قرآن در سیره علمای بزرگی همچون علامه طباطبایی،امام خمینی،علامه استرآبادی، آیت الله شاه آبادی ،آیت الله العظمی بروجردی و ... از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده است. رابطه ی علما با قرآن پیام های زیادی برای پویندگان راه حق دارد.بررسی زندگی این بزرگان نشان می دهد فرآن در سیره علمای عزیزمان نه تنها اساس تمام کارهای آنها را تشکیل می داده بلکه آنان هر آنچه داشته اند همه از دولت قرآن و عترت داشته اند.،


شهیدثانی

«اگرکسی درخردسالی و دوران نوجوانی، تحصیل علم را آغاز کند، نظر به اینکه واجد صلاحیت ترقی و پیشرفت در مراحل مختلف علوم است ،و نیز دارای اهلیت و آمادگی برای کسب فقاهت و بصیرت دینی از راه استدلال و براهین است، باید درآغاز کار به حفظ قرآن کریم و تجوید آن برمبنای ضوابط معتبر، اشتغال ورزد. زیرا حفظ کردن قرآن کریم و تجوید صحیح آن می تواند به صورت یک کلید مشکل گشای و باوری توفیق آفرین درآید.»1(حسین صالح،عاشقان قرآن ،ص 67)

 

آیت الله العظمی بروجردی

ایشان در جایی می گوید«از حفظ داشتن قرآن توشه ای برای انسان است.افسوس برکسی که از دنیا برود و توشه ای نداشته باشد.»3(زندگی آیت الله بروجردی ،ص165)

یکی از صفات بارز آیت الله العظمی بروجردی رحمة الله علیه  احترام به قرآن بود.کافی است خضوعی را که هنگام تلاوت قرآن مجید برای ایشان پیدا می شد در نظر بگیریم گاه وقتی کتابی را مطالعه می کردند و به آیه ای می رسیدند که نویسنده در نوشته اش به آن استشهاد کرده بود در هنگام خواندن آیه لحنشان عوض می شد گویا در مشهد و عالمی دیگر قرار می گرفتند.

یادم هست روزی از طرف یکی از سران کشور های عربی هیاتی خدمتشان رسیده بودند و قرآنی را به عنوان هدیه تقدیم ایشان کردند . در هنگام تقدیم قرآن ،آن مرحوم با کهولت سن و حال خاصی که داشتند ،ایستادندو قرآن را تحویل گرفتند سپس نشستند و قبل از آنکه با اعضای هیات سخن بگویند قرآن شریف را گشوده و  با صدای بلند آیاتی را تلاوت نمودند آنگاه قرآن را در جای مناسبی گذاشتند و تعارفات معمولی را با میهمانان انجام دادند.2(همان)

 

امام خمینی

«هان ای حوزه های علمیه و دانشگاه های اهل تحقیق ، بپاخیزیدو قرآن را از نشر جاهلان متنسک و عالمان متهتک که از روی علم و عمد به قرآن و اسلام تاخته و می تازند نجات  دهید ...و شما ای فرزندان برومند اسلام، حوزه ها و دانشگاه ها را از توجه به شئونات قرآن و ابعاد بسیار مختلف آن بیدار کنید. تدریس قرآن در هر رشته ای از آن را مقصد اعلای خود قرار دهید...»2(صحیفه  ی نور،ج2،ص20)

ü      قرآن کریم ،مرکز همه ی عرفان هاست ،مبدا همه معرفت هاست.

ü      قرآن غنی ترین کتاب های عالم در تربیت است.

ü      قرآن باید در تمام شئون زندگی ما حاضر باشد.

ü      مادام که در پناه قرآن هستیم بردشمنان غلبه خواهیم کرد.

ü      قرآن برای همه  است و سعادت همه را بیمه می کند.

یکی از بستگان نزدیک امام خمینی رحمـــه الله علیه می گوید:«یک دفعه که با ایشان در نجف بودیم چشمشان ناراحت شده بود.دکتر بعد از معاینه ی چشمشان گفت: شما باید چند روز قران نخوانید و به چشمتان استراحت دهید .امام خندیدند و گفتند :دکتر! من چشمم را برای قرآن خواندن می خواهم .چه فایده ای دارد که چشم داشته باشم و قرآن نخوانم شما یک کاری بکنید که من بتوانم قرآن بخوانم.»1(امیررضا ستوده ،پا به پای آفتاب،ص181)

«حضرت امام در یک مراسم ملاقات ،در حسینیه جماران ،به طور استثنایی به جای آنکه در جایگاه روی صندلی بنشینند با آنکه صندلی را مثل همیشه آماده کرده بودند روی زمین نشستند. این همان روزی بود که برندگان مسابقات قرآن آمده بودند و قرار بود در آن جلسه چند آیه قرآن تلاوت شود.»2(در سایه ی آفتاب،ص115)

امام خمینی رحمة الله علیه  در روزهای آخر عمر که در بستر بیماری بودند دوربین مخفی لحظه های دشوار زندگیشان را را ثبت می کرد و همه دریافتند که در نیمه های شب قرآن به دست داشتند و مشغول تلاوت بودند 3(امیر رضا ستوده ،پا به پای آفتاب ،ص181)

 

آیت الله شاه آبادی

امام خمینی رحمة الله علیه در سفارش های خود به حاج آقا مصطفی می فرمودند : استادم مرحوم شاه آبادی به من سفارش می کرد که سوره حشر را زیاد بخوان ؛ مخصوصا آیات آخر آن را. یعنی:

یا ایها الذین امنو اتقوالله و لتنظر نفس ما قدمت لغد و اتقوا الله ان الله خبیر بما تعملون 4(سوره حشر،آیه 18)

ای کسانی که ایمان آورده اید از خدا پروا کنید و هرکس باید بنگرد که برای فردا چه پیش فرستاده است. و از خدا پروا داشته باشید که خدا به آن چه می کنید آگاه است . 5(مجله بشارت ،سال اول، شماره 2 ص 28)

 

آیت الله العظمی نایینی

حضرت آیت الله العظمی نایینی وقتی برای ملاقات علما، روحانیون و مردم به اتاق ملاقات تشریف می بردند و کسی از ایشان تقاضای استخاره می کرد و  برای انجام استخاره قرآن شریف را می آوردند. ایشان به احترام قرآن به پا می خواستند و افراد جلسه نیز بر می خواستند و ایستاده می ماندند تا استخاره تمام می شد. این حرکت، بسیار با شکوه و با عظمت بود. و انسان کوچکی همه چیز را در برابر قرآن و عظمت قرآن می دید. ایشان همین حرکت را در خلوت هم انجام داد ودر برابر عظمت قرآن به خضوع می ایستاد.1(مجله حوزه،شماره 76،ص16،مصاحبه با فرزند آیت الله نایینی).

آیت الله العظمی مرعشی نجفی

حجت الا سلام والمسلمین سید محمود مرعشی  می گوید:«آیت الله العظمی مرعشی با قرآن، انس وممارست دایم داشتند و از هر فرصتی برای تلاوت قرآن مجید و تامل و تفکر در آیات الهی استفاده می کردند. چنانکه براثر این ممارست، نیمی از قرآن مجید را از حفظ داشتند؛ به ویژه یک سنت حسنه ای داشتند و آن تلاوت قرآن پیش از خواب شبانگاهی و پس از خواب بود. به این ترتیب که شب ها قبل از استراحت حتما آیاتی از قرآن را تلاوت می کردند . همچنین پس از آن که در نیمه های شب و سحرگاهان به نماز شب می ایستادند تا اذان صبح به راز و نیاز و عبادت می پرداختند، سپس نماز صبح را به جا می آوردند ، بعد با صدای بلند و آهنگین [که خود ، سنت حسنه ای میان مسلمانان معتقد به قرآن است] قرآن تلاوت می کردند .در حقیقت آغاز و انجام کارهایشان با یاد خدا و تلاوت آیات الهی همراه بود و هیچ گاه این سنت مبارک را ترک نکردند.»1(مجله بشارت،سال اول،شماره سوم،ص 27)

هم او می گوید :«آیت الله مرعشی قرآنی داشتند که بیش از شصت سال آن را تلاوت می کردند ، به گونه ای که بر اثر استفاده ی فراوان  فرسوده شده و چندین بار صحافی شده بود.که اکنون  این قرآن را نگهداری می کنیم – هنگامی که پس از قرائت آیاتی از آن قصد استراحت و خواب داشتند، این قرآن را بالای سرشان قرار می دادند و می فرمودند: اگر قرآن در کنار ما باشد ، هیچ اتفاق بدی برای ما پیش نخواهد امد »2(همان)

همچنین می گوید:«مرحوم والد به خویشاوندان و نزدیکان ، به ویژه فرزندان خود، سفارش می کردند که در منزل ، هیچ وقت قرآن را دور از دسترس قرار ندهید، بلکه همیشه قرآن را در طاقچه و جایی بگذارید که در معرض دید باشد؛ تا همیشه دیده شود و یادتان نرود که هرگاه  چشمتان به آن می افتد چند آیه ای از آن را تلاوت کنید وکوشش نمایید تا آیاتی از آن را حفظ کنید. و حتما با وضو و طهارت ،قرآن را تلاوت کنید.»3(همان)

باز می گوید:«آیت الله والد در پایان ایامی که درس ها تعطیل می شد – مانند ماه رمضان یا ایام تابستان – در روز آخر درس ، مقداری اخلاق و توصیه های  نصیحت آمیز برای شاگردان بیان می کردند و در نهایت می فرمودند : طلاب عزیز و فضلا اگر می خواهید توفیق از شما سلب نشود به قرآن نزدیک شوید و فاصله ی خود را با قرآن کم  کنید. هر روز یک جزء از قرآن را بخوانید ، یا هراندازه ای که می توانید از آیات آن را تلاوت کنید ،زیرا  قرائت قرآن باعث آرامش خاطر می شود و به شما امنیت می بخشد.»

در جای دیگر می گوید«به یاد دارم که وقتی هواپیما های  بمب افکن و موشک انداز عراقی شهر قم را بمباران می کردند یا عراق شهر قم را با موشک های دور برد مورد حمله قرار می داد بیشتر اهالی قم و حتی بسیاری از علما و فضلا قم را ترک می کردند تا به جایی امن پناه ببرند. ولی مرحوم آیت الله والد به هیچ وجه حاضر نمی شدند شهر قم را ترک کنند . وقتی ما اصرار کردیم که به جایی امن برویم می فرمودند: من در پناه قرآن و بی بی حضرت معصومه علیه السلام  هستم و آسیبی به من نمی رسد و آن چنان با اطمینان و قاطعانه این جمله را ابراز می کردند که انسان می فهمید برای ایشان یقین حاصل شده است . گاهی هم می فرمود :چون همه ی مردم توانایی ترک قم و پناه بردن به جای امن را ندارند من نمی توانم آن ها را تنها بگذارم می مانم و ان شا ء الله در پناه قرآن از شر دشمن محفوظ خواهم ماند.

از این رو همیشه قرآن را بالای سرخود می گذاشتند و با خیال راحت و بی دغدغه به استراحت می پرداختند . به خاطر دارم هنگامی که  صدای انفجار اصابت موشک به شهر قم را می شنیدم یک مرتبه و ناگهان از جای خود برمی خواستم و تکان می خوردم ولی ایشان می فرمودند: قرآن را نگاه کنید دلتان محکم و استوار می شود. بدین سان ایشان همیشه و در همه حال ، خود را در پناه قرآن قرار می دادند و از اضطراب و تشویش دور بودند.»

آیت الله العظمی اراکی

آیت  الله العظمی اراکی چشم گریان، دل سوزان و قلب رئوف و مهربانی داشتند. با کلام خدا آشنا و دلشان بیدار بود. گاه که قاریان قرآن و نوجوانان با لحن خوش، آیاتی از کلام خدارا در حضورشان می خواندند ، از خود  بی خود می شدند و اشک از دیدگانشان بر محاسن سفیدشان جاری می گردید به طوری که حاضران را سخت متاثر می ساخت و از مشاهده چهره ی نورانی این مرد الهی که تحت تاثیر تلاوت آیات قرآنی دگرگون شده و از خود بی خود گردیده همگی مجذوب می شدند.

ایشان تفسیر خصوصا تفسیر جوامع الجامع طبرسی را بسیار مطالعه می کردند و هر روز یک جزء و در ماه رمضان روزی 3 جزء قرآن می خواندند.1(یادنامه آِیت الله العظمی اراکی ،ص620)

 

علامه طبا طبایی

دکتر احمد احمدی می گوید: «یکی از نکات آموزنده درباره ی قرآن توجه به روش و سنت علما در استفاده از قرآن کریم است.از بابا نمونه در سفری که اینجانب در خدمت مرحوم علامه طبا طبایی بودم مشاهده کردم که ایشان قبل از خوابیدن قرآن  تلاوت می کردند شاید در حد یک جزء ویا نزدیک به آن. سپس  می خوابیدند. یک بار هم در آذربایجان  میهمان عالم وارسته و بزرگواری از آن دیار بودم و ایشان پس از پذیرایی گرم نزدیک خواب قرآن آورد و به ما داد که تلاوت کنیم و ما فهمیدیم  که این یک سنت حسنه و روش خدا پسندانه ای است که در بین علمای آن دیار مرسوم است. وبه نظر می رسد که عمل بسیار شایسته ای است که انسان با قرآن بخوابد و با قرآن از خواب برخیزد.»2(مجله بشارت ،سال اول،شماره دوم ،ص 34)

 

جنبه اول :عشق و علاقه شخصی او نسبت به این کتاب مقدس و انس خاص او به تلاوت و سیراب کردن روح تشنه اش از اقیانوس بی کران و زلال قرآن ، جنبه دوم : تلاش و فعالیت های ویژه او برای تفسیر این کتاب مقدس و جنبه سوم: مبارزه خستگی ناپذیر او با برداشت های غلط و انحرافی از قرآن، توسط پیدا و پنهان و دشمنان آگاه و دوستان ناآگاه بود .1(استاد مطهری و قرآن ، روزنامه جمهوری اسلامی )

 

شهید آیت الله مطهری

استاد شهید آیت الله مطهری هرشب قبل از خواب ،حتما قرآن می خواند زیرا تعهد کرده بود هرشب قبل از خواب ،قرآن بخواند و هرشب قبل از این که بخوابد گاهی در رختخواب و گاهی هم قبل از ورود به رختخواب  قرآن می خواند . فرزندانشان می گفتند : هرشب صوت قرآن ایشان قبل از خواب شنیده می شد .2(سرگذشت های ویژه،ج1،ص 57)

 

در جایی  استاد شهید فرمود: من خودم واقعا از شنیدن قران لذت می برم واقعا زیبایی قران را حس می کنم مخصوصا وقتی که با آهنگ لطیف و زیبایی خوانده شود. این تلاوت های عبدالباسط آن جایی که  آهنگ و موضوع  متناسب اند تاثیر عجیبی در روح آدمی می گذارد مثل آیه یا ایتها النفس المطمئنه 3(سوره فجر،آیه 28)

پدر استاد مطهری

عالم ربانی شیخ محمد حسن مطهری پدر بزرگوار  استاد مطهری در سحر ها حال و هوای دیگری داشت. راز و نیاز اشک و آه دعا و تلاوت قرآن مونس وی بود. استاد مطهری بارها می گفت: «من انس به قرآن  عبادت ذکرو اخلاص اسلامی را از پدرم  یاد گرفتم.»5(مجله پیام انقلاب ،سال دوم ، )

 

فرید الاسلام

«زمانی که شیخ علی کاشانی معروف به فرید الاسلام 1(استاد شهید هاشمی نژاد که امام زمان در عالم رویا به او شیخ الشهید خطاب فرموده بودند) در مشهد بود در مدرسه ی نواب حجره داشت و در مدرسه میرزا جعفر تدریس می کرد . من نزد او مقداری علم نحو و منطق را خواندم . او در ادبیات ، فقه و اصول نابغه بود و در عبادات و ریاضت شرعی در اوج بود بعضی شب ها نزد او می ماندم هنگام سحر که برمیخواستم  آیات اخر سوره حشر را می خواندم و او گوش می داد گاه لرزه بر اندامش می افتاد و می فرمود : ایات را تکرار کن و من تکرار می کردم »2(ماه نامه کوثر، شماره 7،ص30 )

 

آیت الله میرزا جواد آقا تهرانی

آقای دکتر محمد باقر نوراللهیان می گوید:«در جوار امام هشتم علیه السلام در شهر مقدس مشهد فقیهی بزرگ و عارفی وارسته زندگی می کرد. انیس قرآن بود و تلاشش مصروف کشف حقایق و زیبایی های آن  او مرحوم آیت الله  میرزا جواد اقای تهرانی بود که نزدیک به دو دوره برای شیفتگان قران درس تفسیر می گفت. سادگی و بی پیرایگی ایشان در بیان مطالب آن چنان بود که تفسیرش برای همه مفید و قابل درک بود»3(مجله بشارت ،سال دوم ،شماره یازدهم ،ص33)

 

استاد همایی

از بهار سال 1358شمسی هر وقت به اتاق استاد جلال الدین همایی می رفتم می دیدم قرآن می خوانندو من حس کردم چون شاگردی که درسش را برای آزمایش دوره می کند این کتاب را ورق می زنند برایم تعجب آور بود چون پدرم قرآن را از حفظ داشتند و کافی بود که فقط یک کلمه  عبارت یا آیه از قرآن پرسش شود دنیایی جواب در مقابلش داشتند که عقل از فهمیدنش عاجز بود.4(به نقل از فرزندش که از اخرین لحظات زندگی استاد سخن گفته است )

 

علامه اقبال لاهوری

اقبال از آغاز عمر،قرآن را به آواز  بلند قرائت می کرد. روزی، هنگام تلاوت، پدرش از پهلوی او گذشت و گفت: «اقبال!!!! هرروز نکته ای درباره ی قران برای تو خواهم گفت.»

چندی بعد ،هنگامی که اقبال مانند همیشه مشغول خواندن قرآن بود  پدر گفت :«قرآن را چنان بخوان که گویی که از جانب خدا برتو نازل  شده است.» این سخن پر معنی در دلش تاثیر عمیقی گذاشت.

اقبال قرآن را همیشه با لحن جالب و دلکش قرائت می کرد و در آن حال گریه می کرد حتی اوراق مصحف نیز از اشک های او تر می شد. این نسخه قرآن درکتابخانه اسلامی کالج لاهور محفوظ می باشد.

اقبال طی نامه ای به خواهرش  نوشت: هنگامی که نگاهی به زندگی گذشته ام می کنم بسیار متاسف می شوم که چرا قسمت عمده ی عمرم را در مطالعات فلسفه اروپا تلف کردم. خدا به من نیروی تفکر اعطا کرده بود و اگر این نیرو را در مطالعه و تحقیق علوم دینی صرف می کردم،لا اقل خدمتی به دین اسلام انجام می دادم »

آخرین کتاب اقبال لاهوری حواشی قرآن مجید نام دارد که به زبان انگلیسی نگاشته است.2(یادنامه علامه امینی تبریزی مقاله قرآن و اقبال ص357)

ایشان که در اواخرزندگی اش دچار ضعف و بیماری چشم شده بود و از مطالعه نیز محروم مانده بود،تنها مونسش قرآن بود. او با همان اندک بینایی به قران می نگریست و با لذتی سرشار آیات را قرائت می کرد3(دکتر عبدالکریم سروش ،اوصاف پارسایان،ص182)

 

 آخوند همدانی

آخوند همدانی در مکه به مسجدالحرام مشرف می شود و یک قرآن خیلی خوش خط و خوش چاپی داشته که مشغول خواندن آن می شد. مرد عربی پیدا می شود و نگاهش به آن قرآن می افتد و می گوید:آیا این قرآن را به من می دهی ؟ آخوند همدانی می گوید نه ولی می بیند کتابی زیر بغلش است می پرسد این چیست ؟ می گوید:دیوان یزید است

آخوند همدانی می گوید:بالاخره راضی شدم که آن دیوان را با این قرآن عوض کنم ، زیرا خیلی دلم می خواست اشعار یزید را ببینم ولی ازآن به بعد دیگر توفیق تلاوت قران از من سلب شد هرچه خودم را مهیا می کردم که  قرآن بخوانم اسباب آن فراهم نمی شد1(یادنامه آیت الله العظمی اراکی،ص 352)

 

حاج شیخ عبدالنقی نوری (از بزرگان و شاگردان میرزای شیرازی بزرگ)

آیت الله  حسن فرازی می گوید: هرکس به  هر مقام و منزلتی رسید از راه انس با حقایق قرآن است . قرآن همان طور که خودش بیان می کند نور است. قد جاء کم من الله نور و کتاب مبین 3(سوره مائده ،آیه 15)

نورش برای همه ی سالکان راه الهی محسوس است چرا که انسان را از جهالت ها و ظلمت ها نجات می دهد. هرچه انسان انس بیشتری پیدا کند می بیند که پرده ظلمتی کنار می رود و انسان را به خدا نزدیک   می کند ؛ از عالم مادی انسان را بیرون می  اورد  اسمانی و روحانی می کند. انس با قرآن برای اولیای دین بسیار پایدار بوده است به طوری که بعضی ها ملکه شان می شود.

مرحوم آیت الله حاج میرزا عبدالعلی تهرانی که از بزرگان علم اخلاق بود نقل می کرد مرحوم حاج شیخ عبدالنقی نوری هروقت می خوابید در    عالم خواب شروع می کرد به خواندن قرآن . اشخاصی که نزدیک ایشان بودند می دیدند که گاهی اوقات گیر می کرد و نمی توانست ادامه دهد.در این هنگام از خواب بیدار می شد و سراغ قرآن می رفت و آن را باز می کرد و آن جایی که  مانده بود از روی قرآن می خواند. این حالت بر اثر زیادی انس با قرآن  به وجود می آید. یعنی انسان به درجه ای می رسد که قران برای او ملکه می شود و حتی بدنش را در اختیار می گیرد ودر خواب هم همان ملکه قرآنی تجلی می کند. با این که بیدار نیست ولی لب و دندان و مخارج صوتی را در اختیار می گیرد.آری انس با قران است که چنین برکاتی را نصیب اهل تلاوت می کند و در همه حال او را تنها نمی گذارد.

انس تنها خواندن قران نیست ؛زیرا گاهی انسان قران تلاوت می کند اما در او تاثیر نمی کند. اگر بخواهیم با قران ارتباط داشته باشیم و در جان و تن ما تاثیر کند باید خود را مخاطب حقیقی قرآن قرار دهیم و به آن عمل کنیم .در این صورت است که موانست با قرآن، برقرار می شود و متقابلا قرآن نیز در زندگی یاور و مددکار ما خواهد بود.1(مجله بشارت سال دوم ، شماره 4 ،ص 25)

 

آیت الله محامی باد کوبه ای

از ویژگی های زاهد فرزانه آیت الله شیخ غلام حسین محامی بادکوبه ای مداومت بر تلاوت قرآن بود. ایشان همیشه مقید بودند در منزل قرآن  را بلند بخوانند در ماه رمضان مکرر قران را ختم می کردند.2(مکتب تفکیک، ص245)

به یاد دارم در سنین نوجوانی هنگام ماه رمضان با ایشان به مسجد گوهرشاد می رفتیم گاهی در یک نشست پنج جزء قرآن را می خواندند.

 

علامه استرآبادی

« یکی از دانشمندان بزرگ جهان اسلام علامه سید محمد باقر حسینی استر آیادی معروف به میرداماد است. او استاد ملاصدرا، فیلسوف معروف است. چون پدرسید محمدباقر، داماد محقق ثانی، آیت الله نورالدین کرکی، بوده است لذا به میرداماد معروف شده است.میرداماد در تعبدات به نهایت رسیده بود و قرآن مجید را بسیار تلاوت می کرد، به طوری که یکی از افراد مورد اعتماد ، برای من نقل کرده که در هر شب پانزده جزءقرآن می خواند.»1(فوایدالرضویه،ص419)

 

علامه سید محمد فروزان

استاد علامه سید محمد فروزان ،اهتمام بسیار به تلاوت و حفظ قرآن کریم داشت. به شاگردان خود پیوسته توصیه می کرد که همانند پدران و اجدادتان هر بامداد بعد از به جای آوردن نماز صبح ،به درگاه یگانه،حتما یک سوره یا حداقل چند آیه را پای نماز بخوانید.خلاصه آن که با قرآن [مانند فرشتگان] انس داشته باشید تا دلهایتان به نور قرآن روشن شود. (فصلنامه بینات،شماره9،ص40)

 

آیت الله محمدتقی آملی

آیت الله شیخ محمدتقی آملی رضوان آلله علیه می فرمود:«من در بحث فقه آیت الله سید علی آقا قاضی ،شرکت می کردم ،روزی از ایشان سوال کردم آن روز هوا بسیارسرد بود که ما می خوانیم و می شنویم که برای عده ای هنگام قرائت قرآن کریم ،آفاق بازمی شودو غیب و اسرار برای آن ها تجلی می کند ... در حالی که ما قرآن می خوانیم و چنین اثری نمی بینیم ؟! مرحوم قاضی مدت کوتاهی به چهره من نظر کرد ،سپس فرمود: بلی!آن ها قرآن کریم را تلاوت می کنند با شرایط ویژه ،رو به قبله می ایستند .....سرشان پوشیده نیست ،کلام الله را با هردو دستشان بلند می کنند ،با تمام وجودشان به آن چه تلاوت می کنند توجه دارند و می فهمند جلوی کسی ایستاده اند! اما تو قرآن را قرائت می کنی در حالی که تا چانه ات زیر کرسی رفته ای!و قرآن را روی زمین می گذاری و در آن می نگری....!

وبه راستی من همین طور قرآن می خواندم،مثل اینکه مرحوم قاضی با من و مراقب و ناظر بوده است. بعد از این ماجرا با تمام وجودم به سویش شتافتم و ملازم جلسه هایش شدم...»1(صفحات من تاریخ الاعلام فی النجف الاشرف،ص245.)

یکی از حکیمان

فیض کاشانی رحمة الله علیه از قول یکی از حکیمان چنین می گوید:« ابتدا قرآن را می خواندم و لذتی نمی بردم.چندی بعدکه آن را خواندم چنان بود که گویی آن را از رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم ، می شنوم که بر اصحابش می خواند. بالاتر رفتم وآن را ازجبرئیل شنیدم که  بر پیامبرمی خواند. از آن هم بالاتر رفتم و اینک آن را از خود خداوند می شنوم و لذتی می برم و تنعمی دارم که نمی توانم از آن بگذرم.» (المحجة البیضاء،ج2،ص248)

یکی از بزرگان

یکی از بزرگان می گفت که من به دو چیز امیدوارم:

اولا قرآن را با کسالت نخوانده ام، برخلاف بعضی که قرآن را آنچنان می خوانند که گویی شاهنامه می خوانند. قرآن کریمی که موجودی شبیه عترت است. ثانیه در مجلس عزاداری حضرت سیدالشداءعلیه السلام ،گریه کرده ام. (آیت الله العظمی بهجت،ر.ک:رضا باقی زاده،برگی از دفترآفتاب،ص166

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا