زمان : 01 Mehr 1393 - 20:08
شناسه : 93885
بازدید : 2425
 به مناسبت آغاز سال تحصیلی مدارس و دانشگاه­ها به مناسبت آغاز سال تحصیلی مدارس و دانشگاه­ها محمود امینی محقق و استاد دانشگاه

باسمه تعالی

به مناسبت آغاز سال تحصیلی مدارس و دانشگاه­ها

رسالت تعلیم و تربیت       

 قال رسول­الله (ص) : انی بعثت معلماً

با آغاز سال تحصیلی فصلی نو و بهاری دوباره در تعلیم و تربیت کودکان، نوجوانان وجوانان این مرز وبوم آغاز می شود. در هر سرزمینی و در هر عصری فعالیت­های متنوعی در زمینه­های مختلف کشاورزی، صنعت ،خدمات، امنیت، قضاوت، سیاست و... انجام می­پذیرد که همه از اهمیت بالایی در سرنوشت کشور برخوردار است. اما تردیدی نیست که کار تعلیم و تربیت از همۀ اینها مهم­تر و سرنوشت سازتر است وحتی به لحاظ تاثیر منابع انسانی در همۀ بخش­ها، می­توان گفت توفیق یا شکست در هر عرصه­ای به موفقیت و یا شکست در کار تعلیم و تربیت گره خورده است و  به­طورمستقیم متأثر از نظام تربیتی است.

 علیرغم تأثیرات ژنتیکی، حداقل نیمی از شخصیت هر انسانی در گرو تعلیم وتربیتی است که در مورد او اعمال شده است، بخصوص در دوران کودکی و نوجوانی، که زمان شکل­گیری شخصیت هر انسانی است. بنابراین سرمایه­گذاری در بخش تعلیم و تربیت برخلاف تصور بعضی­ها از سودآورترین، مطمئن­ترین و اثرگذارترین سرمایه­گذاری­ها است. البته باید توجه داشت که تعلیم وتربیت، یک علم و به تعبیری یک هنر است که دارای اصول، مبانی،راهبردها وسیاست گذاری­هایی است که پیاده کردن دقیق و کارشناسانۀ آنها می­تواند رسیدن به هدف نهایی را آسان نماید .

از آنجا که مخاطب تعلیم و تربیت، روح و روان آدمی است و از پیچیدگی­های خاصی برخوردار است،  کار تعلیم و تربیت، دانش، ظرافت و دقت ویژه­ای می­طلبد و ورود اشخاص و گروه­های غیر متخصص در این حوزه آسیب­های جدی و دراز مدتی را می­تواند به دنبال داشته­باشد. به همین دلیل ضروری است که در هر جامعه، ساز و کار دقیقی برای گزینش علمی، پرورش  و نظارت بر دست اندرکاران تعلیم  و تربیت وجود داشته باشد و مراعات شود .

در تعلیم، انتقال مفاهیم وافزایش آموخته­های ذهنی، بخش عمده­ای از هدف را به خود اختصاص می­دهد و با عنایت به این­که در دوران کودکی و نوجوانی، ذهن، قدرت یادگیری بالایی دارد و این توانایی در دیگر دوره­های زندگی تکرار نخواهد شد، لذا استفاده از این فرصت طلایی برای افزودن بر دانسته­های کودک ونوجوان و گزینش بهترین­ها و مهمترین­ها در اولویت قرار می­گیرد که البته به مهارت و آگاهی فراوانی نیاز دارد.

از آنجایی­که شکل­گیری و قوام شخصیت کودکان و نوجوانان هدف تربیت می­باشد و نتیجۀ آن باید نهادینه شدن رفتارهای ارزشی و خصلت­های پسندیده و عادت­های نیکو باشد، طبعاً تربیت از حساسیت دوچندانی برخوردار است. البته بنا نیست مربی، چوب کجی را راست کند و یا روح و روان طغیان­گر و سرکشی را رام نماید که چنین برداشتی در تربیت خود می­تواند نقض غرض محسوب شده و تأثیر منفی داشته باشد. چه بسا تلاش­هایی که باهدف تربیت مصروف شده ولی نتیجۀ عکس داشته است.

 به تصریح قرآن، انسانها با فطرت الهی و پاک آفریده شده­اند (فطرت الله الذی فطر الناس علیها ...) فطرتی که حق­گرایی و حق­جویی و گرایش به فضایل اخلاقی و پرهیز از رذائل اخلاقی مقتضای آن است، فطرتی که محبت و عشق به زمین وزمان، جماد ونبات وانسان، جلوۀ آن است. کار تربیت ایجاد زمینه و بستر مناسب برای شکوفایی این­چنین فطرتی است واحیاناً زدودن زنگار­های آلوده­ای که بر روی آن نشسته و آن را مکدر کرده است .

 قرآن در همین راستا پیامبر(ص) را فقط مذکِّر می­داند. حضرت علی (ع) می­فرمایند: پیامبران آمدند تا انسان را به یاد یار ِفراموش شده­ای اندازند. قرآن، فرعون را که ادعای خدایی می­کرد به عنوان سمبل کسی که از این فطرت الهی فاصله گرفته معرفی می­کند و ضمن تأکید بر وجود فطرت الهی در او، از موسی (ع)می­خواهد که فطرتش را بیدار نماید. (اذهب الی فرعون انه طغی ...لعله یتذکر او یخشی ... )یعنی نهایتاً انسانِ غیر قابل هدایت وجود ندارد و این هنرِ تربیت است که می­تواند به بروز جلوه­های فطرت کمک کند و در صورتی که انحراف در رفتار و خلق و خوی انسانی از فطرتش ایجاد شده به اصلاح آن بپردازد. البته این مهم، خود موضوع دانشی عمیق و گسترده و همزاد انسان است.

ادیان الهی و مکاتب بشری هرکدام  بخش وسیعی از آموزه­ها وتعالیم خود را به آن اختصاص داده­اند و اولیاء الهی و دانشمندان بزرگ به بیان فنون ارزشمند این دانش پرداخته­اند و صدافسوس که بی­اعتنائی به تعلیم و تربیت، امروز خسارت­های فراوانی بر بشریت تحمیل کرده وسرمایه­های عظیمی را به نابودی کشانده­است .

 در اینجا لازم می­دانم به بخشی از ارزش­هایی که در نظام تربیتی باید با مهارت کامل از طرف دست اندرکاران مورد توجه و تأکید قرار گیرد، اشاره نمایم:

البته ذکر دو نکته در راستای تحقق این اهداف خالی از لطف نیست :

اول اینکه دانش آموزان و دانشجویان بخشی از اوقات فراغت خود را در محیط مدرسه­ و دانشگاه­ می­گذرانند که هر چند اثری عمیق از معلمان و اساتید خود می­پذیرند، اما کار تربیت و تعلیم وشکل­گیری شخصیت آنها فقط در مدارس و دانشگاهها انجام نمی­شود .

 تربیت فرزند از لحظه تولد آغازمی­شود ( و شاید به تعبیری قبل از آن ) پدر،مادر، دوستان،آشنایان، فامیل، پلیس، رسانه ها،گروه های شاخص جامعه مثل روحانیون، مدیران و سیاست­گذاران و همۀ کسانی که گفتار و رفتارشان به شکلی در معرض دید کودکان و نوجوانان قرار می­گیرد و حتی فضایی که در آن زندگی می­کنند مثل طراحی محیط خانه ، خیابان ، مراکز آموزشی و... همگی نقشی در ساختار شخصیتی آینده سازان ایفا می­نمایند.

 تربیت فقط آن زمانی انجام نمی­شودکه کودک و نوجوان در کلاس درس نشسته ویا در محیطی مخاطب قرار می­گیرد، حتی می­توان گفت دریافت پیام­های غیر مستقیم گاهی اثرگذارتر از پیام­های مستقیم است. به عنوان مثال نحوۀگفتگوی پدر و مادر با یکدیگر و با دیگران و رفتار آنها و تعاملات اجتماعی آنها حتی در زمانی که غافل از کودک خود هستند در ساختار شخصیتی او تاثیر دارد و از این روست که جامعه را باید به تمامی و همه جانبه برای تربیت  نسل آینده پردازش کرد.

 دوم اینکه حفظ کرامت معلمان و اساتید در جامعه به عنوان معماران شخصیت نسل فردا نه تنها یک ارزش است بلکه اثر ثانوی آن در اثربخشی مأموریت آنها یعنی، تعلیم و تربیت است . اگر این قشر جایگاه والایی در جامعه به لحاظ مادی ومعنوی نداشته باشند اثرات منفی آن در نسل­های آینده بروز می­کند.

معلم نه تنها گفتار و سخنش نزد متعلمین نافذ است، بلکه شخصیت و آراستگی ظاهری و رفتارش نیز الگو قرار می­گیرد. عشق و علاقۀ او به حرفه­ای که اختیار کرده و انگیزه و اشتیاق او در تحقق وظایفش و اهتمام تمام و کمال اوبه تعلیم و تربیت می­تواند افق روشنی برای فردای جامعه ترسیم کند.

معلم همواره نیازمند بازآموزی و فراگیری فنون جدید در هنر خطیر و حساسی است که به آن اشتغال دارد. بنابراین باید دغدغه­های او را برطرف کرد و زندگی، معاش و جایگاه اجتماعی او را آنچنان برکشید که سبک بال به ترسیم نقش انسان بر لوح سپیدی که مقابل اوست بپردازد وگر نه، در هر گردش قلم اگر لغزشی و یا لرزشی در دست هنرمند افتد نقش تباه می­گردد .