مهمترین اخبار حوادث هفته گذشته؛جزئیات تکان دهنده از شگرد باند زورگیران

شگرد باند زورگیران/ قتل همسر یک روز بعد از ازدواج/ درخواست قصاص خانواده لیلاکوچولو/ بازداشت دومین خفاش شب


جزئیات تکان دهنده از شگرد باند زورگیران،قتل همسر یک روز بعد از ازدواج،درخواست‌ خانواده لیلا کوچولو از رئیس قوه‌قضائیه، بازداشت دومین خفاش شب و سقط چنین پیرزن ۷۵ساله بوشهری از مهمترین اخبار حوادث هفته گذشته است

*جزئیات تکان دهنده از شگرد باند زورگیران


زورگیرانی که با خشونت هرچه تمام به ضرب و جرح طعمه‌های خود اقدام می‌کردند، دستگیر شدند.


در ساعت ۸ شب روز 24 آبان ۲ برادر به نام میلاد و میعاد به همراه مادر و بردار کوچک خود، در داخل خودرو شخصی در خیابان سردار جنگل منطقه نازی‌آباد و مقابل پارک توقف کرده بودند؛ در همین لحظه درگیری بین چند جوان رخ داد که طی آن چند نفر در حال ضرب و شتم یک نفر بودند.


۲ برادر با مشاهده این وضعیت و برای پایان دادن به درگیری و وساطت از خودرو پیاده شده و به سمت آنها رفته اما افراد مهاجم با دیدن این دو برادر به آنها نیز حمله‌ور شده و در این درگیری میلاد از ناحیه صورت و میعاد از ناحیه سر با ضربات چاقو زخمی شدند.

 

مادر 2 برادر با دیدن وضعیت فرزندان خود با داد و فریاد، از خودرو پیاده شد و زمانی که به سمت بچه‌های خود رفت از سوی چند جوان مهاجم وی نیز مورد حمله و تهدید با سلاح سرد قرار گرفت.


مهاجمان بعد از ضرب و شتم این دو برادر، مبلغ 70 هزار تومان پول نقد را به همراه یک رشته گردنبند طلا و گوشی تلفن همراه و ساعت مچی، با تهدید چاقو از این دو سرقت و با چند دستگاه موتورسیکلت متواری شدند.


پرونده مقدماتی این درگیری در کلانتری 130 نازی‌آباد تشکیل و به دستور نجات حصاری، بازپرس شعبه هشتم دادسرای ناحیه 16 تهران، پرونده جهت رسیدگی تخصصی در اختیار پایگاه هفتم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.


با تشکیل پرونده مقدماتی و اعزام این دو برادر و همچنین مجتبی 32 ساله ( فردی که در شب حادثه مورد حمله و ضرب و شتم افراد مهاجم قرار گرفت ) به پزشکی قانونی، نظریه اولیه در خصوص شدت آسیب و جراحت‌های وارده حاکی از آن بود که میلاد دچار کبودی و تورم در چشم چپ، جراحت خارجی چشم راست و نیمه چپ سر ناشی از اصابت جسم سخت بر روی بدن شده و میعاد با جراحت پشت گردن، قرمزی حاصل از اصابت جسم سخت به چشم راست، جراحت پشت سر و مجروح شدن سر ناشی از برخورد جسم سخت روبه‌رو شده است.


همچنین مجتبی به دلیل شدت ضربات وارده شده با تورم اطراف چشم چپ، کبودی خارجی چشم چپ، سائیدگی خارجی در چشم راست و قرمزی چشم راست که همگی از اصابت جسم سخت حاصل شده است روبرو بود.

 

با آغاز تحقیقات، کارآگاهان پایگاه هفتم با مراجعه به محل درگیری و انجام تحقیقات، موفق به شناسایی هویت یکی از افراد مهاجم به نام وحید 21 ساله شدند.

 

با شناسایی هویت وحید، کارآگاهان محل‌های تردد وی را در منطقه نازی‌آباد مورد شناسایی و مراقبت قرار داده و سرانجام در روز 30 آبان را به همراه جوان دیگری به اسم آرمین 18 ساله، در داخل یک آرایشگاه در خیابان سردار جنگل نازی‌آباد دستگیر و به پایگاه هفتم پلیس آگاهی منتقل کردند.

 

با دستگیری وحید و آرمین، کارآگاهان در اولین مرحله برای اطمینان از نقش و مشارکت آنها در نزاع و زورگیری، از شکات اولیه پرونده جهت شناسایی متهمان دعوت کردند و آنها نیز پس از حضور در پایگاه، هر ۲ متهم را به عنوان افراد مهاجم مورد شناسایی قرار دادند.

 

با شناسایی متهمان، این دو نفر که چاره‌ای جزء اعتراف نداشتند، لب به بیان حقیقت گشوده و دیگر اعضای گروه و همدستان خود را به اسامی محمدجواد، میلاد و مرتضی معرفی کردند.

 

همزمان با تحقیقات پلیسی جهت شناسایی مخفیگاه دیگر متهمان این گروه از سارقان خشن، کارآگاهان مالباخته نوجوانی را مورد شناسایی قرار دادند که توسط متهمان مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفته بود.

 

با شناسایی و انجام تحقیقات از این مالباخته 13 ساله به اسم محمدرضا که آثار ضرب و شتم و چاقو بر روی صورت و دهان وی کاملاً مشخص بود، وی پس از حضور در پایگاه هفتم بلافاصله وحید و آرمین را مورد شناسایی قرار داد و در اظهارات خود به کارآگاهان گفت: در ساعت 11 شب روز 19 آبان سال جاری در خیابان تولایی، به همراه یکی دیگر از دوستانم به نام محراب 14 ساله در حال بازگشت از هیئت عزاداری شب‌های محرم بودیم که ناگهان چند دستگاه موتورسیکلت مسیر حرکت ما را سد کرده و با تهدید از ما خواستند تا گوشی‌های تلفن همراهمان را به آنها تحویل دهیم.


وی ادامه داد: با دادن پاسخ منفی به درخواست آنها، ناگهان همگی آنها از موتورسیکلت‌های خود پیاده و به سمت ما حمله‌ور شدند و ما را به زیر مشت و لگدهای خود گرفته و حتی با چاقو نیز ضرباتی را به هر دو نفرمان وارد کردند، به شکلی که محراب از ناحیه سر و من نیز از ناحیه سمت چپ صورت مورد اصابت ضربات چاقو قرار گرفت.

 

محمدرضا با تأکید بر این نکته که طبق نظریه پزشک معالج آثار به جای مانده از ضربات چاقو برای همیشه بر روی صورتش باقی خواهد ماند، با نشان دادن آثار ضربات چاقو گفت: شدت ضربات چاقو به حدی بود که باعث پاره شدن کامل گونه سمت چپ و وارد شدن چاقو به داخل دهان شده و باعث پارگی زبان و شکسته شدن دو دندان شده است.

 

با توجه به اظهارات دو نوجوان 13 و 14 ساله در خصوص شب حادثه، دو متهم دستگیر شده یکی از اعضای گروه به اسم میلاد را به عنوان ضارب اصلی با چاقو معرفی کردند.

 

کارآگاهان پایگاه هفتم در ادامه رسیدگی به این پرونده و در جهت دستگیری سایر متهمان که از طریق محمدجواد از دستگیری همدستان خود اطلاع پیدا کرده بودند، شناسایی محل‌های تردد و مخفیگاه‌های آنها در دستور کار قرار گرفت تا اینکه در ساعت 6 بامداد روز 12 آذرماه محمدجواد 21 ساله را که در خانه پدربزرگ خود مخفی شده بود، دستگیر کردند.

 

وی بلافاصله پس از دستگیری و در مراحل اولیه تحقیقات به نقش خود در سرقت‌های خشن با استفاده از سلاح سرد اعتراف کرد.

 

در ادامه دستگیری سایر متهمان و در شرایطی که همه محل‌های تردد متهمان تحت مراقبت‌های نامحسوس قرار داشت‌، در روز پنجشنبه اول دی ماه و در منطقه بازار دوم نازی‌آباد، ابتدا دو نفر از متهمان به اسامی میلاد 17 ساله و مرتضی 17 ساله در حالیکه با یک دستگاه موتورسیکلت طرح هوندا 125 قرمز رنگ در حال پرسه زنی بودند، مورد شناسایی قرار گرفتند.

 

مراقبت نامحسوس از این دو نفر همچنان از سوی کارآگاهان ادامه پیدا کرد تا سرانجام کارآگاهان قبل از هرگونه اقدام برای فرار از سوی متهمان، هر دو را دستگیر و به پایگاه هفتم پلیس آگاهی انتقال دادند.

 

با دستگیری تمامی اعضای گروه و آغاز تحقیقات، متهمان به ده‌ها فقره زورگیری همراه با ضرب و جرح افراد در قالب گروه‌های چند نفره و با استفاده از موتورسیکلت‌های طرح هوندا 125 اعتراف و اظهار داشتند که تمامی اقدامات مجرمانه خود را در تاریکی شب انجام داده‌اند.

 

با شناسایی تعدادی از مراکز و مناطق محل‌های ارتکاب سرقت در الهیه، نیاوران، شریعتی، سیدخندان، 13 آبان، خیابان شهید رجایی و غیره، کارآگاهان در این مرحله از رسیدگی به این پرونده، شناسایی مالباختگان را در دستور کار خود قرار داده و با بهره‌گیری از برخی شکایت‌های صورت گرفته در کلانتری‌های سطح شهر تهران، موفق به شناسایی تعدادی از مالباختگان شدند.

 

سرهنگ کارآگاه علی غیاثوند، رئیس پایگاه هفتم پلیس آگاهی تهران بزرگ، در توضیح این خبر گفت: با توجه به اعتراف صریح متهمان به ده‌ها فقره سرقت و زورگیری در مناطق مختلف سطح شهر تهران و با توجه به احتمال افزایش تعداد مالباختگانی که توسط متهمان مورد سرقت اموال و زورگیری قرار گرفته باشند، از همه مالباختگانی که بدین شیوه مورد سرقت و یا ضرب و جرح قرار گرفته‌اند دعوت می‌شود تا برای شناسایی متهمان و طرح و پیگیری شکایات خود به پایگاه هفتم پلیس آگاهی تهران بزرگ واقع در خیابان 15 خرداد، میدان 15 خرداد مراجعه کنند.


*قتل همسر یک روز بعد از ازدواج


پرونده عروس نوجوان که یک روز بعد از ازدواج به دست شوهرش به قتل رسید برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.


20 بهمن سال گذشته زنی به پلیس قرچک ورامین خبر داد جاری‌اش به دست برادرشوهرش زخمی شده و او را به بیمارستان رسانده‌اند. زمانی که ماموران به محل رسیدند متوجه شدند زن 16 ساله جانش را از دست داده است. او که مهتاب نام داشت به دلیل ضربات عمیقی که به سمت چپ بدنش وارد شده جان باخته بود.


وقتی ماموران تحقیقات خود را در این خصوص آغاز کردند، متوجه شدند ضارب که احمد نام دارد و شوهر مهتاب است بعد از وارد کردن ضربات کشنده بر بدن مهتاب فرار کرده است. با ارسال پرونده به دادسرا بررسی‌ها در این خصوص آغاز شد.

در اولین گام همسر برادر متهم مورد بازجویی قرار گرفت. او گفت: یک روز از زمان عقد مهتاب و احمد می‌گذشت. آنها برای دیدن مادرشوهرم آمده بودند. چند ساعتی زودتر از زمان قرار رسیده ‌بودند به همین دلیل هم به خانه ما آمدند. احمد برای خرید پاکت‌نامه بیرون رفت و گفت به خواهرش هم سری می‌زند و برمی‌گردد. وقتی برگشت پاکت‌نامه دستش بود.

 

آن را روی میز گذاشت و به سمت مهتاب رفت. بعد من صدای فریاد مهتاب را شنیدم که گفت دردم گرفت. وقتی به سمت آنها برگشتم دیدم مهتاب روی مبل افتاده و احمد پشت سرهم به او ضربه می‌زند. من جلو رفتم که آنها را جدا کنم. احمد من را تهدید کرد و عقب راند. چند دقیقه بعد هم خانه را ترک کرد. خیلی سریع با مادرشوهرم تماس گرفتم و به اورژانس هم خبر دادم. وقتی مهتاب را به بیمارستان رساندیم او فوت کرده بود.


در تحقیقات مقدماتی نحوه قتل و هویت قاتل فاش شد. اما نکته‌ای که پلیس نتوانسته بود آن را کشف کند انگیزه مرد جوان از کشتن نوعروس بود. بنابراین‌،کارآگاهان مادر مهتاب را مورد پرسش قرار دادند. او گفت: خانواده احمد را از قبل می‌شناختیم. وقتی قرار شد به خواستگاری بیایند من به مهتاب گفتم تو 16 سال بیشتر نداری و اگر خودت می‌خواهی با او ازدواج کن، در غیر این صورت ما اصراری نداریم. مراسم خواستگاری برگزار شد و یک هفته بعد برای شیرینی‌خوران آمدند. قرار شد فردای آن روز دخترم با احمد عقد کند. آنها همان روز آزمایش دادند و بعدازظهر هم عقد کردند. شب میهمان مادرشوهر دخترم بودیم و بعد به خانه برگشتیم. فردای آن روز شوهرش آمد و آنها با هم بیرون رفتند بعد به من گفتند دخترم کشته شده است. من اطلاعات بیشتری ندارم.

پلیس دوماه بعد در حالی‌که همچنان انگیزه قتل پنهان مانده بود، توانست احمد را بازداشت کند. مرد جوان وقتی مورد بازجویی قرار گرفت قتل همسرش را قبول کرد. او گفت: من آدم عصبی‌‌ای هستم و خیلی زود واکنش نشان می‌دهم. روز حادثه وقتی که متوجه شدم خانواده همسرم کلاهبرداری کرده‌اند تصمیم گرفتم از آنها انتقام بگیرم. این مرد ادامه داد: فردای روز عقدم برای چندساعتی با زنم تنها شدم و وقتی او را از نزدیک دیدم متوجه شدم او آن کسی نیست که به من گفته بودند و چیز‌هایی را در مورد زنم فهمیدم که عصبانی شدم.

 

از اتفاقی که افتاده بود عصبانی شدم. آنها از من کلاهبرداری کرده بودند چون شب قبلش به خانه مادرم آمدند و به بهانه اینکه ما عقد کرده‌ایم آنجا ماندند و میوه و چای و شام خوردند و رفتند اما نگفتند دخترشان بعضی ایرادات را هم دارد و مثلا دهانش بوی بد می‌دهد.


متهم در مورد روز حادثه گفت: وقتی واقعیت‌ها را در مورد همسرم فهمیدم عصبی بودم و می‌خواستم ضربه‌‌ای به آنها بزنم. وقتی به خانه برادرم رفتیم بیرون رفتم تا برای خواهرم پاکت‌نامه بخرم. در راه یک چاقو هم برای خودم خریدم. به خانه آمدم و به سمت همسرم رفتم و او را با چاقو زدم. وقتی این کار را کردم آرام شدم بعد فرار کردم و از شهر خارج شدم.


با مشخص شدن این موضوع اولیای‌دم مهتاب علیه دامادشان اعلام شکایت کرده و درخواست قصاص را مطرح کردند. مادر مهتاب گفت: دخترم هیچ مشکلی نداشت و هر مساله‌ای بود ما همان روز اول گفتیم البته مساله خاصی نبود و نمی‌دانم چرا احمد می‌خواهد ایراد روی دخترم بگذارد.


بعد از گرفتن آخرین دفاع در مرحله بازپرسی و صدور کیفرخواست از سوی دادستان قرچک ورامین پرونده برای رسیدگی به شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و متهم به زودی محاکمه می‌شود.


*درخواست‌خانواده لیلا کوچولو از رئیس قوه‌قضائیه


این پرونده جنجالی اردیبهشت ماه سال 74 با قتل دختری 10 ساله به نام لیلا گشوده شد. لیلا کوچولو در حالی که برای چیدن گل به کوهستان رفته بود توسط سه جوان مورد تجاوز قرار گرفت و یک هفته بعد جسدش در زیر یک آبشار کشف شد.


به دنبال این حادثه سه جوان به نام های هادی، صفر و حسن به اتهام تجاوز به عنف و قتل بازداشت شدند. هنگام ربودن دخترک معلم روستا متهمان را از بالای کوه دیده بود. به همین دلیل راهی برای کتمان واقعیت نداشتند و به این ترتیب آن ها محاکمه و هر سه به قصاص محکوم شدند.


پافشاری خانواده لیلا کوچولو برای اجرای حکم قصاص قاتل دخترشان که هفته گذشته دستگیر شده است به صدور دستور ویژه رئیس قوه قضاییه برای تصمیم گیری هرچه سریع تر در این باره منجر شد.


خانواده لیلا صبح دیروز در مقابل دفتر ریاست قوه قضاییه تحصن کرده و از آیت ا... لاریجانی کمک خواسته بودند.


آغاز پرونده ای جنجالی

این پرونده جنجالی اردیبهشت ماه سال 74 با قتل دختری 10 ساله به نام لیلا گشوده شد. لیلا کوچولو در حالی که برای چیدن گل به کوهستان رفته بود توسط سه جوان مورد تجاوز قرار گرفت و یک هفته بعد جسدش در زیر یک آبشار کشف شد. به دنبال این حادثه سه جوان به نام های هادی، صفر و حسن به اتهام تجاوز به عنف و قتل بازداشت شدند. هنگام ربودن دخترک معلم روستا متهمان را از بالای کوه دیده بود.

 

به همین دلیل راهی برای کتمان واقعیت نداشتند و به این ترتیب آن ها محاکمه و هر سه به قصاص محکوم شدند. از آن جا که مقتول زن و سه جنایتکار مرد بودند خانواده لیلا باید تفاضل دیه محکومان را پرداخت می کرد و همین موضوع به چالشی برای آن ها تبدیل شد. پدر لیلا خانه و حتی وسایل زندگی اش را فروخت تا دیه سه قاتل دخترش را پرداخت کند اما نتوانست این پول را فراهم کند و در نهایت دیه از صندوق بیت المال پرداخت شد. در این میان پرونده بارها بین دادگاه و شعب تشخیص دیوان عالی کشور دست به دست شد و حتی کار به هیئت عمومی دیوان کشید و رئیس وقت قوه قضاییه نیز حکم قصاص متهمان را تایید کرد اما یکی از محکومان به نام هادی در زندان خودکشی کرد و دیگری به نام حسن با لباس مبدل متواری شد. در چنین شرایطی صفر به تنهایی اعدام شد.


ادامه پیگیری ها و صدور دستور ویژه

اعدام این جنایتکار پایان کار نبود چرا که خانواده لیلا تلاش هایشان را برای دستگیری قاتل فراری آغاز کردند اما او هیچ ردی از خود به جا نگذاشته بود. آن ها از هر فرصتی برای شناسایی مخفی گاه حسن استفاده می کردند اما این تلاش ها سال ها به طول انجامید تااین که سه شنبه هفته گذشته آن ها که به سرنخی از قاتل فراری در شهر کاشمر دست پیدا کرده بودند به آن جا رفتند و با کمک ماموران این شهر حسن را که ازدواج کرده و زندگی مخفیانه ای را در پیش گرفته بود بازداشت کردند و او را به دادسرای امور جنایی تهران تحویل دادند.

 

در حالی که پیش از این چندین حکم قطعی مبنی بر قصاص حسن صادر شده بود و انتظار می رفت پرونده حسن در نوبت اجرای حکم قرار گیرد اما پرونده به مجتمع قضایی بعثت ارسال شد تا بار دیگر به آن رسیدگی شود. این اقدام با اعتراض خانواده لیلا روبه رو و بار دیگر پیگیری های آن ها در این باره از طریق سرپرست مجتمع قضایی بعثت و دادسرای جنایی آغاز شد. صبح دیروز پدر، مادر و دو خواهر لیلا کوچولو که به رسیدگی قضایی به این پرونده اعتراض داشتند، مقابل ساختمان حوزه ریاست قوه قضاییه تحسن کردند و از آیت ا... آملی لاریجانی کمک خواستند. حضور خانواده لیلا در زیر باران ساعتی به طول انجامید و توجه عابران بسیاری را برانگیخت و حتی ماموران کلانتری جامی نیز برای دقایقی پدر لیلا را بازداشت کردند. آن ها که حکم قطعی دیوان عالی کشور مبنی بر قصاص حسن را در دست داشتند معتقد بودند در حالی که حدود صد قاضی رای بر گناهکار بودن قاتل دخترشان داده اند رسیدگی دوباره به پرونده خلاف قانون است.


در همین حال زهره الهیان، عضو فراکسیون زنان مجلس شورای اسلامی که قصد داشت وارد مجموعه پاستور شود با دیدن خانواده لیلا برای چند دقیقه در زیر باران با آن ها گفت وگو کرد و به آن ها قول داد به خواسته شان رسیدگی کند. با این وجود خانواده لیلا همچنان به تحصن خود ادامه دادند تا این که یکی از کارمندان دفتر رئیس قوه قضاییه در جمع آن ها حاضر شد و از دستور ویژه آیت ا... آملی لاریجانی به رئیس کل دادگستری استان تهران برای تصمیم گیری سریع تر به این پرونده خبر داد. در همین حال محمدرضا گیوکی، قاضی جدید پرونده از تصمیم گیری در این باره طی هفته آینده خبر داد.


*بازداشت دومین خفاش شب

مردی که با سوار کردن زنان، ضمن سرقت اموال، آنان را مورد ضرب و شتم و آزار و اذیت قرار می‌داد، دستگیر شد.


به گزارش مشرق به نقل از ایسنا، از زن جوانی در ساعت 21:30، 24آذرماه سال جاری به ماموران گشت انتظامی که در حین گشت‌زنی در حوزه استحفاظی بودند گفت: راننده یک دستگاه خودرو پژو 405 نقره‌ای که چند متر جلوتر بر اثر سرعت بیش از حد از مسیر خود منحرف شده قصد اخاذی و زورگیری از من داشته است.

با اعلام این موضوع، مأموران با راهنمایی این زن خود را به محل توقف خودرو پژو 405 نقره‌ای رنگ که راننده آن تلاش داشت تا آن را از جدول کنار خیابان خارج و از محل متواری شود، رسانده و راننده 27ساله را به نام هادی دستگیر کردند. با بازداشت متهم، مأموران گشت انتظامی متهم را به همراه شاکی، به کلانتری 156 افسریه انتقال و پرونده مقدماتی با موضوع زورگیری و آزار و اذیت تشکیل شد.


شاکی پس از حضور در کلانتری در شکایت خود به مأموران گفت: ابتدای خیابان پیروزی به مقصد افسریه سوار یک پژو 405 نقره‌ای رنگ شدم که راننده پس از طی مسیر بلوار هجرت، در روبروی بیمارستان بعثت توقف کرد و در حالی که فحاشی می کرد، با چاقو شروع به تهدید کرد، در همین زمان یک پراید با سه سرنشین در کنار پژو توقف کرد و در حالی که درهای عقب خودرو از داخل باز نمی‌شد و شیشه‌های عقب نیز فاقد بالابر بودند، شروع به کمک خواستن از آنها کردم، راننده پژو با دیدن این صحنه بلافاصله پای خود را روی گاز گذاشت و در حالی که تلاش داشت تا از دست ماشین پراید فرار کند به سمت اتوبان بسیج حرکت کرد و نهایتا در زیر پل هجرت به علت سرعت بسیار زیاد، کنترل ماشین از دست راننده خارج و به داخل بلوار رفت.


شاکی افزود: با کمک سرنشین‌های پراید از خودرو خارج شدم و در همین لحظه متوجه چراغ گردان اتومبیل پلیس شد که بلافاصله دوان دوان خود را به مأموران رساندم و آنها نیز به سرعت راننده پژو 405 را دستگیر کردند.


با توجه به کشف یک کیف زنانه از صندوق عقب خودرو پژو 405 و با توجه به اظهارات اولین شاکی پرونده، مأموران تجسس کلانتری در تحقیقات مقدماتی با بررسی مدارک شناسایی داخل این کیف زنانه صاحب کیف را شناسایی کردند.


با حضور صاحب کیف‌زنانه در کلانتری، وی ضمن شناسایی دقیق متهم به مأموران گفت: دو روز قبل در بلوار هجرت به قصد رفتن به منزل، سوار یک پژو 405 شدم که پس از طی مسافت کوتاهی ناگهان راننده تغییر مسیر داد و به سمت استادیوم تختی حرکت کرد، پس از آن که روبروی استادیوم توقف کرد، با قرار دادن چاقوی بزرگی در زیر گلو، شروع به آزار و اذیت و ضرب و شتم من کرد که در همین زمان چند نفر عابرپیاده که در حال تردد بودند متوجه کمک خواستن‌های من شده و راننده از ترس دستگیر شدن مرا از ماشین به بیرون انداخت و به سرعت از محل متواری شد.


با تشکیل پرونده مقدماتی و به دستور بازپرس شعبه هشتم دادسرای ناحیه 14 تهران، پرونده برای رسیدگی در اختیار پایگاه ششم قرار گرفت که با توجه به حساسیت موضوع، پرونده به اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ ارجاع شد.


با آغاز تحقیقات، کارآگاهان در روند رسیدگی به این پرونده موفق به شناسایی تعداد دیگری از خانم‌های جوانی شدند که توسط سرنشین یک دستگاه پژو 405 نقره‌ای به شیوه مشابه مورد سرقت اموال و آزار و اذیت قرار گرفته بودند. در ادامه تحقیقات، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که متهم علاوه بر پژو 405 نقره‌ای رنگ با دو دستگاه پراید صندوق‌دار نقره ای رنگ و پیکان سفیدرنگ نیز در سطح شهر تردد داشته و به احتمال بسیار زیاد، با این خودروها نیز اقدام به ارتکاب جرایم مختلف کرده است.


سرهنگ عباسعلی محمدیان، رییس پلیس آگاهی تهران بزرگ در ادامه اعلام این خبر با اشاره به انتشار بدون پوشش چهره متهم این پرونده گفت: با توجه به شناسایی متهم از سوی شکات و احتمال افزایش تعداد مالباختگان و افرادی که از سوی متهم مورد سرقت اموال و آزار و اذیت قرار گرفته باشند، به دستور بازپرس شعبه هشتم دادسرای ناحیه 14 تهران، تصویر بدون پوشش متهم برای شناسایی صادر شده است.


*پیرزن ۷۵ساله بوشهری سقط جنین کرد


در اتفاقی نادر پیرزنی ۷۵ ساله در بوشهر سقط جنین کرد. این اتفاق در بیمارستان سلمان فارسی این شهر رخ داده است.


پزشک این بیمارستان با ابراز شگفتی از وقوع این رخداد شرایط جسمی و نوع زندگی این پیرزن را بی تأثیر در این اتفاق ندانسته و اظهار داشت: این جنین در ۳ ماهگی سقط شد. نمی توان تقریبی برای این اتفاق نادر قرار داد و اعلام کنم مثلا در هر چند میلیون زن این اتفاق نادر رخ میدهد.


منبع: مشرق

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا