت تاثير آب و هواي متغير منطقه كوشيده اند فراخور حال خود، نامي براي آن برگزيده، تيزبيني خود را ثابت كنند.
از نامهايي كه براي اين شهر در منابع تاريخي و سفرنامه ها ذكر شده، موارد ذيل است: ايساتيس، كثه(زندان اسكندر)، دارالعباده، يزد، شهر بادگيرها، شهر حاج خليفه ها، شهر دوچرخه ها اين سرزمين در زمره تاريخي ترين و باستاني ترين مراكز در گستره سرزمين تاريخي ايران است. زيرا با توجه به مدارك و شواهد مستندي، چون تپه هاي باستاني غربالبيز،سنگ نگاره هاي كوه ارنان، تاريخ حيات آدمي را در اين خطه ها تا هزاره هاي سوم پيش از ميلاد مسيح جلو مي برند.
ز قديمي اسكان مردمان در اين سرزمين، مي توان مهرپادين، غربالبيز خورميز، بهره(فهرج)، اردكان(ارد)، ميبد(قلاع موبدان) و… اشاره كرد كه در رأس همه جايگاه يزدان يايزد بوده است. به قول عبدالحسين آيتي، مورخ يزدي اهميت تاريخ يزد از حيث قدمت و كهنگي آن است كه مسلماً هزاران سال پيش از ظهور اسلام، اين شهر برپا بود و نزد ايرانيان باستان و زرتشتيان شهري مقدس و زيارتي بوده.
ماركوپولو جهانگرد ونيزي سده 13 ميلادي مي گويد: يزد شهر بزرگي است كه از لحاظ تجارت و رفت و آمد نقطه مهمي بشمار مي رود. موقعيت لجستيكي در مركز كشور، رونق نسبي تجارت و اقتصاد، تقدس خاص مذهبي و از همه مهمتر تلاش خستگي ناپذير و مستمر كويرنشينان عوامل اصلي تداوم حيات اين سرزمين محسوب مي شود.

يزد از ورود اسلام تا ظهور مشروطيت
اسلام و لشكريان مسلمان چه موقع و چگونه وارد شهر يزد شدند، دلايل ورود آنها چه بود و... ولي آنچه به آن يقين داريم آمدن لشكريان مسلمان به يزد در موقع تعصب يزدگرد، شاه فراري ايران، است. زيرا يزد محل عبور يزدگرد، در راه رسيدن به خراسان و مرو ذكر شده است. در تاريخ آورده اند كه يزدگرد خزائن چندساله ساساني را در خطه يزد دفن كرد تا سپاهيان عرب به آن دست نيابند، شايد در آينده براي تجديد شاهنشاهي عظيم ايران مورد استفاده قرار گيرد از دلايل مستقل شروع آشنايي اهالي يزد با آيين جديد و پيروان آن قضيه عبور لشكر اسلام از يزد در زمان فرمانروايي خليفه دوم (13/23ه ق) و دعوت مردم فهرج به دين اسلام است كه با تهاجم اهالي يهودي مسلك فهرج، خويدك بر لشكر عرب سبب قتل عام گروهي از صحابه و تابعيت در آن محل شده كه اكنون نام «شهدا» به آنها داده اند. هرچند اين حادثه در تاريكي خاصي فرورفته، با استناد به اسناد و علائم موجود در منطقه، بخصوص بناي مسجد قديمي فهرج، كه از قديمي ترين پايگاه هاي اسلامي در فلات ايران بشمار مي آيد مي توان به خصلت يگانه پرستي مردم مؤمن يزد پي برد.
چنانچه گفته اند سعيدبن عثمان ازطرف سعد بن وقاص سردار فاتح مسلمانان به يزد فرستاده شد و بعد از او هم از حكومت عمر بن معيزه خبر رسيده است. اخبار دريافت ماليات يزد از سوي عاملان حكومتي حضرت علي عليه السلام در فارس و ديگر ايالات از تداوم ارتباط مركز ايران با حاكمان مسلمان است.
اخبار مسلمان شدن اهل يزد در دوران خلفاي راشدين به گوش مي رسد، اما از مهمترين ارتباط هاي مردم يزد با حاكمان مسلمان و اولياي دين، قدم نهادن هشتمين اختر تابناك امامت و ولايت حضرت علي بن موسي الرضا عليه السلام به اين خطه است.
در دوره صفاريان از تمايل و توجه مردم يزد به يعقوب ليث صفاري بايد ياد كرد كه بدرفتاري امراي عهد عمروليث شيريني عهد يعقوب را به تلخي بدل كرد.

وجه تسميه دارالعباده
سلسله كاكويان اولين خاندان از حاكمان دست نشانده يزد بودند كه از اوايل سده پنجم هجري حكمراني خود را بر يزد تثبيت نمودند . بنيانگذار اين سلسله به نام علاءالدوله كالنجار از سوي طغرل سلجوق به يزد آمد و اين جا را دارالعباده ناميد.اين اصطلاح از آن زمان شهرتي براي شهر يزد بود كه هر حاكمي آنرا براي تميزدادن و رساندن صفت شهر محل حكومتش آن را بر سكه هاي ضرب يزد حك مي نمود.
حكومت يكصدوپنجاه ساله كاكويان در يزد، با كشته شدن اميرفرامرز آخرين حاكم مذكر اين خاندان در جنگي كه به حمايت سلطان سلجوقي، در آن شركت كرده بود به امر سلطان سلجوقي به دختر امير فرامرز واگذار شد. اما براي دختران امير ، سلطان سلجوقي اتابكي را به نام ركن الدين سام و بعد از او عزالدين لنگر را انتخاب كرد. اين عمل سبب تسلط اتابكان بر يزد و حكومت تقريباً صدساله آنها بر يزد شد.
دوران آل مظفر اهميت خاصي دارد و همچنان كه در تاريخ گفته اند(دوره العقد) تاريخ يزد است. دوران حكومت امير مبارزالدين و فرزندانش دستخوش حوادث بسيار بود، زيرا علاوه بر عمران آبادي هاي يزد، مبادرت به گسترش قلمرو خويش كردند، ولي درگيريهاي خانوادگي فرزندان امير با توسعه طلبي تيمور مصادف شده بود. طوفان غارتگر تيموري مي آمد تا سكوتي بي نظير بر دارالعباده و مردمانش حاكم كند و صلابت بيدارشده يزد بار ديگر سر در دامان كوير فرو برد.
نسيم آباد و عمران بار ديگر از عهد صفوي وزيدن گرفت و حكمراني چون نعمت ا… باقي بر يزد خاطرات شيرين را زنده كرد. عهد صفوي با شرايط خاص خود نظير يكپارچگي سرزمين ايران و تمركز قدرت مركزي و ... عاملي بود براي رونق اقتصادي و تجاري كه يزد هم به واسطه موقعيت خود و رواج صنعت بافندگي از اين رونق بي بهره نبود. به واسطه همين هنر بافندگي، اين شهر مورد توجه دربار ايران و سپاهان خارجي قرار گرفت. هنرمندان بافنده و طراحي، نظير غياث الدين نقشبند كه آثار وي هنوز هم زينت بخش موزه هاي بزرگ اروپايي است.
بنا به نقل محمد جعفر منشي در «جامع جعفري» محمود افغان با ترس آماده جنگ با عنايت سلطان مي شود و پس از جنون و بركناري محمود، اين اشرف افغان است كه با حيله و نيرنگ پس از سالها موفق شد و بر او و يزد مسلط شد. حاكم يزد در دوره كوتاه تسلط افاغنه (عيسي خان) نام داشت كه با شكست، اشرف افغان از يزد گريخت و نادر افشار فضلعلي بيك عقدايي را به حكومت يزد برگزيد. محمدتقي خان بافقي از سال 1161 ق با خروج علم خان، حاكم ظالم يزد، او را از يزد بيرون كرد و خود از طرف شاهرخ ميرزاي نادري به حكومت يزد منصوب شد. محمدتقي خان تا سال اول حكومت فتحعليشاه قاجار، يعني مدتي نزديك پنجاه سال، از سوي حكومتهاي وقت (افشار، زنديه و قاجاريه) حكمراني يزد را بر عهده داشت.
باغ دولت آباد يزد از مهمترين آثار و ابنيه ساخته شده در دوران حكمراني محمدتقي خان است. چند سال اول حكومت قاجاريه را خود و فرزندانش در يزد حكمراني كردند. پس از ايشان نگين حكمراني يزد به ديگران تعلق گرفت، از جمله محمدزمان خان، محمدولي ميرزاشاهزاده قاجاري، ظل السلطان و شجاع السلطنه وشاهزادگان ديگر قاجاري كه البته از برخي نظير محمدولي ميرزا آثار خبري هم به ثبت رسيده است.

(باد گير باغ دولت آباد يزد 1160هجري قمري)
استان يزد از سرزمين‌های تاريخی است که در ميان ايالتهای قديمی و بزرگ پارس، اصفهان، کرمان و خراسان قرار داشته است. آبادی نشينی در اين منطقه از قدمت طولانی برخوردار است. اين سرزمين از گذرگاههای مهم در ادوار تاريخی محسوب می‌شده است.
اين ناحيه در دوره هخامنشيان از راههای معتبر موسسه های راهداری، مراکز پستی و چاپاری برخوردار بوده است. راهداری در يزد قديم چنان اهميتی داشت که خاندان آل مظفر از منصب راهداری ناحيه ميبد به پادشاهی رسيدند. با این‌همه اين استان از درگيري‌ها و جنگ‌های تاريخ کشور ايران تا حدودی ايمنی داشته است. صعب‌العبور بودن راه‌ها به همراه محدوديت منابع آبی مانع عمده تسخير اين منطقه توسط بعضی از حکومتهای بزرگ و کوچک حاشيه و پيرامون اين منطقه در طول تاريخ بوده است.
وجود آثاری از مهر و آناهيتا، ايساتيس و هخامنشی و زندان اسکندر و برج و بارو و کهن درهای بزرگ و عظيم و پناهگاههای متعدد و موبدان و سران ساسانی و ابنيه و يادگارهای بعد از اسلام نظير مساجد و امامزاده‌ها و مزارها نشانگر فرهنگ و تمدن قبل و بعد از دوره اسلامی بوده است. استان يزد از جمله مناطق تاريخي كشور است كه بناها و محوطه هاي تاريخي بسياري را در بر گرفته و در اين ميان مساجد و ديگر اماكن تاريخي استان نيز از جايگاه ويژه اي برخوردار هستند. در اين استان تاريخي 59 بناي شناسايي شده كه از اين ميان 44 بنا به ثبت ملي رسيده است. اين بناها به دوره هاي مختلف زماني تعلق دارند به طوري كه دوره هايي از قرن پنجم هجري تا قاجار را شامل مي شوند.
بيابان‌هاي ايران در استان يزد يكي از زيباترين منظره‌هاي اكوتوريستي دنيا به شمار مي آيند. تپه‌هاي ماسه‌اي يكي از فرآيند‌هاي مناطق بياباني است كه در اطراف شهر يزد با مساحتي در حدود ‌‌٣٠ هزار هكتار گسترش يافته است. سن تپه‌هاي ماسه‌اي اطراف شهر يزد كم تر از ‌‌٢ هزار سال برآورده شده كه ريشه در تاريخ فعاليت‌هاي انساني و به طور كلي بيابان زدايي انسان ساز داشته و حاصل استفاده‌ي بي‌رويه از گياهان توسط جوامع گذشته است.
عمده‌ترين‌ و شايد تنها كانون‌هاي‌ طبيعي‌ و ديدني‌ استان يزد، دامنه‌هاي‌ شيركوه‌ اعم‌ از پيش كوه‌، ميان كوه‌ و پشت كوه ‌است‌. دره‌هاي‌ سرسبز و زيباي‌ منشاد، بنادك‌ سادات‌ (بنافت‌)، طرزجان‌، ده‌بالا، باقي‌آباد، فخرآباد و ثاني‌آباد در ميان كوه‌ و دره‌هاي‌ سانيچ‌، بردستان‌، بنادك‌ ديزره‌، سخويد، شواز، بيداخويد، نصرآباد، مزرعه‌ آخوند، علي‌آباد، شاه‌آباد، شريف‌آباد، صادق‌آباد در پشتكوه‌ به‌ دليل‌ برخورداري‌ از آب‌ و هواي‌ خنك‌ در تابستان‌هاي‌ گرم‌، ييلاق‌سنتي‌ مردم‌ بومي‌ محسوب‌ مي‌شوند و هر ساله‌ در فصل‌ تابستان‌ هزاران‌ خانواده‌ يزدي، ايراني و جهانگردان‌ را پذيرايي‌ مي‌كنند.[8]


تقسيمات استاني و جمعيت
در حال حاضر استان يزد داراي ده شهرستان، بيست و سه شهر، بيست بخش، پنجاه و يك دهستان و حدود پنج هزار روستا است كه تعداد 1323 روستاي آن داير و بقيه به جهت مهاجرت متروك شده است. شهرستانهاي استان يزد عبارتند از : ابركوه ـ اردكان ـ بافق ـ تفت ـ خاتم صدوق ـ طبس ـ مهريز ـ ميبد ـ يزد. شهرستان يزد با وسعت 2491 کيلومتر مربع بعنوان مرکز استان می باشد.
جمعيت استان بر اساس سرشماری سال 85 معادل 983052 نفر می باشد که از این تعداد، 785213 نفر را جمعیت شهری و 197839 نفر را جمعیت روستایی شامل میشوند. 5000 نفر زرتشتي و 150 نفر يهودي نيز در يـزد ساكن هستند . نسبت مرد به زن در تركيب جنسي جمعيت استان 109 مي باشد.
درصد جمعيت شهري و روستايي استان : جمعيت شهري : 7/77 درصد جمعيت روستايي : 3/22 درصد ، تراکم نسبی جمعيت : 6/7 نفر در کيلو متر مربع
نسبت مرد به زن در تركيب جنسي جمعيت استان 109 ميباشد . نرخ با سوادی استـان 91 درصد می باشد . نرخ بيکاری استان 9/7 درصد می باشد .
نسبت جمعيت دانش آموزی و دانشجويی به کل جمعيت استـان : دانش آموزي 5/20 درصد دانشجويي 4/6 درصد ، ساير 1/73 درصد
سهم شاغلين استـان در بخشهای مختلف : خدمات : 45 درصد ، صنعت و معدن : 30 درصد ساختمان : 13 درصد و كشاورزي : 12 درصد
دیـن
پیش ازورود مسلمانان به ایران، مردم استان یزد نیز مانند سایر نقاط ایران زرتشتی بودند. با انقراض حکومت ساسانیان در نیمه نخست سده اول هجری قمری، مردم بیشتر نقاط ایران از جمله استان یزد نیز به دین اسلام گرویدند. اما برخی از آنان به پرداخت جریمه، آئین خود را حفظ کردند و زرتشتی باقی ماندند . قریب به اتفاق مردم یزد مسلمان و پیرو مذهب شیعه جعفری هستند.
از اقلیت های دینی که در این استان زندگی می کنند می توان به زرتشتیان، یهودیان و مسیحیان اشاره کرد. در سر شماری سال 1375 هجری شمسی استان یزد، تعداد 3879 زرتشتی، 87 نفر مسیحی، 100 نفر کلیمی و 704 نفر نیز از سایر ادیان وجود داشتند.

گویش مردم
مردم یزد به زبان فارسی رایج با پاره ای ویژگیهای گویشی سخن می گویند و بسیاری از واژه ها و ترکیبات زیبای فارسی را در گویش خود حفظ کرده اند. در استان یزد برخی ویژگیهای گویشی میان شهرستانهای مختلف محسوس است. معتقدین به آیین زرتشتی در میان خود هنوز به زبان نیاکان شان سخن می گویند و به ویژه مراسم مذهبی خود را با این زبان انجام می دهند.



آئين ها و رسوم مذهبي و ملي
استان يزد در لايه های مختلف اجتماعی خود از جاذبه های كم نظير و زيبايی برخوردار است كه آشنايی با آن ها از مهم ترين ويژگی های گردشگری اجتماعی اين ناحيه است.جشن ها و آیین های استان يزد که یکی از مهم ترین جاذبه های اجتماعی مردم استان به شمار می آیند به جشن های ملی، خصوصی و مذهبی تقسیم می شوند. در بيش‌تر نقاط استان؛ مراسم اعياد ملی و مذهبی برگزار می‌شوند.
حفظ و پایبندی به سنتها و ارزشهای رایج ملی و اشتیاق همگانی نسبت به پایبندی به این ارزشها و سنتها ویژگی بارز آداب و رسوم محلی مردم است و این پایبندی و اشتیاق را در مراسم ازدواج و... می توان مشاهده کرد. سادگی و بی پیرایه بودن به همراه داشتن روحیه قناعت و صرفه جویی از ویژگیهای آداب و رسوم مردم است.
در استان يزد همانند دیگر مناطق ایران جشن ها و آیین ها به سه دسته ی ملی، محلی و مذهبی تقسیم می شوند که در میان جشن های ملی؛ نوروز باستانی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. به علت اسكان تعداد زيادي از زرتشتيان در اين استان، جاذبه هاي اجتماعي و جشن ها و آيين هاي آن ها نيز از اهميت و جاذبه‌ي زيادي برخوردار است.
الف) جشن و سرورهای خصوصی و عمومی
اکثریت قریب به اتفاق مردم استان یزد پیرو دین اسلام و شعیه دوازده امامی هستند. به همین دلیل مجموعه مراسم تحت تأثیر رفتارها و کنشهای فرهنگی اسلامی و ملی صورت میگیرد. مراسم عروسی، اعیاد ملی و مذهبی نظیر عید نوروز، عید سعيد فطر، عید بزرگ غدیر خم، عید سعيد مبعث و سالروز ولادت با سعادت پیامبر اسلام صلي الله عليه و آله و سلم و ائمه اطهار عليهم السلام به ویژه نیمه شعبان سالروز ولادت با سعادت منجي عالم حضرت امام مهدی موعود روحي و ارواحنا لتراب مقدمه الفداء به طرزی با شکوه و مفصل برگزار میشود.
مراسم مربوط به جشنها و اعیاد زرتشتیان نیز از جذابیت خاصی برخوردار است. مراسم عروسی و همسر گزینی طی مراحلی صورت می گیرد. خواستگاری، وکیل پرسان، گواه گیران، عروس کشان و پاتختی از جمله این مراحل است.
جشنهای ماهانه (برابر شدن نام روز با نام ماه مثلاً روز فروردین با ماه فروردین) جشنهای مفصلی موسوم به گاهنبار ها، نوروز جمشیدی و مراسم پنج روز پایان سال، روز تولد آشو زرتشت پیامبر ایران و باستان (روز خرداد از ماه فروردین مصادف با ششم فروردین) و جشن سده یا جشن بزرگداشت آتش اهورا مزدا منصوب به هوشنگ پادشاه پیشدادی در روز دهم بهمن ماه از مهمترین مراسم شادی هستند که از سوی زرتشتیان با شکوه خاصی برگزار میشود. مراسم عید پسح، یهودیان به مدت 8 روز به مناسبت نجات قوم بنی اسرائیل توسط حضرت موسی عليه السلام در کنیسه «هاداش» یزد از طرف اقلیت بسیار کوچک یهودی برگزار میشود.
ب) سوگ و عزاداری های خصوصي و عمومی
مراسم (نخل برداری) که از قدیم الایام در یزد مرسوم بوده است، جذابیت خاصی دارد.
نخل به عنوان تابوت سومین امام یعنی امام حسین عليه السلام شناخته می شود. نخل، چوب بستی عظیم به شکل برگ درخت است که شباهتی به برگ خرما ندارد. نخل با پارچه سیاه سر تا پا سیاه پوش می شود و صد ها شمشیر، قمه، و خنجر برهنه با تزئینات خاصی مانند: آئینه ها، میوه ها، پولکها، منگله ها، دستمال های ابریشمی رنگی بر دو طرف بدنه نخل بسته می شود. در دهه اول محرم و یا در دهه آخر ماه صفر (دو ماه خاص عزاداری شیعیان) نخل توسط مردم عزادار مانند کشتی به حرکت در می آید و سه دور گرد میدان نخل می چرخد و آنگاه آرا آرام به درون آشیانه خود باز می گردد. همراه با چنین مراسمی، روضه خوانی، سینه زنی و عزاداری انجام می شود.
مراسم عيدهای مذهبی قربان، فطر، غدير خم، نيمه شعبان، روز مبعث پيغمبرصلي الله عليه و اله و سلم ، روز تولد ائمه اطهار و جشن‌های ملی عيد نوروز، روز طبيعت و... با شور و شوق خاصي از طرف مردم برگزار می‌شوند.
نوروز در يزد
شهر و سرزميني مورد بررسي اجمالي قرار مي گيرد كه وسعت ناشناخته هاي تاريخ آن به گسترده تمام ناشناخته هاي تاريخي و باستان شناسي مي رسد. شهري كه اكنون به يزد شهرت دارد نام آن برگرفته از نام يزدان پاك، نشانه پاكي، قداست و اهميت مذهبي اين خطه در تاريخ ايران باستان است.
هر يک از جوامع ايرانی؛ از جاذبه های اجتماعی خاص خود برخوردار هستند. شيوه هاي معيشت، جشن ها و آيين های سنتی و باستانی، غذاهای محلی، شيرينی های خانگی و آداب و رسوم حاكم بر مراسم های مختلف از جمله جاذبه های اجتماعی مناطق مختلف ايران هستندكه همگی برآيند شيوه‌ي زندگی اجتماعی مردمان هر ناحيه است. زيست بوم های كويري و شيوه‌ي معيشت مردم كوير از فضاهای جالب توجه استان يزد است كه می تواند در خدمت توسعه گردشگری قرار بگيرد.
عيد نوروز و مراسم مربوط به آن در استان يزد نيز مانند ساير نقاط ايران جشن گرفته می ‌شود. جشن های خصوصی نیز شامل مراسم های مخصوص عروسی و آیین های محلی می شوند که در این استان رایج هستند.
تدارك رسيدن نوروز از اوايل اسفندماه با خاته تكاني آغاز مي‌شود. تميز كردن خانه و شستن تمام وسايل از اعتقادات مردم اين سرزمين و نشان از تغييري اساسي در زندگي است. چيدن سفره هفت‌سين يكي ديگر از اركان اصلي اين جشن است. در اين سفره، نمادهاي سبزي، آب و هم چنين نمادهاي مذهبي ديده مي‌شود. هنگام تحويل سال، افراد خانواده دور سفره هفت‌سين مي‌نشينند و بزرگ خانواده دعاي تحويل سال را مي‌خواند.
غذاي سنتي اين روز، سبزي‌پلو با گوشت است. بعد از تحويل سال، كوچك‌ترها به ديدن بزرگ‌ترها مي‌روند و با تبريك سال نو، از آن‌ها عيدي مي‌گيرند. در اين ديد و بازديدها، با شيريني و شكلات از مهمانان پذيرايي مي‌كنند. ديد و بازديدهاي عيد تا روز سيزدهم فروردين به طول مي‌انجامد.
مراسم مروبط به جشنها و اعياد زرتشتيان نيز از جذابيت خاصی برخوردار است. مراسم عروسی و همسر گزينی طی مراحلی صورت می‌گيرد.
خواستگاری، وکيل‌‌پرسان، گواه‌گيران، عروس‌کشان و پاتختی از جمله اين مراحل است. جشنهای ماهانه (برابر شدن نام روز با نام ماه مثلاً روز فروردين با ماه فروردين) - جشنهای فصلی موسوم به گاهنبارها، نوروز جمشيدی و مراسم پنج روز پايان سال، روز تولد آشو زرتشت پيامبر ايران و باستان (روز خرداد از ماه فروردين مصادف به ششم فروردين) و جشن سده يا جشن بزرگداشت آتش اهورا مزدا منصوب به هوشنگ پادشاه پيشدادی در روز دهم بهمن ماه از مهمترين مراسم شادی هستند که از سوی زرتشتيان باشکوه خاصی برگزار می‌شود.
مراسم عيد پسح يهوديان به مدت هشت روز به مناسبت نجات قوم بنی‌اسرائيل توسط حضرت موسی عليه السلام در کنيسه «هاداش» يزد از طرف اقليت بسيار کوچک يهودی برگزار می‌شود .
مردم استان يزد در روز سيزدهم فروردين به سوي باغ‌ها، مراتع و سبزه‌زارها مي‌روند و به پخت و پز غذا و شادي و تفريح مي‌پردازند. دخترها در اين روز سبزه گره مي‌زنند و در دل آرزوي ازدواج مي‌كنند. اين روز براي عروس‌ها و دختران طلبيده (شيريني‌خورده) نيز روز بسيار خوشي است؛ زيرا، در اين روز مادرشوهر، خواهران شوهر و ساير اقوام داماد با دايره زنگي به خانه عروس رفته و او را براي گردش ، به باغ و سبزه مي‌برند.[9]

برخی از مشاهیر یزد
سيد محمدکاظم طباطبايي يزدي
معروف به «صاحب عروه« از فقهاي نامدار شيعيان جهان در قرن گذشته بود. آنچه مايه شهرت وي گرديد، يکي تسلط بر مسائل فقهي و تأليف کتاب «عروة الوثقي» بود که بسيار مورد توجه فقها تا عصر حاضر قرار گرفت، و دوم زعامت و رهبري شيعيان در دوره مشروطه در تاريخ ايران است. وي، که نسبت به جريان مشروطه در ابتدا ابراز نظر نميکرد، به علت فشار مشروطه خواهان براي گرفتن رأي موافق از او براي همراهي مردم با مشروطه خواهي، در آخر مخالف خويش را با مشروطه اظهار کرد و به عنوان شخصيت طراز اول ضد مشروطه در ميان علما نامدار شد. سيد محمدکاظم يزدي، زندگي زاهدانه اي داشت و شاگردان زيادي را در حوزه نجف پرورش داد. از آثار وي، «مدرسه سيد» در نجف است که تا سالهاي اخير کانون فقها و اصوليان در حوزه نجف بود. نقش وي در مبارزه با استعمار انگليس، در منابع تاريخي مربوط به حوادت سالهاي 1920 و نفوذ نيروهاي انگليسي به عراق، ثبت شده است.
آيت الله حاج شيخ عبد الکريم حائری يزدی
شخصيت بلند آوازه جهان شيعه در دوقرن اخير، بنيانگذار حوزه علميه قم ،استاد عاليقدر حضرت امام خمينی (ره) و بسياری از مراجع و انديشمندان اسلامی معاصر است . وی به سال 1276 هجری در مهرجرد ميبد متولد شد و به سال 1355 هجری قمری در قم ديده از جهان فرو بست.


آيت الله حاج شيخ غلامرضا فقيه خراسانی
متولد 1295 از بزرگان و علمای يزد بوده که قبل از حضرت آيت الله صدوقی زعامت اهالی يزد را بعهده داشته و در زهد و تقوی زبانزد خاص و عام بوده است.
ابوالفضل رشيد الدين ميبدی
مترجم و مفسر نامدار و صاحب سبک نيمه اول قرن ششم هجری و صاحب تفسير مشهور کشف الاسرار و عده الابرار با ترجمه و تفسير عارفانه به زبان شيوای پارسی.
شرف الدين علی يزدی
مورخ ، شاعر، نويسنده و رياضيدان معاصر امير تيمور گورگانی ، متوفی به سال 850 هجری شمسی صاحب اثر صفوی و صاحب ديوانی مشتمل بر قصايد ، غزليات ، رباعيات ، و سه مثنوی خلد برين ، فرهاد و شيرين و ناظر و منظور است . لطافت و سوزناکی اشعار وحشی در ادبيات فارسی شهره خاص و عام است.
ميرزا محمد فرخی يزدی
شاعر ، روزنامه نگار و سياستمدار آزاده قرن گذشته و قرن اخير متولد 1264 هجری شمسی ، بنيانگذار روزنامه طوفان .وی يکی از بی پروا ترين شعرای تاريخ معاصر و بلکه تاريخ يران است ظلم ستيزی و داستان مبارزات و تبعيدها و شکنجه های وی به سبب مبارزه با دستگاه جبارپهلوی معروف است و بر همين آرمان نيز به سال 1318 هجری شمسی در زندان به قتل رسيد.

محمد علی رياضی
متولد سال 1290 هجری شمسی شاعر معروف معاصر و ملک الشعرای آستان حضرت معصومه سلام الله عليها.
آيت الله سید روح الله خاتمی
آيت الله سید روح الله خاتمی رضوان الله تعالي عليه روحانی و فقیه شیعه، موسس مدرسه علمیه اردکان و نماینده روح‌الله خمینی در استان یزد و امام جمعه شهر یزد بود. وی پدر سید محمد خاتمی بود كه رییس جمهور سابق ایران (از سال ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۴) بود. ايشان شامگاه دوشنبه دهم رمضان سال ۱۳۲۴ قمری در اردکان دیده به جهان گشود و با همنشینی پدر و مادر خود توانست فارسی و عربی را به خوبی بیاموزد و از سیزده سالگی نیز به عنوان طلبه به آموختن علوم دینی در زادگاه خود تحت نظر پدر پرداخت.
آيت الله سید روح الله خاتمی رضوان الله تعالي عليه تحصیلات تکمیلی خود را در حوزهٔ علمیهٔ اصفهان به سرانجام رسانید و از آيت الله فشارکی اجازهٔ اجتهاد گرفت. حاج میرزا علی آقای شیرازی، شیخ محمد خوانساری، سید محمد نجف‌آبادی و حاج رحیم ارباب از جمله استادان او بودند. وی در اردکان، به فعالیت‌های مذهبی و سیاسی در مخالفت با حکومت رضاشاه پرداخت و در کنار آن، هیچگاه از مبارزه با تحجر و مقدس مآبی غافل نشد. هنگامی که نخستین جرقه‌های انقلاب اسلامی با سخنان امام خمینی رضوان الله تعالي عليه در سال ۱۳۴۱ شمسی شعله‌ور شد، به ايشان پیوست و فعالیت سیاسی خود را شدت بخشید و یکی از ارکان انقلاب اسلامی را در یزد و اردکان پی افکند.
آیت الله سید روح الله خاتمی پس از پیروزی انقلاب، با حکم حضرت امام به عنوان امام جمعهٔ اردکان و پس از شهادت آیت الله صدوقی رضوان الله تعاله عليه به سمت امام جمعهٔ یزد و نمایندهٔ امام در آن دیار منصوب شد و در روز پنجم آبان ماه ۱۳۶۷ شمسی به رحمت ايزدي پيوست . امام خمینی رضوان الله تعالي عليه در پیامی ايشان را «یکی از چهره‌های تقوا، خلوص و ایمان» توصیف کرد.
شهید والا مقام حضرت آیت الله صدوقی
دارلعباد یزد که در طول تاریخ عالمان فرزانه ای همچون آیات عظام حاج شیخ عبدالکریم حائری موسس حوزه علمیه قم و حاج سید محمد کاظم یزدی صاحب عروة الوثقی را تقدیم دنياي اسلام نموده است ، در هشتم ماه صفر 1327 در بیت میرزا ابوطالب روشنگری به جامعه تحویل داد.
شهيد آيت الله صدوقي رضوان الله تعالي عليه به سال 1327 هجری قمری در یزد و در خانواده‏ای روحانی، کودکی زاده شد که او را محمد نام نهادند. پدرش، مرحوم آقامیرزا ابوطالب، از عالمان وارسته آن زمان بود که در مسجد روضه محمدیه، معروف به حظیره، اقامه جماعت می‏کرد و مرجع حل مشکلات مردم بود. او نیز فرزند مرحوم آخوند ملامحمدمهدی کرمانشاهی بود که از سوی فتحعلی شاه قاجار به یزد تبعید شده بود و به سال 236 هجری قمری در آن شهر دار فانی را وداع گفت. نسب شریف «صدوقی» بر اساس آنچه بر سنگ مزار آخوند ملامهدی کرمانشاهی حک شده است، به دانشمند والای شیعه، شیخ جلیل فقیه، ابوجعفر، محمدبن علی‏بن حسین بن موسی بن بابویه قمی معروف به شیخ صدوق می‏رسد.
شهید صدوقی در سایه سرپرستی مرحوم میرزا محمد کرمانشاهی، پسرعموی خود به تحصیل دانش پرداخت. او در بیست سالگی با دختر عمویش ازدواج کرد و در سال 1348 هجری قمری برای ادامه تحصیل راهی حوزه کهن اصفهان شد و در مدرسه چهارباغ مسکن گزید. از بد حادثه، آن سال، زمستانی طاقت‏فرسا را به همراه آورد، به‏گونه‏ای که مجبور شد از راه شهرضا و آباده و پس از حدود یک‏ماه راه‏پیمایی، به یزد بازگردد. او پس از یک‏سال اقامت در وطن، به حوزه قم رفت که به تازگی به همت بلند بنیان‏گذار آن حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی تاسیس شده بود.
اقامت شهید صدوقی در قم با ششمین سال سلطنت استبدادی رضاخان و اوج حملات وی به روحانیت هم‏زمان بود. ایشان در قم پس از مدتی به درس حاج شیخ عبدالکریم حائری راه یافت و مورد لطف و توجه خاص ایشان قرار گرفت و بر اثر اعتماد ایشان، محل رجوع طلاب و حلال مشکلات آنان شد. آیت اللّه‏ صدوقی پس از فوت مرحوم آیت اللّه‏ حائری، با همتی بلند و عزمی استوار، اداره بخش عمده‏ای از حوزه علمیه قم را به عهده گرفت و افزون بر تولیت بسیاری از مدارس، تقسیم شهریه‏های طلاب نیز زیر نظر ایشان بود. آیت اللّه‏ صدوقی از ابتدای ورود به قم، به دوستی و هم‏صحبتی با امام خمینی رضوات الله تعالي عليه دل بست ، به‏طوری که هر دو بزرگوار در جلسات و محفل انس یکدیگر شرکت می‏کردند.
شجاعت و شهامت شهید صدوقی در مبارزه با طاغوت، زبانزد همگان است. شیوه برخورد او با رژیم و جاسوسان آن به گونه‏ای بود که دشمن نمی‏توانست از شیوه عمل مبارزاتی او و طرفدارانش آگاه شود. یکی از جنبه‏هایی که می‏توان شجاعت کم‏نظیر ایشان را درک کرد، دیدار از تبعیدی‏ها و حمایت‏های مادی و معنوی از آنان بود. اقتدار و خشم انقلابی ایشان زبانزد بود، به‏گونه‏ای که گاه با نگاه‏های نافذ خویش و زمانی با استمداد از قلم و نگارش توانای خود، نقطه ابهامی باقی نمی‏گذاشت. ذهن توان‏مند او، قدرت تدبیر آینده را داشت و در تصمیم‏گیری، دریا دل و متوکل به ذات خدای توانای خود بود.
زمانی که بهاییان اقدام به خریدن خانه های کنار خانه محمد علی باب در شیراز کردند تا بتوانند مرکز تبلیغاتی گسترده ای برای فرقه ضاله خود فراهم آورند ایشان برای در هم شکستن این توطئه ، خانه مناسبي را در آن محله به قیمت گزاف خرید و آن را به حوزه علمیه تبدیل کرد .
او می خواست بسوزد و روشنگر باشد سختی ها را به جان می خرید تا جان هاي تنها را از فقر مادی و معنوی برهاند . دیده نشد لحظه ای طلبکارانه در اجتماع حاضر شود و به مشکلی از مشکلات بی توجه باشد . اعلامیه های متعدد وافشاگری های کم نظیر او در مبارزه با مظاهر فساد تمدن غرب کشف حجاب تبدیل تاریخ شمسی به شاهنشاهی و جشنهای مبتذل از فعالیتهای آن پیر روشن ضمیر بود.
موج توفنده جریان فداییان اسلام و شور هیجانی که میان مردم و حوزه‏های علمیه ایجاد کرد، شهید صدوقی را نیز به خود کشاند. او از جمله عالمانی بود که به حمایت از این نهضتِ جوشیده از متن روحانیت مبارز پرداخت . ایشان در حمایت از گروه فدائیان اسلام از هیچ کاری فروگذار نکرد ، به طوریکه سید عبدالحسین واحدی را که ماموران به دنبال او بودند به مدت دو روز در منزل خود پناه داد . فرزند ایشان می‏گوید: «یکی از جاهایی که شهید راه اسلام نواب صفوی به عنوان پناهگاه انتخاب می‏کردند، منزل پدرم بود و مشخص است پناه دادن به شخصی که از نظر رژیم باید محاکمه و اعدام گردد، جرئت و شهامت فوق‏العاده می‏خواهد.
آیت اللّه‏ شهيد صدوقی رضوان الله تعالي عليه تا سال 1330 در حوزه علمیه قم به تدریس و تحصیل و خدمت به طلاب مشغول بود. او در ایام فراغت نیز برای امرار معاش از دست‏رنج خویش، به کار کشاورزی در منطقه عباس‏آباد قم می‏پرداخت. سرانجام در پی اصرار مردم و علمای یزد، به ویژه عالم فرزانه مرحوم سیدعلی محمد وزیری و فرستادن تلگراف‏های گوناگون به خدمت آیت‏اللّه‏ بروجردی و دیگر مراجع و با وجود داشتن موقعیت ممتاز در شهر قم، به یزد بازگشت و مورد استقبال بی‏نظیر مردم آن دیار قرار گرفت. یکی از شاگردان ایشان در مورد این استقبال می‏گوید: «مردم تقریباً هشت کیلومتر ایشان را روی دست آورند و به هر شهری و هر دهی که می‏رسیدند، گاو و گوسفند قربانی می‏کردند.
با پیروزی انقلاب در 22 بهمن ماه سال 1357، آیت اللّه‏ صدوقی برای تدوین قانون‏اساسی جمهوری اسلامی، از یزد راهی مجلس خبرگان شد و در این مجلس، بُعد دیگری از شخصیت انقلابی خود را در تدوین اصل ولایت فقیه نشان داد. پس از فاجعه دل‏خراش زلزله خراسان، او با وجود سن بالا، به دستور امام برای کمک‏رسانی به آسیب دیدگان به آن دیار شتافت و با حضور خود، مرهمی بر زخم‏های مردم زجر کشیده آن سامان نهاد. ایشان با شروع جنگ تحمیلی، سیل کمک‏های مردمی و نیروی انسانی را از یزد راهی جبهه‏های نبرد کرد و خود نیز در بعضی عملیات‏های افتخارآفرین حاضر شد و گرمابخش فضای جبهه‏ها گردید. شاید شورانگیزترین حضور آن عالم مجاهد در جبهه، در عملیات غرورآفرین بیت‏المقدس و فتح خرمشهر باشد.
اندیشه و عملکرد شهید صدوقی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، نمونه رفتار عالمی بیداردل و انقلابی است. برخی از این فعالیت‏ها عبارت است از: تدوین قوانین اساسی با عضویت در مجلس خبرگان؛ مخالفت با جریان‏های انحرافی پس از پیروزی؛ مشورت دادن به بزرگان سیاسی کشور؛ هدایت ائمه جمعه سراسر کشور در قالب تشکیل شورای ائمه جمعه؛ موضع‏گیری‏های صریح و شفاف در مورد مسائل مهم کشور؛ اهتمام و پی‏گیری در تشکیل مراکز مهمی مثل مراکز آموزشی عالی، کشاورزی، تربیت بدنی، سپاه، بسیج و ......
در یک روز گرم تابستان، ناگهان رسانه‏ها، خبری جانکاه را چنین اعلام کردند: «با کمال تأسف باخبر شدیم که حدود ساعت یک و نیم بعدازظهر امروز جمعه یازدهم تیرماه سال 1361، عالم ربانی و مجاهد خستگی ‏ناپذیر آیت‏اللّه‏ صدوقی، یار امام و امت و نماینده امام و امام جمعه یزد با دهان روزه، در محراب نماز جمعه، به شهادت رسید.» آری چند لحظه پس از پایان نماز جمعه، آیت اللّه‏ صدوقی با زبان روزه و در 75 سالگی به شهادت رسید. بدین‏سان، دفتر عمر سراسر زهد و تلاش و خدمت و جهاد و مبارزه وی بسته شد و حیات جاودان و ابدی او در جوار رحمت الهی آغاز گردید.
شهید صدوقی پیوسته مورد احترام و تکریم امام خمینی رضوان الله تعالي عليه بود. امام در مورد همیشه در صحنه بودن شهید آیت اللّه‏ صدوقی چنین می‏فرمود: «چه کسی اولی به شهادت است در عصری که استکبار جهانی و فرزندان خلف آن در داخل و خارج، اسلام عزیز را تهدید می‏کنند، از امثال شهید بزرگوار ما و فقیه متعهد و فداکار اسلام، شهید صدوقی عزیز رضوان اللّه‏ علیه. شهید بزرگی که در تمام صحنه‏های انقلاب حضور داشت و یار و مددکار مستمندان بود و دقت عزیزش را صرف در راه پیروزی اسلام و رفع مشکلات انقلاب می‏کرد و برای خدمت به خلق و انقلاب سر از پا نمی‏شناخت.
شهید صدوقی از دیدگاه مقام معظم رهبری
مقام معظم رهبری در مورد نقش محوری شهید آیت اللّه‏ صدوقی در پیشبرد اهداف انقلاب چنین می‏فرماید: «در طول یکی دو سال قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، مرحوم آیت اللّه‏ صدوقی، محوری بود برای بیشتر فعالیت‏های نه فقط یزد، بلکه در سراسر کشور. این به‏خاطر این بود که آیت اللّه‏ صدوقی، شخصیتِ عینیِ روحانیِ محترم و معتبری بود که نظرات ایشان و پیشنهادهای ایشان در امور شهرستان‏های دیگر هم اثر می‏گذاشت. غالباً مورد مشاوره قرار می‏گرفت و طبق نظر ایشان حتی در تهران عمل می‏شد.
مقام معظم رهبری در مورد شجاعت شهید صدوقی می‏فرماید: «از جمله نشانه‏های شجاعت ایشان آن بود که در یزد، اعلامیه‏های آیت اللّه‏ صدوقی، اعلامیه‏هایی بود که اولاً در سطح ایران منتشر شد و ثانیاً مضامین تند و راه‏گشایی داشت و در هر قضیه‏ای خیلی زود عکس‏العمل نشان می‏داد. مثلاً ایشان با هشیاری کامل و پرهیز از دادن تلفات در طول این دوران، مسجد حظیره را به پایگاهی مستحکم برای انقلاب تبدیل کردند.


(.برگرفته از اطلس فرهنگي استان يزد -)



  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا