قرآن مجید آدم های خوب و آدم های بد را چگونه توصیف كرده است؟ در این توصیفات بین زن و مرد تفاوتی هست ؟

 
 
به طور كلى از دیدگاه قرآن مجید، خوبى و بدى، درستى و نادرستى و مكر و حقیقت، به قوّت ایمان و ضعف آن بستگى دارد و در این باره تفاوتى میان زن و مرد نیست؛ بنابراین، فرد فاسد و مكّار (چه زن باشد و چه مرد) فردى است كه پیرو هوى و هوس بوده، به دستورات الهى بى اعتنا است و به جاى بندگى خدا، بنده شیطان و غرایز نفسانى خویش است.

 

قرآن اوصاف انسان هاى مۆمن و صالح و فاسق و منافق را در آیاتى بیان كرده است؛ از جمله:

«وَالْمُۆْمِنُونَ وَالْمُۆْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاء بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَیُقِیمُونَ الصَّلاَةَ وَیُۆْتُونَ الزَّكَاةَ وَیُطِیعُونَ اللّهَ وَرَسُولَهُ أُوْلَـئِكَ سَیَرْحَمُهُمُ اللّهُ إِنَّ اللّهَ عَزِیزٌ حَكِیمٌ»؛[1]

و مردان و زنان باایمان دوست و یاور و سرپرست یكدیگرند، به هر كار نیك (از نظر عقل و شرع) فرمان مى‏دهند و از هر كار زشت (از دیدگاه عقل و شرع) بازمى‏دارند و نماز را برپا مى‏كنند و زكات مى‏دهند و از خدا و فرستاده او فرمان مى‏برند آنهایند كه خداوند به زودى مورد رحمتشان قرار مى‏ دهد، كه همانا خداوند غالب مقتدر و با حكمت (در مرحله تكوین و تشریع و جزا) است.

در این آیه به پنج صفت براى انسان هاى پاک و صالح اشاره شده كه هر یک از این صفات، دلیل قوّت ایمان و منشأ صفات نیك دیگرى است و در آیه اى دیگر، پنج صفت براى انسان هاى فاسد و مكّار بیان مى كند: «الْمُنَافِقُونَ وَالْمُنَافِقَاتُ بَعْضُهُم مِّن بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمُنكَرِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمَعْرُوفِ وَیَقْبِضُونَ أَیْدِیَهُمْ نَسُواْ اللّهَ فَنَسِیَهُمْ إِنَّ الْمُنَافِقِینَ هُمُ الْفَاسِقُونَ»؛[2]

مردان و زنان منافق برخى از برخى دیگرند (با هم پیوند اعتقادى و عملى دارند) به كار ناپسند فرمان مى‏دهند و از كار پسندیده بازمى‏دارند و دستان خود را (از انفاق در راه حق) مى‏بندند خدا را فراموش كردند خدا هم آنها را فراموش نمود (پس از اتمام حجت به حال خودشان واگذاشت) مسلّما منافقان همان نافرمانانند.

در این آیات به صفاتى كه در برابر یكدیگرند اشاره شده است. بدیهى است كه هر چیزى را باید با ضدّ آن شناخت؛ انسان هاى خوب و صالح، با یكدیگر دوست و انسان هاى فاسق و مكّار، با یكدیگر دشمن هستند.

افراد صالح، امر به معروف و ناصالحان، نهى از معروف مى كنند. نیكوكاران دست بخشنده دارند و بدكاران هرگز چنین نیستند. آنها مطیع خدایند و اینها به كلى خدا را فراموش كرده و بنده هوى و هوس خویش شده اند.

ایمان به خدا و تسلیم طغیان گرى هاى فرعونیان نشدن، صلابت در ایمان، پاكدامنى و عفاف و تسلیم شدن در برابر دستورهاى الهى و بالاخره عبادت و بندگى مدام داشتن از ویژگى هایى است كه خداوند براى آسیه و مریم برشمرده است

 

در سوره فرقان اوصاف دیگرى براى بندگان خوب و صالح بیان شده است: « وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا »؛[3]

و بندگان (واقعى خداى) رحمان كسانى‏اند كه بر (روى) زمین با آرامش و فروتنى راه مى‏روند، و چون نادانان آنها را (به گفتار ناروا) طرف خطاب قرار دهند آنها سلام (سخنى مسالمت‏آمیز و دور از خشونت) گویند.

 

 

 

سپس در ادامه، اوصاف فراوانى براى آنان بیان مى كند؛ از جمله:

آنها كسانى هستند كه براى خدا سجده مى كنند و براى غیر خدا كُرنش و تعظیم نمى كنند؛ از هرگونه افراط و تفریط در امور زندگى، از جمله انفاق پرهیز مى كنند؛ هرگز معبود دیگرى غیر از خدا را نمى پرستند و مرتكب فحشا و كار زشت نمى شوند.[4]

بدیهى است كه در مقابل این صفات پسندیده اى كه براى بندگان خوب و صالح بیان شده، صفات مذمومى براى انسان هاى فاسد و ناصالح وجود دارد.

 

از نشانه های زنان خوب

حفظ حجاب و عفت یكى از نشانه هاى زنان خوب است. قرآن كریم هنگام معرفى زنان كافر به زنان نوح و لوط پیامبر علیهماالسلام اشاره مى كند[5] و هنگام معرفى یک مۆمن نمونه مى فرماید: «وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِّلَّذِینَ آمَنُوا اِمْرَأَةَ فِرْعَوْنَ».[6]

در این دو آیه، ایمان به خدا و تسلیم طغیان گرى هاى فرعونیان نشدن، صلابت در ایمان، پاكدامنى و عفاف و تسلیم شدن در برابر دستورهاى الهى و بالاخره عبادت و بندگى مداوم داشتن از ویژگى هایى است كه خداوند براى آسیه و مریم برشمرده است.

در این آیات به صفاتى كه در برابر یكدیگرند اشاره شده است. بدیهى است كه هر چیزى را باید با ضدّ آن شناخت؛ انسان هاى خوب و صالح، با یكدیگر دوست و انسان هاى فاسق و مكّار، با یكدیگر دشمن هستند. افراد صالح، امر به معروف وناصالحان، نهى از معروف مى كنند. نیكوكاران دست بخشنده دارند و بدكاران هرگز چنین نیستند. آنها مطیع خدایند و اینها به كلى خدا را فراموش كرده و بنده هوى و هوس خویش شده اند

 

البته حضرت مریم (علیهاالسلام) تنها زن برگزیده اى است كه قرآن كریم به صراحت از او نام برده و درباره او مى فرماید: « وَإِذْ قَالَتِ الْمَلاَئِكَةُ یَا مَرْیَمُ إِنَّ اللّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاء الْعَالَمِینَ»؛ و (به یاد آر) آن گاه كه فرشتگان گفتند: اى مریم، همانا خداوند تو را برگزیده و پاك ساخته و بر زنان جهانیان (عصرت به افتخار خدمت بیت المقدس، رزق آسمانى، سخن گفتن با فرشته و تولد فرزندى بدون پدر) برترى داده است.»

خداى متعال در آیه دهم تا دوازدهم سوره تحریم از زنان بدكار و نیكوكار سخن گفته است؛ اكنون پرسش اینجا است كه چرا زنان بدكار و نیكوكار را در دو آیه جداگانه آورده و نخست از زنان بدكار یاد كرده است؟

براى روشن شدن مطلب باید به محتوا و شأن نزول این سوره توجه كرد. بر اساس نقل مفسّران، پیامبر اكرم صلى الله علیه و آله وسلم سخنى را با همسرش حفصه در میان گذاشت و به او سفارش كرد آن را كتمان كرده، به دیگران انتقال ندهد؛ اما حفصه برخلاف توصیه پیامبر صلى الله علیه و آله وسلم آن را افشا كرد و خداى متعال پیامبر اكرم صلى الله علیه و آله وسلمرا از این قضیّه آگاه كرد؛[7] به این دلیل، در این سوره مبارک، سخن از افشاى راز پیامبر صلى الله علیه و آله وسلم به وسیله برخى از زنان آن حضرت آمده و نخست مثال زن نوح (علیه السلام) و زن لوط (علیه السلام) را بیان كرده كه با توجّه به آنكه زن پیامبر بودند، امّا به آن دو حضرت خیانت كردند و راز خانه آنها را فاش ساختند.

این مثال براى زنان پیامبر است كه فكر نكنند زن پیامبر بودن، به خودى خود، امتیازى محسوب مى شود.

با این توضیح، روشن است كه باید الگو و مثال زنان ناصالح، مقدّم باشد. طبیعى است كه وقتى الگوى صالحان را معرّفى مى كند، با بسط بیشترى مى آورد تا شناخت مۆمنان نسبت به آنان بیشتر گردد و بتوانند از آنها الگوگیرى كنند؛ اما این نكته درباره نمونه هاى ناصالح صدق نمى كند؛ چرا كه فقط تذكّر به آن كافى است تا انسان را بیدار سازد. 

 

پی نوشت ها:

1.سوره توبه، آیه 71.

2 . همان، آیه 67.

3 . سوره فرقان، آیه 63.

4 . همان.

5 . سوره تحریم، آیه 10.

6 . همان، آیه 11 ـ 12.

7 . تفسیر المیزان، ج 19، ص 331؛ تفسیر قمى، على بن ابراهیم قمى، ج 2، ص 376؛ تبیان، شیخ طوسى، ج 10، ص 44.

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا