حسن غلامی

یزدفردا :حسن غلامی "کارشناس امور مساجد اداره کل اوقاف و امور خیریه استان یزد "سازمانی و ساختاری، هر چند ضعیف، وجود داشته باشد تا رهبران انقلابی ازطریق این سازمان‌ها با اعضاء جامعه، ارتباط برقرار نموده و شرایط بسیج رامهیا کنند. اگر در جامعه‌ای هیچ نوع نهاد یا سازمان اجتماعی وجود نداشته باشد و مردم به صورت ذره گونه و پراکنده باشند و هیچ نوع ارتباط درونی میان اعضاء جامعه در قالب گروه‌های اجتماعی وجود نداشته باشد، رهبران انقلابی به دلیل عدم ارتباط با توده‌ها قادر به بسیج نخواهد بود. درنتیجه باید حداقلی از نهادها و سازمان‌های ارتباطی وجود داشته باشد تا  امکان بسیج فراهم گردد.
حال که ضرورت ارتباطات در بسیج و انقلاب انکارناپذیر است باید دید که مسجد چه نقشی در این زمینه ایفا کرده است؟ آیا در عصری که عصر انقلاب ارتباطات و به تعبیر مک لوهان «دهکده جهانی» نام گرفته است، مسجدمی‌تواند با قدمتی 1400 ساله با رسانه‌های ارتباطی نوین به رقابت بپردازد؟
در پاسخ به این سؤالات ابتدا نگاهی به وضعیت رسانه‌های نوین اعم از مکتوب ، دیداری و شنیداری و ورود آنها به ایران داریم و سپس به مقایسه مسجد با آنها پرداخته، و کار ویژه‌های ارتباطی مسجد را در بسیج سیاسی مورد بحث و بررسی قرار می‌دهیم.

از ورود رسانه‌‌های جدید به ایران حدود دو قرن می‌گذرد. در دهه اول قرن نوزدهم رسانه های چاپی وارد ایران شده که با سلطه حکومت قرین شدند وحکومت قاجار به ویژه در دوره ناصرالدین شاه سعی می کرد با اعمال انحصار،کنترل و سانسور در این رسانه‌ها، از آنها به عنوان ابزار ارتباطی خود بهره بگیرد.
ظهور تلگراف نیز در اوایل دهه 1860 میلادی در ایران سبب تحولات بسیاری شد. این کانال ارتباطی که برای تحقق اهداف امپریالیستی و استعماری بریتانیا در ایران توسعه یافت، به تقویت حکومت مرکزی در داخل و توسعه اهداف استعماری منجر شد. بدین ترتیب در اواخر قرن نوزدهم این دو رسانه مهم در تقابل با مردم و فرهنگ و اعتقادات آنها قرار گرفتند.
با روی کار آمدن حکومت پهلوی، بهره‌گیری از فناوری‌های نوین ارتباطی نظیررادیو، علاوه بر مطبوعات و تلگراف در دستور کار قرار گرفت و با تأسیس خبرگزاری پارس، ارتباطات اجتماعی به انحصار کامل دولت در‌آمد. این سیاست‌ها در دوران محمدرضا شاه نیز ادامه یافت و با تأسیس تلویزیون درسال 1339 ، این رسانه جدید نیز به رسانه‌های قبلی اضافه شد. سیطره کامل رژیم پهلوی بر رسانه‌ها و ترویج ایده‌ها و الگوهای مورد نظر رژیم که با فرهنگ اکثریت جامعه همخوانی نداشت باعث شد که کانال‌های ارتباطی سنتی جدا ازکانال‌های ارتباطی مدرن و مستقل از حکومت به فعالیت بپردازند و نیازهای ارتباطی جامعه از طریق این کانال‌ها تأمین شود. این امر به ویژه پس از قیام 15 خرداد و ظهور امام خمینی(ره) به عنوان رهبر نهضت و ظهور مساجد به عنوان پایگاه نهضت اسلامی ، جدید تر شد.
یکی از دلایل موفقیت مسجد در کارکرد رسانه‌ای خود بهره‌گیری از ارتباطات چهره به چهره بود که با توجه به فرهنگ شفاهی جامعه ایران، این امر بسیار تأثیرگذار بود. ویلیام هاکتن با بررسی تجربه ارتباطات سنتی در انقلاب اسلامی تأکید می‌کند «آنچه در ایران روی داد بی سابقه بود چون از ارتباطات چهره به چهره، ارتباطات سنتی، راهپیمایی‌ها و خطبه‌های نماز جمعه برای خدمت به انقلاب استفاده می‌شد».

دلیل دیگر به مسأله مشروعیت رسانه‌ها و پذیرش آن توسط مردم بر می‌گردد.
با توجه به اینکه رسانه باید حامل پیامی برای مخاطب خود باشد، هر چه این پیام با فرهنگ و اعتقادات جامعه تناسب بیشتری داشته باشد، بیشتر مورد پذیرش قرار می‌گیرد. در حالی که رسانه‌های نوین از ابتدا با طراحی بیگانگان وارد ایران شده بودند و در ادامه نیز مروج فرهنگ بیگانه بودند، از مشروعیت چندانی در جامعه برخوردار نبودند.
اما مسجد با قدمتی 1400 ساله که حامل پیام اسلامی و مروج اعتقادات جامعه بود از مشروعیت بالایی در جامعه ایران برخوردار بود. به گفته حمید مولانا «مسجد در جامعه اسلامی به عنوان مهم‌ترین کانال ارتباطات اجتماعی، همواره به عنوان منبع حرکت‌های فرهنگی و معنوی عمل می‌نمود و نه تنها در بعد تزکیه معنوی که به عنوان منبع دانش و اطلاعات مربوط به جامعه، آحاد مردم
را تغذیه می‌کرده است».
در واقع انقلاب اسلامی از دیدگاه فرهنگ و ارتباطات، واکنشی علیه جریان غالب در رسانة های مدرن ارتباطی بود که در اثر آن، ارتباطات سنتی بر کانال‌های مدرن ارتباطی پیروز شد. «این واقعه مهم نشان دادکه در کشورهای اسلامی به ویژه در ایران، رسانه‌های سنتی ، هم گفتاری و هم مکتوب، نه تنها در مقابله و رویارویی با رسانه‌های جدید وجود و اهمیت خود را از دست نداده‌اند بلکه با مشروعیت ویژه‌ای که در جامعه دارند، تحرک بیشتری در دو دهه اخیر پیدا کرده‌اند. انقلاب اسلامی ایران نشانه بارز آن در عصر حاضر است زیرا این انقلاب مرهون تحرک و ا بتکار زیر ساخت‌های اطلاعاتی و ارتباطی سنتی بوده و می‌باشد».

دلیل دیگر موفقیت مسجد به عنوان یک رسانه، بهره‌گیری از رسانه‌های نوین در جهت اهداف انقلاب بود. در واقع مسجد به عنوان پایگاه و منبع ارتباطات انقلابی، علاوه بر رسانه‌های نسل اول یا رسانه ‌های شفاهی و چهره به چهره از طریق موعظه و خطابه، رسانه‌های نسل دوم و سوم مانند کتاب،‌ جزوه، اعلامیه ‌و کاست‌های حاوی پیام‌های رهبر انقلاب را نیز در اختیار داشت و
از ترکیب رسانه‌های گوناگون توانست ارتباط میان رهبری و توده‌ها را برقرار سازد. آلوین تافلر در کتاب جابجایی در قدرت می‌نویسد: «درک این مطلب که مذهب سازمان یافته، صرف نظر از هر چیز دیگر که باشد، رسانه‌‌ای است انبوه، کمک می کند تا بسیاری از جابجایی‌های قدرت معاصر را تبیین کنیم». و سپس در مورد انقلاب اسلامی می‌نویسد: «در ایران آیت‌الله خمینی، نفرت طبقاتی و خشم ملی‌گرایانه را با شور مذهبی در آمیخت. عشق به الله +  انقلابی که خاورمیانه رانفرت از امپریالیسم + مخالفت با سرمایه‌داری  به کانون بالقوه جنگ و درگیری تبدیل ساخت» سپس ادامه می‌دهد « اما آیت‌الله خمینی به کاری بیش از ترکیب این سه عنصر در یک حرکت پرشور واحد دست زد. وی همچنین رسانه‌های موج اول ـ یعنی موعظه‌های چهره به چهره روحانیون برای مؤمنان ‌ـ را با تکنولوژی موج سوم ترکیب کرد، نوارهای صوتی حاوی پیام‌های سیاسی که در مساجد به طور مخفی توزیع می‌گردید و در همانجا پخش می‌شد و به کمک دستگاه‌های ارزان قیمت تکثیر می‌گردید. شاه برای مقابله با آیت‌الله خمینی از رسانه‌های موج دوم یعنی مطبوعات و رادیو وتلویزیون استفاده می‌کرد. به محض اینکه آیت‌الله خمینی توانست شاه را سرنگون کند و کنترل دولت را در دست گیرد، فرماندهی این رسانه های متمرکز موج دومی را نیز در اختیار گرفت».


یکی دیگر از عوامل موفقیت مسجد به عنوان پایگاه ارتباطی، مصونیت آن در برابر حملات رژیم بود. در حالی که رژیم شاه با نهادها و سازمان‌های مدرن به شدت برخورد می‌کرد و اجازه اظهار وجود به آنها نمی‌داد، اما مسجد به دلیل قداست و حمایت مردمی از تعرض مصون بود و مبارزان مذهبی می توانست در پوشش مذهب، فعالیت‌های انقلابی را نیز پیگیری کنند.
حسین هیکل در این باره می‌نویسد: «در کشورهای اسلامی نهادی به چشم می‌خورد که قدرت، قادر به دسترسی بدان نمی‌باشد و آن نهاد مسجد است. با این نهاد نمی‌توان مذاکرات پنهانی داشت و یا به آن رشوه داد، زیرا انجام چنین عملی به مثابه توهین به عمیق‌ترین و گرامی‌ترین اعتقادات مردم است.
مسجد برای اجتماع مردم مکانی فراهم آورد که حتی از دسترس مؤثرترین پلیس مخفی به دور است. مردم به قیمت جانشان از مسجد دفاع می‌کنند. مذهب به گرد زندگی مردم عادی یک حصار امنیت می‌کشد که مسجد و قرآن سمبل‌های آن به شمار می‌روند».

در نهایت باید گفت که گستردگی شبکه مساجد در سراسر کشور از بزرگترین شهرها تا روستاها، این امکان را بوجود آورده بود که پیام‌ها و ارتباطات انقلابی به راحتی در سراسر کشور پخش شود و همه مردم در ارتباط با مواضع انقلابی و پیام‌های رهبری انقلاب قرار گیرند. جان.دی استمپل از کارشناسان سفارت آمریکا می‌نویسد: «یک جنبه مهم رشد حرکت انقلابی، مشارکت دائمی و فزاینده سازمان‌های شیعی مذهب ایرانیان در جنبش بوده است. در کشور 35 میلیونی ایران تقریبا 80 تا 90 هزار مسجد و 180 تا 200 هزار ورحانی وجود دارد و سریع‌ترین و مطمئن‌ترین راه برای رساندن پیام از شهری به رهبران شهر دیگر از طریق شبکه مساجد انجام می‌گرفت».
در نتیجه مسجد به دلایلی که ارائه شد توانست در جریان بسیج انقلابی، به عنوان پایگاه رسانه ای و ارتباطی جریانات مخالف رژیم عمل کند و تنها نهادی بود که از دولت مستقل بود و تنها گزینه ممکن برای بسیج مردم بود.
در واقع کارکرد رسانه‌ای مسجد در ارتباط با دو رکن دیگر انقلاب یعنی رهبری و ایدئولوژی نیز بسیار مهم بود زیرا از طرفی پایگاه ارتباطی مردم و رهبری انقلاب مسجد بود و در طول سال‌های تبعید حضرت امام (ره) ، این ارتباط قطع نشد از طرف دیگر ایدئولوژی انقلاب که ملهم از اندیشه سیاسی شیعه بود از طریق مسجد گسترش می‌یافت و حال نیز می بینیم در انقلاب های عربی مساجد نقش بسیار مهمی در این انقلابها  ایجاد نمودند و در حال حاضر ما  نیز باید مساجد را پررونق نگاه داریم

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا