رضا سلطان زاده مدیر مسئول هفته نامه آيينه يزد

گرانی‌های سرسام‌آوری که در نتیجه جراحی اقتصادی در زمانی نامناسب توسط دولت سیزدهم بوجود آمد در واقع رهاسازی افزایش قیمت‌ها و کوچکتر شدن سفره مردم، آن هم نه به صورت ماه به ماه بلکه هفته به هفته و روز به روز بوده است. سیدغنی نظری عضو هیات رئیسه کمیسیون اقتصادی مجلس می‌گوید: «شرط ما با دولت این بود که زیرساخت‌ها فراهم شود و بستر برای ارائه کالاهای اساسی با کالابرگ و با قیمت شهریورماه 1400 آماده شود و دولت نیز ارز را مدیریت کند…»

نه تنها قیمت‌ها براساس سال 1400 عملی نگردید و زیرساخت‌ها فراهم نشد بلکه اخیراً بعضی از نمایندگان مجلس می‌گویند: «به جای این‌که چهار قلم کالا افزایش قیمت داشته باشد بهای چهارصد قلم کالا رشد داشته است» مردم می‌بینند بیشتر وسایل و مایحتاج زندگی و خوراکشان تا دویست و پنجاه درصد، و (بعضی بیشتر) گران‌تر شده است. بیش از دویست نفر از نمایندگان مجلس از سیدابراهیم رئیسی دعوت کردند در انتخابات ریاست جمهوری دوره سیزدهم ثبت‌نام کند، بعد از ردصلاحیت‌ها و افتادن میدان انتخابات به دست عده‌ای و معمولاً از یک گروه و دسته مجدداً ‌بیش از دویست‌ نفر از نمایندگان طی نامه‌ای از چند نفر کاندیدای اصولگرا که پس از احراز صلاحیت در حال مبارزه انتخاباتی بودند درخواست نمودند به نفع سیدابراهیم رئیسی کنار روند تا راه برای پیروزی وی فراهم گردد.

30 خرداد 1400 فرا رسید و با وعده‌هایی که سیدابراهیم رئیسی و طرفدارانش داده بودند و ازجمله این که؛ اقتصاددانان را برای کاهش تورم و بهبود وضعیت معیشت مردم، به صف کرده‌اند و از خاتمه فساد در جامعه سخن می‌گفتند، دولت سیزدهم بر سر کار آمد بعد از چند ماه از روی کار آمدن دولت و پس از آن‌که وزرا رأی اعتماد از مجلس شورای اسلامی کسب کردند عده‌ای از اقتصاددانان به رئیس دولت تذکراتی داده و پیشنهادهایی ارائه نمودند و در واقع آن‌گونه عنوان می‌شد که نور رستگاری در جبین دولت سیزدهم درباره تامین رفاه عمومی دیده نمی‌شود. حتی بعضی از اصولگرایان اظهار می‌نمودند: «آقای رئیسی هیچ چاره‌ای ندارد جز آنکه به بدنه کارشناسی کشور که یک بدنه بسیار قدرتمندی است، مراجعه کند در آن صورت دولت از فقدان دانش که از آن برخوردار است نجات پیدا می‌کند. در حال حاضر اقتصاددانان فراوانی هستند گرچه راه دولت را قبول دارند اما کنار نشسته و کسی آن‌ها را از دانشگاه‌ها به اتاق فکر نخواسته است. به همین دلیل دولت کمترین تعامل را با اقتصاددانان و دانشگاهیان دارد…»

یکی از اقتصاددانان با اشاره به نامه هشدارآمیز 61 اقتصاددان می‌گوید: «دولت برای کاهش هزینه یارانه ارزی کالاهای اساسی را حذف می‌کند اما حاضر نیست جلوی ریخت و پاش‌ها را بگیرد و هزینه‌های غیراقتصادی‌اش را کاهش دهد به عبارت دیگر دولت سیزدهم شبیه به رئیس خانواده‌ای است که با مشکل مالی روبه‌رو شده و درآمدش کاهش یافته اما حاضر نیست هزینه‌های اضافی را کم کند!…»

تیم اقتصادی دولت تاکنون نشان داده است با همه شعارهایی که بعضی از آنان در دوران کاندیداتوری می‌دادند و یا آن عده از افرادی که بعد از انتخاب دولت سیزدهم به کادر اقتصادی دولت پیوستند نتوانستند مشکل تورم و گرانی را حل کنند، روز به روز اجناس گران‌تر و بهای ارز و دلار اضافه شد و مردم همچنان، نگران و مستاصل. از همه مهمتر دستگاه نظارتی نه تنها قوی نیست بلکه وظیفه ذاتی و قانونی خود را تاکنون نتوانسته است به درستی انجام دهد. مشاهدات و بررسی‌های عموم مردم حکایت از این دارد که در یک خیابان با فاصله کمتر از پانصدمتر یک نوع جنس با اختلاف فاحش قیمت به مردم، فروخته می‌شود. در برنامه هشت‌ونیم صدا و سیما خبرنگاری انواع مواد لبنی را نشان می‌داد که در مدت چند روز چندبار بهای درج شده روی شیشه یا قوطی را افزایش داده بودند. در همان برنامه از مسئول مربوطه می‌پرسد: تکلیف مردم چیست؟ با خونسردی تمام پاسخ می‌دهد خریدار شکایت کند!! آیا این است معنی نظارت، وقتی کارخانه و فروشنده اصلی و گران‌فروش مشخص است و ظرف چند روز برخلاف قانون و ضابطه قیمت را افزایش داده‌اند، آیا آن‌گونه پاسخ دادن‌های مسئول مورد نظر، گران‌فروشان را جری‌تر و مصمم‌تر برای اجحاف و گران‌فروشی نمی‌کند؟

مناسب می‌داند نظر خوانندگان آیینه یزد را به خلاصه‌ای از سخنان شهید بهشتی که 42 سال پیش در مورد عدالت اقتصادی ایراد نموده است جلب نماید: «اسلام به نقش اقتصاد و عدالت اقتصادی در زندگی انسان اهمیت فراوان می‌دهد. دین زهد و پارسایی است اما نه زهد مرتاضانه و صوفی‌گرانه که زهد انقلابی. زهد انقلابی کدام است؟ زهد صوفی‌گرانه کدام است؟ زهد صوفی‌گرانه این است که درویش آدم قانعی است. یک لقمه نان از هرجا به او بدهند با همان شکمش را سیر می‌کند و به دنیا بی‌اعتنا است. این ضداسلام است. پس چه زهدی؟ زهد علی. چه‌کار می‌کند؟ کار اقتصادی می‌کند. قنات و چاه آب درست می‌کند و مزرعه به وجود می‌آورد و نخلستان می‌سازد و بعد این دستاورد اقتصادی را به‌جای آنکه صرفاً در مصرف خود و خانواده قرار بدهد در خدمت محرومان قرار می‌دهد و این را عبادت می‌داند. مردان و زنان و جوانان و نوجوانان انقلابی ما امروز با چشم خودشان می‌بینند که نزدیک به 15 ماه از پیروزی انقلاب می‌گذرد، ولی هنوز در جامعه ما سیرها و خیلی سیرها با گرسنه‌ها و خیلی گرسنه‌ها باهم در جامعه دیده می‌شوند تا وقتی چنین است جامعه ما اسلامی نیست. نباید در جامعه اسلامی کسی زیر طاقی بخوابد که آوار می‌شود… برای ما قابل قبول نیست که اداره جامعه در دست ما باشد و باز هم در این مملکت کسی شب گرسنه بخوابد؛ کسی زیر طاقی بخوابد که نگران است بر سر او و عزیزانش خراب شود؛ از آب آلوده برای شرب استفاده کند؛ از بی‌درمانی جان خود و عزیزانش در معرض خطر باشد، این قابل قبول نیست. این را چندین‌بار در شورای انقلاب گفته‌ام ولی اعتراف می‌کنم در برابر ملت عزیزمان که موفقیت ما در این زمینه بسیار ناچیز بوده و امروز می‌خواهم در این روز و در این شهر اعلام کنم که همه کسانی که دلشان در عشق این انقلاب مالامال شور و هیجان است و قلبشان در محبت این انقلاب می‌تپد، باید حرکت و اقدامی سریع و قاطع و مؤثر آغاز کنند و آغاز کنیم و هرچه زودتر به این فاصله جهنمی سطح زندگی در جامعه جمهوری اسلامی ایران پایان بدهیم. اعلام می‌کنم باید هرچه زودتر تلاش برای تقسیم عادلانه سرانه همه امکانات بهزیستی (زیست مناسب) در کشور در بین 36 میلیون جمعیت (جمعیت آن روز ایران) به عمل بیاید وگرنه اسلاممان باز هم تک‌بعدی خواهد ماند و انقلاب اسلامی‌مان همه‌جانبه نخواهد شد.»(1)

دولتی که نتوانسته است به تعهدات خود عمل نماید و شعارهایی که در زمینه بهبود وضعیت اقتصادی می‌داده نه تنها تحقق نیافته بلکه در یک‌سال اخیر به مراتب قیمت کالاها سیر صعودی طی کرده تا جایی که عده‌ای از مردم نه تنها بعضی از میوه‌ها را به جای یک کیلو و نیم کیلو، دانه‌ای خریداری می‌نمایند!! سرانه مصرف برنج و گوشت و لبنیات کاهش چشمگیری داشته است، قیمت غذا در ایران شانه به شانه قیمت غذا در ترکیه و امارات است و بهای آن در بعضی از کشورها نظیر عراق و افغانستان از ایران ارزان‌تر می‌باشد. آمار سرقت‌های ثبت شده در سال 1400 که بیشتر نتیجه بیکاری، اعتیاد، کمبود درآمد و فقر و بیچارگی است به یک میلیون و چهارصد هزار سرقت رسیده است! برابر با آمار رسمی حداقل حدود سی میلیون از هشتاد و چند میلیون نفر جمعیت ایران زیر خط فقر مطلق زندگی می‌کنند و از تامین نیازهای ابتدایی خود نظیر خوراک و پوشاک روزمره ناتوان هستند. عدم دسترسی به مسکن و زندگی بسیاری از شهروندان در کناره شهرها و آلونک‌ها و خانه‌های 35-30 متری آن هم چند خانوار در یک محیط بدون داشتن امکانات رفاهی آسیب‌زا و نگران‌کننده است و این‌گونه آسیب‌های اجتماعی با هیچ‌یک از دستورات اسلام و شعارهایی که تاکنون حاکمان و کارگزاران داده‌اند همخوانی ندارد. مراجع و فقهایی که مبلغ فطریه در سال 1399 و 1400 را اعلام نموده دریافته‌اند که گرانی‌ها چه به روزگار مردم آورده است. آیت‌ا… مکارم شیرازی در دیدار با معاون رییس‌جمهور و رییس سازمان برنامه و بودجه گفته است: «امروز داد مردم از گرانی‌ها بلند است… قیمت‌ها روزبه‌روز افزایش می‌یابد.»

وزیر دادگستری امین‌حسین رحیمی روز پنجشنبه 9تیرماه جاری در شورای اداری شهرستان ملایر خطاب به استاندار دستور می‌دهد: «تولیدکنندگان تا روز دهم (24ساعت) فرصت دارند قیمت پایه را برابر با قیمت 31 اردیبهشت در سامانه 124 ثبت و شناسه بگیرند!!» اگر صرفاً با دستور و سخنرانی جلو احتکار و گران‌فروشی و اختلاس و قاچاق گرفته می‌شد دستور سیدابراهیم رئیسی در رفع فقر تا پایان سال 1400 و بعد در از بین بردن فقر مطلق در سال 1401 به مراتب باید کارسازتر می‌بود که دیدیم نه تنها وضع معیشت مردم بهبود نیافت بلکه آن‌گونه که شاهد هستیم افزایش قیمت از چهار قلم به چهارصد قلم کالا رسید!! بعضی از نمایندگان مجلس، امامان جمعه، روحانیون، فعالان سیاسی و… از دولت می‌خواهند برای مساله گرانی و افزایش بیش از پیش تورم تدبیری بیاندیشد و اظهار می‌دارند نمی‌توانند پاسخگوی مردم باشند. انتظار از دولت این است که در این زمینه به داد مردم برسد، تورم و گرانی، مردم را به ستوه آورده است. یکی از نمایندگان خطاب به دولتمردان می‌گوید قرار بود هفت قلم کالا افزایش قیمت داشته باشد و با کالابرگ جبران شود اما در حال حاضر هفتصد قلم کالا گران شده است و دیگر نمی‌توانند پاسخگوی مردم باشند.

خلاصه سخن نویسنده این سطور خطاب به تیم اقتصادی دولت، وزیران، مدیران و حاکمان، نمایندگان و کارگزاران و همه مقاماتی که در 3قوه احیاناً در ویلاها و آپارتمان‌های چندین و چند میلیاردی زندگی می‌کنند و با اتومبیل‌های لاکچری، رفت و آمد می‌نمایند و شاید نمی‌دانند معنی و مفهوم گرانی برای عموم مردم چه اثرات سوء و مخربی دارد پاسخ دهند، کارمندان شاغل و بازنشسته چگونه با افزایش ده درصدی حقوق در سال 1401 زندگی خود را اداره کنند؟ و صد البته، اینها درک نمی‌کنند که گرانی چه به روزگار مردم آورده است. هشدار به حکومتیان!! که تا دیر نشده راهکارهایی را اتخاذ کنند که بیش از این اکثریت مردم ایران زمین برای تامین نیازهای اولیه زندگی با دشواری‌ها و گرانی‌های کمرشکن موجود روبرو نباشند و سیدابراهیم رئیسی هم در پی تحقق وعده‌های داده شده خود در اوایل سال 1400 باشد و از کشورهای اروپایی یاد نکند که به دلیل گرانی کالاهای اساسی روش تخصیص کوپن را برای توزیع کالا در پیش گرفته‌اند با مطلعان و متخصصان و مشاوران آگاه و دلسوز مشورت نماید. به امید آن روز.

رضا سلطان زاده – مدیرمسئول

پی‌نوشت: 1- نقل از روزنامه دنیای اقتصاد، 6/4/1398

لینک کوتاه: http://ayenehyazd.ir/20GhK
  • نویسنده : رضا سلطان زاده
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا