زمان : 22 Azar 1404 - 22:42
شناسه : 217117
بازدید : 859
ریشه‌های زوال عقل تا دوران کودکی امتداد دارند ریشه‌های زوال عقل تا دوران کودکی امتداد دارند یزدفردا؛ زوال عقل معمولاً با سالمندی گره خورده است، اما این بیماری ناگهان و بی‌مقدمه ظاهر نمی‌شود.برخی از عوامل خطر آن حتی ممکن است پیش از تولد آغاز شوند و برخی دیگر در مسیر رشد کودک تا جوانی شکل بگیرند.بر اساس پژوهش‌ها، همین دوره‌ها می‌توانند بهترین زمان برای مداخله و پیشگیری باشند

به گزارش یزدفردا به نقل از sciencealert؛ مطالعات پیشین مجموعه‌ای از عوامل خطر قابل‌تغییر برای زوال عقل را شناسایی کرده‌اند، اما تغییر این عوامل پس از آغاز فرایند تحلیل‌رفتن مغز چندان مؤثر نیست. همین موضوع پژوهشگران را تشویق کرده است که به نخستین مراحل زندگی بازگردند و به دنبال اقداماتی باشند که شاید در آینده تفاوت واقعی ایجاد کنند

یک مطالعه که در سال ۲۰۲۳ توسط پژوهشگرانی در سوئد و جمهوری چک انجام شد، چند عامل مرتبط با تولد را شناسایی کرد که با افزایش اندک خطر زوال عقل در سال‌های بعد زندگی همراه بودند.

برخی از این عوامل، مانند دوقلو بودن، خارج از کنترل افراد هستند. اما عواملی دیگر—مثل فاصله‌ی کوتاه بین تولد فرزندان یا بارداری در سن بالای ۳۵ سال—می‌توانند در تصمیم‌گیری‌های والدین نقش داشته باشند.

در این مقاله می‌توانید خلاصه‌ی ویدیویی برخی از این پژوهش‌ها را ببینید.

مطالعه‌ی دیگری که در اواخر سال ۲۰۲۴ منتشر شد، عوامل خطر زوال عقل را در بزرگسالان جوان ۱۸ تا ۳۹ ساله بررسی کرد. تیمی به رهبری مؤسسه‌ی جهانی سلامت مغز (GBHI) در ایرلند، گروهی از متخصصان از ۱۵ کشور جهان را گرد هم آورد تا به تدوین برنامه‌ای مادام‌العمر برای تقویت سلامت مغز کمک کنند.

فرانچسکا فارینا، عصب‌شناس GBHI، می‌گوید: «دوران جوانی یک پنجره‌ی مداخله‌ی بسیار حیاتی است که می‌تواند به‌طور چشمگیری خطر زوال عقل را در سال‌های بعد کاهش دهد.»

او تأکید می‌کند: «برای دستیابی به پیامدهای سالم‌تر برای مغز، بزرگسالان جوان باید به‌عنوان شرکای اصلی در پژوهش، آموزش و سیاست‌گذاری در نظر گرفته شوند.»

برخی از عوامل خطری که پژوهشگران شناسایی کرده‌اند به سبک زندگی مربوط می‌شوند؛ از جمله مصرف زیاد الکل، سیگار کشیدن، کم‌تحرکی و انزوای اجتماعی.

برخی دیگر ماهیت محیطی دارند، مانند قرارگرفتن در معرض آلودگی هوا، آسیب‌های تروماتیک مغزی، کاهش شنوایی یا بینایی، یا سطح پایین تحصیلات. گروهی دیگر نیز مشکلات سلامتی هستند که اغلب از انتخاب‌های سبک زندگی ناشی می‌شوند؛ از جمله چاقی، دیابت، فشار خون بالا، کلسترول LDL بالا و افسردگی.

در مجموع، پژوهشگران معتقدند بسیاری از این عوامل خطر در واقع مراحلی هستند که می‌توان با اصلاح آن‌ها، احتمال ابتلا به زوال عقل را کاهش داد—آن هم از سنی بسیار پایین‌تر از آنچه اغلب تصور می‌شود.

تیم پژوهشی در مقاله‌ای که اوایل امسال در نشریه‌ی The Conversation منتشر شد، نوشت: «آیا ممکن است ریشه‌های زوال عقل تا دوران کودکی یا حتی نوزادی امتداد داشته باشند؟ شواهد فزاینده نشان می‌دهد پاسخ مثبت است و قرار گرفتن در معرض عوامل خطر در دهه‌ی نخست زندگی—یا حتی در دوران جنینی—می‌تواند پیامدهایی مادام‌العمر برای خطر زوال عقل داشته باشد.»

آن‌ها توضیح می‌دهند که بیشتر پژوهش‌های مربوط به زوال عقل به‌طور طبیعی بر تغییرات شناختیِ مرتبط با افزایش سن در سال‌های پایانی عمر تمرکز دارند، اما شواهد رو به رشدی وجود دارد که نشان می‌دهد بسیاری از تفاوت‌های ساختار و عملکرد مغز که در سالمندان مبتلا به زوال عقل دیده می‌شود، ممکن است دست‌کم بخشی از آن‌ها از دوران کودکی وجود داشته باشند.

به گفته‌ی این تیم، نمونه‌های متعددی این موضوع را تأیید می‌کند.

در مطالعات بلندمدتی که توانایی شناختی افراد در طول زندگی‌شان پیگیری شده است، یکی از مهم‌ترین عواملی که توان شناختی فرد را در ۷۰ سالگی توضیح می‌دهد، سطح توان شناختی او در ۱۱ سالگی است.

به بیان دیگر، سالمندانی که مهارت‌های شناختی ضعیف‌تری دارند، اغلب این ضعف را از کودکی داشته‌اند و تفاوت‌ها صرفاً نتیجه‌ی افت سریع‌تر شناختی در سالمندی نیست.

نشانه‌ی احتمالی دیگر، شواهد مربوط به آسیب‌ها یا ناهنجاری‌های مغزی در سال‌های بعد زندگی است که ممکن است به رویدادها یا رفتارهای دوران جوانی مرتبط باشند.

نویسندگان توضیح می‌دهند: «الگوهای مشابهی هنگام بررسی تصاویر مغزی برای یافتن نشانه‌های آسیب مرتبط با زوال عقل دیده می‌شود؛ به‌طوری‌که برخی تغییرات به نظر می‌رسد بیشتر با مواجهه با عوامل خطر در اوایل زندگی ارتباط داشته باشند تا با سبک زندگی ناسالم فعلی.»

آن‌ها در جمع‌بندی می‌گویند: «شاید زمان آن رسیده باشد که پیشگیری از زوال عقل را به‌عنوان هدفی مادام‌العمر در نظر بگیریم، نه صرفاً موضوعی مربوط به سالمندی.»

در مطالعه‌ی سال ۲۰۲۴، برخی از عوامل خطر شناسایی‌شده بدیهی به نظر می‌رسند؛ مثلاً مصرف الکل و سیگار که به‌طور کلی برای سلامت مضر هستند، یا آسیب مغزی که مستقیماً خطر زوال عقل در آینده را افزایش می‌دهد.

اما برخی عوامل مسیر پیچیده‌تری دارند. برای نمونه، کاهش شنوایی یا بینایی نیز با زوال عقل مرتبط است؛ شاید به دلیل تحلیل‌رفتن مغز یا افزایش انزوای اجتماعی.

عوامل خطر زوال عقل در طول زندگی

(Farina و همکاران، Lancet Healthy Longevity، ۲۰۲۴)

شناخت عوامل خطر یک موضوع است و کاهش آن‌ها موضوعی دیگر و دشوارتر. پژوهشگران پیشنهاد می‌کنند که این مسئله باید در سطوح فردی، اجتماعی و ملی مورد توجه قرار گیرد.

در سطح فردی، کمک به مردم به معنای افزایش آگاهی درباره‌ی اهمیت سلامت مغز و عوامل خطر است. به گفته‌ی پژوهشگران، این کار می‌تواند از طریق کمپین‌های سلامت عمومی و آموزش در مدارس انجام شود و حتی با مالیات‌گذاری بر موادی که به سلامت مغز آسیب می‌زنند—مانند الکل و سیگار—تأمین مالی شود.

در سطح اجتماعی، تیم پژوهشی پیشنهاد می‌کند شورای مشورتی متشکل از جوانان با پیشینه‌های متنوع تشکیل شود تا «به‌عنوان پل ارتباطی با دولت‌های محلی عمل کرده و دانش زمینه‌ای درباره‌ی سلامت مغز در جامعه ارائه دهد.»

در سطح ملی نیز این گروه توصیه می‌کند منشور سلامت مغز تدوین و به آن پایبند شوند تا افراد در تمام طول زندگی در مسیر حفظ سلامت مغز باقی بمانند.

لورا بویی، متخصص سالمندشناسی اجتماعی در GBHI، می‌گوید: «اشتیاق واقعی‌ای در میان جوانان برای یادگیری بیشتر درباره‌ی سلامت مغزشان وجود دارد. آن‌ها آگاهی بالایی نسبت به شناخت و تنوع عصبی دارند و بسیاری با تشخیص‌هایی مانند ADHD یا اوتیسم همذات‌پنداری می‌کنند.»

او می‌افزاید: «همین آگاهی، علاقه‌ی شدید آن‌ها را برای درک بهتر و بهبود سلامت مغزشان برمی‌انگیزد.»

البته عوامل شناسایی‌شده ثابت و تغییرناپذیر نیستند. به گفته‌ی پژوهشگران، عوامل نوظهوری نیز وجود دارد که نیاز به بررسی بیشتر دارند؛ از جمله مصرف غذاهای فوق‌فرآوری‌شده، مصرف مواد مخدر، زمان استفاده از صفحه‌نمایش، استرس و قرار گرفتن در معرض میکروپلاستیک‌ها.