حضرت آيه الله العظمي مبشر كاشاني (مدظله العالي) در سال 1330 هـ ش در شهرستان كاشان چشم به جهان گشودند. معظم له تحصيلات ابتدايي؛راهنمايي را در كاشان گذرانده و پس از اتمام تحصيلات متوسطه دبيرستان در سال 1347 هـ ش به تحصيلات مقدماتي حوزوي پرداختند.

در سال 1348 هـ ش جهت ادامه تحصيل به شهر علم و فقاهت قم المقدسه هجرت نموده و پس از اتمام سطوح مختلفه، با حضور مستمر در دروس خارج فقه و اصول علماي اعلام و آيات عظام با عنايت الهي و با توجّهات خاصّه حضرت بقيه الله الاعظم (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) در سال 1367 به درجه رفيع اجتهاد نائل آمدند.

معظم له «مطوّل» را نزد آيه الله فشاركي؛ «قوانين» را نزد مرحوم آيت الله مدرس افغاني؛ «مكاسب محرّمه» را در محضر مرحوم آيه الله سيد ابوالفضل نبوي قمي «بيع و خيارات مكاسب» را خدمت مرحوم آيت الله حاج شيخ جلال طاهر شمسي و «كفايه الاصول» را نزد مرحوم آيت الله ستوده و «اشارات بوعلي» را نزد آيت الله جليلي تلمّذ نمودند.

مرجع عاليقدر، «خارج مكاسب محرّمه» و «خارج كفايه الاصول» را به طور خصوصي نزد حضرات آيات: نبوي قمي(قدس سره) و طاهر شمس(ره) و نيز خارج اصول را از محضر حضرت آيه الله العظمي جواد تبريزي (دام ظلّه) (در بدو ورود ايشان به حوزة مقدمه قم) و قاعده لاضرر را نزد مرحوم حضرت آيه الله العظمي حاج شيخ ابوالفضل خوانساري و خارج فقه- مقداري از مبحث حج و تمام مباحث قضا و حدود وديات ـ را از محضر پر فيض مرجع عاليقدر، حضرت آيه الله العظمي گلپايگاني(قدس سرّه) تلمّذ و استفاده نمودند.

ناگفته نماند كه ايشان از افاضات دروس فقهي مرحوم حضرت آيت الله العظمي حاج شيخ كاظم تبريزي و مرحوم آيت الله العظمي مرعشي نجفي (قدس سرهما)، نيز بهره برده­اند .

معظم­له از 12 سالگي وارد مبارزات سياسي شدند و مبارزات پيوسته ايشان تا پيروزي انقلاب اسلامي ادامه داشت.

جواني هفده ساله بودند كه عليه رژيم منحوس پهلوي سخنراني مي­كردند و هنوز سخنرانيهاي آتشين و افشاگرانه ايشان در اذهان مردم و انقلابيون شهرهاي كاشان و فريدونكنار باقي است.

افشاگريهاي شجاعانه و صريح ايشان چنان بود كه حتّي تعجب بعضي از انقلابيون را برمي انگيخت و در پايان يكي از همين سخنرانيها كه در آن الفاظي مانند «دودمان ننگين پهلوي و .....»  داشتند، در يكي از مساجد كاشان با حضور بيش از هزار مستمع دستگير و به كميته مشترك (مركز شكنجه ساواك در تهران) منتقل شدند.

پس از سه ماه به زندان قصر تهران منتقل گشته و در مجموع بعد از شش ماه حبس و شكنجه در شب دوم بهمن سال 1357، در پي تهاجم مردم به زندانها، همراه با تمام زندانيان و محكومين سياسي آزاد شدند و با استقبال بي نظير مردم كاشان ـ كه از خاطر مردم انقلابي كاشان محو نمي گردد ـ به مولد خود بازگشتند.

از نظر فقهي درسن 35 سالگي به درجه رفيع اجتهاد رسيدند و بسياري از حضرات آيات در همان زمان و بعد از آن، به مقام والاي فقهي و درك عميق ايشان، اذعان داشته­اند. حضرت آيه الله العظمي حاج شيخ ابوالفضل خوانساري (قدس سره) و همچنين  حضرت آيت الله العظمي ملك حسيني (مدّظله) درجه اجتهاد و قابليت مرجعيت ايشان را كتباً مرقوم و امضاء نموده­اند.

در علوم اعتقادي ـ در مباحث توحيد، نبوت، امامت ، معاد ـ و در معارف اسلامي ـ مانند: فلسفه و كلام ـ و در مباحث اخلاق نظري و عرفان نظري و تفسير، عالمي كم نظير مي­باشند و در همين زمينه­ها آثار خطي زيادي  از ايشان به جا مانده كه اميد است هرچه زودتر به چاپ رسد .

روش تحصيلي و تدريس  ايشان چنين  بوده كه بعد از خواندن هر كتابي از كتب حوزوي؛ به تدريس همان كتاب مشغول مي­شدند. ابتدا، حدود 5 سال ادبيات عرب را تدريس فرمودند و سپس به تدريس شرح لمعه و مكاسب و كفايه و شرح تجريد پرداختند. به طوري كه هر كتاب را چند دوره تدريس نموده­اند.

حضرت آيه الله مبشر كاشاني از سال 1368 به تدريس درس خارج فقه و اصول مشغول شدند و هم اكنون تدريس ايشان در دفتر معظم له ادامه دارد و بحمدلله تقريرات تدريس خارج فقه ايشان (كتاب صلاه) در چند جلد تدوين گشته و آماده چاپ مي­باشد .

معظم­له علاوه بر مقامات علمي؛ در مباحث عرفاني نيز به مقامات عاليه نائل آمده، و بحمدلله، امروز يكي از استوانه­هاي عرفان در حوزه علميه قم به شمار مي­آين د.

مرجع عاليقدر در پاسخ به عزيزاني كه مكرر از چگونگي ارتباط معظم له با عرفاي بزرگ سؤال مي­كردند، چنين فرموده­اند :

" بنده روز اول ورودم به حوزه مقدسه قم با حضرت آيه الله العظمي بهاءالديني(ره) آشنا شدم و سلوك زندگي بي­پيرايه و عارفانه ايشان، چنان مرا به خود جذب نمود كه هر ظهر و شب در نماز جماعت ايشان شركت مي­كردم. و هرگاه فرصت شركت در نماز آن بزرگوار ميسر نبود، در نماز جماعت حضرات آيات عظام: اراكي، مرعشي نجفي(رحمهما الله) و بهجت(مدظله العالي) حضور مي­يافتم."

روابط صميمي و نزديك ايشان با حضرت آيه الله بهاء الديني(ره) آن گونه بود كه آن عارف فقيد چندين مرتبه به كاشان ـ و منزل پدري معظم له ـ وارد شده و آنجا را با قدوم خود متبرك فرمودند.

حضرت آيه الله مبشر كاشاني، يكسال پس از ورود به قم با عارف فرزانه مرحوم سيد ذبيح الله قوامي معروف و مشهور به «حاج آقا فخر تهراني» آشنا شدند.

" آن بزرگوار ] مرحوم حاج آقا فخر تهراني [ ، شب­هاي چهارشنبه از تهران، جهت زيارت حضرت معصومه (سلام الله عليها) و تشرّف به مسجد مقدس جمكران به قم آمدند و در اين راستا، آشنايي من با آن مرحوم زياد و زيادتر شد. تا جايي كه روزي فرمودند .

اينطور نمي­شود كه ما هفته­اي يك يا دو روز همديگر را ببينيم، از اين به بعد من هم به قم مي­آيم، و همينطور شد ـ مرحوم آقا فخر تهراني براي هميشه تهران را ترك كردند و مقيم قم شدند ـ هر دو مجرد بوديم، منزلي در منطقة نيروگاه تهيه كرديم و با يكديگر] من و حاج آقا فخر[ به مدّت دو سال در آن زندگي كرديم و اين رابطه صميمي و عاشقانه كه بين­الاثنين بود قريب به 30 سال ادامه داشت ".

معظم­له در اوائل انقلاب با مرحوم حضرت آيه الله كشميري و مرحوم جعفر آقا مجتهدي آشنا شدند. در اين رابطه مي­فرمايند :

" از اوّل ورود جعفرآقا به قم (1359) تا حدود هفت سالي كه جعفر آقا در قم بودند، ماهي دو يا سه مرتبه با ايشان ديدار و خلوت داشتم. لكن ارتباط با آيت الله كشميري (قدس سره) صميمي­تر و عاشقانه­تر از ديگران بود ".

" حدود بيست سال با آيت الله كشميري (نور الله مرقده) در ارتباط بودم و در تمام اين مدت، هفته­اي چند مرتبه به ديدار ايشان مي­رفتم و متقابلاًايشان هم يكي، دو بار در هفته به منزل حقير مي­آمدند و اگر چند روز بين ملاقات­ها فاصله مي­افتاد، حضرت آيه الله كشميري(ره) به خانواده­شان مي­فرمودند كه: به فلاني ] آيت الله مبشر[ تلفن كن يا او بيايد منزل ما و يا من به منزل ايشان بروم ".

بارها و بارها آیت الله کشمیری در حضور بعضی از خواص می فرمودند: تو جان و روح من می باشی، تو قلب من هستی"، ... و نیز می فرمودند: من به عشق فلانی (آیت الله مبشر) در قم زندگی می کنم و اگر او در قم نبود از قم به تهران هجرت می کردم. در جلسات دیدار، به گواه جمع کثیری از مردم و طلاب و فضلا روبروی یکدیگر می نشستند - علی سرر متقابلین - و آیت الله کشمیری نگاه همراه با تبسم خود را از ایشان برنمی داشتند و با پای برهنه تا درب منزل ، ایشان را بدرقه می نمودند.

حاج آقا فخر تهرانی به یکی از نزدیکان خود فرموده بودند : زیر این آسمان در میان مردم به کسی مثل فلانی (آیت الله مبشر) عشق نمی ورزم و الحق که عملا (حدود بیست سال) چنین بود و سپری کردن پنج روز از هفته (از غروب تا چاشت) در منزل معظم له گواه بر همین مطلب می باشد.

حضرت آیه الله العظمی خوانساری (ره) درباره شخصیت علمی حضرت آیه الله مبشر کاشانی (مدظله العالی)، پس از مطالعه حاشیه ایشان به کتاب عروه الوثقی فرمودند : "ایشان (آیت الله مبشر کاشانی) ، انصافا مجتهد و ملا می باشد" و در حضور جمعی خطاب به معظم له فرمودند: "حاشیه شما از نظر فقهی بسیار عمیق و دقیق است". اساتید دیگر حضرت آیت الله مبشر، نیز به قدرت استنباط ایشان، اذعان داشته اند. آیت الله العظمی سید ابوالفضل نبوی (ره) قبل از پیروزی انقلاب ایشان را "قریب الجتهاد" می دانستند.

• نویسنده : یزد فردا
• منبع خبر : خبرگزاری فردا