اندر حکایت راهنمایی و رانندگی یزد

حال که سایت شما حرف دل مردم را پخش می کند موضوع را غنیمت دانسته قصد دارم موضوع جالبی را برایتان باز گو کنم .

البته باید اذعان نمود که کارها رو به بهبود است مخصوصا اموری که به پلیس +10 واگذار گردیده ولی در اموری که هنوز دست نیروی انتظامی است کاستی ها اشک انسان را جاری می سازد. بر خلاف سران نیروی انتظامی که افرادی خوش برخورد و خندان هستند عمده پرسنل اداری و اجرایی نیروی انتظامی(حداقل در شهر یزد که بنده حضور دارم و مطلع هستم) از اخلاق بسیار بد برخوردار می باشند و همه را به چشم مجرم می بینند.

 برخورد بسیار زشت و طلب کارانه با جوابهای سر بالا، فکر انسان را از اینکه با یک مسلمان سر و کار دارد دور می نماید. موارد متعددی شامل تعویض پلاک – اخذ کواهینامه رانندگی و تقریبا تمامی مواردی که مربوط به نیروی انتظامی می شود را می توان نام برد. مورد زیر را اینجانب تجربه کردم.
بنده به همراه خانمم برای اخذ کواهینامه اقدام نمودیم . بعد از امتحان آیین نامه که با تحقیر فراوان کلیه شرکت کنندگان بر گزار شد و فبولی در معاینه چشم، برای امتحان رانندگی به سرهنگ رفیعی معرفی شدیم. خانم بنده که تازه کار بود هنگام امتحان و شروع حرکت ماشین، دو مرتبه ماشین را خاموش نمود ولی نهایتا با لطف جناب سرهنگ قبول شد. روز بعد نوبت بنده رسید وبه اتفاق خانم برای امتحان مراجعه نمودیم . وقتی که پشت فرمان قرار گرفتم و قصد بستن کمربند را داشتم سرهنگ رفیعی فرمودند آقا ما وقت این قرتی بازی ها را نداریم حرکت کن و ماشین را پشت سر این ماشین پارک کن و بنده حرکت کردم و پارک کردم.

 دیدم بدون توجه به وضعیت ماشین و نحوه پارک کفت ، مردود آقا، کفتم چرا گفت چون راهنما نزدید. گفتم هنوز راهنما میزند گفت میزند که میزند شما مردود هستید. گفتم جناب، بنده 14 سال قبل گواهینامه خود را از تهران گرفته ام و در این مدت 14 سال هم ماشین داشته و رانندگی می کردم . اضافه بر این، بنده مدت 4 سال گذشته در آلمان بوده و گواهینامه آنجا را اخذ نموده ام . و حال اگر اقدام به امتحان مجدد نموده ام فقط به دلیل گم شدن گواهینامه است . و ایشان فرمودند حتما آلمان را هم به هم ریختی. و پرونده را برای امتحان مجدد امضا نمودند. وقتی که می خواستم با خانم به منزل برگردم خانم گفتند که جنابعالی مردود شدید و بنده گواهینامه دارم بهتر است من رانندگی کنم . گفتم بفرمایید .

 با هزار ترس و لرز از رانندگی خانم به خانه رسیدیم ولی هنگامی که خانم قصد ورود به خانه داشتند چنان با ماشین به چهار چوب درب کوبیدند که چهار چوب از جا کنده و خسارت عمده ای به ماشین وارد گردید. با خود گفتم بنازم به قدرت درک مامورین راهنمایی و رانندگی . وخواستم با درج این موضوع در همین جا به آنان خسته نباشید بگویم و عرض کنم که هیچ چیز بهتر از این نیست که شما انجام می دهید زیرا تعداد کشته های رانندگی و تعداد مجروحین درک شما و تسلط شما بر اوضاع را میرساند

يزدفردا

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا