به گزارش یزدفردا: همه می دانیم که بعد از پایان یک دولت و شروع کار یک دولت جدید، تغییر و تحول در سطح وزرا، معاونین، مدیران ارشد استانی، مدیران عالی، میانی و... اتفاق می افتد تا حدی که در دولت قبل آبدارچی برخی از استانداری ها و ادارات هم عوض شد، البته مقداری طبیعی است که نوع نگاه و عملکرد هر دولتی متفاوت است و لازمه اعمال نظریات و پیشرفت در آن راستا، تغییر و تحول است و درصورتی محقق می شود که مدیران اجرایی همراه و همگام باشند و همگی در این راستا گام بردارند وگرنه آن دولت چندان موفق نخواهد بود، اما نکته ای که هست، در این عزل و نصب ها چه معیاری وجود دارد؟برچه اساسی این عزل و نصب ها انجام می شود؟ چه فرایندی طی می شود؟ آیا فرایند مردمی و به قول معروف از پایین به بالا طی می شود؟ آیا واقعا نوع نگاه و عملکرد شخصیت ملاک است یا قدرت لابی گری و نفوذ شخصیت در سیستم؟ در واقع شایسته سالاری ملاک است یا دوست سالاری؟

البته در این یادداشت بنای بر این بحث نیست بلکه موضوع پر اهمیتی مدنظر است که این روزها تبدیل به معضلی فراگیر در شهرهای کوچک و بزرگ شده است و آن تعلل و تحیر در انتصابات است.

به فرمایش امیر مومنان علی بن ابی طالب(ع) «الفُرصَه تَمُرُّ مرَّ السَّحاب فانتَهِزوا فُرَصَ الخَير؛ فرصت، مانند ابر(از افق زندگی) می‌گذرد، پس فرصت‌های خير را غنيمت بشماريد و از آنها استفاده كنيد»
ما ناخواه با زمان محدودی مواجه هستیم، نزدیک به شش ماه از شروع کار دولت سیزدهم می گذرد که زمان کمی نیست اما هنوز تکلیف اکثر مدیران سازمان ها و ادارات مشخص نیست، مدیر در حالی سر کار می رود که انگیزه ای برای فعالیت ندارد، چون نمی داند فردا تودیع می شود یا پس فردا، قرار است ابقا شود یا اخراج، فرضا مدیر باتقوا و با اراده ای هم باشد، ترس از شروع پروژه ای را دارد که هر لحظه امکان دارد متوقف شود چون فصل جابجایی ها هنوز تمام نشده است و این فصل طولانی همچنان ادامه خواهد داشت.

جالب است که انتصابات و انتخاباتی هم که قبلا انجام شده است مجددا در حال تغییر و تحول است، فلان شخص که هنوز جوهر حکمش برای فلان منصب خشک نشده، شایعه می شود که قرار است کوچ کند فلان منصب، یا شایعه می شود مدیر کل قرار است فرماندار شود و فرماندار قرار است بخشدار شود و بخشدار قرار است مدیر کل شود و قس علی هذا... شاید مرکز شایعات همان کانون های انتصابات باشد و بیشتر برای سنجش افکار عمومی ولی انصافا بیشتر بازی با افکار عمومی است، تا این سطح بازی با افکار عمومی هم خوب نیست، چون مردم اینقدر مشکلات اقتصادی و معیشتی دارند که دیگر این دغدغه های سیاسی برایشان اضافه باشد.

در آخر نگارنده این یادداشت قصد ندارد که وضعیت را بحرانی جلوه دهد اما واقعیتی انکارناپذیر است که اگر این تعلل ها و اهمال کاری ها ادامه داشته باشد، دولت سیزدهم با وجود تمام تلاش ها و محاسنی که دارد، چندان موفق نخواهد شد و البته بیشتر ضرر آن متوجه مردم خواهد بود.

محمدحسین رمضانی
۱۴۰۰/۱۱/۰۴

  • نویسنده : یزدفردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا