زمان : 25 Mordad 1388 - 01:37
شناسه : 18622
بازدید : 26303
200نفر از دوستان مهندس غالبي (یزدی)براي آزاديش روزه مي گيرند(با نام  دویست نفر امضاء کننده ) 200نفر از دوستان مهندس غالبي (یزدی)براي آزاديش روزه مي گيرند(با نام دویست نفر امضاء کننده )

200نفر از دوستان مهندس غالبي براي آزاديش روزه مي گيرند(با نام افراد حمایت کننده )
بیش از دویست تن از فعالان سیاسی، اجتماعی، دانشجویی و وبلاگ نویسان در حمایت از دوستشان مهندس حمزه غالبي كه 56 روز است كه در انفرادي به سر مي برد روزه می گیرند.

به نام خدا

ملت شريف ايران

بيش از 56 روز از بازداشت غيرقانوني مهندس حمزه غالبي، دانشجوي كارشناسي ارشد دانشگاه تربيت مدرس و رييس ستاد جوانان مهندس موسوي مي گذرد. پيش از اين طي نامه اي به آيت الله هاشمي شاهرودي خواستار آزادي وي شده بوديم كه متاسفانه بي نتيجه ماند.

متاسفیم که بگوییم امید بسیاری در ایران با ادامه یافتن بازداشت غیر قانونی فرزندان ملت من جمله مهندس غالبی به عدالت قضایی ناامید شد و بسیاری نیز، دیگر قوه قضائیه را ملجاء و پناه خود نمی دانند و نگران بسط و گسترش رفتارهای فراقانونی در دستگاه قضایی کشورند.

با اين اوصاف از آنجا كه هيچيك از مسئولان امر نسبت به بازداشت غيرقانوني ايشان و استمرار آن پاسخگو نيستند، ما براي آزادي ايشان به خداي تبارك وتعالی پناه مي بريم و يكشنبه 25 مردادماه را به اميد آزادي مهندس غالبي و ساير زندانيان سياسي روزه مي گيريم.

امضاء کنندگان:

جواد آذر نگار- بابک آذری- آرش آقايي- آقاعمو- داوود ابوترابی زارچی -

سمانه ابولپور- لیلا آراسته- حسین احرار- مجتبا اژه ئیان- سهیلا احسانی-

سیدحسین احرار- مژگان احمدی- رضا احمدي مجاوري - عسل اخوان- محمد استکی -

 مطهره اسلامی- فاطمه اشرفی مهابادی- محمد اشعری- هدی اعلم - حمیده امیری –

مهدی امیری صفت- مرضیه ایزدیان- مهدي ايزد پناه - رضا باوفا- رامین باوفا- زینب بحرینی-

 فرهاد بخشی- سعید بدخش- مسعود برجیان- سارا برين- فاطمه بهزادی - صدیقه بهزادی-

فاطمه بهزادی- بهراد بهشتی- بیگلربیگی - سيد اميرپاكزاد مقدم - پورحسن - هانيه پور ناصري -

مسلم پروین-تابش- امیر تاجرنیا- علی تقی پور- احسان توکلی- سمرا توکل - عطا تهرانچی-

 علی جعفری- مسعود جلادت- جمشیدی- الهام جوادی- یاشار جیرانی- حسین حاجبیان-

امیر حاجی نژاد- مجيد حداد - امین حکمت- حسین حمیدیا-سید جواد حیدری-

جواد حیدری- حسین حمزه پور- حمیده خدا بنده لو- طاهر خزايي- -زهره خليل پور-

 حسین خسرونژاد - حامد خوانساری - محمد خوربک- محمد تقی داستانی- یاسمن دادور-

اشرف درویش - درویشی- مصطفي دهباشي زاده - حسن دهقان- مسعود رنجبر- امیر رحیم پور -

 محمدرضا رحیمی راد- سعيد رضوي فقيه – نادره رضایی- میثم رستم لو- مسعود رهبری- روحی

- داوود روشنی- زارعیان- زارع - عبدالله زبردست - محمدزهی- فهیمه سادات ذاکری-

حسین سبحان اللهی- مرتضا سید محمدی- سمیع پور - سمیع نژاد - هادی سروش –

 سعیدی- الناز شالبافیان- امید شاکر- سعید شبستری - شقایق شریفی پور- محمد شکوهی -

نیما شیخی پور- محمد شفیعی- محمد شکوهی – سید محمد سعید شجاعی- روح الله شهسوار-

 فرشاد شمس - امیر شیخها- محمد شيباني -رجاء الدین صادقی - اسماعیل صحابه - بابک صمدی-

احمد طالبی- علی رضا طاهری - سيد بنيامين طاهري راد - مرتضی طباطبائی پور- عطا طهرانچی –

 عابدینی- عباسیان- پویا عارفی – پروین عالمی- پويش عزيززاده- نوش آفرين عزيزي--

مهرآفرين عزيزي- سحر عزيزي- محمد سعید غالبی - فیروزه غالبی - افسر غالبی -

 الهه غالبی - زینب غالبی - حمیده غالبی - فرحناز غالبی - سعیده غالبی -محمد سعید غالبی -

 فیروزه غالبی- فاضلی کیا - امین فلاح – فکوری- عليرضا فرخ نيا - محمدرضا فروهر زاده - محمد قائمی–

 قاسمی- قلم چی -كمال قرقچيان – قربانی- حامد کرمی نیا- فاطمه کاظمی- حميدرضا كارگر-

 سید حسن کاظم زاده - فرزانه کاجی - حسين كافي- محمد کی ارسلان- سیاوش کیخایی

- مجید کلثومی-سیاوش کیهانی-حسین گلشن - گوهری - گیلانی - محمد لکی - سمیه لنگرودی

- کاظم متولی- محسن موسوی- احسان محمدی- محمد مخاطبی -احسان مختاری-

علي مومني-شروین مقیمی-پروین مقصودی- سید امیر مدرسی- سید محمد علی مدرسی

- حجت مشایخی- یحیا مسعودی نژاد- امید محدث - سید لعیا مهینی- سید محمدی-

 مهدی محمودیان - مفید- مهدیه مینوی - مهدی محمودیان- عادل محمدحسینی-

 سید محمد علی مدرسی- پوریا موسوی- میرناصری --همايون مختاري- سيد شهاب ميرركني

- ناهید مولوی- امير مظفري- علي معين صمداني - هادي معين صمداني- آزاده مهرجو

- میر – سیده لعیا مهیمنی- حمید میربزرگ- مفید- مسعود نظری- صادق نقاش زاده -

سید علیرضا نظام الحسینی- حسین نعیمی پور- مرتضا نائمه–

 نعمتی نورآباد-شيما نوروزي - مجيد وفايي شاهي- سیاوش وثوقی- سهیل وطن پرست- میترا یوسفی

گفتنی است مادر حمزه غالبی  قبلا نامه ای را خطاب به فرزندش منتشر نموده که عینا منتشر می شود :

حمزه جان !

35 روز است که چشمانم به در خیره شده تا قامت رعنای تو را ببینم صدای گرم تو را بشنوم .

مادر جان! امشب من به سوی خانه خدا می روم، می روم تا به در حرم جدّم شکایت کنم از کسانی که تو را از من جدا کردند و تو را جلوی چشمان پدرت ربودند ! می روم به جدم پیامبر خدا شکایت کنم که یا رسول ا... فرزند من به چه اتهامی دستگیره شده می روم تا درپشت فبرستان بقیع پیش مادرم فاطمه شکایت کنم شکایت تو را پیش آنها می برم. مادرم! حال می فهم که چطور به تو که دختر پیامبر خدا بودی اهانت شد و به خانه تو ریختند و تو را در بین درو دیوار . . . .

خدایا به تو شکایت می کنم ، خدایا روبه سوی هرکه رفتم و گفتم آخر بگویید فرزندمن کجاست و به چه اتهامی دستگیره شد جوابم را نداند من یقین دارم خدایا تو که پناه بی پناهان هستی جواب من و فرزندم راخواهی داد خدایا از در خانه ات نمی روم تا جواب شکایت مرا بدهی حمزه جان کجایی صورت ماهت راببوسم و از تو حلالیت بطلبم مادر را حلال کن که تو در کودکی از آغوش خود دور می کردم تا به بچه های مردم علم بیاموزم همیشه این نگرانی داشتم مبادا فرزند خودم را فدای فرزندان مردم کرده باشم اما حال خوشحالم که تو معلمین بهتر از من داشتی که به تو درس مردانگی وآزادگی آموخته اند درس مردم دوستی و وطن دوستی . مادرم امشب نیستی که تو را در آغوش بگیرم و از تو خداحافظی کنم اما بدان که آنجا که رفتم جواب تمامی لحظه های تنهایی تو و اشک پدرت را از خدا دادخواهی میکنم .

حمزه جان می دانم که اگر در کنارم بودی از من می خواستی فقط برایت دعا کنم مطمئن باش که همه دوستان و آشنایان و . . . . .دعاگویت هستند توتنها نیستی بلکه در فلب همه جاداری

مادرم امید وارم هر چند نگذاشتند برای بدرقه پیش مادرت بیایی اما برای استقبال مادرت بیایی منتظردیدارت درفرودگاه هستم .

 

                                    مادرت

پارلمان‌نیوز: مادر حمزه غالبی ، رئیس ستاد جوانان میر حسین موسوی که بعد از انتخابات ریاست جمهوری بازداشت شده، نامه‌ای برای فرزندش  که روزهاست از او خبری در دست ندارد نوشت.

به گزارش پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلمان‌نیوز»، او نوشت:

حمزه جان!

آن لحظه که از خانه بیرون رفتی و گفتی نگران من نباشید گویی حس غریبی به ما گفت که نگرانت باشیم هنوز چشمان ما داشت رفتنت را نظاره می‌کرد که خبر آورند دستگیر شدی. به یکباره دیوار ها بر سرم خراب شد، چرا گذاشتم برود چرا ؟ شب تا صبح را همراه پدرت که با چشمان سرخ و صورت سوخته از گاز فلفل سپری كردیم، ولی انگار غم دیگری وجودش را می سوزانید،اینکه چگونه در برابر چشمانم فرزندم را ربودند و من نتوانستم کاری بکنم به کدامین جرم و گناه! هر وقت به تو زنگ می‌زدم، می‌گفتم کاری داری، می‌گفتی برایم دعا کن. چگونه شبها و روزها برای سرزمین خود کارکردی تا خفتگان را بیدار کنی هر وقت می‌گفتم نمی‌توانید، می‌گفتی: ما سعی‌ می‌کنیم مادر جان! اکنون 15 روز است که برایت دعا می‌کنم. نمی‌دانم اکنون در کجائی و چه می‌کنی آرزوی شنیدن صدایت دارم که دوباره بگویی: جانم! . . . . . . . 15 روز است که برایت دعا می‌کنم، هر شب خواب آمدنت می‌بینم خواب در آغوش گرفتنت. مادر جان! نمی‌دانم سالم هستی یا نه ؟

نمی‌دانم چه جرمی مرتکب شده‌ای که باید این چنین در زندان باشی آیا در زندان هستی یا . . . . . . آنهایی که آدم می‌کشند با قرار وثیقه‌ای آزاد می گردند یا هر روز به دیدنشان می‌روند و می‌توانند وکیل داشته باشند اما تو چی؟ . . . . . تو که در اوج جوانیت فقط به اصلاح کشورت می‌اندیشیدی بقول خودت تنها سرگرمیت خرید کتاب‌ها و خواندن آن بود.

هر صبح از خواب که بر می‌خیزم به دنبال کفشهایت می‌گردم و بعد از لحظه‌ای به خود می‌گویم راستی چقدرتو ساده‌ای! حق من مادر نیست که بدانم فرزندم به چه جرمی 15 روز ، ودرکجا زندانی شده!

خدایا به غیر از تو هیچ پناهی و فریادرسی نداریم صدایمان را فقط تو شنوایی و تو فریاد رس!

خدایا آه و فغان من به عرش تو می‌رسد

خدایا همچنان که به مادرم زهرا صبر دادی به من و فرزندم هم صبر بده

مادرت