حسین معلم، معلم و نویسنده

 

1-حالِ معلّم، نافذتر از قالِ اوست!

2-بهترین درس معلّم، رفتارِ اوست.

3- یک معلّمِ خوب، همیشه دانش آموز است!

4-معلّمِ بی مهر، تمام زحمات خود را به هدر می دهد!

5-معلّم خوب، سخنش «تعلیم» و رفتارش «تربیت» است.

6-معلّم ها باید خوب حرف بزنند. و حرف های خوب بزنند!

7-معلّمی می تواند تغییر دهد که خودش تغییر کرده باشد! *

8-کوچک ترین رفتارِ معلّم از هزار نصیحتِ او مؤثّرتر است.

9-هر نوزادی که متولّد می شود، باری بر دوش معلّمان افزوده می شود.

10-گر معلّم ها «خوب» درس بدهند، دانش آموزان «خوب» یاد می گیرند!

11- معلّم خوب حتّی نگاهش را بین دانش آموزان به تساوی تقسیم می کند.

12-عاقبت روزی تخته سیاه ها زبان می گشایند و به ستایش معلّمان می پردازند.

13-آن چه معلّم بر روی تخته سیاه می نویسد، کم ترین چیزی ست که از او  می آموزیم!؟

14-  حکیمی گفته است: «پایت را همیشه جا پای معلّم بگذار، معلّم راه را اشتباه  نمی رود!؟»

15-  یک معلم خوب باید تدبیری بیندیشد تا به جای دانش آموز «دانا»، دانش آموز «توانا» تربیت کند.

16-  معلّمی که سینه اش لبریز از دانش و حقیقت است، دست و صورت ـ و حتّی پیراهنش ـ بوسیدنی ست!؟

17-  معلّم خوب به دانش آموزانش آب نمی دهد، بلکه آن ها را تشنه می کند، سپس چشمه را نشانشان می دهد!؟

18-  معلّم خوب به جای خوراک ماهی، به دانش آموزش تور ماهیگیری هدیه  می دهد، و به او ماهیگیری می آموزد!؟

19-  گاهی یک «فدایت شومِ» ساده ای که معلّم از تهِ دل می گوید، آینده ی بشریت و جهان هستی را تغییر می دهد!

20-  یک معلّم خوب باید آن قدر تدبیر، بَلَدیّت و سلیقه داشته باشد تا حلاوت و شیرینی علم را به دانش آموزانش بچشاند!

21-  یک معلم خوب باید بداند که معلّمی مانندِ «کندن چاه به مژه است!» (حوصله می خواهد و حوصله می خواهد و حوصله!)

22-  اندیشمند دین باور ایرانی (دکتر علی شریعتی) می گفت: «معلّم باید اندیشیدن را به دانش آموزان یاد دهد، نه اندیشه ها را»!؟

23-  دیکته ی وجود معلّم، دائم برای غلط یابی بین دانش آموزان دست به دست  می شود! معلّمان باید خیلی مراقب باشند! خیلی!

24-  معلّمم به من گفت؛ عزیزم! رمز بزرگیِ بزرگان، یک کلمه است! «خواندن»! (معلّم من خودش بزرگ بود! او زیاد می خواند. و زیاد می دانست!)

25-  معلّم نباید تاریخ مصرفش بگذرد! (معلّم باید دائم اطّلاعاتش را به روز کند. و هرلحظه در اندیشه ی جوانه زدن، رویش و بالندگیِ خود و دانش آموزانش باشد).

26-  معلّم باید همچون اقیانوس بزرگ و عمیق باشد. بزرگ بودن و بزرگ شدن معلّم با مطالعه میسّر می شود (معلّمی که مطالعه نکند، مانندِ اقیانوسی است به عمق یک سانتی متر!؟)

27-  معلّم  باید دائم حرف تازه داشته باشد! (معلّمی که دائم حرف تازه نداشته باشد، خیلی زود کارائی اش را از دست می دهد و مجبور می شود میدان را به مدّعیان بی لیاقت ـ که خودشان را معلّمان جامعه می دانند!؟ ـ واگذار کند).

28-  معلّمان  ناگزيراند  به رغم مشكلات عديده! از لا به لاي همين مشكلات، فرصت هايي ولو اندك برای «خواندن» دست و پا كنند تا خداي ناكرده به حاشيه رانده نشوند و رسالت بزرگ معلّم بودنشان خدشه دار نشود.

29-  تحصيل به معني واقعي و يادگيري عميق و پايدار به محتواي كتاب و «توانمندي معلّم» بستگي دارد (معلّم زمانی می تواند توانمند، فاضل، فرهیخته و اثرگذار باشد که مطالعه کند).

30-  یک معلم خوب باید بداند که همه ی اقشار جامعه ملزم به مطالعه هستند، به خصوص یک معلم! (یک پلیس خوب، پلیسی است که مطالعه کند. یک پرستار خوب، پرستاری است که مطالعه کند...) امّا برخی معلمان در حالی دانش آموزان را

به مطالعه دعوت  می کنند ـ و بر آن اصرار می ورزند ـ که خودشان سال هاست عادت به مطالعه را از یاد بر ده اند!)   

31-  اگر معلّم مطالعه نكند و روزآمد كردن اطّلاعاتش را از یاد ببرد، خيلي زود  به عنصري بي روح، غير فعّال و فاقد اعتبار تبديل  مي شود و تأثير گذاري اش را از دست مي دهد.

32-  کنفسیوس (فیلسوف و اندیشمند شهیر چین) می گفت: «در آن چه فراگرفته اید خود را کاملاً استاد سازید و همواره چیز      تازه ای یاد بگیرید تا بتوانید معلّم باشید).

33-  کنفسیوس می گفت: اگر می خواهید حاصل کاری را در «کوتاه مدّت» برداشت کنید، گندم بکارید. اگر می خواهید حاصل کاری را در «میان مدّت» برداشت کنید، درخت بکارید. و اگر می خواهید جامعه تان برای همیشه در فرزانگی به سر بَرد، انسان تربیت کنید! (مسئول تربیت انسان، معلّم است).

34-  افلاطون (فیلسوف و اندیشمند شهیر یونانی) می گفت: «زدودن اندیشه های ناپاک از ذهن، بسی مهم تر از پالودن بدن، از بیماری هاست.» (مسؤول زدودن اندیشه های ناپاک از ذهن ـ و نیز پالودن بدن از بیماری ها ـ معلّم است!؟)

35-  افلاطون می گفت: «حاکم باید حکیم باشد.» معلّمِ من می گفت: «معلّم باید حکیم باشد! اگر معلّم حکیم باشد، حاکمِ حکیم تربیت می کند.» معلّمِ من خودش حکیم بود. معلّمِ من حکیمان زیادی تربیت کرده بود.

36-  اگر جامعه ای بسامان، بالنده و پُرافتخار است، باید به معلّمان آن جامعه درود فرستاد. و اگر جامعه ای نابسامان، بیمار و       بی آبروست باید از معلّمانِ آن جامعه پرسید: «چرا؟!»

37-  معلّم، مادرِ تمام شغل هاست! اوست که متولّیِ تعلیم و تربیت مهندسان و پزشکان و پرستاران و پلیسان و مدیران و مسؤولان و صاحبان همه ی شغل هاست... .

38-  معلّم صاحبِ شریف ترین شغل دنیاست. شغل معلّم آن قدر شریف، مقدّس و محترم است که بزرگان و صاحب نظران      گفته اند؛ معلّمی در حقیقت شغل نیست، بلکه رسالت و پیامبری ست. زیرا معلّم، تنها آموزش دهنده ی اطّلاعات و انتقال دهنده ی محفوظات نیست، بلکه الگوی آشکار همه ی خوبی هاست.

39-  هیچ کس در جامعه به اندازه ی معلّم تأثیرگذار نیست. اوست که به دلیل تأثیرگذاری اش خوش بختی یا شوربختی فرد و جامعه را رقم می زند.

40-  نفوذ در قلمروِ ذهن و ضمیر انسان ها به سادگی میسّر نمی شود. هیچ کس نمی تواند به سادگی تارِ دل ها را بلرزاند و بر فراز قلب ها و اندیشه ها صعود کند. این مهم فقط با عشق و عمل «مادران» و «معلّمان» میسّر می شود.

 

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا