منافقین واقعی چه کسانی هستند؟

حجت الاسلام احمد نباتی

سرویس مقالات و یاداشت های یزدفردا :احمد نباتی:همانگونه که ایمان دارای مراتبی است، کفر و شرک هم دارای مراتبی هستند. مراتبی از شرک، به شرک جلی، و مراتبی از آن هم به شرک خفی معروف است. از طرفی شخص منافق از آن جهت منافق نامیده می­شود که در ناحیه­ی عقیده یا اعمال خود، با دو چهره­ی متفاوت رفتار می­کند. وقتی به درون منافق می­نگریم به این نکته­ی ظرف می­رسیم که منافق همان کافر و مشرک است، منتهی برخلاف کافر و مشرک، که عقیده­ی خود را به زبان جاری می­سازند، سعی در کتمان عقیده­ی خود دارد. هنگامی که در جمع مؤمنین است خود را مؤمن و هنگامی که در جمع هم کیشان خود قرار می­گیرد، خود را همراه آنان معرفی می­کند.


روی همین اساس است که وقتی منافق نقاب از چهره­ی خود برداشت و توده­ی مردم پی به ماهیت پلید او بردند، دیگر نمی­توان به او منافق گفت. (هر چند که می­شود مجازا و به اعتبار گذشته، باز هم صفت منافق را در مورد او به کار برد.)


ضرورت شناخت منافق از غیر منافق


یکی از ارکان بصیرت آن است که بتوانیم منافقین واقعی را بشناسیم تا ضمن شناساندن آنها به دیگران، مراقب گفتار و رفتار آنها باشیم. امروزه شناخت «مجاهدین خلق» به عنوان منافق بصیرت چندانی نمی­طلبد، همانگونه که منافق دانستن سران اصلی فتنه­ی سال 88 هم تیز بینی خاصی لازم ندارد. در زمان حاضر منافقانی وجود دارند که سعی در خوش خدمتی به سران فتنه دارند؛ اما در عین حال خود را مطیع رهبری و ملتزم به ولایت مطلقه­ی فقیه می­دانند! این تازه منافقین، امید اصلی دشمنان انقلاب و رهبری، و دغدغه­ی اصلی مدافعان حریم انقلاب ولایت هستند. هر چند که این افراد سعی دارند چراغ خاموش حرکت کنند، اما شناخت آنها برای اهل دقّت و بصیرت چندان هم معادله­ی پیچیده­ای نیست، همانگونه که نفاق سران فتنه­ی سال 88 از قبل از انتخابات دور دهم ریاست جمهوری برای آنها چون روز روشن بود.


برخی از روشهای شناخت تازه منافقین جامعه


1. امیرالمؤمنین (علیه­السلام) می­فرمایند: ویژگی فتنه­ها این است که وقتی رو می­کنند، حق را شبیه به باطل می­کند؛ اما وقتی پشت به رفتن می­کند آگاه می­سازند. «إِنَّ الْفِتَنَ إِذَا أَقْبَلَتْ شَبَّهَتْ وَ إِذَا أَدْبَرَتْ نَبَّهَت»‏.[1] وقتی ابر­های فتنه در جامعه گسترده شد و راه حق از باطل مشتبه شد، منافق نقاب از چهره­ی خود کنار می­زند تا بلکه بتواند از مقبولیت گذشته­ی خود استفاده کند و مسیر جامعه را به سوی راهی که خود می­پسندد منحرف سازد. نگاهی به عملکرد و موضع­گیریهای شخصیتها در زمان فتنه بهترین معیار برای شناخت منافق از غیر منافق است.


2. امیرالمؤمنین (علیه­السلام)­ بعد از فتنه­ی نهروان، به کرات از فتنه­ها، خصوصیات آنها و راههای نجات از آن می­گفتند. هدف آن حضرت از بیان این خطبه­ها؛ اولاً حساس کردن مردم نسبت به اصل وجود فتنه بود، ثانیا بیان معیارها و ملاکهایی برای شناخت فتنه و نجات از آنها. رهبر فرزانه­ی انقلاب هم با الهام از ملاکهای امیرالمؤمنین (علیه­السلام)­ و تطبیق آن ملاکها با فتنه­های روز، همواره روشنگریهای خاصی در مورد جریان فتنه دارند. بیانات رهبری به منزله­ی معیاری جهت شناخت حق از باطل در جامعه­ی ما محسوب می­شود. شناخت این معیارها کمک شایسته­ای جهت شناخت اهل حق و باطل ایفا می­کند: امیرالمؤمنین (علیه­السلام) می­فرمایند: ابتدا حق را بشناسید تا بتوانید ـ با تطبیق دادن افراد با حق ـ اهل حق را بشناسید، «لَا یُعْرَفُ الْحَقُّ بِالرِّجَالِ اعْرِفِ الْحَقَّ تَعْرِفْ أَهْلَه‏».[2]


3. در زمان رسول اکرم (صلی­الله­علیه­وآله) منافقین جامعه، به دلایل مختلفی از مخالفت علنی با پیامبر اکرم امتناع می­ورزیدند، اما به خاطر کینه­ای که از اسلام و شخص پیامبر اکرم داشتند، نیشهای زهر آگین کلام خود را متوجه یاران اصلی پیامبر و علی الخصوص امیرالمؤمنین علی (علیه­السلام) می­کردند. روی همین اساس بود که پیامبر اکرم معیار اصلی برای شناخت منافق از مؤمن را حبّ و بغض علی (علیه­السلام) معرفی می­فرمودند ـ هر چند که منافق بودن دشمنان علی (علیه­السلام) علل دیگری هم دارد ـ . روزی امیرالمؤمنین (علیه­السلام) بالای منبر فرمودند: پیامبراکرم به من فرمودند که دوست نمی­دارد تو را مگر مؤمن و بغض تو را به دل راه نمی­دهد مگر منافق. «إِنَّهُ لَعَهِدَ النَّبِیُّ إِلَیَّ أَنَّهُ لَا یُحِبُّکَ إِلَّا مُؤْمِنٌ وَ لَا یُبْغِضُکَ إِلَّا مُنَافِقٌ».[3] در زمان حاضر هم منافقین جرأت مخالفت علنی با رهبر انقلاب را ندارند، امّا همواره نسبت به دوستان و مدافعان واقعی رهبری کینه توزی می­کنند. پس امروزه مدافعان رهبر و کسانی که از آبروی خود مایه می­گذارند تا از رهبر و انقلاب دفاع کنند، معیار خوبی برای شناخت مؤمن از منافق هستند.

یزدفردا

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا