زن 81 ساله تفتی با 7 بار آزمون تئوری گواهینامه رانندگی گرفت(به همراه گزارش کامل ) 

یزدفردا :مادر 81 ساله تفتی گواهینامه رانندگی گرفت

مادر 81 ساله تفتی به نام فخرالملوک اخوان تفتی با پشتکار فراوان موفق به دریافت گواهینامه رانندگی شد.

سروان اسلامی رئیس پلیس راهور تفت با اعلام این خبر افزود: وی سرانجام بعد از 7 بار حضور در آزمون آیین‌نامه و 4 بار آزمون عملی موفق به دریافت گواهینامه رانندگی شد.

خانم اخوان علاقه و تشویق فرزندان را زمینه ساز موفقیت خود ذکر کرد.

گزارش محسن تجمليان :مادر بزرگ 81 ساله گواهينامه گرفت!


پيري سني است كه شايد هركس با نااميدي به آن مي‌‌انديشد و حتي كساني كه اين سن را هنوز تجربه نكرده‌اند، هيچ دوست ندارند به آن فكر كنند. شايد از نظر بسياري از افراد، پيري پايان راه يك انسان باشد؛ راهي كه از مبدا آن فاصله‌اي زياد پيموده و همين افكار سبب افسردگي‌هاي دوران پيري مي‌‌شود و از سوي ديگر تحليل رفتن قواي جواني و تفكر به گذشته تشديدكننده اين حالت مي‌‌شود. اما هستند كساني كه در اين سن بسيار جوانند. شايد بپرسيد يعني چه؟ مگر چنين چيزي امكان دارد؟
شايد باور كردنش برايتان مشكل باشد ولي امكان دارد. كساني كه به اين احساسات و افكار در سنين پيري غلبه مي‌‌كنند، به صورت باطني و دروني شادابي و جواني خود را حفظ مي‌‌كنند و شايد همين رفتار، آنها را در ميان جمع جذاب‌تر جلوه دهد و حتي هستند عده‌اي از اين پيران كه در اين سن و با وجود كهولت سن دست به كارهاي جالبي مي‌‌زنند كه افكار و قدرت سن جواني را مي‌‌طلبد.
«فخرالملوك اخوان تفتي» از جمله اين افراد است. مادربزرگ گزارش ما متولد 1306 در شهرستان تفت از توابع استان يزد است. پدرش محمد اخوان تفتي از زحمتكشان اداره قند و شكر يزد بود.

تحصيل و ازدواج
او مي‌‌گويد: «تا كلاس ششم ابتدايي را در مدرسه همت در محله لب خندق يزد گذراندم.» با اين‌كه عمري را گذرانده ولي هنوز صحبت‌هاي كودكي او بسيار شيرين و شنيدني است.»
او مي‌‌گويد: «كمي كه بزرگتر شدم، به عقد مرحوم دكتر حاج حسين اخوان تفتي درآمدم. در واقع همسرم، پسرعمويم مي‌‌شد و ثمره اين ازدواج چهار پسر و دو دختر است.»
با لحني ملايم و مهربان از فرزندانش برايمان گفت. اكبر پسر بزرگش است. فخرالملوك مي‌‌گويد: «او متخصص بيماري‌هاي كليه است. جواد پسر دومم دبير آموزش و پرورش است. (آهي مي‌‌كشد) بله، فرزند سومم هاشم 35 سال است كه ساكن ميشيگان آمريكاست.»
گويا آرزو دارد كه او هم در كنارش بود ولي خودش را به موفقيت فرزندش دلخوش كرده. مي‌‌گويد: «هاشم دكتراي شيمي است و جزو برترين نفرات علم شيمي در آمريكا محسوب مي‌‌شود.» پس از مكث كوتاهي از فرزند چهارمش علي نام مي‌‌برد كه پزشك داروساز است اما دخترهايش؛ «دخترم شهناز در يك موسسه خيريه در حال فعاليت است و مهناز به تدريس در دانشگاه الزهراي تهران مشغول است.»
بايد به چنين مادري تبريك گفت كه چنين فرزنداني تحويل جامعه داده، اما صحبت‌هاي اين مادربزرگ زماني جذاب‌تر مي‌‌شود كه از دريافت گواهينامه رانندگي خود در سن 81 سالگي برايمان صحبت مي‌‌كند.
ماهي را هروقت از آب بگيري...
او مي‌‌گويد: «طي اين 81 سال كه از زندگي‌ام مي‌گذرد، به اين نتيجه رسيده بودم كه هر وقت براي انجام كار انجام نشده اقدام نمايي، دير نيست و به اصطلاح هر وقت ماهي را از آب بگيري، تازه است. دوست داشتم الگويي براي جوان‌ترهاي فاميل علي‌الخصوص نوه‌هايم باشم و احساس نكنم كه به ديگران متكي هستم.»

فخرالملوك و رانندگي
او مي‌‌گويد: «تا قبل از اين كه گواهينامه بگيرم حتي پشت فرمان اتومبيل ننشسته بودم و هيچ‌وقت فكرش را هم نمي‌‌كردم كه با اين سن پشت فرمان اتومبيل بنشينم.»
فخرالملوك در ادامه صحبت‌هايش از فرهنگ رانندگي در كشورمان صحبت مي‌‌كند. او معتقد است عده‌اي قوانين را رعايت مي‌‌كنند و هستند بسياري از افراد كه به اين قوانين پايبند نيستند. او به ويژه از فرهنگ موتورسواران بسيار گله‌مند است.

باز هم صحبت‌ از تفاوت‌هاي بين زن و مرد به ميان مي‌‌آيد. فخرالملوك، آقايان را در امر رانندگي مسلط‌تر از خانم‌ها مي‌‌داند ولي احتياط خانم‌ها را بر آقايان ترجيح مي‌‌دهد. البته اين چيزي است كه براي خود ما هم ثابت شده. شايد اگر يك روز پشت فرمان اتومبيل خود بنشينيد يا در يكي از اتوبوس‌هاي شركت واحد در پشت ترافيك قرار بگيريد، به وجود اين مسئله بيشتر پي ببريد.
اين مادربزرگ جوان‌دل ما كه به شغل اصلي خود يعني خانه‌داري بسيار تاكيد دارد، در مورد جوانان امروز ايران مي‌‌گويد: «اين جوانان بسيار فعالند ولي مشكلات بسياري جلوي راهشان قرار دارد كه اگر به خدا توكل داشته باشند و اميد به زندگي را فراموش نكنند، قطعا در برابر اين مشكلات پيروز خواهند بود.»

فخرالملوك و امتحان
اما صحبت‌هاي فخرالملوك درباره گرفتن گواهينامه رانندگي براي هر شنونده‌اي جذاب است و اميدواركننده. او در مورد امتحان راهنمايي و رانندگي مي‌‌گويد: «چهار بار امتحان آيين‌نامه دادم و سه مرتبه امتحان شهر. امتحان آيين‌نامه را بار چهارم و امتحان شهر را بار سوم قبول شدم.»
مي‌گويد: «كساني را ديدم كه چيزي حدود بيست دفعه امتحان داده و قبول نشده بودند. وقتي با آنها برخورد مي‌‌كردم، مي‌‌گفتم من عجله ندارم و با سعي و پشتكار دوباره امتحان مي‌‌دهم و با لطف خداوند بالاخره قبول شدم.
وقتي خبر قبولي خودم را در امتحان راهنمايي و رانندگي شنيدم، بسيار خوشحال شدم و در واقع به اين نكته رسيدم كه «خواستن، توانستن است» در آن موقع اين جمله را به خوبي درك مي‌‌كردم. پس از اين‌كه خبر قبول شدنم در امتحان راهنمايي و رانندگي به گوش فرزندانم رسيد، همه آنها خوشحال شدند و به من تبريك گفتند حتي فرزندم هاشم از آمريكا با من تماس گرفت و به من تبريك گفت. همچنين از طرف راهنمايي و رانندگي تفت هم از من دعوت شد. دعوت آنها را قبول كردم و به اداره راهنمايي و رانندگي تفت رفتم. مسئولان از من استقبال گرمي كردند و خواستند كه سوار ماشين شوم و حركت كنم تا از من عكس و فيلم بگيرند و براي صداوسيما گزارش تهيه كنند.»

آموزش در آموزشگاه
فخرالملوك خوشحال است كه مانند همه اعضاي خانواده‌اش موفق به دريافت گواهينامه رانندگي شده. او در ادامه صحبت‌هايش از كلاس‌هاي آموزش رانندگي مي‌‌گويد: «طي سي جلسه به كلاس آموزش راهنمايي و رانندگي رفتم و چند جلسه نيز با فرزندان و عروسم تمرين كردم.»

قوانين دست و پا گير
او از بعضي قوانين راهنمايي و رانندگي ناراضي است. مثلا مي‌‌گويد: «بارها اتفاق افتاده كه كسي در اثر يك تصادف در خيابان افتاده و كسي حتي توقف نمي‌‌كند تا كمك ناچيزي به او بكند. به خاطر اين‌كه مي‌‌ترسد خودش درگير كارها و قوانين متعدد راهنمايي و رانندگي شود. نمي‌‌توان گفت كه كار نادرستي مي‌‌كنند ولي بالاخره عقل حكم مي‌‌كند كه فرد خودش را بي‌جهت درگير كاري كه هيچ دخالتي در آن نداشته، نكند.

حرف پاياني
فخرالملوك در پايان براي همه رانندگان كشورمان آرزوي موفقيت مي‌‌كند و از آنها مي‌‌خواهد كليه قوانين راهنمايي و رانندگي را رعايت كنند و سرحال و بانشاط برانند.
شايد هركس اين گزارش را بخواند، باور نكند كه اين صحبت‌ها، صحبت‌هاي يك بانوي 81 ساله ايراني است ولي واقعيت دارد. چيزي كه بسياري از پيران و موسفيدان كشورمان از آن دور هستند، احساس جواني و اميد به زندگي است.
شايد اگر در گوشه و كنار كشور جستجويي كنيم، از اين جمله افراد فراوان باشند كه ما از وجود آنان بي‌خبريم. بايد آنها را بيابيم و به احساسات آنها احترام بگذاريم. شايد وسيله‌اي باشيم براي اميد بخشيدن به آنها براي زندگي. اميد كه چنين باشيم.

خانواده سبز

یزدفردا




  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا