بسياري پديده ها در سطح جامعه هستند كه ما به آن به چشم معضل اجتماعي نگاه مي كنيم در صورتيكه با يك ديد متفاوت و بهره برداري درست و اصولي تبديل به فرصتهايي خواهند شد كه بهره هاي زيادي را عايد جامعه مي كنند . شايد تا همين چند دهه قبل زباله هاي شهري يكي از بزرگترين مشكلات جوامع و مسئولين شهري بود ، درحاليكه امروز در بيشتر كشورهاي پيشرفته دنيا آنرا با نام  " طلاي كثيف "  مي شناسند ؛ چرا كه استفاده مجدد از آن به شيوه هاي گوناگون مثلا مصرف در چرخه هاي توليد انرژي يا تهيه انواع كودها آنرا به موادي مفيد و سودمند تبديل كرده است .

اگر چه پرداختن به هر كدام از اين موضوعات مباحث جداگانه مفصلي را مي طلبد وليكن همانطور كه از عنوان مطلب پيداست منظور اصلي ما از اين نوشته مختصر موضوع ديگريست كه به نوعي با شهر و محيط زندگي خودمان مرتبط است .

امروزه بازارها و بازارچه هاي موقت مانند انواع بازارهاي هفتگي نظير پنجشنبه بازار يا جمعه بازارها كه در اكثر نقاط كشور و مخصوصا در شهرهاي شمالي به وفور يافت مي شوند يكي از مهمترين جاذبه هاي گردشگري و عوامل رونق اقتصادي واجتماعي به حساب مي آيند كه در زمينه هاي گوناگون مي توانند مورد بهره برداري قرار گيرند و مفيد و موثر باشند .

قطعا هر كدام از ما تجربه حضور در اينگونه بازارها و بازارچه ها را داشته ايم كه علاوه بر مبادلات و رونق اقتصادي مي تواند از جنبه هاي فرهنگي و ابعاد متفاوت ديگري داراي جذابيت باشد . بسياري از اين بازارها كه در مجاورت مكانهاي مذهبي شكل مي گيرد خود به نوعي بر رونق و جاذبه هاي مذهبي منطقه نيز مي افزايد كه نمونه هايي از آنرا در شهرهايي نظير ميبد در مكاني موسوم به خديجه خاتون و يا شيخ محمد سلطان در شاهديه شاهد بوده ايم .

اما در مورد شهر منحصر بفرد تفت ، به دليل ترافيك بالايي كه معمولا در روزهاي تعطيل عازم مناطق ييلاقي هستند شاهد توقف وانتها و دستفروشهايي هستيم كه بعضا براي كسب درآمدي براي خانواده ناچار به اين كار هستند ، كه معمولا اكثر ارگانهاي مرتبط بنابر توجيهات خود آنرا به عنوان معضلي براي شهر تفت به حساب مي آورند و بعضا با اين توجيه كه چهره شهر را خراب مي كنند با آنها برخورد مي شود . اما در مقابل انواع دلايلي كه دستفروشها مطرح مي كنند هم بسيار قابل تامل است كه به سادگي نمي توان ناديده گرفت ، مثلا فردي مي گويد چند ماه است از زندان آزاد شده ام و اگر براي خرجي زن و بچه ام اين كار را نكنم مجبورم بروم دنبال كار خلاف !! .

اگر چه اين موضوع داراي ابعاد زيادي است كه جاي بحث كارشناسي دارد وليكن همانگونه كه در ابتداي مطلب اشاره شد فقط با يك برنامه ريزي صحيح و مديريت اصولي مي توان اين معضل را به فرصتي قابل اعتنا در زمينه جذب گردشگر و رونق منطقه تبديل نمود كه همه مردم و حتي ارگانهاي دولتي نيز از عوايد آن بهره مند شوند ، و به عنوان چند پيشنهاد ابتدايي مواردي را مطرح مي كنيم و برنامه ريزيهاي اصولي را به مسئولين و مديران محترم شهرستان واگذار مي نماييم .

_ مكان مناسب و معيني براي اين افراد در نظر گرفته شود كه از نظر وسعت و فضاي لازم و پاركينگ مناسب حداقل مشكلات را داشته باشد . قطعا اگر چنين مكان مشخص و ثابتي مهيا شود حتي مي تواند با فاصله اندكي از جاده اصلي باشد كه مشكلات آنهم كمتر شود .

_ در صورت برقراري نظم و ساماندهي چنين بازارچه اي ارگانهاي متولي مانند فرمانداري يا شهرداري مي توانند مكانهاي آنرا اجاره داده و سود آنرا براي خدمات عمومي شهري استفاده كنند .

_مطمئنا اگر چنين بازارچه مشخصي رونق بگيرد فقط با اطلاع رساني خود مردم فروشندگان و حتي مشتريان از بسياري نقاط ديگر هم جذب خواهند شد كه قطعا تكاپو و رونق را به دنبال خواهد داشت .

اگر چه اين بحث مي تواند بطور مفصلتر مورد بررسي قرار گيرد وليكن هدف ما از اين بيان مختصر ارائه ايده اوليه اي بود كه قطعا نياز به بررسيهاي بيشتر دارد .

به اميد فرداهايي بهتر

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا