وحید شیخ احمدصفاری(فرهمند)


- اقتصاد فلج حتی روی صندلی چرخ دار هم به حرکت نمی افتد.
- چون هِر را از بِر تشخیص نمی داد ، تصمیم گرفته شد که او رئیس شود.
- دردسر مدیران کوچک، فقط کارمندان بزرگ هستند.
- آدم کوچکی بود ، کارها را بزرگ جلوه می داد.
- تعدیل نیرو، قایق های نجاتِ کشتی ِشکسته مدیران نالایق است.
- قدرت نداشت، حرفش خریدار نداشت.
- مقام داشت، چرندیاتش نقل و نبات بود.
- بعضی ها "جا" دارند که ازشان تقدیر و تشکر می شود.
- سیاست های اقتصادی سالهاست کیف پولم را گرسنه نگه داشته است.
- هنرمندان اگر نبودند، سیاستمداران با بی هنریشان جهان را به گندابی تبدیل می کردند.
- وزارت اقتصاد خط فقر را اغلب بی هوا بالا می برد، ولی بی حساب پایین نمی آورد.
- نویسنده ها دلشان می خواست سانسورچی چینی هم وارد می شد.
- خط فقر به روستاها که رسید با عینک سبز، کاه را به جای یونجه به خورد دام دادند.
- سرنوشت تنها نوشته ی بدون پاکنویس است.
- آن قدر ساعت به دور خودش چرخید تا حوصله عمرم سر رفت.
- لیوان خالی همیشه تشنه آب است.
- مترسکی را می شناسم که در میان کلاهش پرنده لانه دارد.
- درختی را می شناسم که شاخه ای برای تبر شدن رویانده است.
- کویری را می شناسم که هزار سراب در میان خودش جای داده است.
- جنگلی را می شناسم که درخت هایش برای نجارها به صف ایستاده اند.
- چوبی را می شناسم که نزد خراط رژیم می گیرد.
- نویسنده نمی خواست آثارش را منتشر کند، ناشر آن ها را چاپید.

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا