رضا سلطان زاده مدیر مسئول هفته نامه آيينه يزد

آیت‌ا… صادق آملی لاریجانی به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی طی سخنانی «…با بیان اینکه مشکلات و کاستی‌ها در همه دوران‌ها حتی در زمان حکومت پیامبر(ص) و امیرالمومنین(ع) وجود داشته است، اظهار داشت: در همه اعصار، نفاق، فساد و سوءمدیریت‌هایی کم و بیش وجود داشته اما مهم این است که کلیت انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی، یک حقیقت زنده و رو به پیشرفت است. کدام انقلاب را در جهان سراغ دارید که بعد از چهار دهه انواع هجمه‌ها، تحریم‌ها و تهدیدها اینگونه سرزنده باشد؟ البته منکر ایرادات و کاستی‌ها هم نیستیم و همه باید با کمک یکدیگر مشکلات را برطرف کنیم.»(1)

پرسشی که برای نگارنده این سطور درباره گفتار آیت‌ا… لاریجانی مطرح می‌باشد این است ‌که آیا خواسته است بگوید: در هر زمان و حتی دوران حکومت پیامبر گرامی اسلام(ص) و مولای متقیان(ع) فساد، تباهی و سوء‌مدیریت بوده و در نهایت وضعیت موجود ایران را توجیه نماید؟ آیا بنای عده‌ای بر این است که عدم توفیق مدیران و کارگزاران و حاکمان در چهار دهه اخیر در زمینه ایجاد عدالت اجتماعی را با بیان این‌که در زمان پیامبر گرامی اسلام(ص) و حضرت علی(ع) نیز در تامین نیازمندی‌های مردم و اجرای عدالت توفیق چندانی حاصل نشده و از انتقادات و اعتراضات در مورد عملکرد مسئولان بکاهند. درحالی که تفاوت زمان و مکان و شرایط و مقتضیات و دیدگاه‌ها این قیاس را قیاسی ناممکن و مع‌الفارق می‌نماید.

علاوه بر همه اختلافات هیچ شباهتی بین زمامداران امروز با عصر پیامبر و علی(ع) وجود ندارد. امام علی(ع) به خاطر جفایی که به زعم خودش بر زنی بی‌یار و یاور و تنها رفته بود و چون همسرش در جنگ کشته شده بود و کسی را نداشت که او را سرپرستی کند و با ناله و نفرین به رئیس حکومت یعنی امام علی(ع) بد می‌گفت، امام ضمن همراهی با او و کمک به تامین معاش وی و فرزندانش به خانه‌اش می‌رود و به هنگام گداختن تنور برای نان پختن، صورت خود را به آتش نزدیک می‌کند و می‌گوید ای بدن حرارت آتش را بچش!! که در حق این زن و فرزندانش کوتاهی کرده‌ای!!

چگونه می‌توان این رهبر و امام را با حاکمان امروز مقایسه کرد که نه خودشان، از بی‌نوایی، زرد روی شده‌اند و نه غم بی‌نوایان رخسارشان را زرد کرده است و سیلِ دردمندی و گرسنگی و بی‌غذایی، بسیاری از بیچارگان و مستضعفان را ناتوان نموده است. مدیران باید به این نکته توجه داشته باشند بعد از گذشت بیش از چهار دهه از تاسیس جمهوری اسلامی که بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران مکرراً به حاکمان و کارگزاران سفارش می‌نمودند خدمت به مستضعفان و زاغه‌نشینان و کوخ‌نشینان را در اولویت قرار دهند چه پاسخی می‌توانند ارائه نمایند؟

«…امروز به مستضعفان و مستمندان و زاغه‌نشینان که ولی‌نعمت ما هستند خدمت کنید پیش خدای تبارک و تعالی کمتر خدمتی است که به اندازه خدمت به زاغه‌نشینان فایده داشته باشد…»(2)

آن‌چه که در حال حاضر مردم با آن روبرو هستند و گزارش‌ها و اظهارنظر عده‌ای از اقتصاددانان نیز این موضوع را تأیید می‌نماید این‌که جمعیت زیر خط فقر مطلق در ایران به پنجاه درصد افزایش پیدا کرده است. همزمان با گرانی‌های کمرشکن و تورم سرسام‌آور سفره مردم روزبه‌روز کوچکتر می‌شود. مصرف برخی از اقلام غذایی نظیر گوشت، لبنیات، برنج، حبوبات و میوه در خانواده‌ها کاهش یافته و از سفره بسیاری حذف شده است. حاشیه‌نشینی، عدم دسترسی میلیون‌ها نفر به امکانات پزشکی و درمانی و بیکاری دامن بسیاری از مردم را گرفته است.

بارها اعلام گردیده خط فقر یک خانواده چهار نفره به ده میلیون تومان رسیده است!! ای کاش ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام اعلام می‌نمود چند درصد از حاکمان، کارگزاران، مدیران و مسئولان و معاونانشان در رده‌های مختلف، نمایندگان مجلس، اعضای مجمع تشخیص مصلحت و مقامات عالی‌رتبه نهادها و سازمان‌ها و شرکت‌های دولتی با حقوق و مزایایی که دریافت می‌نمایند، در ویلاها و خانه‌های چند ده و گاه چند صد میلیاردی سکونت دارند، بر مرکب‌های گران قیمت سوار می‌شوند، همواره عده‌ای خدم و حشم دور آنها را گرفته و از بیت‌المال هزینه می‌نمایند چگونه می‌توانند ادعا نمایند که درد مردم را احساس می‌کنند و برای رفاه نسبی میلیون‌ها نفری که با سختی و فلاکت زندگی خود را اداره می‌نمایند قدم‌های مثبت و موثری بردارند. کمتر روزی است که مردم شاهد این نباشند که عده‌ای از دست‌اندرکاران در سمت‌ها و رده‌های مختلف به علت اختلاس، فساد و اخذ رشوه دستگیر نشده باشند. اخیراً دیدیم که معاون دو رئیس قوه قضائیه چگونه اموال این ملت را به یغما برده بود و چه بسا مدیران رده بالا در این باره مسئول هستند.

بسیاری از زراندوزان و زالوصفتان در اثر عدم نظارت و سوء‌مدیریت عده‌ای از مدیران و حاکمان دست‌اندازی‌هایی به اموال عمومی کرده‌اند، عده‌ای گرفتار و به دست قانون سپرده شدند و گروهی فرار را بر قرار ترجیح دادند، تعدادی از آقازادگان و نوادگان عده‌ای از مدیران در ایران یا خارج از کشور در ناز و نعمت و مادیات غوطه‌ورند در حالی که میلیون‌ها نفر از داشتن حداقل خوراک و امکانات زندگی بی‌بهره هستند.

نظر خوانندگان آیینه یزد را به اظهارنظر اسلام‌شناس معاصر استاد محمدرضا حکیمی جلب می‌نماید که می‌گوید: «…بر حکومت اسلامی واجب است که برای همه مردم حتی کسانی که در پایین‌ترین رتبه اجتماعی قرار گرفته‌اند به صورتی مناسب خوراک و مسکن و امکانات رفاهی فراهم کند تا چنان باشد که پایین‌ترین فرد همان چیزهایی را بخورد و بیاشامد که بزرگان قوم می‌خورند و می‌آشامند و دارای خانه و سامان باشد اگر اسلام محمدبن عبدا…(ص) است و ملاک خطبه فاطمیه و نهج‌البلاغه و سخنرانی‌های امام حسین(ع) بویژه سخنرانی دوم روز عاشورا و صحیفه سجادیه و مذهب جعفری است و اگر شعار است باد هواست و این کلام امیرالمومنین علی(ع) که می‌فرماید: در کوفه کسی شب را به صبح نمی‌‌رساند مگر با یک زندگی راحت، پایین‌ترین مردم از نظر شغل نان گندم می‌خورند، و خانه دارند و از آب گوارا (فرات) می‌نوشند. بدین‌گونه بر آن گمان‌ها و پندارهای فاسد خط بطلان می‌کشد که می‌گویند دستگاه مدیریت علوی نیز در تامین نیازمندی‌های مردم و تحقق بخشی به عدل و داد کامیاب نبوده است…»(3)

مدیرمسئول آیینه یزد وظیفه می‌داند بخشی از آنچه که در سال‌های 56 و 57 در یزد شاهد آن بوده در این ستون درج نماید. به مناسبت‌هایی در مسجد حظیره پایگاه انقلابیون یزد و در بعضی از مساجد و تکایا نمایشگاه کتاب برگزار می‌گردید که معمولاً کتاب‌های به اصطلاح ممنوعه توزیع می‌شد. جلساتی نیز با حضور عده‌ای از علاقه‌مندان و آنان که از مخالفین رژیم شاهنشاهی بودند تشکیل می‌گردید در آن مواقع بیشتر از برپایی حکومت اسلامی گفته می‌شد، با رهبری سومین شهید محراب آیت‌ا… صدوقی تعدادی از جوانان و روحانیون مقالاتی را تنظیم و برای حاضران قرائت می‌کردند، گاه از چند نفری که در یزد به حالت تبعید به سر می‌بردند دعوت می‌شد تا درباره برپایی دولت اسلامی سخن بگویند از جمله این افراد دکتر فضل‌ا… صلواتی بود که مکرر در جلسات تفسیر قرآن و یا تحصن 25روزه معلمان در اداره کل آموزش و پرورش یزد و بعضی از مدارس و یا در نشست‌های حظیره در کنار منبر می‌نشست و پیرامون برپایی نظامی که مردم خواهان آن بودند سخن می‌گفت.

به عنوان نمونه از ناظر بازار اهواز گفته می‌شد که مولای متقیان حضرت علی(ع) به فرماندار منصوبش می‌نویسد: ابن‌هَرمه را از نظارت بازار برکنار دار، او را به مردم معرفی کن و به زندانش افکن و رسوایش ساز، جرمی را که مرتکب شده است به زیردستانت بنویس، مبادا در مجازات او غفلت یا کوتاهی کنی که اگر چنین شد نزد خداوند خوار می‌شوی و من به زشت‌ترین صورت ممکن تو را از کار برکنار می‌کنم… یا از آزادی‌خواهی و دموکراسی مولی‌الموحدین برای حاضران می‌گفتند کتاب‌ها و نوشته‌های آیت‌ا… طالقانی، شهید آیت‌ا… مرتضی مطهری، آیت‌ا… هاشمی رفسنجانی، دکتر شریعتی و مهندس بازرگان و… را معرفی می‌نمودند و مطالبی عنوان می‌کردند که همگی حکایت از خواست عموم مردم و برپایی حکومت اسلامی و نحوه رفتار دولتمردان آینده بود.

درباره شرح و تفسیر خطبه‌ها و نامه‌های نهج‌البلاغه بویژه نامه 53 که فرمان همیشه جاوید حضرت علی(ع) به مالک‌اشتر می‌باشد توضیحاتی ارائه می‌گردید، بارها این مطلب در نشست‌ها و جلسات عنوان می‌شد که: «امیرالمؤمنین(ع) با خوارج در منتهی درجه آزادی و دموکراسی رفتار کرد. او خلیفه است و آنها رعیتش، هرگونه اعمال سیاستی برایش مقدور بود اما او زندانشان نکرد و شلاقشان نزد و حتی سهمیه آنان را از بیت‌المال قطع نکرد، با آنها نیز همچون سایر افراد می‌نگریست. این مطلب در تاریخ زندگی حضرت علی(ع) عجیب نیست اما چیزیست که در دنیا کمتر نمونه دارد. آنها در همه‌جا در اظهار عقیده آزاد بودند و حضرت خودش و اصحابش با عقیده آزاد با آنان روبرو می‌شدند و صحبت می‌کردند، طرفین استدلال می‌کردند، استدلال یکدیگر را جواب می‌گفتند. شاید این مقدار آزادی در دنیا بی‌سابقه باشد که حکومتی با مخالفین خود تا این درجه با دموکراسی رفتار کرده باشد. می‌آمدند در مسجد و در سخنرانی و خطابه علی(ع) پارازیت ایجاد می‌کردند، روزی امیرالمؤمنین(ع) بر منبر بود مردی آمد و سؤالی کرد، علی(ع) بالبدیهه جواب گفت، یکی از خارجی‌ها از بین مردم فریاد زد: قاتله الله ما افقهه (خدا بکشد این را، چقدر دانشمند است)، دیگران خواستند متعرضش شوند اما حضرت علی(ع) فرمود رهایش کنید او به من تنها فحش داد…»(4)

مناسب می‌داند پیشنهاد نماید در مواقعی چون سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی صاحبان و دارندگان تریبون‌های رسمی یاد کنند از ایثارگری و فداکاری خانواده معظم شهدا، آزادگان و بزرگ‌مردان و زنان و جوانانی که در راه اسلام و میهن و برپایی نظام اسلامی از هیچ‌گونه فداکاری دریغ ننمودند. از ظلم و ستم ابرقدرت‌های شرق و غرب که با حمایت‌های همه‌جانبه، ارتش عراق را تجهیز نمودند و صدام به این کشور اسلامی حمله کرد و طی 8سال جنایت‌های بی‌شماری مرتکب شد، از تحریم‌های ظالمانه و ستمگرانه امریکا بر این سرزمین و اعوان و انصارش بگویند، در جهت ایجاد عدالت اجتماعی و رفع تبعیض و از بین بردن اختلافات طبقاتی و تامین رفاه نسبی مادی در جامعه کوشا باشند و از همه مهم‌تر بررسی گردد چرا مواردی از خواسته‌ها و شعارهای اولیه انقلاب تحقق نیافته است؟ تفاوت زندگی حاکمان و کارگزاران دوران جنگ تحمیلی و دهه اول انقلاب با زندگی مدیران امروزی از کجاست تا به کجا؟ و چرا روز‌به‌روز نحوه زندگی بسیاری از مقامات و مدیران با روی آوردن به اشرافیت و تجمل‌گرایی از همگامی و همراهی با مستضعفان جامعه فاصله گرفته است؟ و در نهایت با درایت و برنامه‌ریزی توسط عقلای قوم در مسیری گام بردارند تا به خواست پروردگار زندگی عموم مردم مومن و صبور ایران زمین از وضع کنونی بدرآید و سر و سامانی دیگر یابد. به امید آن روز.

رضا سلطان زاده – مدیر مسئول

پی‌نوشتها:
1- انتخاب، 16/11/1399
2- «صحیفه امام خمینی(ره)»، جلد 18، صفحه 38.
3- «الحیاه»، استاد محمدرضا حکیمی، محمد حکیمی، علی حکیمی، ترجمه احمد آرام، جلد ششم، صفحه 257 و 258، چاپ اول سال 1380 شمسی.
4- «جاذبه و دافعه علی علیه‌السلام»، مرتضی مطهری، صفحه 143 و 144، انتشارات حسینیه ارشاد، اسفند ماه 1349 شمسی.

لینک کوتاه: http://ayenehyazd.ir/O4x6o
  • نویسنده : رضا سلطان زاده
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا