نامه سرگشاده به «حسین شریعتمداری»؛آقای مدیر مسئول!روزنامه ی ایران؛ ویژه نامه ی «خاتون1».... کیهان....................کدام ویژه نامه؟!


رضا بردستانی

نوشتن برای کسی که قلم تیز و برّایی دارد، دم و دستگاهی عریض و طویلی ، کادر نویسندگی حرفه ای و کارکشته ، اسم و رسم و جای و جایگاهی ، سابقه و اعتباری مطبوعاتی ، تریبونی به نام و گستردگی کیهان ، اطلاعاتی ناب و دست اول از داخل و خارج کشور ، سری نترس ، اصول و معیار هایی خاص ، زبانی گزنده و ویران کننده ، حافظه ای بسیار قوی با احاطه ای کامل بر نسب شناسی افراد خاص ، کثرت نوشتار ، هزار و یک جور دغدغه و گرفتاری و دست آخر نوشتن برای «حسین شریعتمداری»، برای کسی که در مقابله با او هیچکدام از این ها را ندارد چندان منطقی و معقول نیست اما دل خواست و قلم به فرمان نویسنده نگاشت آن چه در پی می آید:

به یمن وجود ساز و کار مجازی، از اخبار روز بی خبر نیستیم، دغدغه هایی داریم که شاید برای هر کسی مهم نباشد اما یک دغدغه ی مشترک ما با شما اگر مقبول افتد عزت و سربلندی ایران عزیز است که برای آن از هیچ کوششی دریغ نخواهیم نمود. شعار برخی هم بر سر زبانمان نیست که «تمام روزنامه ها را می خوانیم اما کیهان نمی خریم!» علی الاصول تمام روزنامه ها را به فراخور علاقه و زمان و اهمیت می خوانیم و هیچ روزنامه ای را نمی خریم مگر به لطف خودشان که ارسال نمایند و البته چون روی صحبتمان با شماست از اینجا به بعد تمام مثال ها و مصادیق هم روزنامه ی کیهان می باشد ولاغیر.

برخی اوقات تیترهای کیهان را با تمام وجود می ستاییم، به همان اندازه، در برابر برخی اعلام مواضع و هجوم های خاص شما آن چنان عصبی و ناراحت می شویم که تا مدّت ها در بهت و غضب مردد و در رفت و آمدیم اما این یک حرفه ی کاملا پیچیده شده با روح و روحیات است و نمی شود چندان به آن شکل و طرح استاندارد و خط کشی شده داد. از دادگاهی شدن شما و مطبوعه ی وزین شما بارها شنیده ایم اما هنوز از محکومیت و اخطار و توقیف موقت روزنامه ی شما چیزی به خاطر نداریم این اتفاق سه صورت ممکن را در پی دارد؛ شاکیان دست خالی به میدان طرح دعوا می آیند، متشاکی در آن میدان، مسلح ، ورزیده و آزموده به بحث می نشیند، کسی در مخیله اش محکومیت کیهان و عبور از شما را گذر نمی دهد ! حالت سوم را نمی پذیریم چرا که به برابری همگان در برابر قاون اعتقاد و اعتماد داریم و بر صحت آن معترفیم دو حالت اول به هر صورت ختم به یک رأی می شود شاکی از شکایتش می گذرد و متشاکی تبرئه می شود . این هم خوب است هم بد خوب برای شما و بد برای فضایی که خاکستری می شود.

این موضوع از آن جا حائز اهمیت است که شما به زمین و زمان معترضید ! به قول معروف به عالم و آدم گیر می دهید و ... اگرچه از انصاف به دور است اگر بگوییم شما گاهی برای احترام به اصول اعتقادی خود جنبه ی انصاف را رعایت نمی کنید اما می توان این گونه عنوان داشت که به برخی بیشتر از برخی دیگر در موارد مشابه گیر می دهید البته اگر چه معقولانه نیست اما قابل درک و هضم هست! مثلا در یک مورد مشابه در دو زمان مختلف به این یکی کمتر از آن یکی اعتراض نموده اید چرا؟ الله اعلم ! یا پیگیری برخی عناوین و قلم زدن در برخی حوزه ها آن قدر تکرار می شود که شائبه ی حب و بغض به میان می آید و نه فرض اصلاح و رفع عیوب موجود و ارائه ی راهکار! نه سعی اثبات داریم و نه چشمداشت فایده ای از اثبات! تنها بیان درونیاتی بود که از خاطرمان در پاره ای از موارد گذشته است.

کیهان برای همه ی اقشار جامعه به تریبونی برای ادای وظیفه و احقاق حق مبدل شده است اما عقلای قوم بر این عقیده اند که میزان و محک آن ادای وظیفه و حق شمایید و نه معقولات و مصالح کلی کشور و مردم که مرسوم است به صورت شعاری هم که شده است رعایت شودیعنی شما تصمیم می گیرید که چه کسی سعادتمند شود و چه کسی گرفتار در انواع و اقسام بند و بست ها! اصلا در یک مقطع زمانی ، کار به جایی کشیده بود که برخی از حمله های شما به خود خوشحال می شدند چه، آن را مایه سربلندی و شهرت می دانستند، صحیح یا غلط را دیگران باید قضاوت کنند نه ما و شما. در تریبون های خارج از مرز های این سرزمین نیز وقتی با کیهان برخورد می کنند همین گونه بی انصافی و یک سویه نگری را در نگاه و سیره ی خود دارند که گویی این روش یعنی در پاره ای از موارد یک سویه نگریستن آموختنی است و آموختن را نمی توان منع شد و یا خرده گرفت ! گویی این عارضه از متن به تن و ذهن خواننده سرایت کرده است!.

در کیهان خط قرمزی وجود ندارد اصلا خط قرمز معنایی ندارد که بخواهد وجود داشته باشد! اما اگر قرار بر رعایت خط قرمزی هم به میان آید آن خط پهن ترین و قرمزی آن قرمزترین خواهد بود مثل عدم خرده گیری به بزرگترین خبط و خطاهای شخصی معین که شما تشخیص داده اید خوب است و مفید! در سوی مخالف اگر قرار بر حمله و هجوم باشد از زمین ، دریا و هوا این حمله صورت می گیرد و تنها یک چیز این یورش را آرام می سازد اعتراف به گناه کرده و یا ناکرده و یا نابودی همیشگی طرف مورد خطاب و حال اگر هستند کسانی که چندین سال است انبار مهمتاشان به اتمام نرسیده است و همچنان زیر آتشباری شما ایستاده اند ، پاسخ می دهند و یا به معالجه و التیام زخم و آسیب ها می پردازند صد البته از ضعف شما نیست که از دنباله داری آنان است که شما را در عرصه حملات مطبوعاتی شخصی قوی بنیه و معتبر می دانیم.

این ها را نوشتیم تا بدانید نظراتی داریم درباره ی شما و تعمداً از نظرات خاکستری آن شروع کردیم اما چیزهایی هم هست که به واسطه ی آن وجود شما و کیهان را نعمتی می دانیم! پیگیری های شما در برخی موارد نظام را متوجه برخی چالش های پیش رو نموده است که تاریخ شما را خواهد ستود برخی مواضع شما فی الحال عده ای را گزیده و رنجانده است اما در بلند مدت یا خرابی مقاصد بعدی ِآن بر همگان مشخص شده است و یا از تکرار و رویه ی معمول و مرسوم شدن آن غلط زیانبار، جلوگیری شده است چیزی شبیه ساختمان کنفرانس سران کشورهای اسلامی و یا نشست ایرانیان خارج از کشور و کشف رد پای انحراف در بدنه ی دولت و بسیاری از این موارد. دیگر این که روزنامه ی کیهان هیچگاه از محیط دفاع مقدس، شهدا، جانبازان و رزمندگان عزیز جدا نشده است و همچنان محکم و استوار یاریگر این واقعه ی عظیم تاریخی در برابر تمام کم کاری ها، فراموشکاری ها و ضربه هایی بوده است که دانسته و نادانسته وارد آمده است که از این نظر کیهان را در خط مقدم دفاع از ارزش های هشت سال دفاع مقدس و الهی می دانیم. ورود به بحث فتنه در بیش از نیمی از موارد، حملات همه جانبه به ساز و کار گروه های انحرافی که با ریزش هایی هم همراه بوده است و برخی از نیروهای خود را به اردوگاه جبهه ی مخالف باختید، آسیب های اجتماعی که دفاع و حمله ی شما از ته دل و جانانه بوده است که گویی در این مورد خاص با کسی شوخی ندارید. اما بایسته است که بپذیریم اشتباهاتی را هم داشته اید اگرچه هیچگاه این اشتباهات را علناً و ابداً نپذیرفته اید.

در بحث قیام های منطقه که از مصر و سودان آغاز شده است و هم اکنون قاره ی اروپا را نیز در خود فرو برده است نسبتا شما و عملکرد شما را می پسندیم و اذعان داریم که به بهترین شکل ممکن هم اخبارشان را پوش دادید و هم تحلیل های راهگشایی را مطرح نمودید که به جز در پاره ای موارد آن هم در مصداق یابی و شبیه سازی، حرف های درستی از تریبون شما و کیهان به گوش رسیده است که آن چند مورد نیز قابل فهم و اغماض به نظر می رسد. موضوع انتفاضه و مقاومت اعراب مسلمان در فلسطین، سوریه و لبنان یکی از اهداف عالی شماست که هم خود به آن پرداخته اید و هم به دستآوردهای مهمی دست یافته اید که قابل ستایش است اما تمام این مقدمات برای بیان گلایه ای است عمیق و اساسی که شاید شنیدن جواب از سوی شما آرامش بخش باشد.

در هفته ای که گذشت تمام اخبار و منابع خبری دستخوش تأیید و تکذیب و یا رد و نفی کاری بود که در ویژه نامه ی «خاتون1»توسط روزنامه ی ایران به انجام رسید کاری که شما نیز برآشفتید و در چند جا نوشتارهایی کوتاه و بلند منتشر نمودید(مستقیم، با کنایه و یا در قالب طنز و هزل) که تا حد امکان مطالعه نمودیم البته بر حسب وظیفه روزنامه ی کیهان نیز آرام ننشست و دفاع جانانه ای از حجاب و منویات رهبر معظم انقلاب در این زمینه نمود و آن چه باید در رد و محکومیت آن حرکت بچه گانه می نگاشت، نوشت و منتشر نمود که قطع به یقین هم ابعاد این عمل وسیع تر از حد تصور است هم موضع گیری های شما ناتمام، که در آینده بیشتر از شما و کیهان خواهیم خواند اما پرسش اساسی اینجاست که اگر روزنامه ی ایران با تیمی دستچین شده و کاملا هدفمند و بهره گرفته از رگه هایی از گروه های انحرافی تحت فرمان تیم «جوانفکر» دست به چنین عملی با این حجم و گستردگی می زنند کیهان کدام زمان و چگونه ویژه نامه ای ترتیب داده است که حجاب برتر را اشاعه دهد تبلیغ کند و بر صحت و اهمیت آن مهر تأیید بزند؟ آیا وظیفه ی شما و کیهان به مانند پلیس و نیروهای امدادی تنها پس از حادثه پدیدار می شود و اعمال تبلیغی و پیشگیرانه در میان قوم شما جایگاهی ندارد. ؟ شما تنها زمانی همه جانبه دست به حمله می زنید که گل خورده باشید؟ آیا شما بر این عقیده نیستید که گاهی بهترین دفاع همان حمله و یورش بردن است؟از زمانی که مدیر مسئولی کیهان بر عهده ی شما نهاده شده است تاکنون چند ویژه نامه در توصیف حجاب برتر، توصیف و تأیید حجاب اسلامی، توصیه حفظ حجاب و غیره چاپ و منتشر نموده اید؟عمل مذموم ایران و چاپ«خاتون1» را تأیید نمی کنیم اما آن ها بر آن چه اعتقاد داشتند ثابت ایستادند و حتی با بودجه ی بیت المال کاری کردند که یکی از اصول اولیه اسلامی دچار لرزش و خدشه شود شما که از همان بودجه ارتزاق می نمایید و کم هم نیست الحمد الله! ـ بودجه و درآمدتان ـ چند بار به نفع اسلام و حجاب دست به چاپ و توزیع رایگان ویژه نامه با نام های چون«حجاب و عفاف»، «بانوی برتر» و غیره زدید؟آیا قبول دارید سکوت و کم کاری کیهانی ها، شریعتمداری ها و غیره به جای در دسترس قرار دادن ویژه نامه ی بانوی برتر ، منجر به رویش «خاتون1»شد؟

به راستی از خود پرسیده ایم آنان که این روزها دلشان به درد آمده است، از مقام عظمای ولایت عذر می خواهند و طلب بخشش دارند خود در این میان و میدان چه نقشی داشته اند؟ همگان البته آنانی که دستی بر آتش مطوبعات دارند به نیکی می دانند تمام روزنامه ها یا منصفانه تر بیشتر روزنامه ها مثل فوتبال حرفه ای ما راهی، روزنه ای و دست اندازی کم و زیادی به خزانه ی این سرزمین دارند و کمک ها طلب می کنند طایفه ای که اداعی اطلاع رسانی دارند اما هیچ کدام به خود زحمت نمی دهند یک بار چیزی را به میان خوانندگان خود بیاورند که هزاران ویژه نامه ی «خاتون1»نتواند صفحه ای از آن را برابری نماید. همگان منتظر نشسته اند تا «جوانفکر»هایی از بستر عافیت داد سخن سر دهند و آنگاه آنان لباس بدرانند و کلاه بر زمین بکوبند و وزیر به دارالوکاله فراخوانند و فریاد وا مصیبتا سر دهند. بد نیست اگر وکلای مجلس به این مهم بیاندیشند که وزیر همان قدر که در برابر شما طبق نص صریح قانون باید پاسخگو باشد نسبت به مطبوعات و دفاع از حق و حقوق آن ها نیز وظایفی دارد و از حق نگذریم وزیر هم مثل من و شما پس از نشر و توزیع متوجه عمق فاجعه می شود و محکوم هم می نماید اما قانون به او این اجازه را نداده است که برخورد قهر آمیز و نابود کننده داشته باشد ! همگان دیدند که ترتیب دهندگان پروژه ی «خاتون1»در برابر حجم وسیع انتقادات همه جانبه خم به ابرو که نیاوردند هیچ ! تمام قد دفاع و حمله نیز نمودند و در این میان چند نفری یا سکوت اختیار کردند و یا بودنشان را نفی و تکذیب.

کیهان که از کوچکترین تحرکات محافل ضد نظام در آن سوی مرزها باخبر است و هر حرکتی را به میانه ی گود اخبار منتشره ی خود می کشاند، دیگر روزنامه هایی که میانه ی راه را گرفته اند و سخت بیم لغزیدن، آرامشان نموده است، متعهدین نظام، دلسوزان، منادیان فرهنگ، حوزوی ها، صاحبان قلم و اندیشه، نظریه پردازان و صادر کنندگان سیره و روش حکومت تاکنون کجا بودند که در این زمان از چپ و راست اعلامیه می دهند، مقاله می نویسند، کفن می پوشند و گریبان چاک می دهند، می شنویم و جدی نمی گیریم وقتی رهبر فرزانه ی انقلاب از ابتذال فرهنگی می گویند، از ناتوی فرهنگی سخن به میان می آورند و وقتی هشدار می دهند و دعوت می نایند تا در این زمینه ها بیشتر و دقیق تر گام به میدان گذاریم. حالا دائم شما دم از دشمنان داخلی و خارجی بزنید و این و آن را محکوم نمایید و هر آدم ناچیزی را به محفل و گروهی نسبت دهید تا اگر بی هویت و کم نام و نشان نیز بوده اند از فردای نوشتار شما سری و سودایی بیابند!

سؤال بسیار است، حرف و بحث کم نیست و اما مجال و زمان اندک و در حرکت، نمی دانم این نوشته و حرف هایی که در آن مطرح شده است چه سرنوشتی خواهد یافت اما منظور نهایی از نگاشتن این بود شما که هشت سال تمام با دولت اصلاحات سر ناسازگاری داشتید(به حق یا ناحق)، همان دولتی که مانند دولت سازندگی و شبیه دولت عدالت محور با رأی مردم انتخاب شده بود و چون تمامی دولت های قبلی مشروعیتش را از قانون اساسی ، رأی بالای مردمی و رهبر فرزانه ی انقلاب دریافت نموده بود، شما که بارها به هاشمی ، برخی سیاست های هاشمی و بدرفتاری ها و کج اندیشی های فرزندان او تاخته اید، اویی که یکی از ارکان نظام مقدس انقلاب اسلامی ایران بوده است، شمایی که در فتنه ی 88 بیشترین آتش باری را بر عهده داشتید، شمایی که گروه های انحرافی را البته با برخی چشم پوشی ها نشانه رفتید! آیا همان رفتاری را در مواجهه با دولت احمدی نژاد پیش گرفتید که با دولت های قبلی، میزان شما برای تأیید و تکذیب، اشخاصند یا اعمال و تفکراتشان؟ خوشآمد یا ناخوشآمدتان؟ ذهنیت یا واقعیت موجود؟ گذشته یا حال ِ افراد؟ سابقه یا سیره ی رفتاریشان؟ در هجوم های همه جانبه ی خود به نام ها هم توجهی می نمایید و یا تنها به وظیفه و مسئولیت خود توجه دارید؟ مصالح و منافع نظام در کجای این تفکرات جا دارند؟ریشه ی نارسایی هایی موجود را همه از گذشته می دانید و یا دولت فعلی و مسئولین حال حاضررا هم مقصر می دانید؟ گروه انحرافی را مضر استقلال، اعتقاد و تمامیت ارضی این سرزمین می دانید و یا الفاظ را برای مقابله به خدمت گرفته اید؟ از حق نمی گذریم اگر پاسخ دهید شما به این دولت هم انتقاداتی بسیاری وارد نموده اید اما میزان و شدتش، روش و تأثیر گذاریش هم به همان اندازه ی قبلی ها بوده است؟

نه به این شدتی که ما می نویسم و یا می گوییم اما «خاتون1»حاصل کم کاری شماهایی است که در خط مقدم گام بر می دارید، اطلاعات ناب و دست اول دارید و بهترین و بیشترین امکانات سخت افزاری و نرم افزاری را در اختیار دارید. امیدواریم پس از خواندن این نامه قبل از انتساب نویسنده و خط فکری آن به این دسته و آن گروه، به سؤالات مطرح شده،تفکر در اعمال خویش و پاسخی درخور بیاندیشید

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا