زباندراز دربدر دنبال شمع میگشت. زباندراززاده پرسید پدر فکر خاموشی احتمالی برق هستی؟ گفت: نه پسرم در زندگینامه ادبا و فضلا نقل شده رمز موفقیتشان خوردن دود چراغ موشی و شمع است چون همهچی از جمله ضربالمثلها دچار تحول و درحال بهروز شدن است بنده میخواهم دود چراغ یا شمع بخورم و امثالالحکم مرحوم علیاکبر دهخدا را مطابق با روز تصحیح کنم.
مثلاً همین ضربالمثل دگران کاشتند و ما خوردیم… حالا شده هرچی ما و دیگران میکاریم آنها میخورند ولی هیچی نمیکارند تا باز دگران بکارند آنها بخورند به سبک مرحوم دهخدا در توضیح آن میگویم مردم قطره قطره پسانداز نمودند دریا که شد صاحبان صندوقهای اعتباری خوردند و رفتند دولت هم از ترس سر و صدای مالباختگان از جیب ملت برداشت و بازپرداخت کرد یا قضیه خصوصیسازی معادن و کارخانجات عدهای کاشته بودند تا دیگران بخورند اما نورچشمیها با جاش میل فرمودند امّا کارگران معترض کتکش را خوردند.
یا اخیراً برادران و چینیها از برق ارزان در مزارع دیجیتالی (بیتکوین) تولید میکنند ماشاا… درآمد خوبی به جیب میزنند ولی بهره مردم از کشته آنها، خاموشی و گران شدن برق برای جبران کاشته آنهاست. القصه هرچه قدیمیها کاشته بودند جدیدیها خوردند بدون آنکه برای آیندگان چیزی بکارند. زباندراززاده در حاشیه افاضات پدرش نوشته است: اگر ابوی گرامی بازهم چرندیات به جای طنز نوشتند این دفعه تقصیر دود شمع بوده زیرا تقلبیاش را به ایشان داده و لذا دود شمع تقلبی خوردن محصولی بهتر از این نمیکارد تا دیگران بخورند!!
زباندراز