زمان : 16 Mehr 1392 - 20:02
شناسه : 78026
بازدید : 11513
غزلی از وحشی بافقی:چون طفل اشک پـرده در راز نیستم/	از مـن مـپـوش راز کـه غـمـاز نـیسـتـم مولانا کمال الدینی (شمس الدین) محمد وحشی بافقی غزلی از وحشی بافقی:چون طفل اشک پـرده در راز نیستم/ از مـن مـپـوش راز کـه غـمـاز نـیسـتـم

سرویس فرهنگی یزدفردا :در جهت همراهی با کنگره مولانا کمال الدینی (شمس الدین)  محمد وحشی بافقی بزرگمرد ادبیات ایران که از سرزمین آهن و فولاد شهر بافق واقع در استان یزد  به دنیا معرفی شده است

یزدفردا در جشنواره فرهنگی این بزرگمرد خطه کویر اقدام به برپایی جشنواره فرهنگی اشعار و مطالب مرتبط با وحشی بافقی نموده است و در این راستا غزل " 

.خـوشسـت آن مه بـه اغیار آزمودمبه من خوش نیست بسیار آزمودم

   " را در ادامه می خوانید:      روحش شاد

چون طفل اشک پـرده در راز نیستم از مـن مـپـوش راز کـه غـمـاز نـیسـتـم
در انتـظار اینکه مگر خـواندم شـبـی یک شب نشد که گوش بر آواز نیستم
بیخود مرا حکایت او چیست بر زبان گـر در خـیـال آن بــت طـنـاز نـیـسـتــم
در بـزم عشـق نرد مرادی نمی زدم زانرو کـه چـون رقـیب دغـا بـاز نیسـتـم
گـر تـرک خـانمـان نکـنم از بـرای تـو وحـشـی رنـد خـانـه بـرانـداز نـیـسـتـم




و یادش گرامی باد