گلابدان. :دختر کوچولوی نازنین ما داشت با آن لهجه شیرینش شعر می خواند و ما را حسابی محظوظ و کیفور کرده بود. هی شعر خواند و خواند تا رسید به این شعر بسیار معروف که مطمئنا شما خوانندگان محترم هم شنیده اید: شبا که می خوابیم، آقا پلیسه بیداره ... و الی آخر.
ما همین طور در عالم دلدادگی به شیرین سخنی دختر کوچولویمان، کم کم رفتیم به سمت این افکار و اندیشه ها که راستی راستی اگر مسئولان امور، نبودند ما چطور می توانستیم شبها آسوده بخوابیم؟ این خواب سرشار از آرامش ما، بالکل، مدیون این عزیزان است. اگر این وجودهای ذیجود نبودند، ما نه شب داشتیم و نه روز. نه تابستانمان قابل تحمل بود نه زمستانمان. واقعا بی انصافی است اگر ننشینیم، کلاهمان را قاضی نکنیم، در مقابل این عزم های جزم و دل های سوخته و جان های مشتاق خدمت، دست سپاس و ادب بر سینه نگذاریم. فکرش را بکنید! الان که فصل زمستان است، کمترین بویی از مرغدانی بزرگ همسایه، واقع در ورودی شهر و روبروی پارک کوهستان به مشام احدالناسی می رسد؟ نه که نمی رسد. این مسأله کوچکی نیست ها!! این همان مسأله ای است که تا همین پنج شش ماه پیش کفر بسیاری از اهالی شهر را درآورده بود. چقدر اهالی محترم محلات همسایه حرص خوردند، جوش خوردند، بالا رفتند، پایین آمدند، نامه نوشتند، طومارنویسی نمودند، التماس کردند، تا این که ناامید شدند. اما زمستان که رسید، ذره ای از آن همه دلنگرانی ها و تشویش ها باقی نماند. همه اش حل شد. حالا کاری نداریم که تا چند ماه دیگر، وقتی هوا گرم شود و پنجره ها باز و کولرها روشن شود، چه خواهد شد. مهم این است که الآن هیچ مشکل خاصی وجود ندارد.
این خودش مایه شکرگزاری است. حقا و انصافا باید از اولیای امور که چنین آرامشی برای ما به ارمغان آورده اند تشکر نمود. یا مثلا هیچ فکرش را کرده اید که در تابستان گذشته در کل کشور هیچ کمبود یا قطعی گاز نداشتیم؟! نه، واقعا فکرش را کرده اید؟ خوب، اگر چنین مشکلاتی نبوده، که نبوده است، معلوم است که از همت بلند این عزیزان است. حالا اگر در زمستان سال گذشته مختصر اشکالی در امور گازی کشور به وجود آمد، باید گذاشت بغل فراوانی گاز در تابستان. اینها را باید با هم سنجید. نیمه پر لیوان را هم باید دید.
بله دوستان عزیز، ما در این افکار بودیم که شعرخوانی دخترکوچولویمان رسید به این جا که: ما پلیسو دوست داریم، بهش احترام می ذاریم.
با خودمان فکر کردیم، بی خود نیست که مولانا جلال الدین بلخی خراسانی رومی قونوی همه جایی غیرایرانی!! معروف به مولوی، می فرماید: شکر نعمت، نعمتت افزون کند. ما هم به قول دخترکوچولوی شیرین زبانمان، مسئولان امورمان را دوست داریم و ازشان تشکر می کنیم که در زمستان امسال، با اقدامات گندزدایانه خودشان، ما و مردم برخی از محلات شهر را از بوی بد مرغدانی همسایه نجات بخشیدند. دعا می کنیم که خدای مهربان، به برکت این خدمت گزاری های خالصانه و مخلصانه آن ها را از بوی گند حمیم و آتش عذاب دوزخ نجات بخشد! مطمئن هم هستیم که به خاطر این قدرشناسی، صد زمستان دیگر هم هیچ بویی از آن مرکز بوپراکنی و تخم مرغ پروری ورودی شهر، مشام همشهریان محترم را آزار نخواهد داد!!
یزدفردا
  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا