مروري بر اطلاعات آشكار درباره سرنوشت رهبر فقيد شيعيان لبنان؛

‌امام‌ موسي‌ صدر كجاست ؟* امام موسی صدر در زندان‌های لیبی جابجا می‌شود

عبد

‌پس‌ از اينكه‌ هيچ‌ خبري‌ درباره‌ سفر امام‌ مخابره‌ نشد و او نيز با لبنان‌ تماسي‌ نگرفت، از دوم‌ سپتامبر ( يازده‌ شهريور ) تلاش‌ها براي‌ آگاهي‌ از جزئيات‌ سفر امام‌ و همراهانش‌ آغاز شد.


"امام‌ موسي‌ صدر كجاست؟! " اين‌ پرسش‌ در 12 سپتامبر 1978 (21 شهريور 1357) در بيروت‌ بر سر زبان‌ها افتاد. كسي‌ از مكان‌ رئيس‌ مجلس‌ اعلاي‌ شيعيان‌ و چهره‌ شناخته ‌شده‌ خاورميانه‌ آگاهي‌ نداشت. اما شگفت‌تر اين‌ است‌ كه‌ امروز و پس‌ از گذشت‌ 27 سال‌ از اين‌ ماجرا، هنوز مي‌پرسيم " امام‌ موسي‌ صدر كجاست؟! " و پاسخي‌ نمي‌يابيم. پس‌ از گذشت‌ 27 سال‌ گره‌هاي‌ كور اين‌ معما همچنان‌ ناگشوده‌ مانده‌ است.


ماجرا از چند روز پيش‌ از اعلام‌ رسمي‌ بودن‌ امام‌ صدر آغاز شده‌ بود. از زماني‌ كه‌ امام‌ صدر، برخلاف‌ عادتش‌ در سفرها، هيچ‌ تماسي‌ با لبنان‌ و خانواده‌اش‌ نگرفت. يكي‌ از همراهان‌ او در اين‌ سفر عباس‌ بدرالدين، رئيس‌ خبرگزاري‌ لبنان‌ بود،او براي‌ پوشش‌ خبري‌ اين‌ سفر همراه‌ امام‌ شده‌ بود، اما هيچ‌ خبري‌ مخابره‌ نكرد و از او و ديگر همراه‌ امام، شيخ‌ محمد يعقوب، خبري‌ نبود.


* علت‌ سفر به‌ ليبي‌


‌امام‌ صدر در تاريخ‌ 25 آگوست‌ 1978 (3 شهريور 1357) در يك‌ سفر رسمي‌ به‌ ليبي‌ رفته‌ بود. انگيزه‌ او از اين‌ سفر متقاعد ساختن‌ سران‌ كشورهاي‌ تأثيرگذار عربي، براي‌ تشكيل‌ كنفرانس‌ سران‌ عربي‌ محدود بود. او بر آن‌ بود تا بلكه‌ با تشكيل‌ اين‌ كنفرانس‌ براي‌ خاموش‌ شدن‌ شعله‌هاي‌ جنگ‌ داخلي‌ لبنان كه‌ 9 سال‌ به‌ درازا كشيده شده‌ بود، راه‌حلي‌ انديشيده‌ شود. براي‌ اين‌ منظور او به‌ سوريه، اردن، عربستان‌ و الجزاير رفت. او خود در تاريخ‌ 13978.7.24 ( 2مرداد 1357 ) در مصاحبه‌ با روزنامه‌ بحريني‌ " اخبار خليج‌ " به‌ اين‌ مسئله‌ اشاره‌ كرد.


در الجزاير هواري‌ بومدين، رئيس‌ جمهور فقيد الجزاير، به‌ امام‌ پيشنهاد سفر به‌ ليبي‌ را مي‌دهد. علت‌ اين‌ پيشنهاد ميزان‌ تأثير و دخالت‌ ليبي‌ در مسائل‌ لبنان‌ و منطقه‌ بود. پيش‌ از اين‌ تاريخ‌ امام‌ صدر تنها در سال‌ 1975 به‌ ليبي‌ رفته‌ بود كه‌ آن‌ سفر هم با بي‌احترامي‌ قذافي‌ به‌ امام، پايان‌ يافته‌ بود. با اين‌ همه‌ امام‌ پذيرفت، در صورتي‌ كه‌ دعوت‌ رسمي‌ از ليبي‌ داشته‌ باشد، به‌ آن‌ ديار نيز سفر كند.


سرانجام‌ پس‌ از دعوت‌ رسمي‌ ليبي‌ و يك بار تغيير زمان‌ سفر، امام‌ 25 آگوست‌ 1978 (3 شهريور 1357) به‌ همراه‌ شيخ‌ محمد يعقوب‌ و روزنامه‌نگار، عباس‌ بدرالدين، راهي‌ ليبي‌ مي‌شود.


‌* نخستين‌ اقدامات‌


‌پس‌ از اينكه‌ هيچ‌ خبري‌ از خبرگزاري‌ها درباره‌ سفر امام‌ مخابره‌ نشد و او نيز با لبنان‌ تماسي‌ نگرفت، از دوم‌ سپتامبر ( يازده‌ شهريور ) تلاش‌ها براي‌ آگاهي‌ از جزئيات‌ سفر امام‌ و همراهانش‌ آغاز شد. جالب‌ اين‌ بود كه‌ حتي‌ رسانه‌هاي‌ ليبي‌ هم‌ از اين‌ سفر اين‌ شخصيت‌ برجسته‌ خاورميانه‌ چيزي‌ ننوشتند. مجلس‌ اعلاي‌ شيعيان‌ در شش‌ سپتامبر ( پانزده‌ شهريور ) با سفارت‌ ليبي‌ تماس‌ گرفت، اما ثمره‌ اين‌ تلاش‌ها، بنا بر گفته‌ يكي‌ از اعضاي‌ مجلس‌ اعلا، تنها اين‌ پاسخ‌ بود: " امام‌ مهمان‌ ليبي‌ است‌ و دليلي‌ براي‌ نگراني‌ وجود ندارد. "


در هشتم‌ سپتامبر مجلس‌ اعلاي‌ شيعيان‌ لبنان‌ از هتل‌ الشاطي‌ طرابلس، محل‌ استقرار امام، توضيح‌ مي‌خواهد. مسئولان‌ هتل‌ پاسخ‌ مي‌دهند كه‌ امام‌ در همين‌ روز هتل‌ را ترك‌ كرده‌ است. در تاريخ‌ 10 سپتامبر و پس‌ از تعلل‌ سفارت‌ ليبي‌ در پاسخ‌ مناسب، مجلس‌ اعلا موضوع‌ را با سليم‌ الحص، نخست‌ وزير وقت‌ لبنان، در ميان‌ گذاشت. او نيز در همان‌ روز كاردار ليبي‌ را فراخواند و از او پاسخي‌ رسمي‌ و فوري‌ خواست.


* پاسخ‌ ليبي‌

‌ظهر روز بعد كاردار ليبي‌ پاسخي‌ داد كه‌ تا امروز نيز تكرار مي‌شود، اگر چه‌ گاهي‌ در اين‌ سال‌ها حافظه‌ قذافي‌ ياري‌ نمي‌كند، تا دروغ‌ بزرگ‌ خودش‌ را تكرار كند، ( اشاره‌ به‌ سخنان‌ سال‌ 2002 قذافي‌ است‌ كه‌ گفته‌ است‌ امام‌ از ليبي‌ خارج‌ نشده‌ ) و هر چند كه‌ با هزار سند و دليل‌ و مدرك‌ اين‌ بلوف‌ قذافي‌ رنگ‌ باخته‌ است. كاردار گفت: " امام‌ صدر و دو همراهش‌ عصر روز 28 رمضان‌ 1398 مطابق‌ با 31 آگوست‌ 1978 (9 شهريور 1357) ليبي‌ را به‌ قصد ايتاليا ترك‌ كرده‌اند و هواپيماي‌ آنان‌ پرواز شماره‌ 881 شركت‌ هواپيمايي‌ آليتالياست.

"

بيست‌ و هفت‌ سال‌ از اين‌ ادعاي‌ ليبي‌ مي‌گذرد و كذب‌ آن‌ روشن‌ گشته‌ است، اما باز هم‌ كاري‌ صورت‌ نمي‌بندد و دولتمردان‌ لبنان‌ و ايران‌ و حاميان‌ حقوق‌ بشر و مدافعان‌ غربي‌ و شرقي‌ آزادي‌ انسان، فشاري‌ به‌ قذافي‌ وارد نمي‌آورند و اگر هم‌ در اين‌ سال‌ها اقدامي‌ صورت‌ پذيرفته، آنقدر بي‌ رمق‌ بوده‌ است‌ كه‌ شاهد هيچ‌ پيشرفتي‌ در اين‌ پرونده‌ و بازگرداندن‌ امام‌ به‌ صحنه‌ فعاليت‌ خود نبوده‌ايم.


اين‌ پاسخ‌ رسمي‌ كاردار ليبي‌ رئيس‌ جمهور وقت‌ لبنان، استاد الياس‌ سركيس را بر آن‌ داشت‌ تا در 12 سپتامبر 1978، براي‌ روشن‌ شدن‌ ماجرا با قذافي‌ تماس‌ تلفني‌ بگيرد، اما تلاش‌ براي‌ صحبت‌ با قذافي، به‌‌رغم‌ تلاش‌ چندباره‌ رئيس‌ جمهور لبنان، بي‌ ثمر مي‌ماند.


‌* نخستين‌ تحقيقات‌


‌در نخستين‌ تحقيقات‌ روشن‌ شد كه‌ امام‌ صدر براي‌ آخرين‌ بار در ساعت‌ يك‌ بعدازظهر 31 آگوست‌ 1978 (9 شهريور 1357) در حال‌ ترك‌ هتل‌ " الشاطي‌ " ديده‌ شده‌ است. او با اتومبيل‌هاي‌ رسمي‌ دولت‌ ليبي‌ كه‌ در اختيارش‌ بوده، ظاهراً‌ براي‌ ديدار با قذافي، هتل‌ را ترك‌ مي‌كرده‌ است. قذافي‌ در تاريخ‌ 13978.9.21 (30 شهريور 1357) در سوريه‌ به‌ اجتماع‌ كنندگان‌ لبناني‌ در سوريه‌ گفت‌ كه‌ قرار ديدار ما با امام‌ صدر ساعت‌ يك‌ ونيم‌ ظهر 31 آگوست‌ 1978 بود، اما منكر هر ديداري‌ با امام‌ شد و افزود به‌ من‌ خبر دادند كه‌ امام‌ و دو همراهش‌ خاك‌ ليبي‌ را ترك‌ كرده‌اند.


در تاريخ‌ 13 سپتامبر 1978 (22 شهريور 1357) دولت‌ لبنان‌ هيئت‌ تحقيق‌ امنيتي‌ - سياسي‌ به‌ ليبي‌ و ايتاليا فرستاد. ليبي‌ مانع‌ ورود آن‌ هيئت‌ به‌ خاك‌ آن‌ كشور شد و آنان‌ به‌ سوي‌ رم‌ رفتند و به‌ مدت‌ دو هفته‌ تحقيقات‌ خود را ادامه‌ دادند. اين‌ هيئت‌ در اول‌ نوامبر ( 10 آبان‌ ) نتيجه‌ تحقيقات‌ خود را كه‌ موافق‌ با تحقيقات‌ دستگاه‌ امنيتي‌ ايتاليا بود، اعلام‌ كرد. نيتجه‌ اين‌ تحقيقات‌ چنين‌ بود: " امام‌ صدر و دو همراهش‌ به‌ رم‌ نرفته‌اند و آنان‌ در ساعت‌ و تاريخ‌ و هواپيمايي كه‌ ليبي‌ در بيانيه‌ رسمي‌ خود به‌ آنها اشاره‌ كرده‌ است، خاك‌ ليبي‌ را ترك‌ نكرده‌اند. "


از جمله‌ بازي‌هايي‌ كه‌ ليبي‌ در اين‌ ميان‌ به‌ آن‌ متوسل‌ شد، اين‌ بود كه‌ دو نفر را به‌ جاي‌ امام‌ موسي‌ صدر و شيخ‌ محمد يعقوب‌ با رواديد و گذرنامه‌هاي‌ مخدوش‌ راهي‌ هتل‌ " هاليدي‌ اين‌ " ايتاليا كرد و آن‌ دو نفر نيز پس‌ از پر كردن‌ فرم‌هاي‌ هتل و 10 دقيقه‌ اقامت‌ در اطاق، هتل‌ را ترك‌ مي‌كنند و ديگر ديده‌ نمي‌شود.


احكام‌ دادگاه‌هاي‌ ايتاليا، تحقيقات‌ دستگاه‌ امنيتي‌ ايتاليا، تحقيقات‌ هيئت‌ امنيتي‌ - سياسي‌ لبنان، همگي، ثابت‌ مي‌كند كه‌ اين‌ دو نفر متقلبند و اسناد آنها دستكاري‌ شده‌ است.


هيچ‌كدام‌ از آن‌ دو نفر لباس‌ روحانيت‌ بر تن‌ نداشتند. (به‌رغم‌ عادت‌ امام‌ موسي‌ صدر و شيخ‌ محمد يعقوب‌ كه‌ هميشه‌ و در همه‌ جا با لباس‌ روحانيت‌ حضور پيدا مي‌كردند. ) طبق‌ اظهارات‌ كاركنان‌ هتل، چهره‌ و قامت‌ آنان‌ نيز با امام‌ و شيخ‌ محمد يعقوب‌ مطابقت‌ نداشته‌ است‌ و جالب‌تر اينكه‌ آن‌ دو نفر حتي‌ نام‌هاي‌ موسي‌ صدر و محمد يعقوب‌ را با غلط‌ املايي‌ در فرم‌هاي‌ هتل‌ نوشته‌اند.


ليبي‌ در ابتدا نسبت به‌ اين‌ مسأله‌ تجاهل‌ كرد، اما پس‌ از آنكه‌ مسأله‌ روشن‌ شد و خبرگزاري‌ها، خبر آن‌ را مخابره‌ كردند و مجامع‌ بين‌المللي‌ از حادثه‌ آگاه‌ شدند، مجبور شد در تاريخ‌ 13978.9.17 (26 شهريور 1357 ) بيانيه‌اي‌ رسمي‌ در اينباره‌ صادر كند. اين‌ بيانيه‌ دربردارنده‌ تناقضات‌ بسياري‌ بود. از جمله‌ اينكه‌ ادعا شده‌ بود امام‌ صدر " از ليبي‌ بارها ديدار كرده‌ بود "، در حالي‌ كه‌ امام‌ تنها در آگوست‌ 1975 (مرداد 1354) و آن‌ هم‌ براي‌ شركت‌ در همايش‌ انديشه‌ اسلامي‌ به‌ ليبي‌ سفر كرده‌ بود. در همين‌ روز مجلس‌ اعلاي‌ شيعيان‌ تأكيد كرد كه‌ اخباري‌ در اختيار دارد كه‌ نشان‌ مي‌دهد امام‌ صدر و دو همراهش‌ در ليبي‌ به‌ سر مي‌برند و ليبي‌ را به‌ مقصد رم‌ ترك‌ نكرده‌اند.


"امام‌ كجاست‌ اي‌ عرب؟! " " اي‌ عرب‌ اينگونه‌ مهمان‌ نوازي‌ مي‌كنيد؟! " اينها شعارهاي‌ اصلي‌ جمعيت‌ بزرگي‌ بود كه‌ به‌ دعوت‌ مجلس‌ اعلاي‌ شيعيان‌ در 21/9/1978 ( 30 شهريور 1357 ) به‌ سمت‌ دمشق‌ به‌ راه‌ افتادند. در دمشق‌ كنفرانس‌ سران‌ جبهه‌ پايداري‌ برقرار بود. از همين‌ رو مجلس‌ اعلاي‌ شيعيان‌ لبنان‌ از مردم‌ خواست‌ تا به‌ سمت‌ دمشق‌ راهپيمايي‌ كنند و فرياد خود را به‌ گوش‌ سران‌ عرب‌ برسانند. در اين‌ راهپيمايي‌ كم‌سابقه‌ بيش‌ از 6 هزار اتومبيل‌ به‌ سوي‌ دمشق‌ راه‌ افتادند. قذافي‌ در دمشق‌ براي‌ هيئت‌ علماي‌ لبنان‌ همان‌ سخنان‌ بي‌ اساس‌ پيشين‌ را تكرار كرده‌ بود.


‌* احكام‌ دادگاه‌هاي‌ ايتاليا


‌دادگاه‌ بدوي‌ دادستان‌ ايتاليا پس‌ از اعلام‌ خبر ربودن‌ امام‌ صدر و ادعاي‌ ليبي‌ به‌ سرعت‌ تحقيقات‌ خود را آغاز كرد. اين‌ تحقيقات‌ از تاريخ‌ 13978.9.13 ( 22 شهريور 1357 ) آغاز شد. در تاريخ‌ 79.5.19 ( 29 ارديبهشت‌ 1358 ) مدعي‌العموم‌ ايتاليا، جيروندا، نتيجه‌ تحقيقات‌ را رسماً‌ اعلام‌ كرد. در پايان‌ اين‌ حكم‌ كه‌ در آن‌ به‌ تحقيقات‌ مفصلي‌ اشاره‌ شده‌ بود، آمده‌ است: " از اين‌ تحقيقات‌ قطعاً‌ يك‌ مسئله‌ را مي‌توان‌ نتيجه‌ گرفت و آن‌ اين‌ است‌ كه‌ حتي‌ يك‌ دليل‌ هم‌ وجود ندارد كه‌ ثابت‌ كند امام‌ بليت‌ هواپيماي‌ پرواز شماره‌ 881 شركت‌ هواپيمايي‌ آليتاليا را كه‌ مقصدش‌ رم‌ بوده‌ است، تهيه‌ كرده‌ باشد، همچنين‌ با استناد به‌ مراجع‌ گوناگون‌ نتيجه‌ مي‌گيريم‌ كه‌ امام‌ طرابلس‌ را با هواپيماي‌ هيچ‌ شركت‌ هوايي‌ ديگري‌ هم‌ ترك‌ نكرده‌ است.


* دادگاه‌ تجديد نظر


در اين‌ مدت‌ همه‌ تلاش‌ ليبي‌ اين‌ بود كه‌ نشان‌ دهد امام‌ ليبي‌ را ترك‌ كرده‌ است. از همين‌ رو در فوريه‌ 1980 (بهمن‌ 1358) يعني‌ پس‌ از گذشت‌ يك‌ سال‌ و نيم‌ از ربودن‌ امام‌ و هشت‌ ماه‌ پس‌ از صدور حكم‌ دادگاه‌ ايتاليا، به‌ اين‌ حكم‌ اعتراض‌ كرد و با اين‌ ادعا كه‌ اسناد جديدي‌ به‌ دست‌ آورده‌ است، خواستار تحقيقات‌ دوباره‌ دستگاه‌ قضائي‌ ايتاليا شد.


دادستان‌ ايتاليا نيز با ناديده‌ گرفتن‌ تحقيقات‌ گذشته، يك‌بار ديگر بررسي‌هاي‌ جامعي‌ را آغاز و از همه‌ شهود ( مسافرين‌ هواپيما، كاركنان‌ و پليس‌ فرودگاه، كاركنان‌ هتل‌ هاليدي‌ اين‌ ) بازپرسي‌ كرد. در تاريخ‌ 1981.12.20 ( 29 آذر 1360 ) دادستان‌ ايتاليا تحقيقاتش‌ را اعلام‌ و در تاريخ‌ 13982.1.28

(8 بهمن‌ 1360 ) قاضي‌ تحقيق‌ ايتاليا حكم‌ تجديد نظر را منتشر كرد. نتيجه‌ تحقيقات‌ دادستان‌ اين‌ بود: " به‌ صورت‌ قاطع‌ و اكيد و بنابر اتفاقات‌ عيني‌ ثابت‌ شده‌ است‌ كه‌ نه‌ امام‌ و نه‌ محمد يعقوب‌ و نه‌ همراه‌ ديگر آنان، عباس‌ بدرالدين، در صبح‌ 1378.9.1


(10 شهريور 1357) وارد هتل‌ "هاليدي‌ اين‌ " نشده‌اند. " و قاضي‌ نيز ضمن‌ تأييد نتايج‌ دادگاه‌ بدوي، " تقلب‌ تحقيقات‌ امنيتي‌ ليبي‌ " را اعلام‌ كرد.


* اقدامات‌ دستگاه‌ قضائي‌ لبنان‌


‌هيئت‌ دولت‌ لبنان‌ در تاريخ‌ 1981.9.4 ( 15 بهمن‌ 1359 ) و با مصوبه‌ شماره‌ 3794 ربودن‌ امام‌ موسي‌ صدر و دو همراهش‌ را تجاوز به‌ امنيت‌ ملي‌ لبنان‌ دانست و اين‌ پرونده‌ را به‌ شوراي‌ عالي‌ قضائي‌ (‌بالاترين‌ مرجع‌ قضائي‌ لبنان‌ ) ارجاع‌ داد و در تاريخ‌ 1391.2.6 (17 بهمن‌ 1359) قاضي‌ طربيه‌ رحمه‌ به‌ عنوان‌ قاضي‌ تحقيق‌ اين‌ پرونده‌ تعيين‌ شد.


قاضي‌ طربيه‌ رحمه‌ در تاريخ‌ 1986.11.18 (27 آبان‌ 1365) با استناد به‌ ادله‌ و شهادت‌ شهود، حكم‌ داد كه‌ ربودن‌ امام‌ صدر و دو همراهش‌ در داخل‌ خاك‌ ليبي‌ صورت‌ پذيرفته‌ است‌ و اشخاص‌ ديگري‌ مي‌خواستند، متقلبانه، خود را به‌ جاي‌ امام‌ صدر و شيخ‌ محمد يعقوب‌ معرفي‌ كنند و نشان‌ دهند كه‌ آنان‌ وارد ايتاليا شده‌اند و ربايندگان‌ كيان‌ لبنان‌ را مورد هدف‌ قرار داده‌اند.


سرانجام‌ در تاريخ‌ 2001.05.22 (1 خرداد 1380) فرزند امام‌ صدر و همسران‌ شيخ‌ محمد يعقوب‌ و عباس‌ بدرالدين‌ شكايات‌ خود را تقديم‌ شوراي‌ عالي‌ قضائي‌ لبنان‌ كردند تا اين‌ پرونده‌ پر رمز و راز در مسير ديگري‌ پيگيري‌ شود، گره‌ ناگشوده‌ آن‌ گشوده‌ و امام‌موسي‌ صدر به‌ دامان‌ جامعه‌ بازگردد. خانواده‌هاي‌ ربوده‌شدگان، همين‌ شكايت‌ را به‌ بازپرس‌ اول‌ بيروت‌ نيز تقديم‌ كردند و از آنان‌ خواستند مجرمان‌ و شركاي‌ آنان‌ به‌ هر طريق‌ ممكن‌ مشخص‌ شوند. در پي‌ اين‌ شكايت‌ قاضي‌ عدنان‌ عضوم، دادستان‌ كل‌ لبنان، دستور داد تا حكم‌ قاضي‌ طربيه‌ رحمه‌ به‌ جريان‌ بيفتد و همه‌ دستگاه‌هاي‌ امنيتي‌ اقدامات‌ مناسب‌ را انجام‌ دهند.


سرانجام‌ پيگيري‌هاي‌ قضائي‌ خانواده‌ در سال‌ 2004 منجر به‌ حكمي‌ از سوي‌ دادستان‌ كل‌ لبنان‌ شد و بار ديگر بارقه‌هاي‌ اميد درخشيدن‌ گرفت‌ و دوستداران‌ امام‌ اميدوار شدند تا با پيگيري‌ قضائي‌ اين‌ پرونده‌ بار دگر امام‌ را در ميان‌ خود ببينند.


عدنان‌ عضوم، دادستان‌ كل‌ لبنان، در سال‌ 2004 در طي‌ حكمي، 17 نفر از سران‌ ليبي، از جمله‌ معمر قذافي‌ را به‌ دادگاه‌ لبنان‌ فراخواند. با اين‌ حكم‌ مراجع‌ قضائي‌ لبنان، آن‌ هم‌ در بالاترين‌ سطح، مسئولان‌ ليبيايي‌ و در صدر آنان‌ معمر قذافي، رهبر اين‌ كشور را در اين‌ حادثه‌ مسئول‌ و متهم‌ شماردند و بدين‌ ترتيب‌ همگان‌ را در موضع‌ انفعال‌ قرار دادند. پاره‌اي‌ تحليلگران‌ بر آنند كه‌ در واقع، دستگاه‌ قضائي‌ لبنان‌ به‌ ليبي‌ " اعلان‌ جنگ‌ " داده‌ است، آن‌ هم‌ در دوره‌اي‌ كه‌ ليبي‌ دوست‌ و هم‌پيمان‌ امپرياليست‌ ديروزش‌ شده‌ است. اما اين‌ 17 نفر در دادگاه‌ حاضر نشدند. متأسفانه‌ ترور رفيق‌ حريري، اوضاع‌ سياسي‌ لبنان‌ و بحران‌هاي‌ پيش‌ روي‌ اين‌ كشور، پيگيري‌ اين‌ پرونده‌ را تا امروز به‌ تأخير انداخته‌ است.


‌* اقدامات‌ ايران‌


‌امام‌ موسي‌ صدر در 9 شهريور 1357 ربوده‌ شد؛ يعني‌ در اوج‌ مبارزات‌ مردم‌ ايران. از همان‌ روزهاي‌ نخست‌ امام‌ خميني( ره‌ ) نسبت‌ به‌ اين‌ جنايت‌ واكنش‌ نشان‌ داد. امام‌ خميني‌ در تاريخ‌ 10 و 20 شوال‌ 1398 به‌ ترتيب‌ به‌ ياسرعرفات‌ و حافظ‌ اسد تلگرام‌ مي‌زند و از آنان‌ مي‌خواهد تا هر چه‌ زودتر براي‌ روشن‌ شدن‌ وضعيت‌ امام‌ صدر اقدام‌ كنند و نتيجه‌ را به‌ اطلاع‌ او نيز برسانند. در اين‌ تلگرام‌ها امام‌ خميني‌ نگراني‌ و تأثر خود را از اين‌ جنايت‌ اعلام‌ مي‌كند. در بخشي‌ از پيام‌ امام‌ خميني‌ به‌ حافظ‌ اسد آمده‌ است: " از جناب‌عالي‌ تقاضا دارم‌ كه‌ اين‌ موضوع‌ را با سران‌ كشورهايي‌ كه‌ در قضيه‌ فلسطين‌ اجتماع‌ كرده‌اند، در ميان‌ بگذاريد و اهتمام‌ آنان‌ را جلب‌ نماييد. " ( صحيفه‌ امام، ج‌ 3، ص‌ 749)

پس‌ از پيروزي‌ انقلاب‌ اسلامي‌ هيئت‌ ليبيايي‌ به‌ ديدار امام‌ خميني‌ (ره) آمدند. امام‌ به‌ آنان‌ گفت: "ما نگران‌ سرنوشت‌ امام‌ موسي‌ صدر هستيم‌ و مي‌خواهيم‌ به‌ محض‌ بازگشت‌ به‌ ليبي، به‌ سرهنگ‌ قذافي‌ بگوييد هر چه‌ زودتر در مورد سرنوشت‌ امام‌ موسي‌ صدر رسيدگي‌ كند.

"

اين‌ هيئت از امام‌ خميني‌ مي‌خواهند تا اجازه‌ دهد، سرهنگ‌ قذافي‌ براي‌ عرض‌ تبريك‌ به‌ ايران‌ بيايد، اما امام‌ پاسخ‌ مي‌دهد: " من‌ فعلاً‌ به‌ قم‌ مي‌روم‌ و اين‌ ديدار را به‌ زمان‌ ديگري‌ موكول‌ كنيد. " (سخنراني‌ شماره‌ 123، مورخه‌ 1357.12.17در اين بار‌ آيت‌الله موسوي‌ اردبيلي‌ گفته‌اند: " زماني‌ بنا بود كه‌ قذافي‌ به‌ ايران‌ بيايد. قذافي‌ اظهار تمايل‌ كرده‌ بود كه‌ به‌ ايران‌ بيايد. عده‌اي‌ هم‌ مي‌خواستند امام‌ را آماده‌ كنند تا قذافي‌ را به‌ حضور بپذيرد! امام‌ گفتند كه‌ من‌ نمي‌گويم‌ قذافي‌ بيايد يا نيايد! اين‌ را خودتان‌ مي‌دانيد. اما اينجا نيايد. اين‌ را امام‌ گفتند. اصرار كه‌ شد امام‌ گفتند، هنوز مسئله‌ آقا موسي‌ حل‌ نشده‌ است‌ و من‌ قذافي‌ را نمي‌پذيرم.

"

همين‌ بي‌اعتنايي‌ امام‌ باعث‌ شد تا سرهنگ‌ قذافي‌ تا امروز هم‌ نتواند به‌ ايران‌ بيايد، هر چند كه‌ با پاره‌اي‌ دولتمردان‌ سابق‌ و كنوني‌ ايران‌ روابط‌ مستحكمي‌ داشت‌ و دارد. علاوه‌ بر اينها امام‌ خميني(ره) تأثر عميق‌ خود را در مصاحبه‌ها و سخنراني‌هاي‌ بسياري‌ اعلام‌ كردند.


دولت‌ موقت‌ و مهندس‌ بازرگان‌ هم‌ روابط‌ سردي‌ با ليبي‌ داشت‌ و شرط‌ اساسي‌ براي‌ برقراري‌ روابط‌ حسنه‌ با ليبي‌ را مشخص‌ شدن‌ وضعيت‌ امام‌ موسي‌ صدر اعلام‌ كرد. وزير كشور دولت‌ موقت‌ نيز نماينده‌ ليبي‌ را به‌ حضور نپذيرفت.


پيش‌ از انقلاب‌ روابط‌ ديپلماتيك‌ ايران‌ با ليبي‌ قطع‌ شده‌ بود. پس‌ از پيروزي‌ انقلاب‌ " رفقاي‌ ايراني‌ قذافي‌ " تلاش‌ كردند روابط‌ دو كشور به‌ روزهاي‌ خوب‌ خود بازگردد. بند هفدهم‌ مقاوله‌نامه‌ تجديد روابط‌ ايران‌ و ليبي‌ تشكيل‌ كميته‌ تحقيق‌ براي‌ پيگيري‌ و روشن‌ كردن‌ مسئله‌ امام‌ موسي‌ صدر بود. اين‌ كميته‌ در ايران‌ تشكيل‌ شد. از اعضاي‌ اين‌ كميته‌ مي‌توان نمايندگان‌ رئيس‌ جمهور لبنان‌ و جنبش‌ امل، وكيل‌ خانواده‌ امام‌ موسي‌ صدر و نماينده‌ وزير دادگستري‌ ايران‌ را نام‌ برد. اعضاي‌ اين‌ كميته‌ همراه‌ با اسناد و مدارك‌ تهيه‌ شده‌ در ايران، ايتاليا و لبنان‌ خود را آماده‌ سفر به‌ ليبي‌ كردند. اما عصر شبي‌ كه‌ قرار بود كميته‌ به‌ ليبي‌ برود خبر رسيد كه‌ ليبي‌ از پذيرفتن‌ اعضاي‌ كميته‌ امتناع‌ دارد. قذافي‌ سخنان‌ دكتر صادق‌ طباطبايي، خواهرزاده‌ امام‌ موسي‌ صدر و سخنگوي‌ دولت‌ موقت‌ را بهانه‌ قرار داده‌ بود. دكتر طباطبايي‌ طي‌ يك‌ سفر رسمي‌ به‌ لبنان‌ و در مصاحبه‌اي‌ در آنجا ليبي‌ را در اين‌ ماجرا متهم‌ كرده‌ بود. دكتر طباطبايي‌ كه‌ رياست‌ اين‌ كميته‌ را بر عهده‌ داشت، نه‌ تنها از رياست‌ كميته، بلكه‌ از عضويت‌ در كميته‌ هم‌ كنار كشيد تا بهانه‌هاي‌ قذافي‌ پايان‌ يابد. اما يكي‌ از مراجع‌ با نفوذ آن‌ دوران كه‌ بيتش‌ روابط‌ دوستانه‌ با قذافي‌ داشتند، خود را به‌ امام‌ خميني‌ مي‌رساند تا به‌ بهانه‌ مصلحت، حق‌ و حقيقت‌ را سر ببرد. به‌ هر حال‌ با اين‌ اقدامات‌ دوستان‌ ايراني‌ قذافي‌ بود كه‌ اعضاي‌ اين‌ كميته‌ هرگز پا به‌ خاك‌ ليبي‌ نگذاشتند.


از همان‌ ابتداي‌ انقلاب‌ پاره‌اي‌ از انقلابي‌هايي‌ كه‌ از دوستان‌ و نزديكان‌ قذافي‌ نيز به‌ شمار مي‌رفتند، خواهان‌ رابطه‌ با ليبي‌ شدند، آنان‌ با اصرار بر اينكه‌ انقلاب‌ ما نياز به‌ حمايت‌ دارد و روابط‌ با ليبي‌ به‌ مصلحت‌ انقلاب‌ است، با سلاح‌ مصلحت، حقيقت‌ را ذبح‌ كردند. از سوي‌ ديگر ايران‌ درگير جنگ‌ ناخواسته‌ شد و نياز به‌ حمايت‌ داشت، اين‌ عوامل‌ اين‌ تفكر را پرورش‌ داد كه‌ رابطه‌ با ليبي‌ و پرونده‌ امام‌ موسي‌ صدر دو راه‌ مختلف‌ دارند و مي‌توان‌ هم‌ با ليبي‌ رابطه‌ داشت‌ و هم‌ پرونده‌ امام‌ موسي‌ صدر را پيگيري‌ كرد. متأسفانه‌ بايد گفت‌ رابطه‌ با ليبي‌ برقرار شد، اما پرونده‌ امام‌ موسي‌ صدر هرگز پيگيري‌ نشد. در زمان‌ نخست‌وزيري‌ ‌ميرحسين موسوي‌ همه‌ توان‌ كشور متوجه‌ جنگ‌ و حفظ‌ وضع‌ اقتصادي‌ موجود شد، گرچه موسوي‌ در هيچ‌ زماني‌ نسبت‌ به‌ اين‌ موضوع‌ روي‌ خوش‌ نشان‌ ندادند.


مقام‌ معظم‌ رهبري‌ در زمان‌ رياست‌ جمهوري‌ به‌ ليبي‌ مي‌رود، اما باز هم‌ روشن‌شدن‌ سرنوشت‌ امام‌ صدر جو مذاكرات‌ مقامات‌ ايران‌ و ليبي‌ را تلخ‌ كرد.


پس‌ از دوران ميرحسين موسوي‌ نيز دوران‌ سازندگي‌ آغاز شد. در اين‌ دوره‌ نيز بي‌مهري‌ها به‌ اين‌ موضوع‌ ادامه‌ يافت، حتي‌ روابط‌ جناب‌ آقاي‌ هاشمي‌ رفسنجاني‌ با ليبي‌ رو به‌ بهبودي‌ نهاد. در اين‌ سال‌ها گر چه‌ حرف‌هايي، هر چند كم، زده‌ شد، اما هيچ‌ اقدام‌ مناسبي‌ صورت‌ نگرفت‌ و گويي‌ امام‌ صدر نه‌ ايراني‌ است‌ و نه‌ روحاني‌ شيعه.


در سال‌ 1376 جناب‌ آقاي‌ خاتمي‌ به‌ رياست‌ جمهوري‌ برگزيده‌ شد. با انتخاب‌ آقاي‌ خاتمي‌ و قرابت‌ نسبي‌ و انديشه‌اي‌ آقاي‌ خاتمي‌ به‌ امام‌ موسي‌ صدر، دوستداران‌ امام‌ صدر بار ديگر اميدوار شدند. آقاي‌ خاتمي‌ قول‌ داد كه‌ مسئله‌ را پيگيري‌ كند و آن‌ را به‌ سرانجام‌ برساند. سيدمحمد علي‌ ابطحي، رئيس‌ دفتر آقاي‌ خاتمي، نماينده‌ تام‌الاختيار رئيس‌ جمهور در اين‌ مسئله‌ شد. صلاح‌ بر اين‌ ديده‌ شد كه‌ مذاكراتي‌ را با قذافي‌ و ليبي‌ آغاز كنند. آقاي‌ ابطحي‌ سه‌ سفر به‌ ليبي‌ داشت و با سيف‌الاسلام‌ قذافي‌ مذاكراتي‌ انجام‌ داد، اما سيف‌الاسلام‌ همان‌ اطلاعات‌ هميشگي‌ را تكرار كرد. هر چند قذافي‌ در سخنان‌ خود در سال‌ 1381 رسماً‌ اعتراف‌ كرد كه‌ امام‌ صدر وارد ليبي‌ شده‌ است‌ و در اين‌ كشور ربوده‌ شده، اما وقت‌كشي‌ طرف‌ ليبيايي‌ و عدم‌ همكاري‌ مقامات‌ اين‌ كشور باعث‌ شد تا در سال‌ 1382 خانواده‌ از دولت‌ بخواهد، مذاكرات‌ را متوقف‌ كند.


مقام‌ معظم‌ رهبري‌ در سال‌ 1378 در پيامي‌ كه‌ به‌ همايش‌ بزرگداشت‌ شخصيت‌ امام‌ موسي‌ صدر در دانشگاه‌ مفيد فرستادند، بار دگر علاقه‌ خود را به‌ شخصيت‌ امام‌ صدر و روشن‌ شدن‌ سرنوشت‌ او نشان‌ دادند: " يقيناً‌ محروم‌ شدن‌ صحنه‌ لبنان‌ از حضور چنين‌ عنصر ممتاز و ارزشمندي‌ يك‌ خسارت‌ بزرگ‌ بوده‌ و هست كه‌ متأسفانه‌ عكس‌العمل‌ مناسب‌ خود را از سوي‌ مدعيان‌ طرفداري‌ از حقوق‌ بشر دريافت‌ نكرده‌ و اميدواريم‌ بي‌ خبري‌ها در اين‌ قضيه‌ با همت‌ صاحبان‌ همت‌ پايان‌ يابد. " اما صاحبان‌ مسئوليت‌ هيچگاه‌ همتي‌ نكردند تا اين‌ خواسته‌ مقام‌ معظم‌ رهبري‌ را جامه‌ عمل‌ بپوشانند.


در اسفند ماه‌ 1383 جمع‌ زيادي‌ از مراجع‌ عظام‌ تقليد، روحانيان، نمايندگان‌ مجلس، فعالان‌ سياسي، هنرمندان‌ و نويسندگان‌ در نامه‌اي‌ سرگشاده‌ چهار خواسته‌ را از آقاي‌ خاتمي‌ مطرح‌ كردند

:

1- طرح‌ رسمي‌ پرونده‌ از سوي‌ ايران‌ در مجامع‌ بين‌المللي‌ حقوق‌ بشر.


2- پيگيري‌ قضائي‌ پرونده‌ از سوي‌ ايران‌ در محاكم‌ بين‌الملل.


3- بسيج‌ اطلاعاتي‌ كشور براي‌ كشف‌ تمام‌ حقايق‌ ماجرا.


4- اتخاذ تدابير ديپلماتيك‌ شايسته‌ جهت‌ ابراز نارضايتي‌ ايران‌ از عملكرد دولت‌ ليبي.

نكته‌ جالب‌ توجه‌ اين‌ بود كه‌ امضا كنندگان‌ نامه‌ از رجال‌ همه‌ جناح‌هاي‌ سياسي‌ كشور بودند. اين‌ سخن‌ بدين‌ معناست‌ كه‌ اين‌ موضوع‌ مورد حمايت‌ همه‌ جناح‌هاي‌ كشور است. گرچه‌ پاره‌اي‌ از دولتمردان‌ و شخصيت‌ها با بهانه‌جويي‌هايي‌ از امضاي‌ اين‌ نامه‌ سرباز زدند كه‌ خود قصه‌ مفصلي‌ دارد و در جاي‌ خود بدان‌ خواهم‌ پرداخت.


اين‌ نامه‌ از سوي‌ آقاي‌ خاتمي‌ بي‌پاسخ‌ ماند و امضاها در آرشيو رياست‌ جمهوري‌ خاك‌ خوردند. آقاي‌ خاتمي‌ در ارديبهشت‌ 1383 در همايش‌ دانشگاه‌ شهيد بهشتي، با عنوان‌ " امام‌ موسي‌ ؛ انديشه‌ ربوده‌ شده‌ " شركت‌ كرد، و از فضايل‌ امام‌ موسي‌ صدر هم‌ گفت، اما نه‌ اشاره‌اي‌ به‌ نامه‌ و پاسخي‌ به‌ آن‌ كرد و نه‌ از پيگيري‌ قضيه‌ و نقش‌ ليبي‌ حرفي‌ به‌ ميان‌ آورد، تا همه‌ چيز به‌ خوبي‌ و خوشي‌ تمام‌ شود و كسي‌ نرنجد.


با انتخاب‌ مجلس‌ هفتم‌ و راه‌ يافتن‌ برخي‌ از امضا كنندگان‌ نامه‌ نخبگان‌ به‌ مجلس، پيگيري‌ اين‌ معماي‌ راز آلود جاني‌ تازه‌ به‌ خود گرفت. عده‌اي‌ از نمايندگان‌ در شهريور 1383 در خبرگزاري‌ مهر گرد هم‌ آمدند و قول‌ مساعدت‌ و پيگيري‌ جدي‌ آن‌ را دادند. در مجلس‌ كميته‌اي‌ به‌ اين‌ منظور تشكيل‌ شد و حجت‌الاسلام‌ فاكر عهده‌دار رياست‌ و آقاي‌ سعيد ابوطالب‌ دبير اين‌ كميته‌ شدند.


در آخرين‌ روز كاري‌ مجلس‌ شوراي‌ اسلامي‌ در سال‌ 1383 بيش‌ از 150‌نفر‌ از نمايندگان‌ از همه‌ جناح‌ها و گروه‌ها، در حمايت‌ و ضرورت‌ پيگيري‌ قضيه‌ امام‌ موسي‌ صدر و نيز حمايت‌ از دادگاه‌ لبنان، سندي‌ را امضا كردند كه‌ از تريبون‌ علني‌ مجلس‌ قرائت‌ شد. نمايندگان‌ مجلس‌ در اين‌ سند خواستار آزادسازي‌ امام‌ موسي‌ صدر از زندان‌هاي‌ ليبي‌ شدند و از دولت‌ جمهوري‌ اسلامي‌ خواستند تا همه‌ راه‌هاي‌ قانوني‌ را براي‌ روشن‌ شدن‌ حقيقت‌ ماجرا، محاكمه‌ آمران‌ و عاملان‌ ربودن‌ امام‌ موسي‌ صدر و آزادسازي‌ ايشان‌ به‌ كار بندد.

اين‌ كميته‌ هم‌اكنون‌ فعال‌ است‌ و اخيراً‌ نيز با نبيه‌ بري، رئيس‌ پارلمان‌ لبنان، ديداري‌ داشته‌ است. در اين‌ ديدار قرار بر اين‌ شد كه‌ ميان‌ مجالس‌ لبنان‌ و ايران‌ براي‌ پيگيري‌ قضيه‌ هماهنگي‌ برقرار شود. به‌ همين‌ منظور آقاي‌ ابوطالب‌ و تني‌ چند از نمايندگان‌ عازم‌ لبنان‌ شدند تا در اين باره‌ با مقامات‌ و همتايان‌ لبناني‌ خود مذاكراتي‌ داشته‌ باشند.

جناب‌ دكتر احمدي‌ نژاد نيز از ابتدا علاقه‌ خود را به‌ اين‌ مسئله‌ عنوان‌ كردند و در ديدار با خانواده‌ قول‌ مساعد براي‌ پيگيري‌ اين‌ پرونده‌ را دادند و آقاي‌ دكتر موسوي، معاون‌ پارلماني‌ خود را مسئول‌ پيگيري‌ اين‌ پرونده‌ كرده‌اند.


‌آيا به‌ حيات‌ امام‌ صدر اميدوار باشيم؟

‌آنچه‌ در اين‌ روزها بيش‌ از پيش‌ پرسيده‌ مي‌شود، اطلاعاتي‌ موثق‌ درباره‌ حيات‌ امام‌ موسي‌ صدر است، گرچه، از لحاظ‌ انساني‌ و اسلامي‌ پيگيري‌ سرنوشت‌ يك‌ انسان، با حيات‌ وي‌ در پيوند نيست. اما با اين‌ حال‌ آنچه‌ درباره‌ حيات‌ امام‌ موسي‌ صدر مي‌توان‌ گفت، اين‌ است‌ كه‌ تا امروز هيچ‌ خبر مرگ‌ قطعي، از طرف‌ مقامي‌ رسمي، به‌ خانواده‌ امام‌ صدر داده‌ نشده‌ است. خانم‌ رباب‌ صدر، خواهر امام‌ موسي‌ صدر و رئيس‌ مؤ‌سسات‌ امام‌ صدر در لبنان، مي‌گويد: " ما هيچ‌ نشانه‌اي‌ مبني‌ بر اينكه، خداي‌ ناكرده، امام‌ و دو همراهش‌ به‌ قتل‌ رسيده‌ باشند، در اختيار نداريم. " از سوي‌ ديگر اطلاعات‌ و قراين‌ آشكار و پنهان‌ در سال‌هاي‌ گذشته، چراغ‌ اميد به‌ حيات‌ امام‌ صدر را زنده‌ نگه‌ داشته‌ است. اين‌ اطلاعات‌ اين‌ گمانه‌ را تقويت‌ مي‌كنند كه‌ وي‌ زنده‌ است و دوران‌ حبس‌ ابد را در زندان‌هاي‌ ليبي‌ سپري‌ مي‌كند.


گفتني‌ است‌ كه‌ لبنان‌ هميشه‌ صحنه‌ ترور افراد مختلف‌ بوده‌ است؛ چه‌ پيش‌ از ربودن‌ امام، چه‌ در همان‌ دوران‌ و چه‌ پس‌ از ربودن‌ وي. به‌ فاصله‌ كوتاهي‌ از ربودن‌ امام‌ صدر چند شخصيت‌ برجسته‌ لبناني، از جمله‌ حسن‌ خالد، مفتي‌ اهل‌ سنت‌ لبنان، به‌ ترور مي‌رسند. امام‌ صدر محافظ‌ چنداني، غير از همراهانش‌ نداشت. به‌ نظر مي‌رسد كه‌ ترور او از برخي‌ رجال‌ ترور شده‌ لبنان‌ بسيار آسان‌تر بود. اما گويا ربايندگان‌ و كساني‌ كه‌ مي‌خواستند وي‌ را از صحنه‌ سياسي‌ خاورميانه‌ حذف‌ كنند، در پي‌ ترور يا كشتن‌ وي‌ نبودند. گرچه‌ درباره‌ نحوه‌ ربودن‌ و حتي‌ نگهداري‌ وي‌ و آمرين‌ و عاملين‌ اين‌ ماجراگمانه‌ها و تحليل‌هاي‌ گوناگوني‌ وجود دارد كه‌ در اين‌جا فرصت‌ پرداختن‌ بدان‌ها نيست، اما به‌ هر حال‌ به‌ نظر مي‌رسد كه‌ قصد ربايندگان‌ كشتن‌ وي‌ نبوده‌ است.


‌اخبار حيات‌

راديو مونت‌ كارلو در بهمن‌ 1357 از قول‌ مقامات‌ وزارت‌ خارجه امريكا اعلام‌ كرد كه‌ امام‌ موسي‌ صدر زنده‌ و در ليبي‌ زنداني‌ است.


روزنامه‌ كويتي‌ القبس‌ در تير 1358 در خبري‌ اعلام‌ كرد كه‌ امام‌ موسي‌ صدر زنده‌ است‌ و در پادگان‌ " بوهادي‌ " واقع‌ در 200 كيلومتري‌ جنوب‌ شرقي‌ شهر كويري‌ " سرت‌ " به‌ سر مي‌برد.

روزنامه‌ اسپانيايي‌ ال‌ پائيس‌ در شهريور 1359 با استناد به‌ برخي‌ مقامات‌ سوري‌ و الجزايري، نوشت‌ كه‌ امام‌ صدر در فروردين‌ همان‌ سال‌ در پادگاني‌ نزديك‌ مدز الجزاير نگهداري‌ مي‌شده‌ است.


روزنامه‌ عكاظ‌ و المدينه‌ عربستان‌ سعودي‌ در فروردين‌ 1361 نوشتند كه‌ امام‌ صدر دست‌ كم‌ تا اواسط‌ سال‌ 1360 در ليبي‌ زندان‌ بوده‌ است.


روزنامه‌ الشرق‌ الاوسط‌ در تير 1365 به‌ نقل‌ از سفير لبنان‌ در كشور سنگال‌ اعلام‌ كرد كه‌ به‌ گفته‌ رهبران‌ آن‌ كشور، امام‌ موسي‌ صدر زنده‌ است‌ و در ليبي‌ زنداني.


در زمستان‌ 1367 مطبوعات‌ اروپا و لبنان‌ از قول‌ يك‌ چهره‌ ايراني‌ ضد انقلاب‌ مقيم‌ فرانسه‌ به‌ نام‌ مهدي‌ روحاني‌ اعلام‌ كردند كه‌ از امام‌ موسي‌ صدر از سوي‌ برخي‌ سازمان‌هاي‌ اطلاعاتي‌ اروپا اخباري‌ دريافت‌ كرده‌ است كه‌ بر اساس‌ آنها امام‌ صدر زنده‌ است و در آينده‌اي‌ نزديك‌ آزاد خواهد شد. هر چند وعده‌ روحاني‌ تحقق‌ نيافت‌ و امام‌ از زندان‌ آزاد نشد، اما وي‌ فيلمي‌ كوتاه‌ براي‌ مرحوم‌ آيت‌الله سيد رضا صدر، ارسال‌ كرد كه‌ آن‌ بزرگوار را با محاسني‌ سپيد و در لباس‌ روحانيت، در حال‌ گذر از ميان‌ نگهبانان‌ خود نشان‌ مي‌داد. روزنامه‌ الحيات‌ در شهريور 1371 به‌ نقل‌ از منابع‌ ليبيايي‌ اعلام‌ كرد كه‌ امام‌ موسي‌ صدر در پادگان‌ نظامي‌ كفر زنداني‌ است. در 13 ارديبهشت‌ 1380، پايگاه‌ اينترنتي‌ جبهه‌ ملي‌ نجات‌ ليبي‌ نوشت‌ كه‌ برخي‌ زندانيان‌ زندان‌ ابوسليم‌ شهر طرابلس، در اواخر سال‌ 1376 امام‌ صدر را ديده‌اند و اندكي‌ پيش‌ از ماه‌ رمضان‌ گذشته‌ به‌ مكاني‌ ديگر انتقال‌ يافته‌ است.


الاهرام‌ العربي‌ چاپ‌ مصر در مرداد 1383 گزارش‌ داد كه‌ امام‌ موسي‌ صدر در يكي‌ از زندان‌هاي‌ سبها زنداني‌ است. اين‌ روزنامه‌ در ويژه‌نامه‌ خود درباره‌ امام‌ موسي‌ صدر آورده‌ است: "‌يكي‌ از مسئولان‌ امنيتي‌ سابق‌ ليبي‌ شخصي‌ به‌ نام‌ سرهنگ‌ "‌خليفه‌ احنيش‌ " امام‌ موسي‌ صدر را به‌ شهر "‌سبها‌ " در جنوب‌ ليبي‌ برده‌ و از آنجا، به‌ اتفاق‌ سرهنگ، مسعود عبدالحفيظ‌ ايشان‌ را به‌ يك‌ زندان‌ نظامي‌ در منطقه‌ اوباري‌ انتقال‌ داده‌ است. "


به‌ هر حال‌ اين‌ قراين‌ همراه‌ با اخبار و اطلاعات‌ ديگري‌ كه‌ به‌ خانواده‌ امام‌ موسي‌ صدر رسيده‌ است، نشان‌ از حيات‌ او دارد. اما آنچه‌ سؤ‌ال‌ برانگيز است، اين‌ است‌ كه‌ چرا پس‌ از گذشت‌ 27 سال‌ راز اين‌ پرونده‌ ناگشوده‌ مانده‌ است. تحليلگران‌ بر اين‌ باورند كه‌ پافشاري‌ و فشار بر ليبي‌ اين‌ پرونده‌ را نيز همچون‌ ديگر پرونده‌هاي‌ ليبي‌ به‌ سرانجام‌ خواهد رساند. امروز ليبي‌ به‌ بسياري‌ از جنايات‌ خود اعتراف‌ كرده، حتي‌ در پاره‌اي‌ مسائل‌ چنان‌ عقب‌نشيني‌ كرده كه‌ همه‌ را شگفت‌زده‌ كرده‌ است. با اين‌ حال، آنچه‌ مسلم‌ است، اين‌ است‌ كه‌ در اين‌ سال‌ها فشارهاي‌ گوناگوني‌ بر ليبي‌ وارد آمده‌ است، تا او را به‌ عقب‌ نشيني‌ وا دارد و آنچه‌ اين‌ پرونده‌ نيازمند آن‌ است‌ عزمي‌ جدي‌ براي‌ بازگرداندن‌ امام‌ موسي‌ صدر است. آيا دولتمردان‌ امروز ايران‌ مي‌خواهند كه‌ با عزمي‌ جدي، امام‌ را به‌ دامان‌ خانواده، لبنان‌ و شيعيان‌ بازگردانند؟ ان‌هو علي رجعه‌ لقادر.


جدیر ترین خبر های منتشره درباره امام شیعیان جهان امام موسی صدر


کشف اسناد فوق سری درباره امام موسی صدر



خبرنگار الجزيره در اين گزارش اعلام کرد، اسناد مربوط به امام موسي صدر را به چشم خود در دفتر كار وزير اطلاعات رژيم قذاقي مشاهده كرده است، اما افرادي كه همراه او در محل حضور داشتند، به اين خبرنگار اجازه ندادند اسناد را به بيرون منتقل كند.

خبرنگار بخش انگلیسی شبكه خبري الجزيره در گزارشی اعلام کرد، با حضور در ساختمان تخريب شده وزارت اطلاعات اين رژيم ، موفق شد به يك سري اسناد فوق سري از جمله اسناد مربوط به سرنوشت امام موسي صدر و همچنين روابط و تماس هاي پنهاني رژيم قذافي با مقامات صاحب نفوذ دولت آمريكا در محل دفتر كار عبدالله السينوسي  وزير اطلاعات رژيم قذاقي دسترسي پيدا كند.
خبرنگار الجزيره در اين گزارش اعلام کرد، اسناد مربوط به امام موسي صدر را به چشم خود در دفتر كار وزير اطلاعات رژيم قذاقي مشاهده كرده است، اما افرادي كه همراه او در محل حضور داشتند، به اين خبرنگار اجازه ندادند اسناد را به بيرون منتقل كند.
خبرنگار الجزيره به جزئيات بيشتري درباره اسناد مربوط به امام موسي صدر اشاره نكرده است.
امام موسي صدر بيش از ۳۰ سال پيش به دعوت رژیم قذافی در سفر به ليبي، مفقود شد و از آن زمان تاكنون هيچ اطلاعي از سرنوشت او در دست نيست.
امام موسی صدر در اواخر سال ۱۳۳۸ به توصیه های حضرات آیات بروجردی، حکیم و شیخ مرتضی آل یاسین، وصیت مرحوم آیت الله سید عبدالحسین شرف الدین رهبر متوفی شیعیان لبنان را لبیک گفت و به عنوان جانشین آن مرحوم، سرزمین مادری خود ایران را به سوی لبنان ترک کرد . اصلاح امور فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جامعه شیعیان لبنان از یکسو، و استفاده از ظرفیت های منحصر به فرد لبنان برای نمایاندن چهره عاقل، عادل، انساندوست و با زمان مکتب اهل بیت به جهانیان از سوی دیگر، اهداف اصلی این هجرت را تشکیل می داد.
وی به عنوان یکی از برجسته ترین روحانیون دینی و سیاسی شیعیان پس از عزیمت به لبنان، مجلس اعلای شیعیان این کشور را تأسیس کرد و زعامت شیعیان لبنان را برعهده گرفت. مچنین جنبش محرومان لبنان موسوم به "جنبش امل" در اوایل سال ۱۳۵۳ به رهبری امام موسی صدر شکل گرفت.

روابط مخفي قذافي با مقامات آمريكايي
خبرنگار الجزيره همچنین موفق شده است، بخشي از اسناد محرمانه مربوط به تماس ها و روابط سري و مخفيانه رژيم قذاقي با برخي مقامات صاحب نفوذ دولت آمريكا را از دفتر كار وزير اطلاعات اين رژيم به طور مخفيانه خارج كند.
بر اساس اين اسناد، رژيم قذاقي باوجود اينكه در ظاهر خود را ضدآمريكايي نشان مي داد، اما در پشت پرده با مقامات دولت آمريكا از جمله ديويد ولچ، معاون وزير امور خارجه آمريكا در زمان رياست جمهوري جورج بوش در تماس بوده و اين مقام آمريكايي گفت وگوها و ديدارهايي با مقامات رسمي ارشد ليبي از جمله افرادي به نام هاي ابوبكر الزليتني و محمد احمد اسماعيل داشته است.
اين اسناد نشان مي دهد، در دوم آگوست امسال، يعني حدود يك ماه پيش، ديويد ولچ آمريكايي با مقامات ارشد رژيم ليبي در هتل قور سيزنز  در نزديكي سفارت آمريكا در قاهره دیدار کرده است.

امام موسی صدر؛ یوسفی در چاه قذافی

سامی المصراطی از چهره های سرشناس مخالفان قذافی اسفندماه امسال از انتقال امام موسی صدر با یک هواپیمای کوچک از فرودگاه الابرق خبر داد. خبری که در جایی تائید نشد.

امام موسی صدر حتی اگر هنوز زنده هم باشد بیش از 83 سال سن دارد. وی بزرگترین تراژدی اتفاق افتاده میان ایران و رژیم قذافی است. یوسفی که در چاه افتاد و معلوم نشد دیکتاتور چه بر سرش آورد که دیگر هیچ ردی از او پیدا نشد.

اتفاقات چندماهه اخیر که در نهایت به سقوط قذافی در سحرگاه 21 رمضان و در آستانه سالگرد جنگ بدر در صدر اسلام انجامید، کمی توانست پرده از راز بزرگ مفقودی امام موسی صدر بردارد.

 
عبدالمنعم الهونی، نماینده شورای انتقالی ملی لیبی، در قاهره اولین نفری بود که سخن از امام موسی صدر گفت. وی ماجرا اینگونه روایت کرد که معمر قذافی ، پس از مجادله با امام موسی صدر، درباره مذهب شیعی، او را به شهادت رساند. آنگونه که الهونی روایت کرد، قذافی پس از جدال لفظی با امام موسی صدر درباره شیعه و ادعاهایی که درباره اطلاعات دینی خود مطرح می کند، پاسخ مستدل و منطقی از امام موسی صدر دریافت می کند. در این هنگام قذافی به امام موسی صدر فحش داده و به او تعدی کرد و امام نیز به او پاسخ داد و او را به خیانت و مزدوری متهم کرد. نماینده شورای انتقالی ملی لیبی در قاهره در پایان اینگونه روایت می کند که قذافی، امام موسی صدر و همراهانش را چند روز بعد فراخواند و دستور داد امام موسی صدر و همراهانش را در جلوی او بکشند.

 
این روایت به حقیقت نزدیک تر است. چرا که در طول همه سالهایی که از مفقود شدن امام موسی صدر گذشت، کمترین خبری درباره حیات وی منتشر نشد. اخباری هم که می آمد آنقدر سند محکمی نداشت که بتوان مهر صحت اخبار در ارزیابی های انجام شده، زد.

 
با این حال بودند چهره ها و افرادی که در همین چندماه چندین بار از سرنوشت امام موسی صدر و حتی زنده بودن او سخن گفتند.


سامی المصراطی از چهره های سرشناس مخالفان قذافی اسفندماه امسال از انتقال امام موسی صدر با یک هواپیمای کوچک از فرودگاه الابرق خبر داد. خبری که در جایی تائید نشد.

 
ماجرای ربایش امام موسی صدر روایت شگرفی است از ناجوانمردی های قذافی. امام موسی صدر در تاریخ بیست و پنجم آگوست 1978 همراه با دو نفر به نام‌های شیخ محمد یعقوب و عباس بدر الدین سردبیر خبرگزاری لبنان وارد لیبی شد و قرار بود شب 29 یا 30 آگوست با قذافی نشستی برگزار کند اما از آن روز به بعد ناپدید شد مسئولان لیبی مدعی هستند که قذافی به طور غیرمنتظره ملاقات خود با ایشان را لغو کرده است.

 
طرابلس مدعی است که وی با یک هواپیما به ایتالیا رفته است اما شیعیان لبنان معتقدند که دولت لیبی به دلایل سیاسی وی را ربوده است حکومت لیبی هرگونه دست داشتن در ربودن امام موسی صدر را رد کرده و می‌گوید که وی به ایتالیا سفر کرد، اما دولت ایتالیا ورود وی به این کشور را رد کرده است.

 
مهمترین سندی که می گویند درباره حیات امام موسی صدر وجود دارد، سندی است که شبکه المنار حزب الله لبنان می گوید در اختیار دارد و آن سند هم فیلمی است که قذافی در آن از خارج نشدن امام موسی صدر از لیبی سخن می گوید.

 
وقایعی که در زمان دیدار امام موسی صدر از لیبی رخ داد خصوصا خروج او از هتل شاطی برای دیدار قذافی و بازنگشتن او به هتل، تحقیقات قضایی ایتالیا که مستند به بیش از 13 شاهد است که این شاهدان از ماموران امنیتی فرودگاه،کارکنان هتل هالیدی و شرکت هواپیمایی ایتالیا همگی شهادت دادند که شخصی با مشخصات امام موسی صدر وارد ایتالیا نشده است نشانگر دست داشتن مسئولان لیبیایی در ربودن امام موسی صدر بود.

 
پای قذافی آنگاه بیشتر به این پرونده باز شد که یک قاضی تحقیق لبنانی در سال 2008 میلادی قرار اتهامی را در پرونده ربودن امام موسی صدر صادر کرد، پس از آن سمیح الحاج بازپرس دادگستری لبنان، قذافی را به ربودن امام موسی صدر و محمد یعقوب از یاران وی و عباس بدر‌الدین سردبیر خبرگزاری لبنان که وی را در سفر به لیبی همراهی کرده بود، متهم کرد.


دستگاه قضایی لبنان می‌گوید که قذافی در سخنرانی خود در سال 2002 به ربودن امام موسی صدر و همراهانش در لیبی اعتراف کرده است. پس از اینکه دادگاه لبنان قذافی را متهم کرد، دولت لیبی هرگونه ارتباط با این مسئله را رد کرد.

 
سقوط قذافی اتفاقی بود که باید می افتاد. وی محکوم به شکست بود. قذافی نه آنقدر مانند بن علی ترسو بود که با اولین تظاهرات فرار کند و نه آنقدر مانند مبارک شجاعت داشت که تسلیم شود و در کشورش محاکمه شود. وی دیوانه ای بود که برای بقای در قدرت ابایی از نابودی لیبی نداشت. حتی اگر همین امروز هم بازسازی لیبی آغاز شود، باز سال ها طول خواهد کشید تا مردم این کشور روی آسایش را ببینند.

 

در این میان آنچه باید پیگیری شود تعیین رسمی سرنوشت یوسف گم گشته ای است که در زندان هیولایی همچون قذافی معلوم نشد چه بر سرش آوردند. دستگاه دیپلماسی ما می تواند در تعامل با شورای انتقالی لیبی تکلیف این پرونده را روشن کند. شاید یوسف ما همچنان زنده باشد.

امام موسی صدر پیدا شد

روزنامه کویتی الجریده نوشت امام موسی صدر از رهبران شیعیان لبنان که با توطئه سرهنگ معمر قذافی از بیش سی سال پیش ناپدید شده در زندانی در شهر سبهای لیبی زنده است

به نوشته این روزنامه با توجه به هرج و مرج به وجود آمده در لیبی و پس از جدایی شماری از افسران ارتش و نیروهای امنیتی لیبیایی و پیوستن آنها به تظاهرکنندگان مخالف سرهنگ قذافی ، گزارشهای تأیید نشده ای وجود دارد که نشان می دهد امام موسی صدر بنیانگذار جنبش امل لبنان در لیبی زنده است .

 

اطلاعات متعددی از شماری از افسران لیبیایی ناراضی به دست آمده است که نشان می دهد امام موسی صدر در یکی از زندانهای شهر " سبها" در لیبی زندانی است .

 

صدر به همراه شیخ محمد یعقوب و عباس بدر الدرین به هنگام سفر به طرابلس پایتخت لیبی در سال 1978 میلادی که با دعوت سرهنگ قذافی صورت گرفته بود ناپدید شدند.

 

بیروت نظام لیبی را به ربودن امام موسی صدر و دو همراهش متهم می کند همچنین روابط بین لبنان ولیبی از آن هنگان تاکنون تیره است .

 

دستگاه قضایی لبنان حکم بازداشت سرهنگ قذافی و شش مسئول دیگر لیبیایی را در ارتباط با قضیه صدر صادر کرده است .

 

ناپدید شدن صدر یکی از قضایای اساسی برای شیعیان لبنان است زیرا وی برجسته ترین شخصیت شیعی در تاریخ معاصر لبنان به شمار می رود .

 

امام موسی صدر لبنان را " ثروت تمدن " می دانست و به همزیستی بین مسلمانان و مسیحیان تشویق می کرد و با جنگ مذهبی و طائفه ای مخالف بود و در کاهش جنگ داخلی در لبنان پیش از ناپدید شدنش در سال 1978 نقش مهمی داشت .

 

این جمله معروف از امام موسی صدر است که گفته بود " همزیستی مسلمانان و مسیحیان در لبنان ، ثروتی است که باید حفظ شود و لبنان کوچکتر از آن است که تقسیم شود و بزرگتر از آن است که بلعیده شود ".

 

امام موسی صدر جنبش امل ( موجهای مقاومت لبنان ) را در سال 1975 میلادی برای مقاومت در برابر حملات اسرائیل به لبنان تاسیس کرد .16146

منبع:  واحد مرکزی خبر


جابجایی امام موسی صدر در زندان‌های لیبی

دبیر کمیته پیگیری وضعیت امام موسی صدر در مجلس هفتم گفت: آخرین اخبار نشان می‌دهد که امام موسی صدر زنده است و در زندان‌های لیبی جابجا می‌شود.

 

سعید ابوطالب، دبیر کمیته پیگیری وضعیت امام موسی صدر در مجلس هفتم که در حال حاضر نیز به صورت مستقل پیگیر سرنوشت ایشان است، اظهار داشت: در حالی که بیداری اسلامی جهان را فرا گرفته و مردم انقلابی لیبی در راستای سرنگونی کامل رژیم قذافی هستند، امام موسی صدر در لیبی روزهای مهم و سرنوشت‌سازی را سپری می‌کند.

 

وی ادامه داد: در حال حاضر حکومت و دستگاه امنیتی معینی در لیبی وجود ندارد و این خطر وجود دارد که مخالفان و طرفداران دولت قذافی نسبت به امام موسی صدر سوءقصد کنند؛ اگر چه ایشان طرفدار و دوستدارانی نیز در دولت قذافی دارد.

 

دبیر کمیته پیگیری وضعیت امام موسی صدر در مجلس هفتم یادآور شد: بنابر شواهد موثق، امام موسی صدر تا سال 2008 زنده بوده است؛ بعد از آن نیز قذافی انگیزه‌ای برای به شهادت رساندن وی نداشت. به همین جهت در ماه‌های اخیر که قذافی، قدرت خود را از دست داده است ممکن است به جان وی سوءقصد کنند.

 

* سندی بر شهادت امام موسی صدر وجود ندارد

 

وی با بیان اینکه مدعیانی که اصرار دارند امام موسی صدر به شهادت رسیده است، هیچ سند و مدرکی بر این ادعا ندارند، تصریح کرد: اگر رسانه‌های ناآگاه داخلی و برخی رسانه‌های بیگانه نیز این ادعا را تأیید کنند، انگیزه دشمن را برای به شهادت رساندن وی تقویت می‌کنند.

 

* امام موسی صدر در زندان‌های لیبی جابجا می‌شود

 

ابوطالب با اشاره به آخرین اخبار به دست آمده از وضعیت امام موسی صدر، گفت: کشور لیبی بافت قبیله‌ای دارد؛ قذافی نیز در طول 40 سال گذشته در نقاط مختلف محل اختفا ایجاد کرد، بنابراین در طول سال‌های اخیر امام موسی صدر را در زندان‌های مختلف قذافی جابجا می‌کردند تا محل استقرار وی مشخص نباشد.

 

وی خاطرنشان کرد: هم‌اکنون دستگاه‌های دیپلماسی کشور و وزارت امور خارجه با دولت انتقالی لیبی همکاری داشته باشند و در صورت عدم همکاری این دولت برای آزادی امام موسی صدر از حبس 30 ساله، روابط ما نیز با آنها مانند دولت قذافی رقم می‌خورد چرا که امام خمینی (ره) نیز بر آزادی امام موسی صدر از زندان‌های قذافی تأکید داشتند.

 

دبیر کمیته پیگیری وضعیت امام موسی صدر در مجلس هفتم بیان کرد: رژیم بعث عراق حدود 10 سال شهید تندگویان را در اسارت خود داشت؛ زمانی که ما پیکر وی را از عراق طلب کردیم، آنها شهید تندگویان را به شهادت رسانده و پیکرش را برای ما فرستادند و اگر پیکر ایشان را نیز طلب کنیم ممکن است همان پیکر شهیدش را به ما بدهند.

 

وی با اشاره به انگیزه قذافی از ربودن و حبس امام موسی صدر، اضافه کرد: امام موسی شخصیت مؤثری در لبنان بود که شیعیان، اهل سنت و حتی مسیحیان به وی اقبال داشتند؛ ایشان در عین اینکه مسئولیت دولتی نداشته و فقط رئیس مجلس اعلای شیعیان لبنان بود، به یک رهبر آزادی‌خواه در لبنان تبدیل می‌شود و با مقامات بلند پایه دنیا در خصوص حل مشکلات مردم منطقه مذاکره می‌کرد که این موضوعات قدافی را که مدعی رهبری جهان اسلام بود، خوش نمی‌آمد.

 

ابوطالب یادآور شد: امروز مشخص شده که ادعای قذافی مبنی بر جبهه استکبارستیزی، دروغین بوده و در حقیقت با مبارزان و جریان استکباری ارتباط دوسویه داشته است؛ قذافی در راستای منافع آمریکا، اسرائیل و برخی کشورهای اروپایی قدم برمی‌داشت و با دستگیری امام موسی صدر به دنبال استفاده سیاسی از این شخصیت بوده است


حورا صدر: به آزادی امام موسی صدر ایمان دارم

به دنبال سقوط دیکتاتور لیبی، «حوراصدر» با قاطعیت از احتمال زنده بودن امام موسی صدر خبر داد و گفت: با اخباری که در دست داریم، ایشان سالم هستند و بزودی آزاد خواهند شد

دختر امام موسی صدر، با تأکید بر زنده بودن پدرش افزود: اگرچه اخبار ضد و نقیضی مبنی بر شهادت امام موسی صدر توسط قذافی، از سوی برخی مقامهای لیبیایی مطرح شده، اما صحت اخبار زنده بودن ایشان، اعتبار بیشتری دارد.


وی با تأکید بر لزوم تحرک دستگاه دیپلماسی برای پیگیری سرنوشت امام موسی صدر پس از سقوط دیکتاتور لیبی افزود: خانواده ایشان، بزودی بیانیه ای منتشر کرده و مواضع رسمی خود را اعلام می کنند.


حورا صدر ادامه داد: در حال نهایی سازی این بیانیه به کمک برادرش صدرالدین صدر است که در لبنان اقامت دارد.


وی درباره آخرین وضعیت پیگیری بازگشت امام صدر از زندانهای لیبی پس از تحولات اخیر در این کشور و سقوط قذافی گفت: تمام مواضع ما در این بیانیه که با هماهنگی تیم حقوقی در ایران و لبنان آماده شده، بیان شده است و بزودی انتشار می یابد.


امام موسی صدر سوم شهریور 1357 و در آخرین مرحله از سفر دوره ای خود به کشورهای عربی، بنا بر دعوت رسمی معمر قذافی وارد لیبی شد و در روز نهم شهریور ربوده شد. دستگاه های قضایی دولتهای لبنان و ایتالیا، و همچنین تحقیقات انجام شده از سوی واتیکان، ادعای رژیم لیبی مبنی بر خروج صدر از آن کشور و ورود او به رم را رسماً تکذیب کردند. مجموعه اطلاعات آشکار و پنهانی که طی دو دهه پیش به دست آمده، همگی گواهی می دهند که موسی صدر هرگز خاک لیبی را ترک نگفته  است.


در این میان قرائن متعددی از آن حکایت دارند که صدر همچنان زنده بوده و چون برخی دیگر از علمای اسلامی، شرایط زندان حبس ابد را می گذراند. در خبری که 13 اردیبهشت 1380 توسط سایت «جبهه نجات ملی لیبی» بر روی شبکه جهانی اینترنت منعکس گردید، مدعی آن است که امام موسی صدر در اواخر سال 1376 توسط برخی زندانبانان زندان «ابوسلیم» طرابلس مشاهده گردید و اندکی پیش از ماه رمضان گذشته، به مکانی دیگر انتقال یافته  است.


بتازگی یک منبع دیپلماتیک لیبیایی که از نظام معمر قذافی جدا شده بود، به «الجزایر تایمز» گفته است: سیدموسی صدر رهبر جنبش محرومان لبنان، هنوز درقید حیات است و زیرنظر دستگاه های امنیتی لیبی و در مکانی بسیار ویژه نگاهداری می شود.


همچنین صدرالدین صدر پسر موسی صدر اظهار داشته است: پدرم به همراه محمد یعقوب و عباس بدرالدین همچنان زنده و اسیر معمر قذافی رهبر لیبی هستند و در مسأله ناپدید شدن پدرم و همراهان وی هیچ راز، معما و ابهامی وجود ندارد.


مسأله ناپدید شدن صدر کاملاً مشخص است. پدرم و همراهانش همچنان پشت میله های زندان هستند.

 

منبع:  قدس


امام موسی صدر اکنون در لیبی به سر می برد

عضو هیات لبنانی پیگیر سرنوشت امام موسی صدر که به ایران سفر کرده است، گفت: معتقدیم امام موسی صدر زنده است و هم اکنون در لیبی به سر می برد. 

 

خلیل علی حمدان دبیر کل سازمان های آموزشی جنبش امل در بیان اهداف سفرش به تهران گفت: در حقیقت ما به دعوت وزارت امورخارجه جمهوری اسلامی ایران برای یافتن راهکارهای تازه در خصوص روشن شدن وضعیت امام موسی صدر در شرایط حساس فعلی به ایران آمده ایم.

 

وی با بیان اینکه امام موسی صدر هم یک شهروند ایرانی است و هم یک شهروند لبنانی، گفت: براین اساس مساله فقدان امام موسی صدر هم برای مسوولان لبنانی و هم برای مسوولان ایرانی بسیار حائز اهمیت است.

 

عضو هیات رئیسه جنبش امل با اشاره به سرنگونی رژیم قذافی در لیبی گفت: درحال حاضر از بین رفتن رژیم قذافی در لیبی امید دوباره ای را برای یافتن امام موسی صدر به ما داده است.

 

وی با بیان اینکه در دنیا مساله ای به اندازه مسئله فقدان امام موسی صدر در هاله ای از ابهام باقی نمانده است، گفت: براین اساس اطلاعاتی که تاکنون در مورد وضعیت امام موسی صدر منتشرشده اطلاعاتی ناقص است، زیرا این اطلاعات تا قبل از فروپاشی رژیم قذافی در انحصار دستگاه امنیتی او بوده است.

منبع:  مهر

امام موسی صدر زنده است

حورا صدر

«ما معتقدیم که دولت ایران کارهای بسیاری می‌توانست انجام دهد که انجام نشد.» حورا دختر کوچک امام موسی صدر با بیان این مطلب تاکید می‌کند «همیشه احساس می‌کردیم موانعی برای رسیدگی ایران به پرونده امام وجود دارد.» او که از تلاش‌های صورت گرفته در روند رسیدگی به وضعیت امام دل خوشی ندارد می گوید «همیشه می‌گفتند ما این پرونده را پیگیری می کنیم و روابط‌مان با لیبی هم برقرار است اما زمان نشان داد که رابطه با لیبی برقرار بود اما قضیه امام موسی‌صدر و دو همراه ایشان پیگیری نشد. البته همیشه ابراز علاقه‌مندی می‌کردند و تاکید داشتند که موضوع را پیگیری می کنیم اما در عمل اینطور نشد.» حورا صدر همچنین با رد اظهاراتی که ایرانی نبودن امام را به میان می‌کشد خاطرنشان می کند «هنوز شناسنامه ایرانی بودن امام موجود است. تمام خانواده ایشان ایرانی هستند و به این موضوع هم افتخار می‌کنند. ما همیشه گفته‌ایم که امام یک شهروند ایرانی است و وظیفه دولتمردان است که وضعیت ایشان را پیگیری کنند. زمانی که ما ادعا می‌کنیم مسائل جهان اسلام برای ما اهمیت دارد باید به دغدغه مسلمانان شیعه کشورهای مختلف نسبت به پیگیری وضعیت امام رسیدگی شود؛ اوایل انقلاب و در دولت مهندس بازرگان پیگیری‌هایی توسط ایشان و مهندس یزدی انجام شد که البته با حمایت امام بود که فرموده بودند تا قضیه امام صدر حل نشود من قذافی را به حضور نمی‌پذیرم. در زمان جنگ هم با این بهانه که ما از لیبی اسلحه گرفته‌ایم موضوع فراموش شد تا زمان دولت آقای خاتمی که هیاتی تشکیل شد و کارهایی انجام شد که متاسفانه به نتیجه نرسید.» حورا صدر با وجود گذشت 33 سال از دستگیری پدرش در 9 شهریور 1357 می‌گوید «ما مطمئن به زنده بودن امام هستیم و هیچ دلیلی هم غیر از آن نداریم.»


در خبرها به نقل از یکی از اعضای شورای انتقالی لیبی خبر فوت امام صدر مطرح شده بود. شما اینگونه اخبار را به چه صورت ارزیابی می‌کنید. آیا آن را تایید می‌کنید یا گمان می‌کنید شانتاژی خبری بیش نیست؟


شرایط اخیر لیبی موجب شده است تا به این اخبار دامن زده شود. آقای هونی که به عنوان یکی از اعضای شورای انتقالی لیبی خبر از فوت امام داده است فردی است که دروغ بودن اظهاراتش پیش از این اثبات شده است. این سومین مرتبه است که هونی در مصاحبه خود همین اطلاعات را مطرح می‌کند. این فرد در نخستین گفت‌وگوی خود با روزنامه الحیات توضیحاتی را مطرح کرده بود مبنی بر اینکه ماموریتی به یکی از خویشاوندان من داده شد. او خلبان هواپیما بود و ماموریت انتقال امام صدر به او سپرده شد و قذافی برای پوشاندن موضوع امام او را نیز کشت. در آن زمان این سوال مطرح شد که چرا خلبان موردنظر چهار سال پس از ربوده شدن امام کشته شد که فردای همان روز برادر این خویشاوند با روزنامه الحیات تماس می‌گیرد و می‌گوید علت کشته شدن برادر من موضوع دیگری بوده است و ارتباطی به بحث امام ندارد. دروغ بودن ادعای هونی برای بار نخست‌ به این شکل تایید شد. هونی برای بار دوم در گفت‌وگو با الشراع این دروغ را تکرار کرد و البته زمانی که خبرنگار می‌گوید شما برای نخستین مرتبه دروغ گفتید و دروغ شما به آن شکل اثبات شد با تایید گفته‌های این خبرنگار به صراحت می‌گوید من دروغ گفتم چرا که می‌خواستم قضیه باجناق خود را پیگیری کنم تا یک گشایشی در پرونده او حاصل شود. حال سوال اینجاست فردی که تا به این اندازه دروغ می‌گوید آیا می‌توان مجددا به اظهارات او اعتماد کرد. متاسفانه رسانه‌ها با وجود دروغ بودن گفته‌های هونی اخبار او را منتشر می‌کنند و به او اعتماد دارند.


پس از تحولات لیبی آیا تحقیقاتی در رابطه با صحت و سقم اخباری که درباره امام منتشر می‌شود، داشته‌اید؟


در رابطه با سلامت و زنده بودن ایشان استدلال‌های متفاوتی وجود دارد اما ما تاکیدی نداریم تا بگوییم این استدلال‌ها درست است یا خیر. البته می‌توانیم با قرار دادن برخی استدلال‌ها در کنار یکدیگر به نتایجی دست پیدا کنیم. اطلاعاتی بوده است که برخی منابع قابل اعتماد آن را مطرح کرده‌اند و برخی نیز چندان قابل اعتماد نبوده‌اند. یکی از این منابع آقایی به نام منصور الکیخیا است که زمانی مسوولیت وزارت خارجه لیبی را بر عهده داشت، در سال 86 از لیبی فرار می‌کند و در لندن مصاحبه‌یی انجام می‌دهد و می‌گوید که امام زنده و در زندان است. به هر حال این فرد در نظام حکومتی لیبی سمتی داشته است.


هر چند که نمی‌توان گفت اظهارات او نیز صد درصد صحیح و قابل اعتماد است. اما به هر حال اطلاعاتی است که از لیبی آمده است. یا زندانی‌هایی که در سال 2000 از زندان‌های لیبی آزاد شدند آنها هم 18 تا 20 سال در زندان‌های لیبی بودند و قذافی همیشه تاکید می‌کرد این افراد نزد من نیستند. اینها هم روایت‌هایی نقل کرده‌اند که امام را در زندان مشاهده کرده‌اند. از این قبیل اطلاعات زیاد است که البته نمی‌توان به صحت و سقم تمام آنها صددرصد اعتقاد داشت اما در هر صورت می‌توان با کنار هم قرار دادن برخی از آنها به اخبار موثقی رسید. بر همین اساس معتقدم فردی که می‌گوید ایشان شهید شده‌اند باید دلیل ارایه دهد. این معروف است که می‌گویند اگر فردی در همان لحظات نخست دستگیری در دستگاه‌های اطلاعاتی کشته نشود بعید است که بعدها بخواهند کاری با او داشته باشند. تمام دلایل شرعی، عرفی و عقلی ثابت می‌کند که امام زنده است. دلایلی که حاکی از زنده بودن امام است بسیار محکم‌تر و مستندتر از دلایل عکس است. هر فردی که در این مدت گفته است که ایشان شهید شده‌اند به نقل از منابع مختلف بوده است و نه اینکه اطلاع موثقی باشد. این آقای هونی هم سه سال پیش از سفر امام به لیبی از این کشور خارج شده بود بنابراین باید سوال کرد که اطلاعات خود را از کجا آورده است؟


دلیل این دروغ پراکنی‌ها چه می‌تواند باشد؟


ممکن است ترس از احکام دادگاه لبنان داشته باشند و بخواهند دیگران را از اتهام تبرئه کنند.


اگر آقای هونی آن زمان در لیبی نبوده باشد که اتهامی متوجه او نیست؟


به هر حال دلایل و اهدافی دارند یا شاید ماموریت برای تبرئه افراد دیگر در میان باشد.


علاوه بر دولت‌ها آیا خانواده امام نیز پیگیری‌هایی درباره وضع ایشان داشته‌اند؟


پیگیری پرونده به صورت یک کتاب تنظیم شده است. در روزهای نخستین که این اتفاق رخ داد چند روزی بی‌خبری داشتیم و از وضع ایشان اطلاعی در دست نبود. مسوولان لیبی مدعی بودند که این افراد با پرواز هواپیمایی ایتالیا به این کشور سفر کرده‌اند و پاسپورت‌ها و لباس‌ها نیز در یکی از هتل‌های این کشور پیدا شد. چون ایتالیا هم درگیر این پرونده شد، پس از تحقیقات مفصل و صحبت با کادر پرواز، کارمندان فرودگاه و افرادی که در پرواز موردنظر حضور داشتند مشخص شد که چنین اشخاصی به ایتالیا پرواز نکرده‌اند. افرادی هم که در بخش پذیرش هتل به نام امام و همراه ایشان مشخصات خود را درج کرده‌اند نام خودشان را اشتباه وارد کرده‌اند. از این قبیل دلایل بسیار است.


در این زمان بود که هیاتی از لبنان برای تحقیق از چند و چون این ماجرا عازم لیبی و ایتالیا شد اما لیبی اجازه نداد که آنها وارد این کشور شوند و به ایتالیا رفتند و شواهد و مدارک موردنظر خود را جمع‌آوری کردند و سرانجام حکم دادگاه مبنی بر اینکه امام و همراهانشان اصلا وارد ایتالیا نشده‌اند، صادر شد. به فاصله کمی از صدور حکم، لیبی نام چند شاهد را مطرح کرد که امام را به فرودگاه برده‌اند و پروسه سفر ایشان به ایتالیا را فراهم آورده‌اند که دادگاه ایتالیا پس از شنیدن اظهارات این افراد درخواست تحقیق مجدد را صادر کرد. تقریبا یک‌سال بعد دادگاه ایتالیا حکم دیگری را صادر می‌کند مبنی بر اینکه به دلیل اثبات دروغگویی شاهدان لیبیایی، امام از لیبی خارج نشده است. طبیعتا پس از آن پیگیری‌های دیگری هم در لبنان صورت گرفت. موضوع ربوده شدن امام تهدید علیه امنیت ملی لبنان قلمداد شد و بالاترین سطوح قضایی لبنان که به آن المجلس العدلی می‌گویند درگیر این پرونده شدند و آنها بررسی‌های خود را آغاز کردند. با توجه به شرایط نامساعد آن روزهای لبنان این پرونده بسیار کند پیش رفت تا اینکه پس از بازگشت آرامش به لبنان پرونده مجددا فعال شد. سرانجام در آگوست سال 2008 دادخواست قاضی ارایه شد که در آن خواستار اعدام قذافی و شش نفر از نزدیکان وی شده بود. درخواست اعدام از آن جهت ارایه شده بود که براساس قوانین لبنان افرادی که امنیت ملی این کشور را به خطر می‌اندازند با حکم اعدام مواجه می‌شوند. پس از آن هم در زمان‌های مختلف، زمانی برای متهمان در نظر گرفته شد که از حضور در جلسات دادگاه سر باز زدند و در حال حاضر نیز عملا دادگاه علنی در حال شروع شدن است اما به دلیل بازنشستگی رییس مجلس عدلی این کشور که مسوول رسیدگی به پرونده امام است و تاخیر در تشکیل دولت لبنان که مسوول تعیین رییس جدید این مجلس است، موضوع اندکی با تاخیر صورت می‌گیرد.


با توجه به اوضاع و احوال لیبی امکان محاکمه قذافی به دلیل اثبات مجرمیتش در پرونده امام وجود دارد؟


الان افراد بسیاری درگیر این پرونده هستند.


علاوه بر دولت لبنان، خانواده امام هم تصمیمی برای پیگیری این پرونده از مجاری موردنظر خود دارند؟


بله. بیشتر وکلای پرونده امام وکلای بین‌المللی هستند که بهترین راهکار را ارایه خواهند کرد و ما نیز از آنها پشتیبانی خواهیم کرد.


آیا دولت ایران هم همسان دولت لبنان اقدامی را برای آگاهی از سرنوشت امام انجام داده است؟


ما معتقدیم که دولت ایران کارهای بسیاری می‌توانست انجام دهد که انجام نشد.


اما ایران رابطه خوبی با لیبی داشت؟


بله، صحیح است. ما همیشه احساس می‌کردیم موانعی برای رسیدگی ایران به پرونده امام وجود دارد.


33 سال از ربوده شدن امام سپری شده است و همه هم ابراز علاقه‌مندی می‌کنند اما نتیجه‌یی حاصل نشده است.


فکر می‌کنید این موانع به دلیل روابط نزدیک ایران و لیبی بوده است؟


به هر حال در این 33 سال باید کاری صورت می‌گرفت. وزیر امورخارجه سابق دولت دهم سفری به لیبی داشت. زمانی که از اطرافیان او در این سفر پرسیده شد که آیا به موضوع ربوده شدن امام در لیبی پرداخته شد می‌گفتند که مسوولان نمی‌خواهند روابط خوب دو کشور درگیر پرونده امام شود. همیشه می‌گفتند ما این پرونده را پیگیری می‌کنیم و روابط‌مان با لیبی هم برقرار است اما زمان نشان داد که رابطه با لیبی برقرار بود اما قضیه امام موسی صدر و دو همراه ایشان پیگیری نشد. البته همیشه ابراز علاقه‌مندی می‌کردند و تاکید داشتند که موضوع را پیگیری می‌کنیم اما در عمل اینطور نشد.


فکر می‌کنید ایران باید چه کارهایی انجام می‌داد؟ آیا باید همان اقدامات دولت لبنان را تکرار می‌کرد؟


شاید نیازی به موازی‌کاری نبود. به هر حال دادگاه لبنان تنها امکانی بود که خانواده می‌توانست پیگیری کند. ما می‌توانستیم با اعمال فشار سیاسی قذافی را وادار به پاسخگویی کنیم. باید دولتی مانند دولت ایران این اقدام را انجام می‌داد. دولت کوچک لبنان در حد بضاعت خود کارهایی را انجام داد. اما طبیعتا انتظاری که از دولت ایران وجود داشت بسیار زیاد است. قذافی زمانی قدرت چندانی در جهان نداشت و ایران می‌توانست در آن دوره از او بخواهد پاسخگو باشد اما به دلیل آنکه این موضوع هیچگاه دغدغه مسوولان ایرانی نبود اقدامی نیز برای انجام آن صورت نگرفت.


اما مقامات کشورمان تاکید می‌کنند که ما وضع شهروندان ایرانی که در زندان‌های سایر کشورها هستند را بشدت پیگیری می‌کنیم. آیا امام صدر ایرانی نبود؟


هنوز شناسنامه ایرانی بودن امام موجود است. تمام خانواده ایشان ایرانی هستند و به این موضوع هم افتخار می‌کنند. ما همیشه گفته‌ایم که امام یک شهروند ایرانی است و وظیفه دولتمردان است که مساله ایشان را پیگیری کنند. زمانی که ما ادعا می‌کنیم مسائل جهان اسلام برای ما اهمیت دارد باید به دغدغه مسلمانان شیعه کشورهای مختلف توجه و مساله امام را پیگیری کنیم.


کدام دولت‌های ایران پیگیر موضوع امام بوده‌اند؟ به خاطر دارم که در دولت اصلاحات هیاتی مامور پیگیری وضع ایشان شده بود.


اوائل انقلاب دولت مهندس بازرگان و وزارت خارجه دکتر یزدی پیگیری‌هایی انجام دادند که البته با حمایت امام بود که فرموده بودند تا قضیه امام صدر حل نشود من قذافی را به حضور نمی‌پذیرم. در زمان جنگ هم با این بهانه که ما از لیبی اسلحه گرفته‌ایم این موضوع فراموش شد تا زمان دولت آقای خاتمی هیاتی تشکیل شد و کارهایی انجام شد که متاسفانه به نتیجه نرسید.


چرا به نتیجه نرسید؟


لیبی بازیگری می‌کرد و حرف‌های ضد و نقیضی می‌زد. در همان دوره قذافی در یکی از سخنرانی‌های سال 2002 خود اعتراف کرد که امام از رهبران مقاومت است که به لیبی آمد و با توطئه‌یی ربوده شد. چند سال پیش از آن گفته بود امام نماینده ساواک است و با شاه ایران ارتباط داشته است. حال چرا تا این اندازه مشتاق اطلاع از وضع او هستید. قذافی به لبنانی‌ها می‌گفت این فرد ایرانی است به چه دلیل می‌خواهید موضوع او را پیگیری کنید و به ایرانی‌ها تاکید می‌کرد که امام لبنانی است از پیگیری وضع او منصرف شوید.


پس اعتراف کرده بود که در لیبی ربوده شده است؟


بله، اعتراف کرده بود.


در نتایج سفر کمیته پیگیری وضع امام صدر آمده است که مسوولان لیبیایی محل دفن امام را به آنها نشان داده‌اند؟


این موضوع مطرح بوده است اما به اعتقاد خانواده امام آنها به دنبال طرح یک سناریو بودند. ما تجربه وزیر نفت جمهوری اسلامی ایران آقای تندگویان را داشتیم. ایشان زنده بودند تا زمانی که ایران شهادت او را پذیرفت و درخواست استرداد جسد آقای تندگویان را مطرح کرد که در این زمان او را کشتند.


حال سوال اینجاست که شما (مسوولان ایرانی) که تجربه این موضوع را دارید چرا مجددا تجربه شکست خورده خود را برای امام نیز تکرار می‌کنید. این عملا یک دام است.


فکر می‌کنید با اوضاع فعلی لیبی امکان بررسی وضع امام وجود داشته باشد؟ مسوولان می‌گویند که پیش از آشفتگی اوضاع این کشور اقداماتی را انجام داده بودند اما در حال حاضر امکان ادامه کار وجود ندارد؟


شرایط حال حاضر لیبی استثنایی است. البته ممکن است از جهاتی آسان باشد اما سختی‌هایی نیز دارد.


برگردیم به موضوع جلسات دادگاه. آیا حکمی که برای اعدام قذافی صادر شده قطعی است؟


بله، قطعی است.


با توجه به توافقنامه‌های امنیتی میان کشورها آیا وکلای پرونده امام که از سوی دولت لبنان مامور رسیدگی به این موضوع شده‌اند، می‌توانند خواستار استرداد قذافی از اعضای ناتو پس از دستگیری او باشند؟


شرایط حساسی وجود دارد و نمی‌توان درباره این موضوع نظر قاطعی ارایه کرد.


در خبرها آمده بود که ایشان در یکی از منازل مسکونی اطراف طرابلس مشاهده شده اند؟


این موضوعی بود که عنوان شده بود. براساس این خبر ایشان در دو سال نخست یعنی تا سال 59 در یکی از قصرهای قذافی زندانی بوده است.


بعد از آن چطور؟


بعد از آن جابه‌جایی‌هایی صورت گرفته است. ما همیشه اخباری داشتیم که از زندان‌ها و مناطق مختلف ارایه می‌شد.


دولت لبنان نمی‌خواهد در پرونده امام صدر علیه لیبی در دادگاه بین‌المللی اعلام جرم کند؟


در دادگاه‌های بین‌المللی اوضاع اندکی متفاوت است. همیشه به ما گفته می‌شد که چرا خانواده امام به سازمان ملل شکایت نمی‌کند. تا سال گذشته قذافی قدرتی به مراتب بیش از ما در این سازمان داشت و امکان پیگیری ما وجود نداشت.


دلیل اصلی اتفاقی که برای امام افتاد را به چه صورت ارزیابی می‌کنید؟


تاثیرگذاری شخصیت امام یکی از این دلایل بود. جنگی که سال‌ها لبنان را درگیر خود کرده بود جنگ لبنانی‌ها نبود و توطئه دیگران بود. امام سال‌ها تلاش کردند تا طرفین درگیر را متوجه این موضوع کنند. درباره مساله فلسطین نیز امام کارهایی را انجام داد و همیشه تاکید می‌کردند که فلسطینی‌ها باید امکان بازگشت به کشور خود را داشته باشند که در رابطه با تمام این موارد اظهارات ایشان از بازخورد خوبی برخوردار بود.


اوضاع را چطور می‌بینید؟ گمان می‌کنید در آینده نزدیک شاهد خبرهای خوبی از امام باشیم؟


ما امیدواری بسیاری داریم و به صورت لحظه به لحظه اخبار را پیگیری می‌کنیم تا ان‌شاءالله بزودی ایشان را ببینیم.


با این اوصاف مطمئن به زنده بودن ایشان هستید؟


ما مطمئن هستیم و هیچ دلیلی غیر از آن نداریم.

منبع:  اعتماد

خبر رئیس جمعیت ملی لیبی از نشانه‌های زنده بودن امام موسی صدر

عباس بذرالدین در سبها تحت بازداشت نیروهای قذافی است    


رئیس جمعیت ملی لیبی اعلام کرد: روزنامه‌نگار همراه امام موسی صدر هنوز زنده است و در سبها شهر تحت کنترل عناصر معمر قذافی نگهداری می‌شود.


به گزارش ایسنا، عبدالله مسعود الحرسی، رئیس جمعیت ملی لیبی در گفت‌وگو با شبکه خبری العالم، با تاکید بر ضرورت مشخص شدن سرنوشت امام موسی صدر، گفت: علاوه بر زنده بودن عباس بذرالدین روزنامه‌نگار همراه امام موسی صدر، همچنین نشانه‌هایی دال بر زنده بودن امام موسی صدر نیز وجود دارد.


وی تاکید کرد که امام موسی صدر چه زنده باشد چه شهید شده باشد، ملت لیبی انتقام وی را از قذافی گرفته است.


این سیاستمدار لیبیایی با تاکید بر این که جنگ در لیبی به نفع انقلابیون یکسره شده است و طرابلس در حال بازیافتن امنیت و ثبات است، ابراز امیدواری کرد که بین ایران و لیبی روابطی حسنه و مستحکم برقرار شود.


وی با انتقاد از مواضع منفی برخی کشورها در قبال انقلاب لیبی، ایران را الگوی فن‌آوری و پیشرفت در جهان اسلام دانست و جمهوری اسلامی را دوست و برادر واقعی تمام امت اسلامی خواند.


رئیس جمعیت ملی لیبی اظهار داشت: انقلابیون لیبی عملا جنگ را به نفع خود یکسره کرده‌اند و لیبی اکنون کشوری آزاد به شمار می‌رود.


الحرسی گفت: فعالیت نظامی در لیبی کاملا سازمان‌دهی شده و منظم است و انقلابیون توانایی خود را در اداره شهرهای آزادشده و هماهنگی میان شرق و غرب کشور ثابت کرده‌اند.


وی با بیان این که خانواده قذافی به الجزایر گریخته‌اند و امکان دارد که قذافی نیز همراه آنان باشد، خاطرنشان کرد: اینک شهر سرت زادگاه قذافی در محاصره انقلابیون است و آن را از شرق و غرب به محاصره در آورده‌اند و دیر یا زود این شهر نیز آزاد خواهد شد.


الحرسی درباره تعلل انقلابیون در آزادی شهر سرت افزود: انقلابیون نمی‌خواهند خون بیشتری ریخته شود و به دنبال آن هستند که حتی از ریخته شدن خون عناصر گردان‌های قذافی نیز جلوگیری کنند.


رئیس جمعیت ملی لیبی اظهار داشت: ثبات در طرابلس پایتخت لیبی برقرار است و نیروهای پلیس در پایگاه‌های خود مستقر شده‌اند. سوخت، مواد غذایی و کمک‌های دیگر نیز به زودی از کشورهای دوست خواهد رسید. در واقع شورای ملی انتقالی اداره این مرحله از جنگ را به خوبی انجام داده است.


الحرسی درباره برقراری امنیت خاطر نشان کرد: این مساله به ویژه در سایه همکاری همه مردم لیبی با انقلابیون و اتحاد در پایان دادن به رژیم قذافی امکان‌پذیر خواهد بود. با این حال پسمانده‌های رژیم هنوز در شهرهای سبها و سرت حضور دارند.

پایان قذافی و سرنوشت امام موسی صدر

31 سال پیش امام موسی صدر رهبر شیعیان لبنان و یکی از همراهانش از ایتالیا وارد لیبی شدند، اما این روحانی پرآوازه ناپدید شد و معمر قذافی با وجود ده ها سند و مدرک و فرود هواپیمای حامل امام موسی صدر و ...، از قبول این مسئولیت سرباز زد.

اکنون قذافی با سقوط طرابلس پایان دوران بیش از 40 سال قدرتمداری را آغاز کرده و تقریبا تمامی مجموعه عوامل اطلاعاتی این کشور از جمله  موسی کوسا  امنیتی ترین مرد تاریخ لیبی و  عبداله السنوسی  آخرین رییس سرویس اطلاعاتی این کشور و از نزدیکان قذافی از طرابلس فرار کرده است که قابل دسترسی هستند و می توانند پرونده ناگشوده ربودن امام موسی صدر را در لبنان، ایتالیا و حتی لیبی بگشایند.


شواهد زیادی وجود دارد که نشان می دهد، امام موسی صدر همراه هیات لیبیایی آخرین بار در روز 31 آگوست 1978 در شهر بنغازی (شمال شرقی لیبی) در حال عزیمت به طرابلس برای ملاقات با معمر قذافی بوده است.


مهمترین مدرک، اظهار نظر وزیر خارجه اسبق لیبی است که از نقش مستقیم قذافی در ربودن امام موسی صدر پرده برداشته است.


عبدالرحمن شلقم که به عنوان نماینده سابق لیبی در سازمان ملل متحد به انقلابیون پیوسته است، چندی پیش در گفت وگو با روزنامه فرامنطقه ای  الحیات  چاپ لندن گفت: زمانی که امام صدر به لیبی سفر کرد، حاج یونس بلقاسم مدیر اطلاعات لیبی بود.
شلقم افزود: براساس گزارش ها، امام موسی صدر در آخرین دیدار با قذافی به او گفته بود، تو از اسلام چیزی نمی فهمی که موجب خشم وی شد.


وزیر خارجه اسبق لیبی اظهار داشت: گزارش شده که قذافی بلافاصله پس از این واقعه و پایان ملاقات، دستور ویژه ای علیه امام موسی صدر صادر کرده است.


وی با تایید این موضوع که توهین کنندگان به قذافی و خانواده اش در فهرست مقتولان قرار می گرفتند گفت: حاکم لیبی حتی چنین کاری را با سرهنگ حسن اشکال، پسر عمویش نیز انجام داد.
یک پزشک پاکستانی نیز در همان سال های نخست ناپدید شدن امام موسی صدر در گفت وگو با مجله الحوادث تاکید کرده بود که شخصی را در لیبی معالجه کرده که شبیه امام موسی صدر بوده است.


گزارش هایی درباره مشاهده این روحانی توسط برخی از کارگران لیبیایی در زندانی در منطقه الکفره (جنوب شرقی لیبی) نیز انتشار یافت که دولت قذافی را به تنگنا انداخت.
اما معمر قذافی در ادامه مخالفت خود با وجود پیگیری های ایران ولبنان و علاقه مندان امام موسی صدر، حتی مانع انجام تحقیقات اولیه شد، بگونه ای که این پرونده سر به مهر اکنون منتظر روشن شدن ابعاد آن است.

منبع:  ایرنا


صادق طباطبایی مطرح کرد

تشکیل هیات بررسی وضعیت امام موسی صدر

سرهنگ قذافی در چند قدمی مرز سقوط قرار گرفته است و سرنوشت امام موسی صدر به‌زودی از پرده ابهام خارج می شود. از این رو با صادق طباطبایی،خواهر‌زاده امام موسی صدر درباره آخرین تحولات لیبی و وضعیت رهبر سابق شیعیان لبنان گفت وگو کردیم.

 

از اوضاع لیبی چه خبر؟
همان‌گونه که مطلع هستید بالاخره قیام مردم آزادی‌خواه و دربند لیبی به ثمر رسید و دیکتاتور خونریز و جبار را به زانو درآورد. در چنین شرایطی جا دارد این پیروزی را به ملت لیبی تبریک بگوییم. واقعیت این است که در طول 33 سالی که از اختفای امام صدر توسط معمر قذافی می‌گذرد مبارزان و معارضان لیبیایی همواره و همگام با خانواده امام صدر در تلاش برای کسب خبر از سرنوشت او بودند.

 

از امام صدر چه خبر؟
آنچه در این زمینه می‌توانم بگویم این است که خانواده امام صدر و دست‌اندرکاران پیگیری سرنوشت ایشان در این سال‌ها با وجود غربتی که احساس می‌کردند درصدد بودند با کمک همین برادران لیبیایی از سرنوشت امام خود باخبر شوند. از همان آغاز ربوده شدن امام صدر توقع خانواده امام و شیعیان لبنان و دوست‌داران امام صدر در سراسر جهان از دولت‌های اسلامی و به‌خصوص جمهوری اسلامی ایران این بود که با تمام توان اطلاعاتی و عملیاتی خود، گامی در این راه بردارند ولی متاسفانه هرکدام به دلایلی و هریک بنا بر مصلحتی از این کار طفره رفتند. کاملا واضح است که تحقیق و شناسایی در مورد سرنوشت امام صدر در شرایطی بود که فقط شخص معمر قذافی و نزدیکان او در هیات حاکمه لیبی می‌توانستند اخباری از سرنوشت امام به ما بدهند. تحقق این امر از امکانات و توان مالی خانواده به دور بود. با وجود این، خانواده امام هیچ‌گاه مساله را رها نکردند و با وجود بی‌مهری‌ها و بی‌توجهی‌ها همچنان مساله را در محافل بین‌المللی و سازمان‌های قضایی پیگیری کردند. خود شما می‌توانید تصور کنید که این‌گونه تلاش‌ها به لحاظ مالی چه مقدار سنگین و به لحاظ نتایج عملیات تا چه اندازه نارسا می‌بوده است.

 

قرار است چه اقداماتی در خصوص روشن شدن وضعیت امام موسی صدر صورت گیرد؟
آنچه در این زمینه و مجال می‌توانم بگویم این است که در لبنان خانواده امام صدر دیدارهای فشرده‌ای را با مقامات مسوول لبنان و شخصیت‌های مذهبی آن کشور انجام داده‌اند و همچنان در تلاشند تا با هماهنگی کامل برای روشن شدن سرنوشت امام قدم بردارند. در طول امروز آقای «نبیه‌ بری» رییس مجلس نمایندگان لبنان پس از دیدار با آقای صدرالدین صدر فرزند ارشد امام موسی صدر برای آقای مصطفی عبدالجلیل رییس شورای ملی انتقالی لیبی پیامی فرستاده است. ایشان در این پیام ضمن تمجید و تکریم مبارزات آزادی‌خواهان لیبیایی از سلطه دیکتاتوری قذافی و برپایی دولتی براساس مبانی قانونی و مدنی را به آنان تبریک گفتند. آقای نبیه بری همچنین در این پیام از خسارات و ویرانگری‌هایی که در طول 42سال گذشته از سوی معمر قذافی و عوامل او بر مردم لیبی وارد آمده یاد کرد و افزود: «دل‌های ما همچنان که برای نجات امام صدر می‌تپد برای رهایی شما نیز از سلطه دیکتاتور سابق لیبی می‌تپد.» آقای نبیه ‌بری رییس «جنبش امل» ابراز امیدواری کرد رهبران جدید انقلاب لیبی تمامی مساعی خود را به کار گیرند تا محل اسارت امام صدر را در زندان‌های لیبی شناسایی کرده و برای حفظ جان ایشان و نیز آزادی بدون قید و شرط معظم‌له به کار گیرند. امروزه دیگر از سران دولت‌های اسلامی و مسوولان کشور ما هیچ‌گونه بهانه‌ای قابل قبول نیست و امیدواریم در این لحظات حساس که دل‌های میلیون‌ها انسان اعم از مسیحی و مسلمان در خاورمیانه و جهان اسلام برای بازگشت امام موسی به صحنه اجتماع می‌تپد در جست‌وجو برای یافتن ایشان و روشن کردن آنچه خارج از اراده معظم‌‌له بر سر ایشان آمده است کوشا باشند. به قرار اطلاع قرار است هیات‌‌های ویژه‌ای اعم از گروه‌های متخصص اطلاعاتی و نیز افراد باتجربه عملیاتی از لبنان و ایران طی یکی، دو روز آینده به لیبی اعزام شوند.

 

چه اندازه به حیات امام صدر می‌توان امید بست؟
واقعیت این است که به لحاظ اخبار موثق نمی‌توانیم چه در زمینه حیات امام و چه در زمینه شهادت ایشان قاطعانه اظهار نظر کنیم ولی درمجموع اخبار و شواهدی که از سلامت امام و زندانی بودن ایشان در زندان‌های مختلف لیبی حکایت می‌کند مکرر گزارش به ما داده شده است. حتی در مقاطعی نیز دولت‌مردان لیبی که از معمر قذافی فاصله گرفته‌اند یا به دیگر کشورها پناهنده شده‌‌اند اخباری از زندانی بودن امام به ما و دیگران داده‌اند، می‌توان ابراز امیدواری کرد که این‌گونه خبرها ریشه در حقیقت و واقعیت دارد و به‌زودی شاهد حضور امام در صحنه سیاسی و دینی باشیم.

 

با توجه به سن امام که از 80 سال متجاوز است آیا می‌توان برای ایشان نقش تعیین‌کننده‌ای در صحنه لبنان و جهان متصور بود؟
درست است که امام صدر در صورت آزاد شدن از آن نیروی پرشور دوران پربرکت خود در لبنان فاصله گرفته و شرایط سخت زندان‌های لیبی نیز در کاهش توان جسمی ایشان موثر بوده اما افکار و اندیشه‌ها، آرمان‌ها و سلوک ایشان در وحدت ادیان و گروه‌های سیاسی و نیز نوع نگرش ایشان به مسایل دینی در طول گذشته دارای چنان اثرات عمیق و گسترده‌ای بوده که خود با صرف حضور ایشان به پتانسیل و نیروی عظیمی بدل خواهد شد که بدون تردید و به حول و قوه‌ الهی در تغییر شرایط موجود در لبنان و خاورمیانه موثر خواهد بود. البته طی ساعات آینده بیانیه‌ای در همین زمینه از سوی خانواده امام منتشر خواهد شد.

 

توقع خانواده صدر از مسوولان ایرانی چیست؟
مسوولان دیپلماسی جمهوری اسلامی که خود را در مقابل سرهنگ قذافی متعهد می‌دانستند و بی‌تفاوتی خود را به نوعی توجیه می‌کردند با سرنگونی قذافی دلیلی برای کم‌کاری و اهمال در این زمینه ندارند.

درخواست خانواده امام موسی صدر از انقلابیون

خانواده امام موسی صدر از انقلابیون لیبی و دولت لبنان خواست برای مشخص شدن سرنوشت امام و دو همراهش تلاش کنند

به گزارش شبکه تلویزیونی «المنار» ، خانواده امام موسی صدر در بیانیه ای از انقلابیون لیبی، که مسئولیت اداره امور را پس از قذافی برعهده خواهند داشت، خواست به پرونده امام موسی صدر و دو همراه او توجه ویژه داشته باشند و برای حفظ جان آنها و بازگشت‌شان به آغوش خانواده‌شان تلاش کنند.

به گزارش المنار، خانواده امام موسی صدر اعلام کرده است، به شورای انتقالی لیبی اطمینان دارد که در آزادسازی امام موسی صدر و دو همراهش تساهل نخواهد کرد.


خانواده امام موسی صدر همچنین از دولت لبنان خواسته است در این خصوص همه اقدامات لازم را در پیش گیرد.

 

منبع:  واحد مرکزی خبر

پاسخ داماد امام موسی صدر به شایعات

مهدی فیروزان داماد امام موسی صدر خبر برخی منابع خبری مبنی بر شهادت امام موسی صدر را تکذیب کرد

مهدی فیروزان داماد امام موسی صدر ضمن تکذیب خبر شهادت امام موسی صدر گفت: صحبت‌هایی که برخی منابع خبری آن را منعکس کرده اند تازگی هم ندارد و نقل‌قولی است با چهار واسطه.


فیروزان افزود:اما خبر زنده‌ بودن امام موسی صدر بر اساس شواهد عینی و زندانیان سیاسی لیبیایی است و بدیهی است که باید به این شواهد عینی توجه کرد.


وی آخرین مورد از شواهد حیات امام موسی را مربوط به سال 2008 دانست که یکی از زندانیان آزاد شده لیبیایی امام موسی صدر را در یکی از زندان های لیبی دیده بوده است.


یکی از منابع خبری امروز از شهادت امام موسی صدر خبر داده بود.

منبع:  مهر

پیش بینی آیت​الله بهجت از امام موسی صدر

آیت‌الله بهجت تاکید دارند که امام موسی صدر در شرایط حساس واقعه در منطقه بازخواهند گشت

سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی در یادداشتی با عنوان «بازگشت امام صدر و خیر امت محمدیه» نوشت:


در نقلی که از آیت​الله بهجت مطرح گردیده ایشان به این نکته تاکید دارند که امام موسی صدر ذخیره​ای الهی است و در شرایط حساس واقعه در منطقه باز خواهند گشت و آنگونه که خواست خدا بر این قرار گرفته بر بسیاری از معادلات واقعه در جهان اسلام و منطقه تاثیر خواهند گذاشت.

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا