محمد سعید صالحی- بازنشر سلسله مطالبی در مورد آب که در سالهای 93 و 94 برای سایت خبری یزد فردا نوشته شده است.
دعایی برای ترسالی تفکر (قسمت دوم- صادرات اقلیم) در دانش هواشناسی نوع شرایط آب و هوایی یک منطقه را اقلیم می نامند. فلات مرکزی ایران و بویژه استان یزد دارای اقلیم گرم و خشک می باشد. آیا می توانیم اقلیم گرم و خشک استان یزد و فلات مرکزی کشورمان را به نقطه دیکری در جهان صادر نماییم و به جای آن اقلیم جدیدی را وارد نماییم ؟ اقلیمی که خنک تر و پر بارانتر باشد؟

شاید سوالی که در ابتدای مقاله طرح گردید سوالی هوشمندانه بنظر نرسد.اما واقعیت این است که ما در دویست سال گذشته این کار،یعنی تغییر اقلیم ، را انجام داده ایم. ما اقلیم گرم و نیمه خشک فلات مرکزی ایران را به اقلیم گرم و خشک تغییر داده ایم. به گفته آقای پاپلی محقق توانای یزدی تا پنجاه شصت سال پیش بیابانهای مرکزی ایران مملو از بوته ها و جنگلهای گز و تاغ و گیاهان دیگری بوده است و خروار خروار به شهرها آورده شده تا به مصرف سوخت یا مصارف دیگر برسد . در حال حاضر بشر به عنوان مهمترین مقصر گرمایش زمین شناخته می شود. آیا می توانیم این روند را وارونه نماییم و بشر تخریبگر را به بشری تبدیل کنیم که تغییرات مثبت در اقلیم خود بوجود می آورد ؟

ما در استان یزد و فلات خشک مرکزی ایران با دو مشکل گرمای زیاد و بارش کم رو برو هستیم . میانگین تابش خورشید در استان یزد در طول سال 9 ساعت در روز می باشد که بر خلاف مناطق شمال اروپا با زاویه ای مناسب به زمین می تابد. این زاویه تابش مناسب می تواند برای ما انرژی بسیار زیادی را تولید نماید. اما ما یزدیها بیشتر از اینکه نیازمند انرژی باشیم به آب نیازمندیم . ما نه برای انرژی که برای تشنه نماندن است که به نیروگاههای بزرگ خورشیدی نیازمندیم . نیروگاههایی آنچنان بزرگ که بتواند اقلیم خشک استان یزد را به اقلیم جدیدی تبدیل نماید.

نیروگاههای وسیع خورشیدی می توانند کارهای زیادی در جهت آبرسانی به مناطق خشک انجام دهند . قبل از اینکه زوایای گوناگونی که یک نیروگاه خورشیدی می تواند در جهت بدست آوردن آب انجام دهد را بررسی کنیم بطور اجمالی به آب و هوای اقلیمهای خشک نگاهی می اندازیم.

در مناطق خشک آفتاب زیاد است . تابش زیاد آفتاب باعث می شود تا زمین به سرعت گرم شده و گرما را به آسمان منتقل نماید. دانش هواشناسی به ما می گوید هر جقدر هوای داغتری را داشته باشیم . هوا ی داغ باعث میشود که جو، بخار آب بیشتری را در خود نگهداری نماید. توانایی نگهداری بیشتر آب در جو به معنی بارش کمتر می باشد . از سوی دیگر هوای داغ و خورشید سوزان باعث می شود تا اندک بارانی که بر زمین باریده می شود بسرعت به سوی آسمان بازگردد. مشکل تبخیرآب در مناطق بیابانی مشکلی است که در قسمت اول این سلسله مقالات به اجمال در مورد آن گفتگو شد.

نیروگاههای خورشیدی می توانند در مورد هر دو مشکل مناطق گرم و خشک گره گشا یعنی تبخیر آب و مقدار بارشها نقش مفید داشته باشند. نیروهای خورشیدی از تماس نور خورشید با سطح زمین می کاهند . کاهش سطح تماس خورشید با زمین فرصت بیشتری را در اختیار زمین می گذارد تا آبهای بیشتری از بارندگی را در خود فرو برده و آبها در زیر زمین از خطر تبخیر مصون بمانند. از سوی دیگر نیروگاههای خورشیدی با تبدیل انرژی تابشی به انرژی الکتریکی باعث جلوگیری از تابش خورشید به زمین شده و زمین زیر خود را خنک نگه می دارند. خنکی زمین به جو منتقل شده و آسمان سردتر توانایی نگاهداری آب کمتری را در خود پیدا می نماید. آسمان در این شرایط مجبور است مقدار اضافی رطوبت را بصورت بارش بر روی زمین زیر پای خود بباراند.

ما در هوا شناسی با دو اصطلاح دیگر نیز سروکار داریم. این اصطلاحات مناطق دارای هوای کم فشار و مناطق دارای هوای پر فشار نامیده می شوند . در بیابانها به علت تابش شدید آفتاب و گرمی هوا مولکولهای هوا دارای انرژی جنبشی بیشتری می باشند. انرژی جنبشی باعث دور شدن مولکولهای هوا از یکدیگر و در نتیجه تراکم کمتر هوا می شوند . هرجقدر که به سطح زمین که گرمتر است نزدیک می شویم انرژی جنبشی مولکولهای هوا بیشتر میشود . در ارتفاعات به علت نبود چیزی که بتواند مولکولهای هوا را گرم کند از انرژی جنبشی مولکولهای هوا کاسته می شود. در نتیجه ما همیشه در بیابانها با جریان گرمی روبرو هستیم که هوای گرم را به آسمان فرستاده و باعث کاهش فشار هوای مناطق بیابانی می شود.در مناطق سردسیر با عکس این پدیده روبرو می باشیم.در مناطق سردسیر هوایی که در نزدیک زمین می باشد در مجاورت با زمین سرد خنک شده و هوای گرم و مرطوب سطوح بالاتر جو را به سطح زمین می کشاند و آنرا خنک می نماید.با خنک شدن ، هوا رطوبت خود را بصورت باران یا برف بر آن مناطق می باراند. طبیعی است که جایگزین هوای گرمی که در بیابانها به آسمان فرستاده می شود هوای سردی که از مناطق سردسیر می آید باشد. چرا که همیشه هوای پرفشار و سنگین بطرف مناطق کم فشار و سبک جریان می یابد و
همانطوریکه گفنه شد هوای سرد رطوبت کمتری را در خود دارد تا بتواند در مناطق بیابانی باعث بارش شود.


دعایی برای ترسالی تفکر (قسمت سوم- صادرات اقلیم و جریانهای هوایی) در قسمت دوم بطور خلاصه چگونگی رفتار مولکولهای هوا در مناطق گرمسیری و سردسیری بررسی گردید. جریانهای هوایی تنها شامل مواردی که در بخش پیشین گفته شد نمی شود. هواشناسی علم گسترده ای است که پیچیدگیهای بسیاری را در خود دارد. بزرگترین ابر رایانه ها در حوزه هواشناسی بکار گرفته می شوند تا بتوانند وضعیت هوا را پیش بینی کنند. اما چنانچه آدمی در پیچیدگیهای اطلاعاتی گیر کند و خود را در حوزه گسترده اطلاعاتی ناچیز بشمارد آنگاه تنها به عنصری ناچیز و غیر تاثیر گذار تبدیل خواهد گردید. آدمی با درجه بندی اطلاعات بر روی اطلاعات بزرگتر و مهمتر متمرکز می گردد تا بتواند بر محیط زندگی خویش تاثیر بگذارد. در دانش هواشناسی یکی از تاثیرات مهم بر رفتار و حرکت بادها را چرخش کره زمین ایجاد می نماید. حرکت کره زمین باعث می گردد همچنانکه حرکت توده های هوا از قطب به استوا باشد ، جهت وزش بادها از غرب بطرف شرق متمایل گردد. این وضعیت در نیمکره شمالی وجود دارد و در نیمکره جنوبی جهت وزش بادها از جنوب متمایل به غرب می باشد. ناگفته نماند که در همه این موارد حرکت هوا در نهایت منجر به جریانهای چرخنده می شود تا تعادل مقدار هوای از دست رفته مناطق مختلف کره زمین جبران شود.

دوباره به اقلیم منطقه گرم و خشک فلات مرکزی ایران و یزد خودمان بر می گردیم. در فلات ایران بیشترین بارندگیهایی که ایجاد می شود ناشی از توده هوای مدیتراته ای است. توده هواهای مدیترانه ای که از شمال غرب بطرف جنوب شرقی می آیند بعد از برخورد با سلسله کوههای البرز در شمال کشور و سلسله جبال زاگرس در غرب کشورمان عمده رطوبت خود را به شکل باران یا برف از دست می دهند . پس از عبور این توده های هوایی از روی سلسله کوههای البرز و زاگرس این توده های هوایی که دیگر رطوبتی را در خود ندارند به مناطق مرکزی کشورمان از جمله یزد وارد می شوند. نتیجه جریانهای هوایی رطوبت از دست داده در موانع البرز و زاگرس بیابانهایی می شود که ما در نواحی مرکزی فلات ایران با آنها و در آنها زندگی می کنیم . گفتیم جریانهای چرخنده باعث جایگزینی مجدد هواهای مختلف مناطق مختلف زمین می گردد ، در نتیجه ما در استانمان مواجه با جریانهایی هستیم که از غرب به شرق و از جنوب غربی به طرف شمال شرقی و گاهی و بندرت جریانهای جنوب به شمال نیز مواجه می باشیم. بیشترین بارندگیهایی که در استان یزد در پاییز و زمستان نازل می شود متعلق به جریانهای جنوب شرقی به شمال شرقی و جنوب به شمال می باشد.جریانهای جنوب غربی به شمال شرقی و جنوب به شمال با خود هوای گرم و مرطوب خلیج فارس را به عرض های شمالی تر منتقل کرده و به علت سردی هوای زمستان در نواحی مرکزی ایران رطوبت خود را بصورت باران یا برف از دست می دهند. نکته مهم آخری که در مورد مقدار بارش باران با آن سرو کار داریم کوههای مرکزی فلات مرکزی ایران از جمله کوه شیر کوه می باشد. به علت بلندی ارتفاع کوهها ، تراکم اندک هوا در ارتفاعات و ثابت بودن نسبت تابش خورشید در هر متر مربع در برابر افزایش سطح کوهها در مساحتی مشخص، نور خورشید نمی تواند هوای ارتفاعات زیاد را در مقایشه با دشتها گرم نماید. هوای سرد کوهستانی کوهها باعث می شوند نواحی کوهستانی در فلات مرکزی کشورمان از توده های هوایی که به آنها برخورد می کنند رطوبت زدائی کنند و آن مناطق از مقدار بارندگی بیشتری برخوردار شوند.در شمال شرقی شهرستان یزد کوههای موسوم به خرانق قرار دارند . گفته می شود چنانچه کوههای خرانق تنها 400 متر بلند تر بودند نقش بیشتری را در میزان بارندگی استان یزد ایجاد می کردند.

دعایی برای ترسالی تفکر (قسمت چهارم - صادرات اقلیم و کوههای نامرئی ) آیا می توانیم کوههایی بسیار مرتفع اما نامرئی در بیابانها ایجادکنیم ؟ کوههایی نامرئی که از توده های هوایی که با آن برخورد می کنند رطوبت زدائی کنند و باعث تغییر اقلیم بیابان شوند ؟ در این قسمت توضیح کاملی در مورد پدیده کوههای نامرئی ارائه می شود . دانش هواشناسی می گوید کوههای نامرئی وجود دارند. توده های هوای پرفشار نقش کوههای نامرئی را در مناطق جغرافیایی کره زمین بازی می کنند. توده های پرفشار از چند ویژگی برخوردارند: 1- چگالی یا فشردگی توده های هوایی پرفشار از توده هوای کم فشار بیشتر است. 2- وزن حجمی توده های هوایی پرفشار از توده هوای کم فشار بیشتر است. 3- سرعت حرکت توده های هوایی پرفشار بسیار کمتر از سرعت حرکت توده های هوایی گرم و کم فشار می باشد.مجموع این ویژگیها آنها را به کوههایی نامرئی تبدیل می نماید. کوههایی که همانند کوههای واقعی جریان هوای توده های هوای کم فشار و مرطوبی را که از عرضهای جنوبی می آیند را بطرف بالا می رانند. کوههای نامرئی با رطوبت گیری و ایجاد بارش از توده های هوای کم فشار در دامنه هایشان باعث خشکی برخی از نواحی جغرافیایی کره زمین می شوند. برخی از نواحی در قطبهای جنوب و شمال مقدار بارندگی سالانه کمتر از 100 میلیمتر دارند. علت این مقدار بارش ناچیز سالانه ،وجود کوههای نامرئی در عرضهای جنوبی تر قطب شمال و عرضهای شمالی تر قطب جنوب می باشند. چرا که سردی هوا و بوجود آمدن این کوههای نامرئی مانع از انتقال رطوبت به عرضهای بالاتر جغرافیایی قطب شمال و عرضهای پایین تر قطب جنوب می شود.

در اینجا لازم است علت کندی حرکت توده های هوای سرد نیز توضیح داده شود. سرد شدن هوا از حجم هوا می کاهد ، هوا را متراکمتر و فشرده تر می سازد . پی آمد تراکم و فشردگی هوای سرد ، هجوم هوای مناطق گرم به سوی توده های هوای سرد می باشد. فشردگی توده هوای سرد و چگالی متفاوت آن با هوای گرم مانع درهم آمیختگی دو توده هوا می گردد. هوای سرد چون فشرده تر و سنگینتر است در پایین قرار می گیرد. اما توده هوای گرم با برخورد با هوای سرد به بالا رانده می شود. این توده هوا درضمن اینکه رطوبت خود را با بالا رانده شدن با بارندگی از دست می دهد در اثر مجاورت با توده هوای سرد انرژی جنبشی خود را نیز از دست می دهد و خود بتدریج در خدمت توده هوای سرد در می آید. این فرایند باعث وسعت و ارتفاع بیشتر توده هوای سرد می گردد.در نتیجه باز موقعیت برای ادامه این فرایند و ادامه هجوم توده های هوای گرم بیشتر به توده هوای سرد فراهم می شود. حال با این توضیحات می توانیم چرایی کم تحرکی توده های هوای سرد در قطب ها را متوجه شویم . توده های هوای سردی که گاه تا یک ماه یا بیشتر در قطبها تحرکی نداشته و دائما به ارتفاع و وسعت خود می افزایند. پدیده فوق و هجوم دائمی توده های هوای گرم استوایی باعث پایداری گرمای هوا در عرضهای جنوبی تر و از جمله در فلات مرکزی ایران و یزد در زمستانها می گردد.بارها در یزد و حتی درتفت که از یزد خنکتر می باشد شاهد گل دادن درختان در زمستان بوده ایم که ناشی از پدیده فوق می باشد.

بدیهی است چنانچه ما بتوانیم در حوزه جغرافیایی خود از رسیدن نور خورشید به زمین جلوگیری کنیم و با تبدیل نور خورشید به انرژی ، یا باز تابش آن توانایی انتقال آن انرژی را به مکانی دیگر داشته باشیم ، ما قادر به ایجاد کوههای نامرئی در اقلیم خشک و بیابانی خواهیم بود. کوههایی که توانایی تاثیر چشمگیر در تغییر اقلیم منطقه ما خواهند داشت.

ما به چند طریق توانایی انتقال انرژی خورشیدی از یک حوزه حغرافیایی به حوزه های جغرافیایی دیگر را دارا می باشیم : 1- انتقال مستقیم انرژی الکتریکی حاصل از نیروگاههای خورشیدی به نواحی دیگر یا کشورهای دیگربا خطوط انتقال نیرو 2- تبدیل انرژی الکتریکی حاصل از نیروگاههای خورشیدی به صور دیگر انرژی به شکلی که آن انرژیها به راحتی و با کمترین اتلاف انرژی قابل انتقال باشند. 3- ایجاد گلخانه هایی مدرن با استفاده از سامانه های انرژی خورشیدی و با کمترین آلودگی که بتوان محصولاتشان را به مکانهایی دیگر صادر نمایند.4-بازتابش نورخورشید به سوی جو
دعایی برای ترسالی تفکر (قسمت پنجم - صادرات اقلیم و نیروگاههای خورشیدی) در قسمت چهارم به نقش و اهمیت کوههای نامرئی در صادرات اقلیم پرداخته شد. در این قسمت شرح کوتاهی در مورد چگونگی صادرات و تبدیل انرژی خورشیدی داده می شود.

بخشی از مطالب این قسمت بازگویی کارهای بزرگی است که آدمی توانسته است با قدرت تفکر و هوش خود به آن دست یابد. در حال حاضر بشر توانسته است به دانش فنی مهار و تبدیل انرژی خورشیدی دست یابد. با دانش فنی موجود تنها توانسته ایم به راندمانی بین 20 تا 25 درصد در تبدیل انرژی خورشیدی به انرژی الکتریکی نائل شویم. یکی از علل استفاده محدود از انرژی خورشیدی ارزانتر بودن انرژیهای دیگر مانند نفت و گاز می باشد. طبیعی است چنانچه بشر به این نتیجه برسد که استفاده از انرژی خورشیدی باصرفه تر است و منافع بیشتری را برایش خواهد داشت ، استفاده از انرژی خورشیدی وسیعتر خواهد شد. استفاده وسیعتر آدمی از یک حوزه تخصصی ذهنهای بیشتری را درگیر آن حوزه می نماید و راه را برای سرعت بیشتر در پیشرفت دانش فنی آن رشته هموار می نماید. آدمی نه تنها توانسته است انرژی خورشیدی را به انرژی الکتریکی تبدیل نماید بلکه توانسته است با برق حاصل ، صور دیگر انرژی را خلق نماید. برای مثال ما می توانیم آب فاضلاب شهرمان را با انرژی خورشیدی به هیدروژن و اکسیژن تبدیل نماییم. هم اکنون بخشی از اتومبیلها در ایالات متحده آمریکا با سوخت تمیز هیدروژن کار میکنند و جایگاههای ویژه سوخت هیدروژن در آن کشور برای عرضه هیدروژن به اتومبیلها فراهم شده است. صورتهای دیگری از بهره گیری انرژی خورشیدی نیز ابداع شده است که خوانندگان محترم میتوانند به راحتی در اینترنت جستجو کرده و آنها را پیدا نموده و مطالعه نمایند.

نکته مهمی که بایستی به آن توجه شود مکان یابی تاسیسات نیروگاهی انرژی خورشیدی در مناطق بیابانی بویژه در استان یزد می باشد. نخبگان فکری حوزه آب در استان یزد همیشه در رویاهای خود آرزوی کوههایی مرتفعتر و وسیعتر از رشته کوههای شیرکوه و خرانق را داشته اند. بدیهی است چنانچه در آینده مکان یابی تاسیسات نیروگاهی خورشیدی در نزدیکی این رشته کوهها انجام گیرد تاسیسات گفته شده خواهند توانست برارتفاع نامرئی این کوهها تاثیر گذاشته و ارتفاع و حوزه آبریز سلسه کوههای شیرکوه و خرانق را افزایش دهند. گسترش حوزه جغرافیایی و وسعت کوههای نامرئی در استان یزد می توانند مانع ورود و ریزش هوای سرد و خشک عرضهای شمالی شده و جریانهای هوایی جدیدی را بوجود بیاورد. جریانهایی که هوای گرم و مرطوب را از عرضهای جنوبی ، خلیج فارس و دریای عمان را بسوی فلات مرکزی کشورمان هدایت نموده و باعث بارش بیشتر در بیابانهای کشورمان شوند.

در اینجا لازم است گفته شود پیش از انجام هر کار بزرگ لازم است اطلاعات ابتدایی برای انجام آن کار جمع آوری شود. بیش از دو سوم مناطق کشورمان را مناطق خشک و بیابانی تشکیل می دهد. طبیعی است که با این گستره عظیم بیابانی ، درصدی از درآمد کشور صرف تحقیقات بیابانزدایی در کشورمان شود. فرض کنیم ما برای بوجود آوردن دو ریز اقلیم با مساحتهای یک هکتار و یک کیلومتر مربع احتیاج به خرید آیینه برای پوشاندن پهنای این دو مساحت داشته باشیم تا به بررسی و جمع آوری کامل اطلاعات و مقایسه این دو ریز اقلیم با یکدیگر و نیز مقایسه این دو ریز اقلیم با محیط بیابان بپردازیم . تنها با صرف مبلغی معادل ده میلیون دلار که در مقایسه با مقدار تولید ملی کشورمان مبلغی بسیار ناچیز میباشد خواهیم توانست به اطلاعات گرانبهایی دست یابیم که میتواند باعث تاثیرات عظیم در تحول دانش بیابانزدایی در کشورمان و نیز جهان و ایجاد دهها هزار شغل در کشورمان شود. کشورهای ثروتمند که معمولا در مناطق پرباران دنیا قرار دارند ضرورتی برای جمع آوری اطلاعات در این حوزه نمی دیده اند ، اما برای کشوری مانند ما ضرورت انجام چنین تحقیقاتی غیر قابل چشم پوشی است .

در آینده فرصت ایجاد شده از تاسیسات خورشیدی دولتها را وادار خواهد ساخت یا با مالیات بستن بر سوختهای فسیلی و نفت و گاز بهای تبدیل و تغییر اقلیم بیابانی فلات خشک مرکزی را با اقلیمی خنک تر و پر بارانتر محاسبه نموده و راه را برای توسعه بیشتر نیروگاههای خورشیدی هموار نمایند و یا اینکه مسیر فعلی و خشک تر شدن اقلیم کشور را انتخاب نمایند . مسیری که به استفاده بیشتر از سوختهای فسیلی و آلوده تر کردن بیشتر محیط زیست کشورمان و بیابانی کردن بیشتر کشورمان منتهی خواهد گردید.

در پایان این قسمت لازم به یادآوری است که برای جمع آوری اطلاعات مربوط به تاثیر جلوگیری از تابش نور خورشید بر سطح بیابان که شامل کشاورزی ، ایجاد نیروگاههای انرژی خورشیدی و بازتابش نور خورشید به جو می شود راندمان هریک از این سه روش متفاوت می باشد. در کشاورزی و فتوسنتز
ادامه قسمت پنجم: راندمان بهره گیری از نور خورشید 5 تا 6 درصد می باشد. در نیروگاههای خورشیدی با دانش فنی امروز در بهترین حالت راندمان تبدیل انرژی تابشی خورشید به انرژی الکتریکی 20 تا 25 درصد می باشد . اما در روش بازتابش نور خورشید به جو بوسیله آیینه بیش از 80 درصد نور خورشد به جو برمی گردد. بدیهی است در چنین حالتی می توان با هزینه بسیار کمتر از تاثیر جلوگیری از تابش نور خورشید بر زمین آگاهی پیدا نمود. طبق تحقیقات انجام شده انرژی تابیده شده خورشید بر یک متر مربع در سال بالغ بر 2000 کیلووات ساعت در سال می باشد. کل مصرف انرژی کشور در سال 92 حدود 206000 گیگاوات ساعت بوده است. تنها یک سوم این مقدار مربوط به مصرف خانگی می باشد . اگر این دو عدد را بر یکدیگر تقسیم کنیم ، انرژی تابیده شده خورشید در زمینی به طول و عرض 10 کیلومتر یعنی به مساحت 100 کیلومتر برابر با مصرف کل انرژی کشورمان می باشد.


دعایی برای ترسالی تفکر ( قسمت ششم ) در قسمت چهارم و پنجم گفته شد برای ایجاد یک کیلومتر مربع ریزاقلیم ما به یک کیلومتر مربع آیینه احتیاج داریم که با فاصله ای مشخص از زمین قرار گرفته و نور خورشید را در طول روز به آسمان منعکس کرده و جبهه هوای سرد و کوه نامرئی ایجاد نماید. بایستی محاسبه صورت گرفته تجدید نظر شود.  ما با خرید یک کیلومتر مربع آیینه و انعکاس دادن نور آن بطرف جو 3 کیلومتر مربع ریز اقلیم را بوجود خواهیم آورد . چرا؟

زیرا ما نه تنها سطح زمینی را در اختیار خواهیم داشت که به علت نرسیدن نور خورشید به آن باعث کاستن از انرژی جنبشی مولکولهای هوا میشود و جبهه هوای سرد را بوجود می آورد بلکه دو سطح دیگر نیز با همان مساحت و وسعت در اختیار خواهیم داشت. دو سطح تحتانی و فوقانی آیینه نیز همان کاری را می کند که سطح زمین می کند و همان ویژگی را خواهد داشت که سطح زمین آن ویژگیها را دارا میباشد . دوسطح زیرین و رویی آیینه به علت جذب اندک درجه حرارت خورشید و در تماس بودن با مولکولهای هوا، هوای مجاور خود را سرد و فشرده می نمایند. یک کیلومتر مربع آیینه با داشتن دو سطح تماس پشت و رو برای ما به اندازه 2 کیلومتر مربع زمین در بوجود آوردن ریزاقلیم جبهه هوای سرد و ایجاد کوههای نامرئی موثر خواهند بود. این دو سطح تماس با یک کیلومترسطح تماس زمین موجود جمع شده و برای ما 3 کیلومتر مربع ریز اقلیم ایجاد می نمایند.
  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا