یزدفردا "دكتر محمد آریامنش در گفت وگو با (ایسنا)-منطقه یزد، اظهار کرد: هنوز فریاد استمداد و كمك خواهی زنان و كودكان و سالخوردگان در زیر آوار زلزله بم به گوش می رسد. بامدادی كه یادآور خاطره‌ای بسیار تلخ در تاریخ كشور ماست و در تاریخ ایران باقی خواهد ماند. در آن جمعه سرد و شبنم‌زده قرعه مرگ به نام هموطنان بیگناه در بم رقم خورده بود ولی ایران عزادار و سیه پوش شد . خرابی این زلزله نه چندان قوی ، شعاع بیش از 50 كیلومتر ی را دربر گرفت و بم شهر تاریخی ایران زمین را به تلی از خاك تبدیل نمود. با گذشت 5 سال از آن فاجعه در بم، نگاه‌ها همچنان مبهوت است، آیا طلوع سپیده دل‌انگیز از دل غروب بم دوباره خواهد دمید؟ آیا آسمان بی‌ستاره بم دوباره پرستاره خواهد شد؟ آیا نخل‌های بم دوباره طراوت خواهد گرفت؟ آیا بی خانمانان، سامان خواهند گرفت؟ آیا زندگان بم، زندگی خواهند كرد؟ در بم، در كویر سخت و تنهای بم، چه زمان زندگی رنگ خواهد گرفت؟ مبادا بم، فراموش شود، مبادا حصاری دور بم كشیده شود، مبادا بی‌كسان، بی‌پناهان و بازماندگان بم فراموش شوند، مبادا بم فراموش شود. روح تمامی عزیزان از دست رفته این فاجعه شاد باد.‌

گفتنی است، دكتر محمد آریامنش كه خود از بازماندگان زلزله سال 57 طبس می باشدمدتها به عنوان معاون پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله در تهران مشغول خدمت بود . او كه در ماههای اخیر به استان یزد مهاجرت نموده تا ادامه خدمتش را در كنار هم استانی های خود به ترویج و توسعه این رشته از علم در استان یزد بپردازد . وی در حال حاضر به عنوان عضو هیئت علمی و مدیر گروه زمین شناسی دانشگاه یزد مشغول خدمت است.

او در باره دلیل اصلی زمین لرزه ها می گوید : زلزله یک پدیده كاملا" طبیعی است. با این سانحه زمین انرژی خود را تخلیه می کند و تعادل خود را بازمی یابد. دلیل اصلی زمین لرزه ها حركات زمین ساختی است كه ناشی از چرخش زمین و همچنین گرمای زیاد درون زمین می داند. البته وی معتقد است كه زلزله ها انواع مختلفی دارند و بسیاری از اوقات ممكن است حتی آبگیری یك سد و یا انفجارات معادن می توانند زلزله های كوچكی را ایجاد نمایند كه به آنها زلزله های القائی می گوئیم . انفجارات آتشفشانها هم می تواند زمین لرزه ایجاد نماید ولی آنچه سرزمین ایران را تهدید می نماید زمین لرزه های زمین ساختی ناشی از فعالیت گسلهای فعال می باشند.

در پاسخ به این سئوال كه چرا بسیاری از مناطق مسكونی بویژه در ایران لرزه خیز است گفت: ریشه این سئوال را باید نیازهای اولیه انسان برای بقائ ، جستجو نمود. آب و خاك حاصلخیز دو دلیل عمده ای است كه انسان از ابتدای خلقتش بد نبال آن بود . هر جا آب و خاك حاصلخیز می یافت آنجا را برای زندگی انتخاب می كرد. وی معتقد است كه ، گسلهای فعال در هر منطقه ای باعث شكستگی ها فراوانی در آن منطقه می شوند و به این ترتیب سفره های آبی بسیار خوبی را می توانند فراهم نمایند یعنی مخازن خوبی برای ذخیره آب بوجود می آید. چون شكسگی ها فراوانی كه ایجاد می شوند می توانند آب را در خود ذخیره نماید. یا اینكه بسیاری از آبادی های ما در کنار چشمه های قدیمی بنا شده اند، و این چشمه های قدیمی درست در محل گسل ها سر باز کرده اند. همچنین در اثر بالا آمدن یا فرایش بسیاری از گسلها، مخروط افكنه های پهنی كه بستر خوبی برای تجمع خاك زارعی هستند بوجود می آنید و این بطور ناخواسته انسان را به سكونت در همین مناطقی كه به گسل های و منشاو زلزله ها نزدیك است وادار می نماید. وی معتقد است تقریبا" بسیاری از مناطق مسكونی ایران به همین دلیل نزدیك گسل های فعال قرار دارند . حتی اگر در آنها هنوز زلزله بزرگی اتفاق نیفتاده باشد.

در ادامه از وی سئوال شد كه در ایران چند گسل وجود دارد و این گسل ها تا چه اندازه شناخته شده هستند؟
دكتر آریامنش در پاسخ به این سئول عنوان نمود كه من به جرأت می توانم بگویم که در ایران هزاران گسل وجود دارد. از شمال گرفته تا جنوب و از شرق تا غرب ایران ، هیج جای ایران امن نیست. بزرگترین خطای یك زلزله شناس این است كه منطقه ای از ایران را از نظر زمین لرزه امن اعلام نماید. اینكه در منطقه ای تاكنون زمین لرزه اتفاق نیفتاده دلیل امنیت آنجا نیست. تاریخ زمین لرزه های مابسیار ناقص است. ما تاریخ درستی از زمین لرزه های ایران نداریم . این هم خود دلیل تاریخی دارد. ایران در طول تاریخ به دفعات ، آماج حملات مختلفی قرار گرفته و بسیاری از كتابخانه های ما به آتش كشیده شده و اثری از آنها باقی نمانده است و آنچه مانده كامل نیست. پس ما نمی توانیم بگوئیم در فلان منطقه تا حالا زلزله اتفاق نیفتاده است. حتی من معتقدم در مورد شهر هایی مثل بم وطبس هم این اتفاق افتاده باشد. البته ممكن است كانون زلزله در داخل شهر نبوده ولی بجرات می گویم این مناطق در گذشته هم زلزله داشته اند. ممكن است دوره بازگشت زلزله های طولانی تر باشد ولی قطعا زلزله داشته اند. در همین شهر طبس ، شواهد زیادی وجود دارد كه شهر قبلا" ویران شده، جابجا شده و طبس قبل از زلزله 57، آخرین طبس نبود. خطای نبود داده و اطلاعات را به گردن طبیعت نیندازیم. هرجا که طول گسلها بیشتر باشد، نشانه آنست که شکستگی بیشتر بوده و امکان زلزله در آینده هم بیشتر است. می توان نتیجه گرفت که این گسلها در گذشته فعال بوده اند. مطمئنا در طول دوهزار سال گذشته بیش از صد زلزله بزرگ در کشورمان داشته ایم.
از دكتر آریامنش سئوال نمودیم كه زلزله ها را چگونه اندازه گیری می كنند؟ وی افزود كه ما دو معیار برای سنجش اندازه یک زلزله داریم. یکی بزرگی آن است که میزان انرژی تخلیه شده از کانون زمین را نشان می دهد، دیگر شدت زلزله است كه بر اساس معیارهائی از جمله درجه مرکالی است، که به میزان تخریب سازه های روی زمین و برداشت انسانها از زلزله مربوط می شود. مثلا زلزله ای با شدت 2 مركالی توسط شخص در حال استراحت یا در طبقات بالای ساختمان احساس می شود اما اگر زلزله بزرگتری مثلا بیابان رخ بدهد، چون به سازه های انسانی آسیب نمی رساند، درجه مرکالی آن ناچیز است. پس درجه مرکالی با نسبتی که هر زمین لرزه ای با انسان دارد، سنجیده می شود. درحالیکه بزرگی یک مساله خارجی است و هیچ ارتباطی با برداشت انسان ندارد. در سنجش یک زلزله هردو مقیاس را باید در نظر داشت.
از وی سئوال نمودیم كه آیا زلزله ها قابل پیش بینی هستند؟ آریامنش معتقد است كه : البته پیش از هر زلزله ای پیش نشانگرهایی وجود دارند که خطر را هشدار می دهند، اما این علائم براحتی قابل اندازه گیری نیستند . در آستانه وقوع زلزله تغییراتی دیده می شود. مثلا ثابت شده است كه قبل از زلزله ، گاز راد ن منتشر می شود ، درجه حرارت آب چاه های عمیق تغییر می کند و املاح آنها دگرگون می شود؛ بسیاری از حیوانات هم این تغییرات را حس می كنند مثلا ، مارها از سوراخ خود بیرون می آیند؛ رفتار حیوانات عوض می شود. این نشانه ها البته هست، اما آنها را نمی توان به راحتی تحلیل نمود . این ها باید همزمان اندازه گیری شود . تغییرات مغناطیسی و الكتریكی قطعا" قبل از وقوع زمین لرزه ها اتفاق می افتد ولی هنوز علم قادر نبوده که بگوید چه وقت یک زلزله اتفاق می افتد. اصولا دانش پیش بینی زلزله در تمام جهان، حتی در ژاپن و آمریکا در مراحل اولیه است. البته باید تلاش نمود ، این نظریه در بین برخی از زلزله شناسان ایران هم وجود دارد كه با مطالعه نانو زمین لرزه ها ممكن است بتوان زلزله را پیش بینی نمود. بنده هم به این معتقد هستم كه مطالعه نانو زمین لرزه ها و بویژه امواج الكترو مغناطیسی می تواند در پیش بینی زلزله موثر باشد ولی هنوز ابزاركافی و دقیق برای اندازه گیری آن نداریم .

آقای دکتر در ایران در این زمینه چه فعالیت هائی شده است؟ خوب در ایران هم دانشمندان خوبی داریم، می دانید مشكل ما قبل از تئوری پردازی مشكل ابزار است، ما هنوز ابزار لازم را برای اندازه گیری این پیش نشانگرها نداریم. نه اینكه نخواستیم داشته باشیم، بارها پروپوزال دادیم ، پرفورما پر كردیم، ولی بوروكراسی اداری مانع از خرید این دستگاهها شد. همه می گویند بخرید، همه هم دوست دارند كار بشود ولی واقعیت این است باید باور كرد كه نیاز است و اولویت ها را باید مدیران تشخیص دهند. من در پژوهشگاه زلزله شناسی هم كه خدمت می نمودم معتقد بودم كه همزمان با ثبت اطلاعات لرزه ای زمین لرزه ها بیائیم و با راه اندازی حد اقل 10 ایستگاه كه بتواند ناهنجاری های مغناطیسی را هم ثبت كند این كار را شروع كنیم، طرح دادیم، تقاضا كردیم، شخصا" پی گیری های فراوانی انجام دادم ولی در پیچ و خم اداری از دستگاهها خبری نشد. ببینید ما مشكل تئوری نداریم. امروزه با این همه ارتباطات و اینترنت تقریبا" بسیاری از آنهایی كه علاقمند باشند، به علم روز دنیا وصل هستند البته همه علوم هم قابل دسترسی نیست ولی واقعیت این است كه ما ابزار لازم را نداریم. این كارها پول می خواهد ، اعتبار می خواهد. من همان روز ها هم در پژوهشگاه معتقد بودم كشوری كه خودش هر روز زلزله دارد چرا نباید صادر كننده دستگاههای لرزه سنج باشد . ما این دستگاهها را به قیمت زیادی وارد می كنیم . انصافا" بسیاری از مراكز تحقیقاتی ما توانسته اند بدرخشند ، جسارت بخرج دادند وارد كارهای بزرگ شدند از جمله پژوهشكده رویان، پژوهشكده هوا فضا و دهها مركز دیگر. ولی موضوع مدیریت تحقیاتی زلزله در كشور هنوز به یك انسجام نرسیده است. امروز اگر من بخواهم فلان داده ها را استفاده كنم ، دستیابی به آن كار آسانی نیست، خوب دلایلی می آورند و داده در اختیار نمی گذارند، شاید هم دلایل آنها از نظر خودشان ، منطقی باشد ولی با خلق و خوی تحقیق جور در نمی آید. ببینید تا زمانی كه مراكز تحقیقاتی ما، پژوهشكده های ما دنبال كارهای خدمات مهندسی باشند وضع بهتر از این نخواهد شد. مركز تحقیقات با شركت خدمات مهندسی فرق دارد، مراكز تحقیقاتی نباید به فكر سود و زیان و در آمد زائی باشند. این كار یك جای دیگر است. مركز تحقیقات باید ، تحقیقات زیر بنائی انجام دهد، باید تحقیقات بنیادی انجام دهد باید تحقیقات كاربردی انجام دهد نه خدمات كاربردی و مهندسی. این دو مقوله جدا از هم است ولی در بخش زلزله شناسی هنوز این اتفاق در كشور ما نیفتاده است . البته در قسمت سازه و مهندسی زلزله كارهای خوبی انجام شده ولی در علم زلزله شناسی و مدیریت تحقیات زلزله شناسی، ما نیاز به تحول داریم. موضوع پیش بینی هم به همین بخش برمی گردد. همكاران ما در مركز ملی پیش بینی زلزله علاقمند هستند، ایده های بسیار خوبی هم دارند ولی نیاز به حمایت دارند ، نیاز به بودجه و اعتبار دارند. اعتباری بدور از هرگونه بوروكراسی اداری.

در ادامه به زلزله بم پرداختیم و سئوال شد كه علت آسیب رسانی بالای زلزله در بم چه بود؟

وی گفت: ببینید، در کالیفرنیا قبل از زلزله بم، زلزله شدیدی روی داد، با بزرگی 6 و نیم یعنی تقریبا" مشابه زلزله بم. در زلزله کالیفرنیا تنها تعداد اندكی جان خود را از دست دادند، درحالیکه در بم هزاران نفر از بین رفتند. بخشی از این موضوع بر می گردد به اینكه زمین لرزه در ساعات صبحگاهی اتفاق افتاد و مردم فرصت كافی برای فرار را نداشتند، ولی بخش اعظم آن به نوع سازه ها بر می گردد. حالا نه اینكه سازه های سنتی یا جدید وضعیت متفاوتی داشتند خیر ، اصلا" ساختمان سازی در بم اشكال داشت. در بسیاری از جاهای دیگر هم اشكال دارد، نظارتها یا نیست یا ضعیف است. آنهایی كه كمی بیشتر در ساخت و ساز دقت كرده بودند به همان میزان آسیب كمتری دیدند. یك نكته مهم دیگر كه تاكنون كمتر در رسانه ها و مصاحبه متخصصین ما به آن توجه شده است مدیریت شهری ماست.

شهر بم یك بافت تاریخی داشت، خوب این صحیح . حفاظت از بافت تاریخی هم امری كاملا درست است. ولی باید شهرداری ها، سازمان مسكن زمین ارزان در اختیار ساكنان آن بگذارند و آنها را تغییر مكان بدهند. شكی نیست كه اگر زلزله ای اتفاق افتد بسیاری از این بناها و شاید هم تمام آنها تخریب خواهد شد ، ما هم كه هنوز به علم پایدار سازی بناهای سنتی دست نیافته ایم تا آنها را پایدار كنیم. پس زندگی در بناهای سنتی در مناطق زلزله خیز خودكشی محض است. لا اقل در صورت وقوع زلزله جان انسان ها در خطر نباشد. علمش را كه بدست آوردیم آنها را هم برای حفاظت مسائل تاریخی پایدار خواهیم كرد. اصلا" باید گروهی از متخصصین روی همین موضوع تحقیق كنند. بخش اعظم اعتبارات سازمان میراث فرهنگی باید در همین راستا هزینه شود. این كار كار بزرگی است. اگر حفظ میراث فرهنگی مهم است حفظ جان انسانها هم مهم است. نباید از آن غافل شد.

شما چه پیشنهادی دارید و در ضمن وضعیت شهر یزد را از نظر زلزله خیزی چطور می بینید؟ بخش سنتی را جدا كنند،به پایدار سازی و مرمت آن بپردازنند ولی برای سكونت مناسب نیست، ریسك بسیار بالائی دارد. باور بفرمائید اگر در یزد یك زلزله ای در حد زلزله بم اتفاق افتد ، فاجعه به مراتب بزرگتر از بم تكرار خواهد شد، باید یك اتفاق بیفتد و بعد به فكر بیفتیم؟ اطراف یزد گسل های فعالی زیادی دارد، در شمال شرق یزد در فاصله كمتر از 40 كیلومتری یزد ، من خودم بررسی كردم ، یك گسل فعال به طول حد اقل 80 كیلومتر آنقدر رخنمون دارد كه آبراهه ها را جابجا كرده است. گسل حركت دارد. این یعنی فعالیت. یعنی همان اتفاقی كه در بم داشت اتفاق می افتاد. و همان اتفاقی كه در طبس افتاد. چه كسی فكر می كرد طبس یا بم با خاك یكسان خواهد شد؟ حتی زمین شناسان ما هم به دلیل اینكه ابزار و علم لازم را در آن روزها برای مطالعات ریخت زمین شناسی در دست نداشتند این مناطق را جزو مناطق كم خطر اعلام كرده بودند. این یعنی فاجعه. ولی امروز با دیروز فرق دارد. خطا است اگر فكر كنیم كه یزد از نظر زمین لرزه امن است. خطا است. من در همین خصوص نتایج تحقیقاتم را بزودی منتشر خواهم نمود. من مطمئن هستم كه مسئولین محترم استان هم به فكر هستند و یكی از دغدغه های آنها همین موضوعات است. ولی این حوادث زمان نمی شناسد. البته نمی خواهم بگویم ناگهان اتفاق می افتد. من معتقدم زلزله اصلا هم پدیده ای نیست كه ناگهان اتفاق بیفتد. زلزله همین الان دارد سیر خودش را طی می كند تا اتفاق بیفتد . ما قادر نیستیم آن را اندازه بگیریم. بهتر است تا غافلگیر نشده ایم، علاج واقعه را بنمائیم آیا باید حتما منتظر یک فاجعه بزرگ انسانی باشیم؟ بهتر نیست که از حالا به فکر چاره باشیم.آیا باید پس از تلف شدن صدها هزار نفر به فکر چاره بیفتیم؟ اگر زلزله بزرگی در یزد اتفاق بیفتد، عده بیشماری قربانی خواهد گرفت و زندگان هم آرزوی مردن خواهند نمود . به عقیده من زلزله یک امر طبیعی است که می توان خطر آن را کاهش داد. زلزله برای کشتار ما نیست، این ما هستیم که با برنامه ریزی غلط، با ساختمان سازی نادرست، باعث مرگ و میر خود می شویم. دولت به عنوان نماینده و حامی مردم باید زلزله شناسی را جدی بگیرد و در جهت کاهش خطرات آن گام های جدی بردارد. در خاتمه باز هم تاكید می نمایم این به معنی ترساندن مردم نیست ، این یك اطلاع رسانی است، چطور می شود وقتی برف می آید وقتی باران می آید وقتی هوا نامساعد است پلیس هشدار می دهد كه اگر زنجیر چرخ نداشته باشید و اگر مقررات راهنمائی را رعایت نكنید و اگر لاستیك هایتان صاف باشد به قعر دره خواهید رفت. این موضوع عینا همان است . مجددا" از دست اندركاران و مسئولین استدعا دارم این مسائل را درست ببینند، درست بررسی كنند ، و درست مدیریت نمایند. زلزله بلا نیست. این خود ما هستیم كه برای خود با بی توجهی بلا درست می كنیم.
یزدفردا

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا