دایی جان اصلاحطلب در حال نقل قول از ظریفالممالک دیپلمات بود که گفته است: سود ناشی از یک فقره پولشویی چند برابر بودجه وزارت خارجه است. چشمتان روز بد نبیند همین که کلمه (پولشویی) به گوش خان عمو خورد از حجره بیرون پرید و فریاد زد... غلومی غلومی چماقت کو؟ کی بود؟ که این کلمه دشمن شاد کن را بر زبان آورد و آب به آسیاب دشمن ریخت؟ دایی جان خودش را جمع و جور کرد و گفت هیچکس نبود یک موتور سواری فکر کنم ظریف نام بود گفت و در رفت! چرا خان عمو شما جوش میآوری؟ پولشویی که در همه کشورها رواج دارد و با آن دولتها مبارزه میکنند، در سطح جهان هم با قانون و تفاهمنامه (F.A.T.F) با آن میجنگند چشمتان روز بد نبیند تا این دو کلمه (پولشویی و F.A.T.F) از دهان دایی جان بیرون آمد خان عمو داد زد: یکی این بلندگوی بیگانه شاد کن را خفه کند... آمیرزا آرام دایی جان را از صحنه دور کرد و گفت: مگر نمیدانید دلواپسان به این دو کلمه حساسند! یادت نیست همین خان عمو قدیمها به (آب نبات مغزی) حساس بود و بچهها سربه سرش میگذاشتند نمیدانم چرا؟ و چه خاطره بدی از این (آبنبات مغزی) داشت؟ به محض اینکه میگفتند از خجالت سرخ میشد و فحش میداد... در این حال باز صدای خان عموی دلواپس بلند شد گویا یکی آدرس (پشمشویی) آمیرزا را پرسیده بود خان عمو با (پولشویی) اشتباهی فهمیده بود!!!...
زباندراز