یزدفردا

از وقتي كه بمب خبري افشاي فيش‌هاي حقوقي زير كرسي رياست دولت يعني آشيخ حسن اعتدال‌الملك تركيد. پدر عزيز و بزرگوارم يعني همان زبان‌دراز «آيينه» هراسان فيش خرداد ماه را كه شامل معوقات هم ميشد زير تشكچه‌اش كه بر روي آن مي‌نشستند قايم كرده بود و دائم از آن حفاظت مي‌كرد.
هركدام از عيال و فرزندان هم كه موبايل به دست نزديك مي‌شدند، فرياد ميزد: نمي‌گذارم افشا كنيد هشت سال بردند و خوردند كجا بوديد؟ دكل را بردند نفهميديد. از صندوق تامين اجتماعي به اندازه هفتصدتا حقوق‌هاي نجومي پاداش به وكيل و وزير و مدير دادند هيچ نگفتيد.
ب.ز_ م.خ_د.ذ خ.چ.ا.ص (به اندازه تمام جدول الفبا) با ياري بعضي از آقازاده‌ها و اخوي‌زاده‌ها و نوه و عموزاده‌ها كشتي كشتي نفت را دربردند، خواب بوديد حالا كه دوازده درصد به حقوق من سراپا تقصير اضافه شده و با معوقات يكجا به حساب اين بازنشسته ورشكسته ريختند حالا موبايل دست گرفتيد و مي‌خواهيد عكس بگيريد. بابا آبرو دارم نكنه از ديوان محاسبات هستيد؟ راستي از كجا آمديد!؟ چطور تو رسانه‌ها مي‌نويسند: بانك‌ها بيمه‌ها و شركت‌هاي دولتي ورشكسته هستند حالا چگونه مديرانش پاداش گرفتند؟ آيا پاداش ضرر گرفتند؟! بعد دوباره محكم‌تر تشكچه موصوف را گرفته و مي‌گويد تا موبايل‌هايتان را نبريد از اينجا بلند نمي‌شوم. خوانندگان عزيز ببخشيد. پدر عزيزم موصوف‌ به زبان دراز معمولاً در ايام تابستان مبتلا به يك بيماري مي‌شود و اكنون هم فكر مي‌كنم دچار همان بيماري حقوق (خود نجوم بيني) شده است. دعا مي‌كنم هم آخر كار زبان‌دراز و سرنوشت پرونده حقوق‌هاي نجومي عاقبت به خير شوند.

زبان دراز‌زاده