بررسی گروه‌های سلفی جنوب شرق کشور با توجه به مبنای فکری اندیشه سلفیت و گونه‌های سلفی گری آن دارای اهمیت است، این گروه‌ها در یک فاصله زمانی 5 ساله 24 عملیات تروریستی در کشور انجام داده‌اند.

به گزارش مشرق، بررسی گروه‌های سلفی جنوب شرق کشور با توجه به مبنای فکری اندیشه سلفیت و گونه‌های سلفی گری آن دارای اهمیت است، این گروه‌ها در یک فاصله زمانی 5 ساله 24 عملیات تروریستی در کشور انجام داده‌اند.

مبانی اندیشه سلفیت

سلفی‌ها روایات خود را مستقیماً از احمد بن حنبل، احمد بن تیمیه، ابن القیم الجوزیه و محمد بن عبدالوهاب می گیرند. این تفکر بعدها توسط ابوالاعلی مودودی، عبدالسلام فرج و سید قطب به شکل افراطی به سمت گسترده نمودن معنای مفهومی و مصداقی کفر، تاکید بر اندیشه جهاد و ... سوق داده شد. برای سلفیان پیروی از سلف صالح، عامل و دلیل اصلی مشروعیت بخشیدن به اعمال و رفتار می­باشد و الگوی تمامی اعصار این روش و سیره می­باشد. بر این مبنا، می­توان تعريف‌های ذيل را براي معناي سلف بیان نمود:


- روش صحابه

- روش تابعين

- روش رسول خدا(ص)، صحابه و تابعين به احسان

- سنت رسول خدا(ص) و خلفاي راشدين

- روش صحابه و تابعين و تابعين تابعين تا پايان قرن سوم(عابدی،1390).

این در حالی است که سلفیان جدید، مرز زمانی و عقیدتی صحابه و تابعین را شکسته و افکار خود را بیشتر به افکار و آرای ابن حنبل و ابن تیمیه مستند نموده­اند.

سلفیان برای عقل و تفسیر عقلی(به معنای جامع کلمه همه‌ دانش‌های جدید) اهمیتی قائل نیستند و به لحاظ روشی منقولات دینی و احکام شرعی را بر داده‌های علمی و عقلی مقدم می‌دارند. در این دیدگاه، دانش‌های عقلی بشری فتنه هستند؛ زیرا انسان را از خداوند بی­نیاز می‌کنند. سلفیان علم را سبب سرکشی، طغیان و بی‌نیازی بشر معرفی می­کنند. بر این اساس، علمی که خداوند برای بشر قرار داده تا سرکشی نکند و دانشی که پیامبر بر هر مسلمانی واجب کرده همانا دانش آخرت( مقصود عبادت پروردگار) می­باشد. ابن تیمیه در این زمینه کتاب معروف «درء تعارض العقل و النقل» را نوشته که تمام محتوای آن این است که چون عقل راهی به سوی فهم عوالم بالا ندارد، لذا فهم آن هیچ گاه نمی‌­تواند با نقل تعارض داشته باشد. بر اساس این دیدگاه، عقلی مورد قبول است که همیشه در خدمت تفسیر وحی باشد و الا آن عقل، عقل یونانی است که جز بدعت‌گذاری کار دیگری انجام نمی­‌دهد. اصولاً از دیدگاه سلفی­ها، عقل به دنبال نقل حرکت می­کند، آن را قوت و قدرت مى‌بخشد و نمی‌تواند به طور مستقل استدلالى را مطرح نماید(ايمانى، ابوزهره، 1388).

جهاد از دیگر مبانی بنیادین اندیشه سلفیان است. جهاد می‌تواند آشکار یا پنهان، مسلحانه یا غیر مسلحانه به برپایی حکومت اسلامی کمک کند. جهاد از واژه­هایی است که با قیام، اقامه دولت اسلامی، دارالاسلام و دار الحرب ارتباط تنگاتنگی دارد. سلفیان جدید جهاد را به هر شکل و با هر وسیله‌ای جایز می‌دانند؛ به عبارت دیگر انجام هر کاری از طریق مجاری قانونی و رسمی یا غیر رسمی و مخفیانه که با هدف مقابله با کفر و ایجاد دولت اسلامی باشد جهاد تلقی می‌شود(عدالت نژاد، نظام‌الدینی، 1390).

مهم‌ترین و موثرترین مبنای کلامی سلفیان جدید، توسعه معنایی و مصداقی کفر است. شرک و کفر نزد سلفیان قدیم، بیشتر گونه‌ای از عبادات و عقاید فردی مانند توسل به اولیا، نذر، شفاعت، زیارت قبور بود ولی شرک و کفری که سلفیان جدید به آن معتقدند و از آن به کفر جدید تعبیر می‌کنند، تقریباً همه شئون زندگی اجتماعی و مدنی شخص را در بر می‌گیرد. در نظر سلفیان جدید، پیروی از اندیشه‌های نو یا گرویدن به مکاتب‌ فکری و فلسفی، عضویت در احزاب سیاسی، انجام برخی از مراسم و آیین‌های مذهبی و دیپلماتیک و اشتغال در ادارات و سازمان‌های دولتی(چنان چه در جهت اهداف و منافع گرو‌ه‌ههای سلفی نباشد) از اعمال مشرکان و کافران به حساب می‌آید.

 

تفکر سلفی با الهام از شرایط و امکانات زندگی زمان پیامبر، اعتقاد دارد که مسلمانان امروز نیز باید به همان شیوه و در سطح امکانات عهد پیامبر زندگی کنند چرا که بیشتر از آن اندازه کفر است. اینان انجام هر امری را که مانع عبادت الهی باشد کفر قلمداد می‌کنند حتی اگر این امر، پیشرفت در زمینه‌های مختلف علمی، نظامی، فرهنگی، اقتصادی و یا برخورداری از نعمت‌های مادی باشد. از دیگر اعتقادات سلفیان می­توان بهمبارزه همه جانبه با تمامی مظاهر و تمدن غربی،مخالفت با فلسفه و منطق و علوم جدید و افراط در حدیث گرایی اشاره نمود.

گونه‌شناسی سلفی‌گری

اسلام گرایان سلفی را می­توان درون یک طیف قرار داد که در یک سر این طیف گروه­هایی نظیر اخوان المسلمین در مصر و در سر دیگر طیف می­توان به گروهی نظیر القاعده اشاره نمود. حامد الگار معتقد است که سلفي‌گري با ادعاي کلان اصلاح‌گري خود را مطرح ساخت ولي در عمل به نوعي افراطي‌گري منتهي شد که با ماهيت اصلاح در تعارض است. الگار در مقام ارزيابي وهابيت، شاخصه بارز آن را افراطي‌گري در درک سنت مي‌داند؛ بدين معنا که در احياي دين دچار نوعي تنگ‌نظري شده‌اند و اين نقيصه آن‌ها را به نوسازي ارزش‌ها از طريق جهاد رهنمون شده است؛ روشي که در نهايت به خشونت و منازعه ختم مي‌شود( الگار، 1362).توجه به این عوامل‌، می‌توان سلفی‌گری را به گونه‌هایی که در پی می‌آید تقسیم نمود:

سلفی‌های تکفیری

سلفی‌گری تکفیری به گرایش گروهی از سلفیون گفته می‌شود که مخالفان خود را کافر می‌شمارند. بر اساس مبنای فکری آنان میان ایمان و عمل تلازم وجود دارد. به این معنی که اگر کسی ایمان به خدا داشته باشد و مرتکب کبائر شود، از دین خارج شده و کافر واجب القتل شمرده می‌شود. در جهان اسلام تنها گروهی که چنین عقیده‌ای داشتند، خوارج بودند. چنین دیدگاهی موجب شده است که سلفی­های تکفیری، بسیاری از مسلمانان را در ردیف مشرکان قرار دهند و در نتیجه آنان را مهدور الدم بدانند. مهم‌ترین نوع سلفی‌گری تکفیری، وهابیان می­باشند.

سلفی‌های جهادی

سلفی‌گری جهادی در فعالیت‌های خود تعریف رایج میان علمای اسلام که جهان را به دو بخش اسلام و کفر تقسیم می‌کنند، توجهی ندارد؛ بلکه با توسعه در مفهوم شرک و کفر، گروه بزرگی از مسلمانان را نیز از دایره‌ اسلام خارج می‌کنند. از سوی دیگر، روش و عملیات­های خشونت آمیز را سرلوحه فعالیت­های خود قرار می­دهند و به همین دلیل است که در برخی از کشورهای اسلامی که سلفیان جهادی حضور دارند آنها بیشتر دشمنان خود را مسلمانان تعربف نموده­اند. سلفیان جهادی چندان اهل مطالعه نمی­باشند و همان‌گونه که از نام آنها پیداست، اصالت را به اسلحه، جهاد و مبارزه می‌دهند. البته میان سلفی‌گری تکفیری و سلفی‌گری جهادی، شباهت‌هایی وجود دارد و سلفی‌گری جهادی در خدمت سلفی‌گری تکفیری قرار گرفته است.

سلفی‌های حکومتی

بنا به دیدگاه سلفیت حکومتی، حاکم سیاسی به هر شکلی که به قدرت رسید تا هنگامی که آشکارا کفر خود را اعلام نکرده باشد، رهبر جامعه اسلامی است و اطاعت از او واجب شرعی می­باشد. در این تفکر، در صورتی که حاکم سیاسی، خلاف شرعی انجام داد، مردم و عالمان دینی تنها وظیفه امر به معروف زبانی را برعهده دارند. قیام علیه چنین حکومت­هایی در این نگاه بسیار مذموم، خلاف شرع و ناپسند می­باشد. در حقیقت این گرایش سلفیت سنتی است که به شکل مستقیم از مشارکت در صحنه فرهنگی و سیاسی کناره گیری می­نماید و توجه به مسایل شرعی را ترجیح می­دهد، در زمینه­های فقهی سختگیر است و نسبت به گفتمان اندیشه معاصر احتیاط دارد. به نظر می­رسد علت رشد این نوع از سلفیت، به استراتژی­ امنیتی حکومت­های کشورهای حوزه خلیج فارس برمی­گردد.

سلفی‌های اصلاح‌طلب

دامنه سلفی‌گری به برخی از گروه‌های اسلامی که در اصل از اخوان‌المسلمین ناشی شده و یا به موازات آن شکل گرفته بود نیز کشیده شد. این جریان جدید شامل شخصیت‌ها و گروه‌های مختلفی است که نقطه مشترک همه آنها دعوت به اصلاحات و اعتدال است. بسیاری از جوانان تحصیل‌کرده و فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌های آمریکا و اروپا نیز در همین جریان نوسلفی تعریف می‌شوند.

گروه­های سلفی جنوب شرق کشور

از دیرباز یکی از راه کارهای دشمنان ایران اسلامی، تحریک مردم مناطق مرزی علیه حکومت بوده است. حاشيه‌هاي مرزي، محل تجمع گروه‌هاي نژادي و مذهبي است و از اين نظر استان سيسستان و بلوچستان از جايگاه ويژه‌اي برخوردار است. حضور قابل توجه فرق‌ مختلف اهل سنت در اين استان، همجواري با پاكستان و شيخ‌نشينان خليخ فارس و مواجه با تبليغات وسيع وهابيت عواملي است كه مي‌تواند براي دشمنان نظام جمهوري اسلامي براي اختلاف‌افكني جذاب باشد. عليرغم تبليغات گسترده غرب در اين مناطق، تاكنون نتايج رضايت‌بخشي براي عناصر تفرقه‌افكن حاصل نشده است. بنابراین با تشکیل گروهک ها، در این مناطق اقدام به خرابکاری و آشوب نمایند و جالب اين است كه براي توجيه اين تحريكات، لباس شرع و مذهب نيز بر اعمال و رفتار خود مي‌پوشانند.

بعد از پيروزي انقلاب، غرب كه همواره از ايران اسلامي به عنوان يك تهديد ياد مي‌كرد، براي ايجاد اغتشاش و ناامني در داخل كشور تلاش گسترده‌اي را براي بهره‌گيري از تفاوت‌هاي فرهنگي و نژادي بكار گرفت. از همان روزهاي آغازين پيروزي انقلاب اسلامي، ردپاي غرب و در راس آن ايالات متحده در بسياري از آشوب‌هاي داخلي كه عمدتاً رنگي قومي و قبيلگي داشت، هويدا و مشهود بود و در طول سه دهه گذشته نيز مستنداً مي‌توان دست‌هاي عوامل بيگانه را در بسياري از تحريكاتي كه مربوط به اقليت‌ها است پيدا كرد(خبرگزاری فارس، 1386).

از گروهک هایی که با کمک های کشورهای خارجی در این منطقه تشکیل شده اند می توان به حزب الفرقان و گروهک ریگی اشاره نمود. این گروهک ها به دلیل اینکه مقبولیت چندانی در منطقه سیستان و بلوچستان نداشتند اقدام به فعالیت های خرابکارانه، گروگانگیری، اخاذی و تجارت مواد مخدر روی می آورند تا اینگونه بتوانند نام خود را در این منطقه مطرح نمایند. این گروهک ها به حمایت برخی کشورهای منطقه و کشورهای غربی پشت گرم بودند و برای ترساندن و ارعاب مردم به وحشیانه ترین اعمال روی می آورند.

حزب الفرقان

گروهک تروریستی حزب الفرقان یا مجاهدین معاویه در سال 1375 توسط عناصر وابسته به وهابیت اعلام موجودیت و هدف اصلی خود را مبارزه مسلحانه با نظام مقدس جمهوری اسلامی اعلام کرد. رهبر گروه شخصی بنام جلیل قنبر زهی معروف به مولوی صلاح الدین بود. وی اهل چاه زرد دومک بود و برای تحصیل علوم دینی به ایالت سند و پنجاب پاکستان رفت و سال 58 به ایران آمد. قنبر‌زهی از 1371-1369 در حوزه علمیه کریم آباد نوک چاه دومک تدریس می کرد. بعد از مدتی از طرف ملا محمد عمر، رهبر گروه طالبان به استان نیمروز افغانستان آمد و در خاش‌رود این کشور، گروه فرقان را تشکیل داد و از سوی والی نیمروز بنام ملاپور محمد بورجان به منظور ضربه زدن به پاسگاه‌های مرزی ایران و ایجاد ناامنی، در مورخه 2/11/75 به همراه 13 نفر از اعضای گروه خود به منطقه اعزام شد.

این گروهک ارتباطات بسیار نزدیکی با کشورهای خارجی و عوامل آنها داشت و حتی در تیر 77 دو نفر از اعضای گروهک فرقان بنام‌های محی‌الدین و عبدالکریم شاهوزایی جهت ملاقات حضوری با سفیر آمریکا در پاکستان از قندهار وارد این کشور شدند و مسایل داخلی ایران را برای سفیر آمریکا تشریح نمودند. علاوه بر این گروه فرقان با همکاری جمعیت دفاع از حقوق اهل سنت بدنبال ایجاد پایگاهی در نزدیکی مرز بود تا با ساماندهی ایرانیان فراری در افغانستان و جذب جوانان اهل سنت ایرانی به جمهوری اسلامی ایران ضربه وارد کند. گروهک مزبور در نشریه خود بنام پیام فرقان تهدید به اعلام جهاد علیه جمهوری اسلامی ایران می نمود.

گروه فرقان به عملیات ایذایی خود علیه جمهوری اسلامی نام عشره مبشره دادند و برای اینکه اهل سنت را علیه شیعیان تحریک کنند از اقدامات تبلیغی غافل نبودند. با حمایت سرویس­های اطلاعاتی آمریکا، جسارت گروه فرقان برای اقدامات تروریستی بیشتر شد و در 8/10/81 بنا به دستورملا جلیل شه‌بخش، دو نفر از سرکردگان گروهک مذکور به اسامی حاجی خدانظر معروف به ملانظر سوری و حاجی لالوبریچی از استان نیمروز افغانستان وارد لچگی شده و از آن طریق تعداد 7 بمب را بصورت کوله‌باری به زابل حمل کرده و در مورخه 15/10/81 با یک دستگاه خودرو به زاهدان انتقال دادند. در 15/10/81 گزارش‌هایی از وقوع انفجار در هفت نقطه شهرستان زاهدان انتشار یافت.

آنها اقدامات تروریستی دیگری نیز انجام دادند تا اینکه در تاریخ 2/1/1391 عبدالجلیل قنبر زهی همراه با حمزه ملازهی معاون گروهک، در حال وارد کردن بمب به کشور برای انجام عملیات تروریستی، در مناطق مرزی پاکستان به هلاکت رسیدند( خبرگزاری فارس، 1386. غلامی، 1391 ).

گروهک ریگی( جندالشیطان)

گروهک جندالشیطان که منشعب از حزب الفرقان است به سرپرستي فردي بنام عبدالمالك ريگي بود که سال ها باعث اخلال در نظم عمومي و اقدامات خرابكارانه و تروريستي در منطقه سیستان و بلوچستان شده بود. اين گروهک، براي ايجاد رعب و وحشت در ميان مردم از اعمال تروريستي خود فيلم تهيه می­نمود و به صورت گسترده اقدام به توزيع و انتشار آن می­نمود. برخي از فيلم‌‌هاي تهيه شده حاوي صحنه‌هايي از شكنجه و سر بريدن گروگان‌ها نيز بود. عبدالمالک ريگي؛ خود يكي ازفعالان گروهک فرقان بود که سال­ها با این گروهک به گروگان گیری و اخاذی مبادرت نموده بود.

عبدالمالک جوان فقیری بود که دارای سابقه شرارت و یک مورد چاقو کشی بخاطر مسائل قبیله ای در شهر زاهدان بود و به همین خاطر مدتی هم زندانی شد و بعد از آزادیش خود را زندانی سیاسی معرفی نمود واعلام کرد که جمهوری اسلامی مرا بدلیل مسائل عقیدتی زندانی کرده است. پس از آزادی از بین اشرار متفرق منطقه عده ای از قاچاقچیان سابق مواد مخدر را بدور خود جمع نمود و اعلام کرد که قصد مبارزه علیه جمهوری اسلامی و استقرار حکومت خود مختار در سیستان را دارد.

در ابتدا عبدالمالک ریگی چند عملیات تروریستی موفق در استان سیستان و بلوچستان علیه مردم بی دفاع انجام می‌دهد و از این به بعد است که نام امیر می‌گیرد و العربیه( دستگاه اطلاع‌رسانی عربستان سعودی) به کمک او می‌آید و همه فعالیت‌های او را تحت پوشش قرار می‌دهد.در تمام دوران فعالیت جماعت ریگی مورد حمایت عربستان سعودی و دستگاه‌های اطلاعاتی آمریکا و برخی نیروهای امنیتی پاکستانی بود.

در کارنامه گروهک تروریستی ریگی حتی یک عمل وحدت‌بخش و وحدت‌آفرین نیز مشاهده نمی‌شود. این افراد محصول همان مدارسی هستند که برای افغانستان ملاعمر و برای ایران امثال عبدالمالک ریگی، جلیل قنبرزهی، محی‌الدین و عبدالکریم شاهوزایی و… را تربیت کردند. مدارسی از کراچی، کویته، پنجاب، وزیرستان و ایالت سند پاکستان که تحت نفوذ مادی وهابیت عربستانی، تفکر انحرافی سلفی‌‌گری و احاطه سرویس‌های امنیتی و جاسوسی انگلیس، آمریکا، اسرائیل با هدایت آی.اس.آی ارتش پاکستان است.

اگرچه گروهک ریگی خود را همیشه حامی حقوق بلوچ­های اهل تسنن می­دانست و عبدالمالک ریگی در گفت وگوهایش با برخی از شبکه­ها( ازجمله صدای آمریکا) تاکید کرده بود که قصد جدایی طلبی از ایران ندارد اما اقدامات تروریستی این گروهک موجب به شهادت رسیدن بسیاری از هموطنان ما اعم از نظامی و غیر نظامی شد. فعالیت های تروریستی این گروهک در جدول زیر آورده شده است.

بررسی اقدامات تروریستی گروهک ریگی( از ویکی پدیا)

عملیات

تاریخ عملیات

محل عملیات

نتایج عملیات

پیامدهای عملیات

حمله به کاروان انتقال رئیس جمهور

۱۳۸۴/۹/۲۳

مناطق کویری سیستان

شهادت محافظ و راننده خودرو رئیس جمهور

-

حمله به پاسگاه مرزی گدار ناهوک سراوان

۱۳۸۴/۱۰/۱۲

منطقه سراوان

گروگان گرفتن ۸ سرباز مرزبان و رئیس پاسگاه

آزادسازی ۸ تن از سربازان در تاریخ ۱۰ بهمن همان سال با میانجیگریبزرگان طوایف منطقه و اعلام خبر اعدام رئیس پاسگاه.

اسارت ۳ تبعه ترکیه

۱۳۸۴/۱۰/۲۵

-

درخواست پرداخت ۱ میلیون دلار از جانب ایران در قبال آزادی گروگان‌ها

-

حادثه تاسوکی

۱۳۸۴/۱۲/۲۵

منطقه تاسوکی

شهادت ۲۲ تن از مسافران عبوری از محور زابل به زاهدان. آتش زدن ۶ خودرویمتعلق به مسافران. اسارت عده‌ای نامعلوم از مسافران عبوری. زخمی شدنفرماندار زاهدان در این حمله.

اسماعیل احمدی مقدم و مصطفی پورمحمدی آمریکا را مشوق جنبش مقاومت مردمیایران برای این عملیات نامیدند و این عملیات را به سفارش نیروهای اطلاعاتیآمریکا دانستند. جنبش مقاومت مردمی ایران در تاریخ ۱۳۸۵/۱/۲ با انتشارفیلمی عنوان کرد که در صورت آزاد نکردن ۵ عضو این گروه از جانب نیروهایانتظامی ایران گروکان‌های واقعه تاسوکی را خواهد کشت. عبدالحمید ریگی و۱۵عضو دیگر جنبش مقاومت مردمی ایران توسط نیروهای امنیتی پاکستان دستگیر ودر ۱۳۸۷/۳/۲۵ به ایران تحویل داده شدند.

حمله به ماموران نیروی انتظامی

۱۳۸۵/۱۱/۱۲

تقاطع بلوارهای بزرگمهر و معلم شهر زاهدان

شهادت ۴ مامور پلیس و یک شهروند

اعدام دو تن از اعضای جنبش مقاومت مردمی ایران دخیل در این حمله

حمله به اتوبوس حامل نیروهای سپاه پاسداران با خودروی حامل مواد منفجره

۱۳۸۵/۱۱/۲۵

بلوار ثارالله شهر زاهدان

به شهادت رسیدن ۱۳ نفر و زخمی شده ۳۰ تن دیگر از اعضای سپاه و مردم عادی

محکومیت این حمله از جانب سازمان ملل متحد. جنبش مقاومت مردمی ایراناین حمله را عملی تلافی جویانه در قبال اعدام اعضایش نامید. نصراللهشنبه‌زهی در ۳۰ بهمن همان سال به جرم دخالت در بمبگذاری در محل انفجاراعدام شد. فردی به نام سعید. ق به جرم مشارکت در ۱۳۸۶/۳/۱۳ در همان محلاعدام شد.

انفجار بمب صوتی

۱۳۸۵/۱۱/۲۷

بلوار جمهوری شهر زاهدان

بدون تلفات

-

حمله به پاسگاه مرزی نگور

۱۳۸۵/۱۲/۸

منطقه نگور

شهادت ۲ مامور مرزبانی و اسارت ۴ نفر دیگر و انتقال آنها به پاکستان

-

شبیخون اعضای جنبش مقاومت مردمی ایران به جمعی از پاسداران

۱۳۸۶/۴/۲۸

روستای دومک-منطقه کورین

۱۱مامور سپاه پاسداران شهید و ۹ تن دیگر زخمی شدند

-

حمله به خودروهای عبوری

۱۳۸۶/۵/۲۸

جاده چابهار به ایرانشهر

گروگانگیری ۲۱ غیرنظامی و انتقال آنها به پاکستان

در پی همکاری دیپلماتیک ایران و پاکستان ظرف ۱۲ ساعت نیروهای نظامیپاکستان به محل انتقال گروگانها یورش برده و با به هلاکت رساندن سرکرده وجمعی از اعضای جنبش مقاومت مردمی ایران در آن حمله گروگان‌ها را آزادکردند.

ترور مهدی توکلی( روحانی شیعه)

۱۳۸۶/۷/۱۰

روستای افتخارآباد شهرستان خاش

شهادت وی توسط دو راکب یک موتور

-

درگیری مسلحانه در مدرسه علمیه

۱۳۸۶/۹/۲۲

روستای چاه‌جمال شهرستان ایرانشهر

 

۶تن از روحانیون و طلّاب سنی مذهب که با جنبش مقاومت مردمی ایران همکاری کردند محاکمه شدند.

حمله به پاسگاه مرزی

۱۳۸۷/۳/۲۳

منطقه سراوان

گروگانگیری ۱۶ مامور مرزبانی و انتقال آنها به پاکستان

اعدام ۱۵ نفر و آزادی یک تن از آنها

ترور ابراهیم کریمی(معاون دادگستری سراوان)

۱۳۸۷/۳/۲۷

 

شهادت وی

۳عضو جنبش مقاومت مردمی ایران دستگیر شدند. علیرضا براهویی در زاهدان اعدام شد.

فضل‌الله شهبازی(دادستان عمومی و انقلاب خاش)

۱۳۸۷/۷/۶

شهرستان خاش

ترور ناموفق بود و وی زخمی شد

 

ترور مولوی شیخ علی دهواری(امام جمعه مسجد صدیق اکبر)

۱۳۸۷/۸/۲۰

شهرستان سراوان

قتل وی

 

حمله انتحاری به صبحگاه مشترک نیروی انتظامی

۱۳۸۷/۱۰/۹

شهرستان سراوان

عبدالغفور ریگی (برادر کوچک عبدالمالک) با انفجار بمب همراه خود ۴ نفر از پرسنل نیروی انتظامی را کشته و ۱۲ نفر دیگر نیز مجروح کرد.

رئیس جمهور در سفری غیر منتظره برای بررسی بیشتر به زاهدان رفت.

شبیخون به وانت تدارکات نیروهای نظامی

۱۳۸۷/۱۱/۶

 

کشتن مامورین راکب وانت و بازگشت به درون پاکستان

 

انفجار بمب صوتی

۱۳۸۷/۱۱/۳۰

مسجد الغدیر زاهدان

خسارات اندکی به ساختمان مسجد

 

حمله انتحاری به مسجد شیعیان

۱۳۸۷/۳/۷

مسجد علی‌بن‌ابیطالب شهر زاهدان

شهادت ۲۵ نمازگزار و زخمی شدن ۱۲۰ تن دیگر

رهبر، آمریکا را در این بمب‌گذاری دخیل دانست. علیلاریجانی در ۱۱ خرداد همان سال مسئولیت انفجار را از اهل سنت دور دانسته وبه آمریکا نسبت داد. سه نفر در ارتباط با بمبگذاری، پیش از خاکسپاریقربانیان به اتهام افساد فی الارض در تاریخ ۱۳۸۸/۳/۹ اعدام شدند. ۲ تناعضای دستگیر شده در این رابطه در ۱۶ خرداد همان سال اعدام شدند.

حمله به ستاد انتخاباتی محمود احمدی‌نژاد

۱۳۸۸/۳/۸

زاهدان

مجروحیت ۳ نفر از اعضای ستاد

 

حمله انتحاری به نمایشگاه صنایع دستی

۱۳۸۸/۷/۲۶

شهر سرباز

شهادت ۴۱ نفر و زخمی‌شدن ۱۵۰ نفر دیگر

رئیس جمهور، پاکستان را به کوتاهی در دستگیری اعضای جنبش مقاومتمردمی ایران بعد از این عملیات متهم کرد. سپاه پاسداران از کشور پاکستاندرخواست مجوزی مبنی بر انجام عملیات نظامی داخل خاک پاکستان را علیه مواضعاین گروه خواستار شد.

۲حمله انتحاری به مسجد جامع زاهدان

۱۳۸۹/۴/۲۴

شهر زاهدان

شهادت ۲۷ نفر و زخمی شدن ۱۶۹ نفر دیگر

دو بمب گذاری در روز تولد امام سوم شیعیان امام حسین(ع)و روز پاسدار صورت گرفت.در انفجار اول تعدادی از مأمورین سپاه پاسداران که برای بازرسی در درب مسجدایستاده بودند به شهادت رسیدند.

بمب‌گذاری در مراسم تاسوعا در چابهار

۱۳۸۹/٩/۲۴

چابهار

به شهادت رسیدن ٣٩ نفر

در تاریخ۲۹آذر۱۳۸۹، یازده هوادار گروه جندالله درزندان زاهداناعدام شدند.

در نهایت با مدیریت اطلاعاتی سربازان گمنام امام زمان (عج) و ارتش جمهوری اسلامی، در تاریخ 4 اسفند 1388 هواپیمای حامل عبدالمالک ریگی که از دوبی عازم بیشکک بود در بندرعباس به زمین نشست و این گونه سرکرده یکی از گروهک­هایی که به دروغ خود را حامی مردم سیستان و بلوچستان می­دانست دستگیر شد. خبر دستگیری ریگی، دنیا را بهتزده میکند. دیوید میلیبند این اتفاق را نشانه اقتدار اطلاعاتی ایران میداند. بلافاصله پس از عملیات، هواپیمای بیشکک - دبی از بندرعباس بلند میشود. ریگی و همراهانش توسط یک هواپیمای اختصاصی ارتش به تهران منتقل میشوند و بعد از چندی به سزای اعمال وحشیانه خود رسید.

نتیجه گیری

سلفیه معتقد است که عقاید اسلامی را باید منحصراً از کتاب و سنت نبوی فرا گرفت و علما نباید به طرح ادله‌ای غیر از آنچه در قرآن آمده بپردازند. در اندیشه سلفی‌ها،‌ روش‌های عقلی و منطقی جایگاهی ندارد و تنها نص قرآن، احادیث نبوی و ادله مفهوم از نص قرآن برای آنان حجیت دارد.

به لحاظ ریشه­های اعتقادی می­توان گروهك ریگی را نوعی تفكر انحرافی و متاثر از رویكردهای ضدشیعی القاعده و طالبان دانست. این نوع مواضع عقیدتی در دسته بندی تفكرات سلفی- تكفیری ضدشیعی ای قرار می­گیرد. گروهك تروریستی ریگی و الفرقان به سركردگی عبدالجلیل قنبرزهی به جنایات و فعالیت های خشونت باری در منطقه سیستان و بلوچستان دست زدند. همیشه نیز اقدامات تروریستی این گروهک­ها، مورد حمایت كشورهای غربی قرار گرفته است.

سربازان گمنام وزارت اطلاعات در اسفند 1388 توانستند عبدالمالک ریگی را دستگیر نمایند. جمهوری اسلامی بعد از این اقدام و با اعلام عفو عمومی باعث شد که بسیاری از فریب خوردگان این گروهک به کشور بازگردند. اما با کمک برخی کشورهای منطقه و کشورهای غربی انشعاباتی از گروهگ ریگی ایجاد شد که همان رویه و فعالیت او را الگو قرار داده اند. این گروهک­ها مدعی دروغین دفاع از هموطنان ما در سیستان می باشند اما در واقع به فعالیت­های تروریستی، اخاذی، گروگان گیری و تجارت مواد مخدر می­پردازند و برای تامین منافع کشورهای حامی خود برای به آشوب کشانیدن منطقه و ناامن جلوه دادن کشور از هیچ اقدامی حتی اگر خلاف شرع باشد فروگذار نیستند.

منابع

- الگار، حامد (1362). نهضت بيداري در جهان اسلام. ترجمه محمد مهدي جعفري، تهران: شرکت سهامي انتشار و انتشارات فرهنگ.

- ایمانی، علیرضا. ابوزهره، محمد(1388). سلفیان. در مجموعه مقالات فرق تسنن، مهدی فرمانیان، چاپ سوم، قم: نشر ادیان.

- خبرگزاری فارس(1386). ارتباط تنگاتنگ آمريكا با گرو‌ه‌‌هاي تروريستي در جنوب شرق ايران. شماره: 8612060302، 6 اسفندماه.

- عابدی، احمد(1390). توحید و شرک در نگاه شیعه و وهابیت. چاپ اول، تهران: انتشارات مشعر.

- عدالت نژاد، سعید. نظام‌الدینی، سید حسین(1390). سلفیان تکفیری یا الجهادیون: خاستگاه و اندیشه‌ها. فصلنامه تاریخ و تمدن اسلامی،شماره سیزدهم،بهار و تابستان.

- علیزاده موسوی، مهدی(1389). سلفی‌گری و وهابیت. جلد اول: تبارشناسی. چاپ دوم، تهران: دفتر تبلیغات اسلامی.

- غلامی، فتاح(1391). از انفجار آنتن صداوسیما بخاطر سریال امام علی تا اعلام جهاد علیه ایران!!. پایگاه خبری و تحلیلی ندا آنلاین، 2 اردیبهشت ماه.










  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا